تری سام با عمه (۲)

1402/03/23

...قسمت قبل

سیاوش هستم و قبلا تعریف کردم با عمه مینا چی شد که سکس کردیم و با هم اوکی شدیم . سه بار دیگه با عمه مینا و فریده مستاجر باشگاه با هم سه تایی حال کردیم . عمه مینا بهش خیلی فاز داده بود و خاطر جمع بود فقط حال میکنه و‌ بعدش دردسری از طرف من براش پیش نمیاد . بعدش مدتی با عمه مینا مرتب حال کردیم ولی دوتایی و‌ فقط اوقاتی که خونشون خلوت بود یا باشگاه تعطیل بود وقت و بی وقت حسابی حال همو جا می آوردیم . لذت دوتایی حال کردن ما سر جاش بود ولی چون تجربه ۳نفره داشتیم هم من هم عمه مینا خواهان تجربه مجددش بودیم . یه روز که عمه مینا را حسابی کردم و آبم را ریختم کونش همون حالت روی هم بهش گفتم دوست داری من یکی را بیارم تو را بکنه ؟ شروع کرد خندیدن و فحش دادن و گفت نه مرسی سیاوش من با خودت حال میکنم کافیه برام منم گفتم پس تو ردیف کن من بکنم جلوت کسی را . گفت من سراغ ندارم . گفتم قول میدم هرگز بی اجازه ت کاری نکنم و‌ کیر من مال تو باشه و هر وقت بگی تو با هر کسی بگی فقط بکنم و اونم جلوت . رفتم رو مخ عمه مینا و قول دادم بهش که دیدی سه تایی چه حالی میده و ردیف کن یکی که میدونی مطمئن هست و خودتم دوست داری لز کنی باهاش و حسابی از حالش گفتم تا هوایی شد و گفت دخترم را که میبرم مدرسه یه همکلاسی داره که مامانش خیلی نازه و با هم دوستیم و چندمدت با هم حرف میزنیم و با هم راحتیم و اون دوس پسر داره و حال میکنن و برام گفته و خودش خیلی هاته و پایه است . گفتم عمه همینو ردیف کنیم و عکس پروفایلش را دیدم روی گوشی عمه مینا و الحق جیگر و ناز بود . اسمش سمیرا بود . قرار شد عمه مینا بیارتش باشگاه بدون شهریه و من چند بار ببینمش و دوست بشیم . عمه مینا کارش را بلد بود و آوردش سمیرا یه زن هیکلی بود قشنگ و خوشگل و به روز از نظر تیپ و قیافه . چند بار اومدن بالا مغازه و حرف زدیم قاب گوشی گرفتن و منم پول ازش نگرفتم و دوستی مون شروع شد با سمیرا و شماره دادیم بهم و تلگرام و اینستا واسه هم پست ارسال کردیم و چت احوال پرسی و بگو بخند پیش اومد در ادامه ش . حدود ۲ ماه طول کشید تا قرار اول با سمیرا خونه عمه مینا پیش اومد . رفتم خونه عمه مینا صبح اول وقت بچه ها را گذاشته بودن مدرسه و برگشتن خونه عمه مینا دوتاشون . به عمه مینا گفتم بگو خرید دارم برای خونه و ناهار مهمون من باش و بزار امروز با هم باشیم و مخ سمیرا را بزن حسابی و آماده اش کن از نظر حسی. عمه مینا بهم گفت سمیرا خیلی حشری هست و زود شل میشه و وا میده و اومدی شوخی شوخی شروع کن و نترس منم هستم کمک میدم و میدونم خودش هم اینکاره است و گاهی شوخی و جدی بهش گفتم سمیرا کیر سیاوش توی کوست و با خنده خنده فقط، گفت جووون مگه بده و بهت حس منفی نداره . به خودم رسیده بودم حسابی و رفتم پیش عمه مینا و سمیرا خونه عمه اینا . تا رفتم عمه و سمیرا با لباس بیرون آماده رفتن بودن . سوار شدیم و چند جا خرید کردیم و ساعت ۱۱ بود برگشتیم خونه عمه مینا . توی مسیر و جاها مختلف شوخی کردیم و حرفای سکسی زدیم و خندیدیم و دو سه بار من دست زدم به سمیرا و واکنش نشون نداد . حین برگشتن سمیرا گفت منو ببرین خونه و منو عمه گفتیم نه ناهار سفارش دادیم پیک میاره برای ظهر امروز و مهمون ما هستی و شوهرت که عصر میاد و بچه هم ۱ میاد و وقت هست بازم باهم باشیم . خونه عمه که رسیدیم عمه مینا سریع لباس در آورد و لباس خونه پوشید و بهش گفتم یواشکی من تو را جلوی سمیرا بکتم یا نه اگه راه داد؟ گفت من را بکن جلوش خجالت نکش و راحت باش و سمیرا خودش لارج هست و جنبه داره . یه ربع که گذشت عمه چایی درست کرد و اومد پذیرایی گیر داد سمیرا لباس در بیار مانتو و راحت باش و با زور مانتو سمیرا را آورد و گفت سیاوش و من راحتیم تو هم راحت باش . سمیرا مشخص بود تعجب نکرده و اینجور جاها بوده و ریلکس لم داد روی مبل و با تاپ مشکی بود و شلوار جین تنگ که پاچه هاش کوتاه بود و سمیرا مشخص بود لیزر کرده و بی مو هست پاهاش مثل عمه مینا . عمه مینا رفت آشپزخونه و بعد صدا کرد منو و سینی چایی را داد بهم و گفت برو شروع کن منم میام . سمیرا هم سرش توی گوشی موبایلش بود و نشسته بود روی مبل . چایی را که بردم و سمیرا برداشت و تا خواستم بشینم کنارش روی مبل نشستم . سمیرا فهمید که قراره امروز کوسش را بکنم ولی به روش نمیاورد . عمه مینا منتظر بود من شروع کنم تا بیاد . منم بی مقدمه دستم را گردن سمیرا انداختم و گفتم خانمی خیلی نازی ها و سمیرا گفت مرسی . بهش گفتم سمیرا میشه ببوسمت؟‌ گفت رو چه حسابی؟ گفتم چون نازی گفت عمه ت هم نازه برو اونو ببوس . گفتم اونم میبوسم . سرم را بردم و گردن و گونه سمیرا را یه بوس کوچولو کردم .‌ عمه مینا هم اومد دید دست و بغل شدیم گفت من پیش خودم گفتم وای این دوتا حشری امروز یه کاری میکنن و خندید و سمیرا گفت نه که خودت حشری نیستی دائم و سراغ نمیگیری کی با کی کرده؟‌ و سه تایی خندیدیم . عمه مینا خودش بیشتر از سمیرا دلش کردن می خواست و اومد پیش ما و گفت وقت کم داریم ها بچه ها زود فقط و شروع کرد به درآوردن لباس های کمی که تنش بود و سمیرا تا خواست چونه بزنه آره و نه بگه عمه مینا شلوارش را باز کرد و با زحمت شلوار جین سمیرا را در آورد روی مبل و بهم گفت کیر گنده دوستم را یواش بکنی ها کمربندمو باز کرد و منم کیرم را در آوردم و کنار سمیرا دوتایی رو مبل نشسته بودیم . عمه مینا گفت سمیرا جون راحت باش و نگران چیزی نباش و سه تایی متاهلیم و حال و اوضاع همو درک میکنیم . سمیرا هم مشخص بود شرتش خیس شده و خودش هم دلش خواسته . سمیرا گفت‌ اول شما بکنین من ببینم و من گفتم سه تایی میکنیم که حالش بیشتره و پاهای سمیرا را گرفتم بالا و شورتش را که سفید بود در آوردم . بوی بهشت میداد و تمیز تمیز بود و مشخص بود خودش دلش رفته . گفت اول مینا جون را بکنش و من گوش نکردم و پاهاش را روی مبل داده بودم بالا و لای کوسش را لیس میزدم و بوس میکردم . چشم سمیرا به عمه بود و عمه هم سریع کیر منو شروع کرد به مالوندن و گفت سمیرا چه کوس خوشگلی داری و خوردنیه و منم میخورمش برات و فقط لذت ببر و نگران چیزی نباش . سمیرا هم ناله و آه و اوه میکرد و میگفت مینا دیوونه کسی نیاد یهویی و تو که میدونی من شوهر دارم و کسی بفهمه شر میشه و… عمه مینا گفت سمیرا کیر سیاوش را میخوریش تا من برات کوست را بخورمش؟و سمیرا که از شهوت مست بود گفت مینا نگفته بودی کوس لیسی هم بلدی و خندید و عمه مینا گفت من بهت صد بار نگفتم لز کردن میگن خیلی حال میده و تو گفتی ایییییی چندش آوره ؟ من کیرم را بردم جلو دهن سمیرا که دراز کشیده بود روی مبل و عمه مینا هم سرش را کرد لای کوس سمیرا و با ناز و ادا میخورد و ناله سمیرا را برد به آسمون چون استاد بود چطور کوس بخوره که طرفش از حال بره ‌. سمیرا التماس میکرد مینا یواش زود ارضا میشم اینجوری و عمه مینا صبر میکرد تا حسابی آماده شد . سمیرا یهویی بهم گفت سیاوش بکن منو و منم پاشدم لب مبل پاهای سمیرا را گرفتم بالا و به عمه مینا گفتم بشین دهن سمیرا تا ببینه مزه کوس چیه و یه لیس زدم لای کوس سمیرا و کیرم را یواش یواش تا ته کردم کوس سمیرا و عمه مینا هم نشست دهن سمیرا و عمه کمر میزد دهن سمیرا که زیاد بلد نبود کوس بخوره . عمه مینا به من لب و سینه میداد و کمر میزد دهن سمیرا و بهم گفت آبش را نیاری ها آبش مال خودمه . چند دقیقه همین مدل کردیم و عمه کمک کرد تا سمیرا حال بیاد و ارضا بشه . صدای ارضا شدن سمیرا واقعا بلند بود و ادم رو دیونه میکرد . سمیرا که ارضا شد از روی بدنش من و‌ عمه بلند شدیم و سریع شورت پوشید و گفت زود باشین شما هم بکنین با همدیگه . عمه مینا گفت باشه . عمه مینا را سر مبل قمبلش کردم و کردم توی کوسش و محکم کردم کوسش و ناله ش را در آوردم و سمیرا نگاه میکرد بهمون . گفتم سمیرا برو بزار بخوره برات عمه مینا و سمیرا باز شورت را در آورد و نشست روی مبل تا عمه بتونه بخوره براش و عمه مینا هم کم نذاشت . پوزیشن عوض کردیم و عمه مینا نشست روی کیرم و خودش تلمبه زد تا ارضا شد و سمیرا هم کنار ما بوس میداد به دوتامون . بعد عمه مینا من سمیرا را توی پوزیشن داگی باز کردمش و ازش کون خواستم ولی گفت الان نه و یه بار دیگه . عمه مینا را باز قمبلش کردم روی زمین و یواش یواش کردم کونش و آبم را ریختم کونش و ارضا شدم . بعدش ناهار با پیک اومد و فرصت نبود بخوریم دورهمی و من سمیرا رفتیم خونه و دوستی ما ادامه دار شد که فرصت بشه باز خواهم نوشت .

نوشته: سیاوش


👍 23
👎 10
43701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

932954
2023-06-14 01:43:37 +0330 +0330

افکار یک جقی:

2 ❤️

932956
2023-06-14 01:44:29 +0330 +0330

اول ترسیدم کامنت بزارم گفتم منم میکنی

3 ❤️

932962
2023-06-14 02:16:46 +0330 +0330

😂 😂

0 ❤️

932981
2023-06-14 05:58:16 +0330 +0330

اگه مارم نمیکنی یه کامنت بزاریم

1 ❤️

933041
2023-06-14 16:23:01 +0330 +0330

توروخدا منو نکن ، من کسم تلخه

1 ❤️

933065
2023-06-14 18:32:16 +0330 +0330

اقا داستانت راست واقعی حداقل یجوری بنویس ادم سردر بیاره چقدر بد مینویسی نکنه بچه ابتدایی هستی

0 ❤️

933141
2023-06-15 03:38:19 +0330 +0330

جالب بود مرسی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها