خاطرات سکسی محمد (۳)

1401/07/18

...قسمت قبل

سلام مجدد به همه دوستان . خب در دو قسمت قبل گفتم که چی شد که اولین سکسهام شروع شد که اولین نفر مبین بود و بعدشم با خاله لیلا وارد ماجرای سکسی شدم که واقعا برام مثل یک معجزه بود بتونم با لیلا سکس کنم ولی بعد از سکس باهاش اونم شیفه و عاشق سکس باهام شد و دیگه بیشتر با لیلا سکس میکردم تا با مبین البته مبین هم لذت میبرد از اینکه دارم مادرشو میکنم و منم از بعضی سکسهای که با لیلا میکردم فیلم میگرفتم و به مبین نشون میدادم که مادرش زیرم چه کیفی میکنه و مبین میدید کیرم چطوری داره کس مادرشو میگاد و خیلی خوشش میومد . خلاصه این ماجرای سکسی من با لیلا و مبین همینطوری ادامه داشت چون من همانطور که گفتم برای اینکه دیرتر برم سربازی توی دانشگاه یه رشته الکی را قبول شدم که هم تهران بمونم هم نرم سربازی برای همین سکسهام با لیلا بیشتر هم شده بود ولی از مبین بگم که چون درسش از من بهتر بود رتبه اش هم از من خیلی بالاتر بود و دوست داشت رشته مهندسی بزنه و تو یکی از دانشگاه های شهر دیگه ای قبول شد راستش هم خوشحال بودم هم ناراحت خوشحال برای اینکه دیگه مبین میرفت و من راحتتر با لیلا سکس میکردم و ناراحت هم برای اینکه بلاخره از کون کردنش بی نسیب میموندم و لیلا هم هنوز حاضر نبود که بهم کون بده ولی بلاخره بازم خوب بود چون حسابی از کسش میگائیدمش و اونم زیر کیرم بینهایت لذت میبرد . از وقتی که مبین رفته شهرستان سکسهای منو لیلا خیلی بیشتر شده بود دیگه کم کم هفته ای سه بار میکردمش وقتی هم مدل داگی میکردمش کونشو هم با انگشت کردن اماده میکردم تا بتونم از کون هم بکنمش . وقتی انگشتش میکردم اوایل همش فحش میداد و جیغ میزد و میگفت نکن دردم میاد کسمو بمال منم هم کسشو هم کونشو با هم حال میدادم اینقدر تو سکس انگشتش کرده بودم که دیگه وقتی از پشت میکردم تو کسش خودش میگفت انگشتم کن و هی سوراخ کونش مثل حالت بوس دادن باز و بسته میکرد اینطوری میخواست منو برای کس و کونش بیشتر تحریکم کنه منم که واقعا همیشه دیونه اش بودم چی از این بهتر که یه زن خوشگل و داغ و سکس حسابی تشنه کیرت باشه . اینقدر با کونش ور میرفتم تا یه روز بدون اینکه بهش بگم وسط حال کردنش که داشتم تو کسش تلمبه میزدم اونم اه و ناله میکرد و کونشو هم حسابی دو انگشتی بازش کرده بودم کیرمو از کسش دراوردم بیچاره فک رمیکرد میخام دوباره بزنم تو کسش ولی کیرمو که از اب کسش خیس بود گذاشتم در سوراخ کونش و تا میخواست بگه نه که نصف کیرمو کرده بودم تو کونش چنان جیغی زد که مطمئن بودم همه همسایه ها صداشو شنیدن منم با یه فشار دیگه همه کیرمو فرو کردم تو کون لیلا و دو طرف پهلوهاش گرفتم تا نتونه بره جلو کیرمم تا ته تو کونش بود هی داد و هوار میکرد اخ وای و هی میگفت بیشتف پارم کردی درش بیار درش بیار ولی من به حرفهاش و جیغ زدنهاش اعتنای نمیکردم و محکم گرفته بودمش فکر کنم هفت هشت دقیقه شایدم ده دقیقه ای همینطوری مونده بودیم اون همش مشت میزد رو تشک و فحش میداد و التماس میکرد کیرمو در بیارم منم محکم گرفته بودمش بلاخره انگار کم کم سوراخ کونش به کیرم داشت عادت میکرد که لیلا دیگه ارومتر شده بود بهش گفتم لیلا جون منو ببخش ولی به جون جفتمون نمیتونستم که از کونت بگذرم و کونتو نکنم لیلا هیچی نمیگفت و سرش رو تشک بود و یه جورائی روی گردن و شونه راسش افتاده بود صورتشو میتونستم ببینم که چشماش خیس اشک بود ولی دیگه هیچی نمیگفت هی قربون صدقش رفتم و کمر و کونش و شونه هاشو براش میمالیدم تا حالش بهتر بشه فکر کنم از وقتی کیرمو تو کونش کرده بودم تا زمانی دیگه تونست کیرمو تحمل کنه بیست دقیقه ای گذشته بود دیگه میخواستم کم کم شروع کنم به تلمبه زدن تو کونش اروم اروم کیرمو میکشیدم عقب و فشارش میدادم تو کونش همین باعث شده بود که اه کشیدن لیلا شروع بشه و میدیدم که انگار دیگه داره کم کم داره لذت میبره اروم اروم سرعت حرکت کیرمو تو کونش بیشتر میکردم و با دستمم از زیر داشتم کسشو میمالیدم که لیلا دیگه رسما داشت حال میکرد منم تا نصف کیرمو میکشیدم عقب و میکردم تو کونش لیلا قشنگ داشت اه و اوه و ناله میکرد بهش گفتم لیلا جون خوشت میاد؟اونم گفت خفه شو بیشرف ولی این فحشش از صدتا قربونت بشم و محکمتر بکن برام بیشتر معنا داشت منم گفتم قربونت بشم لیلا جونم وای نمیدونی کونت چه حالی میده اونم اه و ناله میکرد نمیدونم دیگه چقدر از کون گائیدمش که ابم داشت میومد و با چندتا نلمبه محکم تو کونش ارضا شدم و همه ابمو ریختم تو کونش لیلا هم چندبار از کون ارضا شده بود و صداش اتاقو برداشته بود اونم برای اخرین بارش ارضا شد و هردومون افتادیم رو تخت من روی لیلا و لیلا هم با کون گائیده شده زیرم ولو شده بود بعد از اون همه که از کس گائیده بودمش این سکس هم که از کون کردمش برام بینهایت هیجان انگیز بود . ولی خب وقتی که سکسمون تموم شد و با هم رفتیم حموم لیلا همش گریه میکرد و از درد سوراخ کونش مینالید بهم فحش میداد و میگفت دیگه دوسم نداره دیگه باهام سکس نمیکنه و یه مدت دو هفته ای نزاشت باهاش سکس کنم تا درد کونش بهتر شده بود بعد از دو هفته بهم زنگ زد تا برم پیشش هم ازم ناراحت بود هم نمیتونست دست از سکس باهام بکشه برای همین ازم خواست که دیگه کاری به کونش نداشته باشم منم گفتم باشه . بازم سکسم باهاش شروع شد همش کسشو میکردم و برام ساک میزد و حتی ابمو میخورد تا هفت هشت ماه همش از کس میکردمش که انگار خودش کرم داشت که بازم یه حالی به کونش بدم و یه روز بهم گفت محمد جان میدونم دوست داری از کون بکنی اگر قول بدی اروم بکنی بهت کون میدم منم گفتم باشه عزیزم . خلاصه اینطوری براتون بگم که لیلا رو همه جوره میکردمش دیگه توی مدت چهار سالی که دانشگاه میرفتم لیلا هم خیلی حرفه ای شده بود توی کون دادن کس دادن . البته گاهی وقتها هم که مبین میومد تهران اونو هم میکردم . تا اینکه بلاخره درسم تموم شد و فوق لیسانس هم که قبول نشدم و باید میرفتم سربازی . توی سربازی بودم که خبر شنیدم که مبین فوق لیسانس داره میخونه ازش هم همین انتظار را داشتم هر وقت میومدم مرخصی محال بود که با لیلا سکس نداشته باشم لیلا خیلی برام انتظار میکشید تا برگردم و باهاش سکس کنم بهم میگفت اصلا دیگه با شوهرش سکس نمیکنه . سال دوم از سربازیم بود که یک خبر دیگه بهم رسید که مبین با دختر دائی نامزد کردن . دختر دائیم اسمش شیرین هست از من چهار سال کوچیکتره و سه سال از مبین کوچیکتر . خانواده دائیم یکمی بیشتر از بقیه فامیل مذهبی تر هستند و شیرین تا قبل از نامزدیش با مبین چادری بود زن دائیم هم چادریه ولی توی مهمونی ها خیلی هم خودشو نمیپوشانه ولی خود دائیم خیلی مذهبیه ولی زن و بچه اش اونچنان نه خلاصه بعد از سربازی مراسم عروسی مبین شیرین انجام شد و رفتند خونه خودشون و من هم بازم با لیلا جونم سکس میکردم و از زندگیم راضی بودم تا اینکه دوباره یه اتفاق جالب دیگه برام شروع شد و اونم بازم بخاطر مبین بود . مبین واقعا معتاد کیرم شده بود و چون یه مدتی بود که نکرده بودمش بهم زنگ زد که همدیگرو ببینیم منم رفتم دیدنش و یکمی از اینور اونور حرف زدیم مبین اومد کنارم و دستشو کشید رو کیرم گفتم مبین چیه ؟چت شده ؟نکنه هوس کیرمو کردی اینو که گفتم مبین شروع کرد باز کردن شلورام و مثل یه بچه که بهش بستنی میدی و ذوق میکنه برای کیرم ذوق داشت کیرمم که داشت شق میشد مبین کیرمو کرد توی دهنش و شروع کرد ساک زدن منم میگفتم جون مبین جونم دلم گائیدنت تنگ شده بود مبین کیرمو ول نمیکرد و حسابی کیرمو برام لیس میزد و مک میزد بعد گفتم مبین بلندشو بریم رو تخت تا حسابی بکنمت با هم رفتیم توی تختشون لخت شدیم گفتم مبین لامصب کونت چند وقتیه بهم حال نداده امورز میخوام تلافی کنی برام مبین گفت جون قربونت بشم ممد جونم خلاصه مبین قمبل کرد برام و سوراخ کونشو هزاران بار گائیده بودم را بازم براش لیسیدم تا اماده بشه مبین میگفت ممد جون بکن منو بکن منو منم کیرمو تف مالیش کردم گذاشتم رو سوراخشو فشار دادم تو کونش مبین هم اهههههههششش بلند شد کونش خیلی تنگتر شده بود دیگه حسابی کونشو براش گائیدم و هردومون خیلی لذت بردیم و دوباره کون کردن مبین برام شروع شد . یه روز که داشتم میکردمش بازم از گائیدن مادرش و اینبار از گائیدن زنش بهش میگفتم و مبین هم کیف میکرد و میگفت بکن بکن همشون بکن زنمو بکن زنمو جرش بده بعد از سکس ازش پرسیدم دوست داری با شیرین سکس کنم؟اونم گفت اره نمیدونستم داره الکی میگه یا واقعا همونطور که از سکس من با مادرش لذت میبره از سکسم با زنش هم لذت میبره یا نه بازم جدیتر پرسیدم مبین واقعا دارم جدی ازت میپرسم دوست داری با زنت سکس کنم؟اونم جدی و محکم گفت اره ممد جون دوست دارم منو زنمو با هم بکنی خندیدم گفتم دیونه منکه شیرین را میشناسم اون مثل دائی و زن دائی مذهبیه اصلا امامنش وجود نداره چنین چیزی مبین گفت تو دوست داری با شیرین بخوابی و بکنیش یکمی فکر کردم گفتم راستش دورغ چرا بدم نمیاد مبین گفت پس باید یکمی صبر کنی ، گفتم میخواهی چکار کنی؟گفت اون با من تو کاریت نباشه گفتم باشه . یه دو سه هفته ای گذشته بود و من با لیلا سکس میکردم که مبین بهم پیام داد میتونی پنجشنبه بیائی خونه ما ؟گفتم اره میام . پنجشنبه شب رفتم خونه مبین و مبین در را برام باز کرد و منم به خودم رسیده بودم البته شیرین منو دیده بود ولی خب بازم از اودکلن خوشبوتر و لباس بهتری استفاده کردم تا بهتر دیده بشم . وقتی وارد شدم شیرین هم اومد استقبالم وای داشتم تعجب میکردم از دیدنش چون هرگز اونطوری ندیده بودمش شیرین با یه دامن خیلی کوتاه که شاید از زیر کسش فقط ده سانت بلندتر بود پوشیده بود و یه تاپ که بیشتر شبیه نیم تاپ بودچون تاپش هم از زیر سینه هاش هفت هشت سانت بیشتر نبود و یه ارایش تند و سکس دهنم باز مونده بود از دیدنش شیرین بهم سلام کرد و منم بهش سلام کردم دستشو اورد و بهم دست داد مبین هم دعوتم کرد برم داخل شیرین هم با اون اندام سکسیش جلوم راه میرفت وای دیدنش کیرمو سیخ کرده بود . نمیدونم مبین چطوری تونسته بود شیرین را راضی کنه تا این تیپی جلوی من بیاد ولی همینکه نشستیم تا با هم گپ بزنیم شیرین جلوی من نشست و یه پاشو انداخت روی اون یکی پاش وای لامصب چه پاهای خوشگل و خوردنی داشت نمیتونستم چشم ازش بردارم اصلا به مبین توجهی نمیکردم همش چشم رو بدن شیرین میچرخید شیرین هم هی برام ناز عشوه میومد لعنتی انگار تازه میدیدمش اصلا با اون دختر دائی که قلبا میشناختمش زمین تا اسمون فرق داشت یه بار که مثلا میخواست پاشو بندازه روی اون پاش کاملا لای رونشو باز کرد دیدم شورت پاش نیست و کسش خوشگل داره خود نمائی میکنه دیگه امپر چسبونده بودم دیگه بی خیال تعارف و حرف و بی خیال مبین رفتم جلوی پای شیرین نشستم شیرین هم داشت با لبخندی روی لبش بهم نگاه میکرد دامو دادم بالا و دهنمو گذاشتم رو کسش و داشتم کسشو میخوردم شیرین هم یکمی خودشو اورد جلوتر و پاهاشو بیشتر باز کرد منم راحتتر زبونو میکردم تو کسش صدای ناله های شیرین بلند شده بود داشتم میمردم براش وحشیانه کسشو میخوردم میبوسیدم مک میزدم کیرم شق شق شده بود همینطوری که کسشو میخوردم فهمیدم شیرین ارضا شد و بدنش میلرزید و بلند ناله میکرد ارومتر کسشو میخوردم تا اذیت نشه بعد از اینکه ارضاش کامل شد و بدنش سست شده بود بلند شدم و شیرین را بلندش کردم بردمش سمت اتاق خوابش و شیرین انگار خیلی خوشحال بود من میخوام بکنمش همش لبخند قشنگی روی لبش بود شیرین که تقریبا لخت بود را دیگه کاملا لختش کردم وای عجب هیکل عالی داشت خودمم لخت شدم جلوش ، وقتی شورتمو جلوش دراوردم و کیر شق شدم جلوش ظاهر شد با دیدن کیرم شیرین یه اخ وای گفت و کیرمو گرفت توی دستش و رو به مبین گفت وای مبین جون ازت ممنونم که این کیر فوق العاده را بهم هدیه دادی منم یه نگاهی به مبین کردم خندیدم مبین هم گفت عزیزم این کیر دیگه واسه توئه هر چقدر دلت میخاد میتونی باهاش لذت ببری شیرین یه نگاهی به من کرد و گفت راست میگه مبین میشه هرچقدر دلم بخواد از این کیر خوشگلت لذت ببرم ؟گفتم اره شیرین جون چرا نشه عزیزم این متعلق به توئه خانمی . بعد شیرین کیرمو بوسید وشروع کرد ساک زدن بعد از لیلا و مبین شیرین هم بهترین لذنت ها را به کیرم داد و بعد از اینکه کلی برام ساک زد و نزدیک بود ابمو دربیاره دیگه نزاشتم بیشتر بخوره و خوابوندمش رو تختش و بازم کسشو و البته چاک و سوراخ کونشو حسابی براش میخوردم و زبونمو میکردم تو کسش اونم اتاقو با سر صداش پر کرده بود دیگه دلم میخواست کسشو براش بکنم و نشستم جلوی کشسش کیرمو میکشیدم لای کسش اونم ناله میکرد و ازم میخواست بکنم تو کسش منم کیرمو میمالیدم روی چوچوله کسش بیشتر تحریکش میکردم شیرین داد میزد میگفت بکن تو کسم بکن تو کسسسممم اخ محمد بکن تو کسسسمم منم کیر کلفتمو کردم تو کس داغ و خیس خیلی لذت بخش بود کیرمو تا بیخ کرده بودم تو کسش و شیرین زیرم ناله میکرد کسش قشنگ کیرمو دربر گرفته بود تنگیش خیلی دلچسب بود داغ و باحال شروع کردم گائیدن کسش و شیرین همش اه و اوه میکرد سینه هاشو میکیدم و میمالیدم اروم گازشون میگرفتم ازش لب میگرفتم و محکم تو کسش تلمبه میزدم شیرین هم بینهایت داشت لذت میبرد پاهشو دور کمرم قفل کرده بود منم داشتم میحکم میکرمش شاید کمتر از بیست دقیقه شد که دیگه ابم داشت میومد و نفسها به شماره افتاده بود و اه و ناله میکردم که همینطوری که داشتم تو کسش محکم تلمبه میزدم که دیگه ابم اومد و همشو ریختم تو کس شیرین و افتادم روش و شیرین هم تقریبا دو سه ثانیه بعد از اینکه من ابمو تو کسش ریختم اونم ارضا شد و زیرم میلرزید منم محکم بغلش کرده بودم وکیرمو هی محکم تو کسش فشار میدادم و اه و ناله میکردم و این هم یکی دیگه از بهترین لذتهائی بود که تجربه میکردم . اون شب تا صبح سه بار فقط با شیرین سکس کردم و با مبین سکسی نداشتم ولی مبین حسابی بهم حال میداد و کیرمو میخورد تا برای گائیدن زنش بلند بشه . اینطوری بگم براتون که دیگه خیلی کمتر با مبین از کون سکس میکردم و بیشتر زنشو جلوش میگائیدم و سکسم با لیلا جونمم هم ادامه داشت

نوشته: محمد


👍 14
👎 3
30101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

898497
2022-10-10 07:40:23 +0330 +0330

حاجی بخدا بی گناهیم ما رو بیخیال شو تا بحال ندادیم یوقت تو فکر ما نیافتی اخه ماشالا یتنه داری همه رو میکنی

2 ❤️

898562
2022-10-11 02:19:17 +0330 +0330

حکایت یاروه میره داروخونه میگه ۱۰۰ تا کاندوم بده دختره میخنده میگه ببخشید ۱۰۱ بدین😃

2 ❤️

898596
2022-10-11 16:22:19 +0330 +0330

مملی اینطور که از گاییدن مادرو زن دوست با حرص تعریف کردی فکر کنم مبین تنها گاییددت کس دیگه هم همراش بوده بعد جور ازش کینه داری

0 ❤️

898632
2022-10-12 01:40:27 +0330 +0330

نه دیگه رسماً ریده شد تو این نسل🤣🤣🤣

0 ❤️

898743
2022-10-13 00:09:54 +0330 +0330

داداش ادامه بده قشنگ مینویسی

0 ❤️