تولد رفیقم

1402/12/15

سلام من محمدم ۱۹ سالمه قدم ۱۹۰ و وزنم ۹۵ بدنسازم فیس خیلی خوبی دارم چشم ابرو مشکی کیرمم ۱۶ سانته
چهارشنبه بود و تولد علی رفیقم بود رفته بودیم ویلا فرداش پنج شنبه قرار بود کل رفیقامون بیان تولد بگیریم ما یه روز قبل اومدیم تنها صفا کنیم
من دوست دخترم اومده بود دوست دختر علی هم بو
شب بود خلاصه رفتیم استخر اونجا لب بازی میکردیم رفتیم داخل خلاصه عشق و حال کردیم شب شد ۳ خواب بود با ۳ تا تخت ۲ نفره تو اتاق منو دوست دخترم بودیم سکس کردیم فرداش دوست دخترم گفت باید برم نمیتونم پیشت باشم منم اعصابم خیلی خیلی خراب شد رسوندمش برگشتم ویلا بعد از ظهر همه اومدن ساعت ۸ شب مشروب رو چیدم خوردیم همه ۴ تاپیک خوردن مست شدن اتی دوست دختر یکی از بچه ها بود کون تپل کمر باریک خوشگل مو پسرونه سینه ۸۰ سفید خیلی باحال بود منو اون با جنبه جمع بودیم داشتیم پیک میزدیم مست شدیم منو اونم بعد خیلی میخندیدیم هی بغل میکرد منو بعد گفت خیلی دوست دارم منم مست اونم مست همه دارن میرقصن مست پاره
گفتم عشق منی تو بعد منم مست میشم ولی اگاهم همه چی یادم میمونه بعد دستمو گرفت گفت بیا بریم طبقه بالا رفتیم بالا تو بالکن سیگارو در اوردم روشن کردیم بعد حرف میزدیم چسبیده بودیم به هم بعد اون دستشو گذاشت رو شونه من منم کمرشو گرفتم لب گرفتم ازش حدود یه ربع پشت سرهم لب میگرفتم ازش بعد کونشو فشار دادم کیرمو مالید از رو شلوار بعد گفت کجا بریم گفتم یه راه داریم اونم اینه بریم ویلای ما نزدیکه الکی بگو باید برم
منم میگم میبرمش خودمم باید برم رفتیم پایین ۲۰ دقیقه بعد اینا ساعت ۱۱:۳۰ گفتش به بچه باید بره خانوادش گفتن بعد منم به ایمان دوست پسرش گفتم من میرسونمش باید برم خونه منم گفت دمت گرم داداش گفتم فداتشم آقا من ماشینم ماکسیما کلاسیکه سوار شد رفتیم قهوه خریدم و کاندوم و تاخیری روان کننده هزار تا تنقلات رفتیم ویلا رسیدیم رفتیم داخل وسایلو چیدم مایو پوشیدیم استخر از داخل راه داره و سر پوشیده بود رفتیم باهم استخر قهوه هم خوردیم قشنگ پرید بعد تو جکوزی بغلم بود لب بازی عشق بازی میکردیم بعد لخت شدیم برام ساک زد بعد لای سینه هاش گذاشت میمالید بعد ۲۰ دقیقه اینا بهش لاپایی زدم دوباره ساک زد برام ابم اومد ریختم رو صورتش دوش گرفتیم رفتیم داخل تنقلات چیدم فیلم گذاشتم ساعت ۲ اینا بود دیدیم خوردیم گفتیم خندیدیم بعد فیلمو قطع کردیم رفتیم بخوابیم اتاق لخت شد منم لخت رو تخت دراز کشیدیم دو نفره بود تختش
بعد لب بازی کردیم بغلش کرده بودم قرص خوردم کیرم شق شده بود تاخیری زدم بعد روان کننده رو اوردم شروع کردم کصشو مالیدم تند تند میمالیدم حدود ۲۰ ۳۰ دقیقه مالیدم ارضا شد آبش پاشید بعد کاندوم گذاشتم داگی شد کردم توش تلمبه میزدم اه اه میکرد هی اسپنک میزدم تلمبه میزدم بعد دراز کشیدم نشست رو کیرم بپر بپر میکرد بعد بلند شد دستاشو گذاشت رو دیوار سرپا کردمش اخرم خوابید رو تخت من خوابیدم رو تلمبه میزدم جیغ میزد عاشقم شده بود انقدر خوب ارضا شده بود بعد نیم ساعت ابم داشت میومد کاندومو در‌اوردم ریختم رو لپ کونش بلند شد رفتیم حموم با هم زیر دوش شستیم همو در اومدیم خوابیدیم فرداش صبح بلند شد خیلی حال داده بود بهمون صبحانه خوردیم جمع و جور کردیم رفتیم کرج کردان بودیم بعد رفتیم رستوران برای ناهار با هم
غذا خوردیم قلیون زدیم باهم بردمش خونشون رسوندمش الان یه ماهه باهاش تو رابطم و خیلی راضیم با اون ایمانم هم کات کرده و خیلی اوکیه

هفته پیش چهارشنبه تصمیم گرفتیم بریم شمال شب بود رفتم غذا خریدم تنقلات همه چی ساعت ۴ صبح زنگ زدم رفتم دنبالش سوارش کردم رفتیم سمت شمال بریم دریا تا اونجا اهنگ گوش دادیم غذا خوردیم سیگار کشیدیم خندیدیم لب بازی کردیم کنار دریا آبجو خوردیم با فست و فود و فینگر فود هایی که خریده بودم بعد که افتاب داشت طلوع میکرد لب گرفتم ازش خم شد رو ماشین کاندوم کشیدم گذاشتم لاش تلمبه میزدم بعد نیم ساعت تو پوزیشن های مختلف کردن کاندوم در اوردم دادم دهنش ساک میزد ابم که اومد ریختم تو دهنش خورد قورت داد جمع کردیم خودمونو رفتیم رستوران صبحونه خوردیم ساعت ۸:۳۰ بعد رفتیم گردش چرخیدن بعد رفتیم رستوران غذا زدیم و راه افتادیم برگشتیم خونه ولی رفیقم نمیدونه من باهاش تو رابطم

نوشته: محمد


👍 3
👎 26
23401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

973875
2024-03-06 00:08:50 +0330 +0330

چرندیات یه مجلوق کوس ندیده بدبخت

2 ❤️

973882
2024-03-06 00:17:59 +0330 +0330

۱۹ سال ۱۹۰ قد ۹۵ کیلو وزن همون اولش مشخصه کونی بیش نیسی

2 ❤️

973884
2024-03-06 00:22:33 +0330 +0330

۱۹۰ قد و وزن ۹۵ قول بیابونی هستی ها.خوابیدی روش له نشد.

0 ❤️

973887
2024-03-06 00:49:54 +0330 +0330

خوارتو گاییدم جقی با این کس شعری ک نوشتی کسکش
حداقل زمان و مکان رو رعایت میکردی خوارکصه

2 ❤️

973889
2024-03-06 00:54:43 +0330 +0330

عجب دورانی شده . واقعا اینجوره ایا ؟ دختر و پسرا هیچ قید و بندی تو دوستی ندارن ایا؟؟ نمیتونم فاز بچهای امروز درک کنم. دختره با یکی دیگه اومده کسش به یکی دیگه میده ؟؟

2 ❤️

973907
2024-03-06 02:11:13 +0330 +0330

این داستان
گشنه ها

1 ❤️

973915
2024-03-06 03:48:29 +0330 +0330

فک کردم داری دروغ مینویسی
که دیدم نوشتی ماشینت ماکسیما کلاسیکه

0 ❤️

973930
2024-03-06 05:50:52 +0330 +0330

کاری به فیک بودن داستانت و اینکه معلومه تاحالا کس تو زندگیت ندیدی ندارم، چطوری واقعا میتونید این داستانای مضخرف با تم خیانتو بنویسید

1 ❤️

973941
2024-03-06 07:33:09 +0330 +0330

بعد رفیقت تو تمام این روزا و شبا داشت خواهرت و مادرت رو میگایید

1 ❤️

973965
2024-03-06 10:36:29 +0330 +0330

داشتن عقده بین خیلی از ایرانیا طبیعیه متاسفانه. بزرگترین عقده خیلی از ماهاهم درمورد ثروت و زندگی لاکچری آنچنانیه. خب من ب نویسنده حق میدم وقتی میشنوه ثروتمندا توی اینجور مهمونیا میرن و میخورن و میکشن و میکنن دلش بخواد جای اونا باشه و بیاد اینجا دربارش داستان بگه. ب نظرم نباید بهش توهین کرد

1 ❤️

973981
2024-03-06 14:29:33 +0330 +0330

و بعد کیر خامنه‌ای از پهنا تو کس مادرت

1 ❤️

974015
2024-03-06 23:58:47 +0330 +0330

مملی ماکسیما چندتا دنده داره اگه گفتی کم جق بزن کلاسیک

0 ❤️

974086
2024-03-07 05:56:30 +0330 +0330

داداشی رو دور تند گذاشتی؟😂

0 ❤️

974137
2024-03-07 16:36:06 +0330 +0330

آقا ننویس،تو استعداد نداری؟به راست و دروغشم کاری ندارم فقط جون مادرت دیگه ننویس

0 ❤️