دوستی با فایده (۱)

1402/04/28

من و صدف چهار سالی بود که همکار بودیم؛  هر دوی ما  کارمند یک شرکت خصوصی بودیم که به عنوان پیمانکار بخش دولتی فعالیت میکرد. اینا رو گفتم تا بدونید که فضای شرکت مون با اینکه شبیه مجموعه های دولتی بود ولی دردسرایی مثل حراست و کنترل بازرسی نداشت و جمع نسبتا راحتی بودیم.
اتاق کار ما شامل سه نفر پرسنل بود. من؛ صدف و خانم ناصری که فاصله سنیش با ما بیشتر از ۲۰ سال بود و سال آخر خدمتش رو میگذروند. بعد از بازنشسته شدن خانم ناصری، شرکت برای کاهش سطح هزینه هاش نیروی جدیدی استخدام نکرد و کارهای ایشون بین من و صدف تقسیم شدن. و اینطور بود که من و صدف تو اتاق محل کارمون تنها بودیم.
به اقتضای جوونی، فضای راحتی بین ما حاکم بود. بگو بخند؛ شوخی و سر به سر هم گذاشتن، باعث میشد سختی کار برای هردوی ما قابل تحمل تر بشه. حتی مدیر شرکت که می دید کارهای مجموعه به نحو مطلوبی پیش میره، همیشه عملکرد من و صدف رو برای همکارامون به عنوان الگو مثال میزد‌.
اواخر تیر ماه بود و شرکت مجمع سالانه شو برگزار کرده بود و کارامون خیلی کم شده بود. و این فرصتی بود برای ما که بیشتر گپ و گفت کنیم. صدف بهم گفت داره کلاس زبان میره و برای تقویت زبان فیلم زبان اصلی میبینه. بهش گفتم چه خوب! من که حال و حوصله کلاس اومدن ندارم، ولی مطالبش رو بده منم ببینم. شاید یه جا بدردم خورد.
کتابا و جزوه های آموزشی زبانش رو ازش میگرفتم و فیلم هایی رو که می دید به منم میداد و در موردش تبادل نظر میکردیم. فیلم های زبان اصلی هم صحنه دار هستن و صحبت در مورد این چیزا باعث شده بود رومون بیشتر به هم دیگه باز بشه و گهگداری شوخی هامون چاشنی سکسی پیدا میکرد.
یه بار که فلشم رو دادم برام فیلم رو کپی کنه گفت دانیال این یکی موضوعش خیلی چالشیه. حواست باشه از فردا نیفتی دنبال دخترای مردم! خندیدم و گفتم من اگه بلد بودم مخ تو رو میزدم که بیست و چهاری کنارمی دختر مردم پیش کش. به خنده و شنیدن یه گمشوی شیرین از صدف فلش رو گرفتم و رفتم.
اما براتون بگم از فیلم. اسم فیلم friends with benefits بود. یه فیلم خیلی قشنگ کمدی و درام.  بخشی از داستان فیلم این بود که پسر و دختر شخصیت اصلی فیلم در مورد سکس صحبت میکردن و نظرشون این بود که آیا میشه بین سکس و احساس فاصله ایجاد کرد؟ یا به عبارتی، میشه آدما سکس کنن ولی همدیگه رو به لحاظ عاطفی درگیر نکنن. شبیه اینکه با حریف تمرینی تنیس بازی کنی. بعدش خداحافظی کنی و بری.
فردا سر کار صدف خودش سر صحبت رو باز کرد و گفت فیلم رو دیدی؟
گفتم آره. نظرم رو درباره فیلم پرسید. گفتم راستش به نظر من سکس بدون عاطفه بی معنی هست. خصوصا برای خانم ها. مطمئنم براشون قابل قبول نیست. ولی اگه از این نظر نگاه کنیم که دو نفر از همدیگه خوششون میاد و به هم حس دارن ولی در عین حال قصد یا امکان باهم موندن رو ندارن این مدل دوستی هم بد نیست. ادامه صحبتا از طرف صدف نشون میداد که مایله بیشتر با تمایلات و دیدگاه من آشنا بشه. منم نخ رو گرفتم و ادامه دادم که بله، به نظر من ممکنه دو نفر از هم خوششون بیاد ولی یکی مثلا از اونا قصد مهاجرت داره و اونیکی نه. تو رابطه های معمولی باهم بودن این دوتا غلطه، ولی اگه دلشون بخاد میتونن باهم رل باشن و در عین حال طرفشون رو برای برنامه های آتی زندگی آزاد بزارن.
صدف هم حرفم رو تایید کرد و گفت آره. اینجوری خیلی مشکلات جوونا حل میشه.
اصطلاح فیلم برای پیشنهاد رابطه طرف مقابل این بود که پسره به دختره گفت 《 خب حالا تنیس بازی کنیم؟》. منم یه لحظه با شوخی به صدف گفتم شیطون، حالا که خوشت اومده میخوای تنیس بازی کنیم!
صدف واضحا لپاش گل انداخت و گفت دیووونه! با توجه به سابقه دوستی مون و صمیمیتی که  باهم داشتیم میدونستم که هر دو ته دلمون به این موضوع تمایل داریم. شوخی هامون. جک ها و کلیپ هایی که برای هم میفرستادیم. شوخی دستی هایی که این اواخر به ارتباط ما اضافه میشد همگی خبر از این میداد که این رابطه به زودی عمیق تر میشه و من تصمیم گرفته بودم یه کم سرعت بدم بهش. واسه همین سماجت کردم و گفتم مگه نمیگی اینجور رابطه ای هم خوبه!
هم من سینگلم هم تو، نه خیانتی توش هست نه سوء استفاده ای، بیا این فیلمه رو زندگی کنیم!
با خنده گفت بدم نمیاد ولی کسی بو ببره یا بخوای بعدا اذیتم کنی کشتمت دانیال! جواب بله صدف انقدر برام هیجان انگیز و دلچسب بود که سر از پا نمیشناختم. اما قرار گذاشتیم قبلش یه کم از خصوصیات شخصی همدیگه بیشتر بدونیم برای همین هم قرار شد بعد از کار بریم یه دوری بزنیم و گپ و گفت خودمونی تری داشته باشیم. ساعت ۲ از بعد از تموم شدن کار باهم راهی شدیم و سوار ماشین من شدیم و رفتیم که یه دوری بزنیم.
گفتم خب صدف خانم از اون صدفی بگو که قراره تنیس بازی کنه! و سر به سرش میزاشتم. خجالت کشیدن های دخترونه خیلی جذابش میکرد و منم تشویق میشدم بیشتر باهاش شوخی کنم. ازش پرسیدم آخرین رابطه ش کی بوده که گفت از سال قبل و بعد از کات کردن با دوست پسرش  رابطه نداشته؛ گفتم پس تو این مدت مینا جورش رو کشیده برات!! ( مینا دوست صمیمی و هم خونه صدف بود) و در جواب مشتش رو روی بازوم نوش جان کردم. اونم از من درباره رابطه م و اینکه تا حالا چندتا رل داشتم پرسید. بعد از این حرفا گفتم از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است؛ چند؟؟ با تعجب و کمی ناراحتی پرسید چی چند؟؟ گفتم منگل سایزشو میگم چنده؟ اخم کرد و گفت فکر کردم داری بهم تیکه میپرونی که قیمتم چنده!! میخاستم بزنمت! شما ۸۰ در نظر بگیر. گفتم حیف ۵ تا کم داری واسه داستانم امتیاز از دست میدم. پرسید چه داستانی؟ گفتم میخام داستان مون رو تو شهوانی بنویسم. داستان که میخونی؟ جواب داد آره. قبلا ها بیشتر، ولی الان گهگداری میخونم. بهش گفتم نوک قهوه ای یا صولتی؟؟ گفت صولتی ! جون کشداری گفتم و دستشو گرفتم تو دستم. اولین بار بود عامدانه و منظوردار لمسش میکردم . قبلا دست میدادیم ولی این دست گرفتن فرق میکرد.
یه کم که صحبت کردیم گفت خب! ما مشخصات داخلی رو بهتون دادیم دانیال خان. شما چی؟ حرفی برای گفتن داری؟ گفتم ببین عزیزم! سایز واقعا مهم نیست. مهم عملکرد؛ ضمنا دول کوچیک عموته! زد زیر خنده و گفت نگو!! واقعا نگرانم کردی نکته هسته خرماس و داری آماده م میکنی ولت نکنم برم؟ گفتم نه اونقدر کوچک، ولی خب … بگذریم با زبون ارضات میکنم خب! دیدم داره نگران میشه واقعا. خندیدم گفتم نمیر حالا! درسته آفریقایی نیست ولی راضیت میکنه. آخرین باری که مترش کردم ۱۵ سانت بود. یه کیر ایرونی اصیل. خندید گفت خب پس امیدوارم قابل قبول باشه. حرفش بهم برنخورد. چون میدونستم بعد اولین رابطه،  بازم دوست خواهد داشت باهام باشه. همیشه جوری با پارتنرم رفتار میکردم که حس خوب و خاطره لذت بخشی از سکس با من براش به یادگار بمونه. خلاصه بعد کمی دور دور گفتم اجازه دارم تنتو لمس کنم؟ ساکت بود، پرسیدم سکون علامت رضاست ؟ لبخند آروم قشنگی تحویلم داد و من با چراغ سبزش دستمو روی رون تپلش گذاشتم و بعد از چند دقیقه بی حرکت بودن آروم آروم شروع کردم به حرکت دادن دستم به سمت داخل پاهاش. خوبیش این بود که ادا نداشت و کاملا همراه بود؛ این همراهی جرات منو بیشتر کرد و آروم دستمو بردم سمت زیپ شلوار جین و گفتم میشه زحمت دکمه رو خودت بکشی؟ مراسم معارفه داریم. با رفع شدن مانع اول
دستمو از روی شورت گذاشتم رو کسش و شروع کردم به مالیدن. هیچ عجله ای برای پیشروی نداشتم! اگه درست برخورد میکردم این دختر زیبا تا مدتها مال من بود. یواش یواش تغییر رو تو چهره ی صدف میدیدم. اون دختر معصوم داشت تبدیل میشد به یه عروسک هورنی و آماده برای ماجراجویی سکسی! انگشتمو از کناره شرتش هل دارم داخل و همزمان با لمس شدن چوچوله ش زیر انگشتم یه آه ناز از لبهاش بیرون اومد! خوبی ماشین دنده اتومات این بود که لازم نبود دستمو بکشم و صدف داشت فعل حال استمراری تو تو شرتش صرف میکرد!!
مسیرمون خلوت بود و من نگرانی از دیده شدن نداشتم. تو یه جای مناسب سرعتم رو کم کردم و زدم بغل؛ ماشین رو نگه داشتم و از سمت راننده خم شدم سمت صدف. دستمو عوض کردم و یه دستموبردم پشت گردنش و سرشو سمت خودم برگردوندم و لبمو رو لبش گذاشتم شروع کردم آروم آروم بوسیدنش. و همزمان اونیکی دستمو رو بردم تو شرتش و با چرخوندن انگشتام رو چوچولش، کسشو مالش میدادم.
ناله های صدف کاملا دراومده بود و صدایی که ازش میشنیدم نشون میداد واقعا در حال لذت بردن هست. خلوتی مسیر هم خیالمون رو راحت کرده بود و صدف با خیال راحت تنش رو سپرده بود به دستای من. حس کردم الان فرصتی برای بیشتر کشف کردن تنش نیست و وصال سینه های خوش فرمش رو گذاشتم برای بعد. کش و قوسی که به بدنش میداد نشون میداد راه زیادی تا ارضا شدنش نمونده و چند دقیقه بعد از اینکه انگشتامو وارد کسش کردم و تقریبا تند تند تلمبه زدم لبامو محکم کشید بین لباش و با یه ناله کشدار و خفه ارضا شد.
احساس کردم مرحله اول رو با نمره خوبی پاس شدم. پیشونیمو به پیشونیش چسبوندم. یه لب رومانتیک ازش گرفتم و سرش تو بلغم گرفتم. صدف دوباره تبدیل شد به یه دختر کوچولوی معصوم که امنیت یه آغوش رو میطلبید و خوشبخانه اون آغوش بغل من بود. حالش که جا اومد یه بوس از لبم کرد و گفت واقعا حال داد. عاشق اینجور شیطنتای یهویی و ریسکی هستم. شنیدن این جمله برای من که دیوونه ی هیجان تو سکس بودم یه حس بینهایت لذت بخش بود. بهش گفتم خب حالا حرکت کنیم؟
گفت پس تو چی؟ با گفتن جمله وقت بسیاره دست بردم سمت سویچ و ماشین رو به حرکت درآوردم. تحریک شده بودم و حجم کیرم از زیر شلوار خودنمایی میکرد. صدف هم متوجه شد و باز گفت میخای ارضات کنم. اما من برنامه های دیگه ای تو ذهنم داشتم و لازم بود صدف بدونه که علیرغم صحبتای اولیه مون،  من اونو یه عروسک سکسی نمیدونم و علاوه بر سکس برام اهمیت عاطفی و رفاقتی داره. برای همین گفتم بزاریم برای فرصتی که با آرامش و میل بیشتری از طرف تو، منم ارضا بشم. بعد از شنیدن این حرف برقی  تو چشمای صدف بود که نشون میداد درهای قلبش به روی من در حال باز شدن هست و قرار نیست من یه بکن در روی بی ارزش باشم. بلکه قراره اتفاقات جدیدی رو باهم تجربه کنیم. دنیایی که تا اونروز جرات نمیکردیم تنهایی واردش بشیم.

《خب دوستان. این بخش اول خاطره من بود و البته اولین نوشته. قطعا بعضیا خوششون میاد و بعضی نه.
ممنون میشم ایرادات نوشتاری یا حتی مفهومی کار رو بهم بگید. اگر از وقتی که برای خوندن این نوشته گذاشتید پشیمون شدین پیشاپیش معذرت میخوام. 》

ادامه...

نوشته: Danny


👍 75
👎 2
73501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

938507
2023-07-20 00:10:38 +0330 +0330

خوب و با حوصله نوشتی ممنون

4 ❤️

938514
2023-07-20 00:30:32 +0330 +0330

همه چیز به اندازه بود، ادامه بده.

6 ❤️

938526
2023-07-20 01:31:05 +0330 +0330

تو یک نویسنده هستی و شاید تاکنون نوشته ای در شهوانی منتشر نکرده باشی اما واضحه این اولین نوشته ات نیست این از قلمت پیداست پس نفس شکنی نکن و اگر بخاطر ترس از کسانی که توهین میکنند مظلوم نمایی کردی نیازی به این کار نیست پس با اعتماد به نفس کامل جلو برو

3 ❤️

938546
2023-07-20 02:41:52 +0330 +0330

دنی جون خوب بود ، لایک

0 ❤️

938585
2023-07-20 07:49:24 +0330 +0330

ممنون
اول از همه که لذت بردم از ادب نوشتار
زیبا بود. بخصوص مکالمه داخل ماشین
اما فضاسازی و دیالوگ ها هنوز جای کار داره
سرعت نوشته هم به نظرم زیاد بود

0 ❤️

938601
2023-07-20 09:31:47 +0330 +0330

جالب بود
ادامه بده

0 ❤️

938603
2023-07-20 09:58:00 +0330 +0330

خوب بود👏🏻👏🏻👍🏻👍🏻

0 ❤️

938612
2023-07-20 12:11:56 +0330 +0330

لایک

0 ❤️

938659
2023-07-20 21:45:55 +0330 +0330

عالی زیبا قشنگ دل نشین

0 ❤️

938759
2023-07-21 10:37:59 +0330 +0330

خوب بود ، دمتان هم گرم .

0 ❤️

938873
2023-07-22 04:22:43 +0330 +0330

واقعا نفهمیدم این همه لایک به چی بود 👎

0 ❤️

939130
2023-07-24 01:06:38 +0330 +0330

مرسی از معرفی فیلم. فیلم رو دیدم. خیلی خوش ساخت و رومانتیک بود. دمت گرم 👏

0 ❤️

939198
2023-07-24 09:01:32 +0330 +0330

یک رابطه عاشقانه هیچ وقت خراب نمیشه جز خیانت
خیلی خوب و رمانتیک بود ولی بنظرم شرکت‌های دولتی و نیمه دولتی هیچ وقت دوتا همکار مرد و زن رو تو به اتاق قرار نمیدن

1 ❤️