امید و الهام (۲)

1400/06/21

...قسمت قبل

روزگار خوبی بود و یه رابطه خوب. انواع پوزیشن ها رو امتحان میکردیم و جالب ترین قضیه برام این بود که الهام خیلی حسری بود درست مثل خودم. از اون سیستم زن‌ها بود که آبشون می‌پرید بیرون و کلی آب داشت. دوست داشتم من زیر بخوابم و پوزیشن کابوی گرل بیاد رو من و آبشو بریزه روم. یه بار ازم پرسید
-خوشت میاد از ریختن آبم رو بدنت؟
+آره خیلی
-آخه سینا ازش متنفره و توی این چند سال به زور ده بار رابطه داشتیم.
+واقعا؟
-بخدا
+چه خریه اون؟!

همه چی داشت خوب پیش میرفت تا یه روز سر کار بودم بهم زنگ زد نتونستم حرف بزنم ریجمت کردم. دوباره گرفت و دوباره و دوباره. رفتم یه جای خلوت بهش زنگ زدم هق هق گریه پشت تلفن اصلا نمیفمیدم چی میگه. سعی کردم آرومش کنم و تا متوجه حرفش بشم. قربون صدقش رفتم و خلاصه گفتم کجایی و با ماشین رفتم توی نبش یه خیابان سوارش کردم. حالش خیلی بد بود. گفتم نمیخوای چیزی بگی؟ و فقط گریه می‌کرد. حدود یه ساعت تو حال خودش نیود ولی گریه‌اش بند اومد. گفتم الی زندگی دوست داری درموردش حرف بزنیم. گوشیشو در آورد و یکم باهاش ور رفت و گرفتش سمت من. گوشیشو گرفتم دیدم حدود بیست سی تا عکس تو یه پوشه‌اس. سینا بود و یکی دو تا پسر دیگه. این کون اون گذاشته بود و اون دهن این و همش هم سلفی بود. بیچاره الهام با کسی زندگی کرده که هیچ تمایلی بهش نداشته. سکوت عجیبی تو ماشین حکمفرما بود. گوشیو قفل کردم و خواستم جو رو عوض کنم. گفتم این که بهت نگفته خیلی بده. ولی اینکه فهمیدی خبر خوبیه. اونم دست خودش نیست بلاخره هرکی یه جوریه. گفت: امید اصلا برام مهم نیست که همجنسگراست از این ناراحتم که چرا با من ازدواج کرد. من بدبخت چند سال خود ارضایی کردم و تو اولین کسی بودی که نتونستم مقاومت کنم و گفتم دیگه بسه. از این می‌سوزم که منو با مشت و لگد له می‌کرد و پدر و مادرم همش پشت اون در می‌اومدن. از این می‌سوزم که اون آشغال می‌دونست بهم حسی نداره ته دلش به خودش نگفت این دختر دل داره؟ چرا اومد خواستگاری؟ می‌فهمی اینا رو؟ گفتم می‌فهمم خیلی سخته. بخدا می‌فهمم. بعد یه سکوت طولانی گفتم بریم دیر وقته؟ گفت منو ببر خونه خودتون. گفتم نمیشه گفت با زنت هماهنگ کردم. گفتم میام اونجا. رفتیم تا کوچه بالایی از ماشین پیاده شد و رفت. منم رفتم یکم خرید کردم و نیم ساعت بعد رفتم خونه. زنم پرسید این چشه؟ طفلک همه شوهر دارن و اینم شوهر داره. به نظرت اومده قهر؟ گفتم کم فضولی کن به ما چه. رفتیم پیشش و تا آخرشب کلی بگو بخند داشتیم. آخر شب گفت سینا خونه نیست بهاره جان میشه بمونم امشب، زنم گفت آره عزیزم از خدامه. من گفتم خانوما با اجازه من خوابم میاد شبتون بخیر. رفتم تو اتاق و رو تخت دراز کشیدم و گوشیمو برداشتم ببینم چه خبره که پیام داده بود امیدم.
++ جانم
– کاش پیشت بودم
++ کاش
– امید
++ جانم؟
– تو به پسرا حس داری؟
++ نه قربونت برم فقط کس الهام جونم.
– امید فتیش تو تو سکس چیه؟
++ خیلی چیزا. موی دم اسبی، ناخون بلند. پا و کون تو. خوردن کست از رو شرت و … تو چی؟
– من DP دوست دارم
++ اااا پس چرا تا الان نگفته بودی؟ میدونی من عاشق کون کردنم؟
– نه نمی‌دونستم واقعا؟ گفتم شاید برداشت بد بکنی.
++ نه عزیزم چه برداشتی. من دوست دارم پارتنرم هر چی دوست داره بگه
– عاشق اینم که همزمان یه کیر تو کونم باشه یکی تو کسم آخخخخخ حالم بده برا کیررررت
++ بهاره خوابه؟
– نه هنوز، میشه بیام پیشت؟
++ نه بگو باید برم خونه اینجا خوابم نمیگیره
– زشت نیست؟
++ زشت اینه کیرم شق شده برات
– اووووخ بخورمش بچه پرو رو، من میرم. زود میای؟
++ نهایتا تا نیم ساعت دیگه

سر و صدای خداحافظیش رو شنیدم. یه پیام دادم به عرفان دوستم و گفتم نیم ساعت دیگه زنگ بزن و بگو باید بیای پیشم و کارت دارم. گفت چشم داداش. خودم رو زدم به خواب و زنم اومد تو اتاق. اومد رو تخت و گفتم برو پیش الهام خانم زشته. گفت رفت بابا گفت اینجا نمی‌تونم بخوابم. گفتم باشه. واقعا خوابمون برده بود که عرفان زنگ زد. گفتم سلام امید شرمنده خواب بودی داداش؟
++ سلام چی شده عرفان؟ ساعت چنده؟
– گفت حدود یک، یه تصادف بدی کردم فلان خیابون خودتو برسون. منم نخو گرفتم و یکم پیازداغشو زیاد کردم و گفتم اومد. زنم گفت منم بیام گفتم نه عزیزم چیزی نیست. اون خوابید. من اومدم بیرون در واحدمون رو بستم. رفتم سمت واحدشون. درو باز گذاشته بود. رفتم تو و درو بستم. یه ست لباس زیر زرد پوشیده بود که بیشترش تور بود. می‌دونست که توری دوست دارم. وسط هال ایستاده بود و سکسی زل زده بود بهم، یه لبخند قشنگ هم رو لباش بود. رفتم سمتش ولی ازم دور میشد، من یه قدم نزدیک میشدم و اون به قدم دور. گفتم وایسا تا جرت بدم گفت نخیرم. و دوباره نزدیکتر شدم و قدم قدم رفت تا رسید به دیوار پشت سرش. رسیدم بهش. دستم رو تکیه دادم به دیوار جوری که گردنش بین دو تا دستم بود. یکم نگام کرد و زل زدیم به هم، خواستم ازش لب بگیرم سرمو کج کردم و بردم جلو که خندید و خواست فرار کنه ولی گرفتمش گفتم وایسا کجا؟؟؟؟ جیغ کوچولویی کشید و لباش قفل شد به لبم. چسبونده بودمش به دیوار، نمیتونست تکون بخوره. به طرز وحشیانه‌ای لبامو می‌خورد. دستم رو گردنش بود و سرشو گرفته بودم. میخواست کسو بماله به کیرم ولی تو اون پوزیشن نمیشد. پای چپش رو بلند کردو آورد دور کمرم. قشنگ قلمبگی کسش رو حس می‌کردم. آروم و قرار نداشت با کمرش بازی میکرد. منم دستم رو بردم و لپهای کونشو گرفتم تو مشتم. با دستم کشیدمش بالا سریع فهمید و پای راستشم بلند کرد. لباشم محکم رو لبم. همزمان داشت یه چیزی میگفت ولی واضح نبود.
++ جانم؟
– اینجا چکار میکنی امید؟
یه لب محکم ازش گرفتم و گفتم: اومدم بکنمت.
داشت دیوونه میشد گفت: بکن دیگه. بکن.
باز یه لب طولانی ازش گرفتم و همزمان با دست راستم می‌زدم در کونش و با هر ضربه یه جیغ کوچولو میکشید و بیشتر لبمو میچلوند، بهش گفتم: نخیییییر اینجوری که نمیشه، اول باید یکم الهام خوری کنم بعد.
مثل بچه‌ها عدای گریه کردن در آورد و گفت: نه تورو خدا بکن.
با چشم و ابرو بهش گفتم نه، باز عدای گریه در آورد و همزمان دستاشو مشت کرد و چند تا زد تو سینه‌ام. محکمتر چسبوندمش به دیوار و گفتم نکن وحشی میشم ها پاره‌ات میکنم. گفت جووووون و دوباره زد تو سینه‌ام. و دستش رو گذاشت رو سینه‌ام و کتفش رو تکیه داد به دیوار جوری که منو به عقب فشار داد که یعنی برو. من عقب عقب رفتم تا رسیدم به مبل و تو همون پوزیشن نشستیم رو مبل. تمام مدت هم لب بازی بود. زبونمو میمکید روانیم می‌کرد. محکم کونشو چنگ میزدم. کسش رو میچرخوند رو کیرم. جفت پاهاش رو مبل بود و کس و کونش رو کیرم. یهو بلند شد و پای چپش رو گذاشت رو دسته مبل جوری که کسش دقیقا جلو صورتم بود. یکم شرتش رو ناز کردم. از پش کونشو گرفتم و کشیدمش جلو که قشنگ کسش بیاد جلو دماغم. بوش کردم وحشتناک بوی خوبی داشت. جوری که دوباره و دوباره بو کشیدم دماغمو چسبونده بودم که شرتش. گفت دوس داری؟ سرمو به نشانه تایید تکون دادم و کسشو بوسیدم. از رو شرت می‌مکیدمش براش، یه دستش به دیوار بود و یه دستش تو موهام. موهامو جوری چنگ میزد که احساس میکردم الانه همشو از ریشه بکنه. داشت ارضا میشد که گفت صبر کن. گفتم چرا و گت اگه آبم بیاد لباساتو به گند میکشه. سریع رفت پایین و کمک کرد لخت لخت شدم.دوباره اومد تو همون پوزیشن و این بار شرتشو زدم کنار و مستقیم کسشو خوردم. چوچولشو چنگ می‌زدم صدای آی و اویش کل هال رو گرفته بود. محکم کسو تو دهنم تلمه میزد و عقب جلو میکرد یه دستم رو گذاشتم رو کونشو محکم فشارش دادم به لبام. و اون یکی دستم رو کسش بود. انگشت اشارمو کردم تو کسش و تلمیه میزنم براش و زبونمم رو چوچولش. دیگه داشت روانی میشد. دو تا دستش رو گذاشت رو گوشام و موهام. کمرشو بلند کرد و سرشو انقد خم کرد تا چسبید به سرم و با تمام وجود کمرشو تکون می‌داد. پاهاش به رعشه افتاد و کل بدنش می‌لرزید. پاهاشو جمع کرد به هم تا خورد به شونه‌هام به طرز وحشتناکی پاهاش میرزید حدود ده سانتیمتر اینور و اونور میشد. و بووووووم، آبشو ریخت رو من. حدود بیست ثانیه ارضا شدن طول کشید و کل بدنم و مبل و… خیس کرده بود. بعدش شل شد و افتاد روم. دستمو حلقه کردم دور کمرشو شروع کردیم یه لب گرفتن. در گوشم با صدای خفیف و سکسی گفت مرسی، تا حالل اینجوری ارضا نشده بودم. بلند شد و رفت پایین بین پاهام نشست رو زمین و کیرمو گرفت تو دستش و شروع کرد به خوردن. کیر خوردنش خوب بود ولی نه زیاد. بلندش کردم و اومد رو کیرم و گذاشتش تو کسش، خودش همه کارارو میکرد. میگفتم دوس داری؟ یه جوری میگفت ارررررره که تنم می‌لرزید. هنوز شرتش پاش بود و من کمرشو چنگ میزدم و با سیلی محکم میزدم رو کونش. کیرمم تا نصفه میکرد تو کسش. هولش دادم که بلند شه میشناری خوابیدیم و پاهاشو تا ته بردم یالا که کسش قلمبه بشه، شرتشو کندم و کیرمو کردم تو کسش، از همون اول محکم کردمش. هر چهار پنج تلمیه یه بار تا ته میکردم توش‌. قشنگ کیرم به انتهای کسش میرسید. با این کارم یه جیغ بلندتر میکشید و میگفت تا ته نه، وحشی کشتیم. میگفتم کستو جنده کردم؟ میگفت اره جنده‌ی ک‌ک‌ک‌کیرته بکن جنده‌اش کن. پای راستمو گذاشتم رو مبل که مسلط تر باشم و وحشیانه افتادم به جون کسش، گفت داره میاد، امید داره میاد. پامو گذاشتم پایین و کیرمو در آوردم با دست گرفتمش و چسبوندم به چوچولش و میمالیدم بهش و دوباره ارضا شد این بار آبش کمتر پرید. و دوباره کردم تو کسش. گفت وحشی چکارم کردی آب برام نذاشتی. گفتم اینارو ول کن اون ور گفتی دو تا دوتا کیر میخوامو کونمو پاره کن و الان اینجا خبری نیست. گفت بکن خب. مگه تعارف داریم؟ گفتم چه پوزیشنی؟ گفت داگی. گفتم چشم و…
کیرمو گذاشتم رو کونش و با یه فشار کوچولو رفت توش، گفتم به‌به الهام خانومم کونی هستن و ما کشته مرده‌ی کون بی‌خبر. بلند خندید، کیرمو فشار دادم ته خنده‌اش شد جیغ زدن. تو اسن حالت خیلی کردمش ولی ارضا نشد. اومدیم رو زمین کج خوابیدم پشتش.
گفتم این یه کیر دومی رو وکار کنیم؟
– واقعا؟
++ مگه نگفتی دوست داری؟
– آره
++ خب چته؟
– آخه تا الان امتحان نکردم.
++ خب یه کیر بیار تا امتحان کنیم خوشت نیومد بگو.
رفت و یه دیلدو ژله‌ای آورد، گفتم از اینا هم داری؟ امروز چه شگفتی‌هایی دیدیم. خندید و اومد تو همون پوزیشن خوابید بغلم. کیرمو گذاشتم در کونش و فشار دادم. رفت توش، یکم عقب و جلو کردم بعد دیلدو رو مالیدم به کسش که خیس شه. کیرم رو تا ته فشار دادم و نگه داشتم دیگه درش نیاوردم. دیلدو رو گذاشتم رو سوراخ صورتی و تنگ کسش و آروم فشارش دادم تو. کیرم به کسش فشار آورده بود و کسشو تنگتر کرده بود. یکم بیشتر فشارش دادم سرش رفت تو. جیغ و دادش شروع شد. دردش گرفته بود فکر کنم. گفتم درش بیارم؟ گفت نههههههه بکن. فشارش دادم بیشتر رفت تو و بیشتر جیغ و داد میکرد. دیگه تقریبا تا ته کرده بودمش تو. کیرمم توهمون حالت ثابت بود. کیرم وحشتناک شق شده بود. بیچاره الهام. کس و کونشو یکی کرده بود. صداش میلرزید ولی باز نمیذاشت درش بیارم. آروم کیرمو تا نصفه آوردم بیرون و باز تا ته برم. چند بار این کارو کردم. دست گذاشت رو دستمو بهم فهموند که تو کسشم تلمبه بزنم. همزمان با کیرم دیلدو رو هم عقب و جلو میکردم. خیلی آروم این کارو میکردم. لذتو میشد تو صداشت شنید. گفت امید تند‌تر. مدام زیر لب میگفت وای کونم، وای کسم. پاره شدم. جررر خوردم. جنده شدم. بکن. بکن توروخدا. منم کیرمو تا ته گذاشتم تو کونشو همونجا ثابت نگهش داشتم ولی دیلدو رو محکم و با سرعت عقب جلو میکردم. یکم سخت بود همزمان سریع بکنمش. میشناری شدیم باز و کیرمو کردم تو کونش. گفتم خودت دیلدو رو بگیر. من با تمام سرعت و توان میکردمش و خودشم یه جوری دیلدو رو با سرعت عقب جلو میکردم که دلم به حال فاصله‌ی بین کس و کونش می‌سوخت. قشنگ داشت جر میخورد. به یک دقیقه نکشید که داشت آبم میومد. پاهاشو گرفتم و آبمو کردم تو کسش، ولی اون داشت مدام تلمبه میزد تو کسش و ارضا شد. این بار خیلی بیشتر از بار اول بود. ارضا شدنش خیلی بیشتر طول کشید آبشم بیشتر بود. هنوز کیرم تو کونش بود و دیلدو هم تا ته تو کسش جفتمون شل شدیم خوابیدم روش. نمیدونم چقدر تو اون حالت بودیم اما دوست نداشتم اون حس نشئگی هیچ وقت تموم شه. بی حال تو بغل هم بودیم و کیرم کماکان سیخ و شق تو کونش.

ادامه دارد…

نوشته: امید


👍 21
👎 5
28201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

831715
2021-09-12 01:59:35 +0430 +0430

کاری به نوشتت ندارم که خوب بود یا نه اما با خیانت مخالفم دیس و لایکم نمیدم

0 ❤️

831747
2021-09-12 07:38:25 +0430 +0430

خونه هاتون توی یه طبقه بود اونم با دیوارای پوست کاغذی اپارتمان ها، بعد زنت صدای جیغ و داد این فاحشه رو نشنید؟ نگفت اینکه تنها بود شوهرمم ۵ دیقه پیش از خونه رفت بیرون این صداها مشکوکه؟

2 ❤️

831774
2021-09-12 10:35:41 +0430 +0430

خودت زن داری به چه خوبی نمیتونی بکنید می‌رسد سراغ یکی دیگه چرا مگه جهدخبرهً؟

2 ❤️

831835
2021-09-12 17:12:06 +0430 +0430

عالی بود
بنویس

0 ❤️

831865
2021-09-12 22:33:01 +0430 +0430

همش که مشغول کردن جنده همسایه بودی پس کی زن خودتو میکردی؟
با این همه جیغ کل ساختمون باید میریختن بیرون اونوخ زن خودت که تو همون طبقه بود نفهمید؟
ابتو تو کوسش خالی کردی ولی کیرت تو کونش بود و دیلدو تو کوسش ؟!

0 ❤️

831882
2021-09-13 00:28:13 +0430 +0430

این کمر بود یا تیر آهن😅

0 ❤️

832176
2021-09-14 10:05:33 +0430 +0430

فک کنم جدیدا میخوای خونه بخری یا اجاره کنی، اشانتیون بهت یه دیلدو میدن
چون میدونن یا مرده کونیه یا زنه خودشو باهاش ارضا میکنه

0 ❤️

834123
2021-09-25 10:36:08 +0330 +0330

👌

1 ❤️




آخرین بازدیدها