با شهوت وجدانم را خفه کردم (۲)

1401/07/02

...قسمت قبل

توی خاطره قبلیم دلیل اینکه اسم اصلیمو گفتم چون خاطره هام واقعیه
میخوام همه چی حتی اسم ها هم واقعی باشن و خب مدیا اسمیه که دوست دارم با اون صدا زده بشم ولی راحیل اسم اصلی منه.

نگاه من و شوهر خالم به کل به همدیگه عوض شده بود جوری که توی جمع با چشماش منو میخورد
از هر فرصتی واسه دستمالی کردنم استفاده میکرد و خب منم خوشم میومد
قرار شد ایندفعه اونا بیان خونه ما چون آخر هفته ها معمولا همه فامیل دور هم جمع میشیم
من همیشه جلوی همه شوهر خالمو عمو صدا میزنم
توی آشپزخونه بودم که دیدم به بهونه آب خوردن اومد
یه نگاهی بهم انداخت و خودشو به عمد مالید به کونم
داغ شدم از این حرکتش
داداشم کلاس بود و قرار بود بابام یا شوهر خالم برن دنبالش ولی شوهر خالم با اصرار زیاد گفت من میرم
و نگاهی به من انداخت و گفت:
راحیل عمو جون توام میخوای بیای؟
دستپاچه شدم و گفتم اخه ممکنه کمک لازم باشه
ولی خالم گفت نه عزیزم خودمون هستیم برو یه هوایی هم میخوری داداشتم خوشحال میشه آبجیش اومده دنبالش
گفتم: اخه هنوز یک ساعت و نیم مونده تا روهام تعطیل بشه
شوهر خالم نامحسوس دستشو زد به کیرش
گفت: اشکالی نداره حتما ترافیکه تا اون موقع ما هم میرسیم

توی ماشین که نشسته بودیم شوهر خالم داعم کیرشو تو شلوارش جا به جا میکرد
خب عمو دوست داری بستنی بخوری؟
و همزمان با این حرفش نگاه معنا داری کرد
اومم نمیدونم فرقی نداره
نه دیگه بزار من پیشنهاد بدم قیفی چطوره؟
میدونستم داره باهام لاس میزنه و خودمم که بدم نمیومد نگاش کردم
آره بنظرم خوبه
جلوی یه بستنی فروشی نگه داشت و با دوتا بستنی که یکیش قیفی و یکیشم لیوانی بود اومد
تشکر کردم و گفتم: عمو فکر کردم خودت هوس قیفی کردی که به من پیشنهاد دادی
نه واسه تو قیفیش خوبه
راه افتادیم و یه جای خلوت نگه داشت
میدونستم هیزه و میخواد بستنی خوردنمو نگاه کنه و تو ذهنش ساک زدنمو تجسم کنه
شیطنتم گل کرد و گفتم حالا که خودش میخواد بزار یخورده بهش حال بدم
برگشتم سمتش و گفتم: تو هم بخور دیگه و همزمان زبونمو کشیدم روی بستنی یه لیس بهش زدم و جوری که انگار دارم ساک میزنم با لبام بستنی رو لیس زدم
آب دهنشو قورت داد و تو جاش یخورده جا به جا شد میدونستم کیرش نیم خیز شده
بعد اینکه بستنیمو خوردم فهمیدم کیرش کاملا بلند شده چون از روی شلوار معلوم بود
دستشو روی رونم گذاشت و آروم آروم همه جای پام میکشید
دست منو گذاشت رو کیرش
وسوسه شدم
کیرشو که میخواست از شلوارش بزنه بیرون و از رو شلوار میمالیدم که خودش زیپشو باز کرد و کیرش اومد بیرون
همونجور دستمو دور کیرش حلقه کردم و براش میمالیدم که صندلیشو داد عقب و گفت بیا رو پام
پاهامو دو طرف صندلی گذاشتم و شلوارمو دادم پایین
کیرش دقیقا رو کسم قرار گرفت
استرس داشتم کسی ببینه ولی شوهر خالم
کیرشو میمالید روی شیار کسم
اونجوری یخورده خودمو جلو عقب کردم
تا آب کیرش اومد ریخت لای کسم
چون استرس داشتم نتونسته بودم ارضاشم ولی از طرفیم حال کرده بودم
برام مهم نبود که شوهر خالم داره دستمالیم میکنه
چون خودمم حال میکردم باهاش
با دستمال سریع خودمو تمیز کردم چون میترسیدم آبش بره تو کسم یهو بزنه حامله بشم

خودمونو جمع و جور کردیم و رفتیم دنبال داداشم
برگشتنی صندلی عقب پیش روهام نشستم
و نگاه های وقت و بی وقتشو از توی آینه رو خودم حس میکردم
لعنتی جوری بود که انگار با چشم آدمو میکرد

موقع رسیدن نمیتونستم تو چشم خالم نگاه کنم ولی از طرفی با خودم میگفتم به من چه شوهرش اومده سمت من
و خب عذاب وجدانم میگفت: یعنی خودت نخاریدی؟
به بهونه اینکه هوا خیلی گرمه و نیاز به حموم دارم رفتم توی حموم
هنوزم بخاطر اینکه ارضا نشده بودم حشری بودم
دوش آبو باز کردم و روی صندلی نشستم
سینه ها و کسمو کف مالی کردم و با دستم کسمو میمالیدم
با دست دیگمم سینمو چنگ میزدم و کیر شوهر خالم میومد توی ذهنم
اینکه جلوی همه بهش میگم عمو و جای دخترشم ولی امروز اون کارارو باهام کرد بیشتر تحریکم کرد و ارضا شدم

اگه خوشتون اومد لایک کنین

نوشته: مدیا


👍 18
👎 2
28501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

896737
2022-09-24 02:32:56 +0330 +0330

امید وارم جنده نشی تو فامیلتون فقط نوش جونت بشه

0 ❤️

896741
2022-09-24 04:30:08 +0330 +0330

باریکلا ثواب کردی

0 ❤️

918360
2023-03-10 20:02:59 +0330 +0330

نگفتی پرده داری یا نه چون با کوص نشستی روی کیرش حتما پرده نداری
پس داستان از دست دادن پردت رو هم بنویس

0 ❤️

954257
2023-10-24 18:02:10 +0330 +0330

دختر باجناق خیلی خوبه واسه کردن من تجربشو دارم ❤️

0 ❤️