دوست مامانم سارا

1402/02/03

سلام به همه دوستای شهوانی
میلادم ۲۵ سالم
قیافم معمولیه
چندسالی میشه ورزش میکنم و بدنم خوبه
بریم سر داستان
حدود یکسالی میشد که سارا خونه ما رفت و امد میکرد
سارا یه زن حدودا ۴۰ساله با اندامی زیبا بود
چهرش معمولی بود
از شوهرش جدا شده بود و با پسرش زندگی میکرد
معمولا بیشتر وقتا ابجو میخورد
هروقت میومد خونمون اگ من خونه بودم بهم میگفت قلیون بیار بکشیم تقریبا اخرای سال ۱۴۰۱ بود که یروز که خونه تنها بودم زنگمونو زدن رفتم دیدم سارا دم در ایفونو برداشتم گفتم بله گفت منم باز کن
منم گفتم شاید وسیله ای چیزی اورده چون میدونست مامانم نیست خلاصه اومد بالا گفت عه مامانت نیست گفتم نه تنهام پرسید کی میاد گفتم نمیدونم میخوای بیا تو زنگ بزنم ببینم کی میاد گفت کارش داشتم یه زنگ میزنی ببینی کی میاد گفتم باشه بیا داخل الان زنگ میزنم
اومد تو گفت چه بوی قلیونی میاد گفتم دارم میکشم اومد تو زنگ زدم مامانم نگفتم سارا اومده پرسیدم کی میای گفت خونه خاله اینام شام بیا اینجا توام خاله نزاشت بیام گفتم باشه قطع کردمو گفتم اخر شب میاد خونه خالمه میخواست بره که گفتم قلیون میکشی امادس یکم بکش گفت بیار حالا که اومدم یکم بکشم بعد برم
چون همیشه باهم قلیون میکشیدیم باهم راحت بودیم تقریبا
اومد تو گفتم ابجو نداری بخوریم😁
گفت اتفاقا الان میخواسم برم بگیرم ببرم خونه بخورم گفتم منم خیلی هوس کردم گفت خب برو بگیر بیار منم بخورم یکم
گفتم باشه رفتم بیرونو ازین دلستریا گرفتمو زود برگشتم
وقتی اومدم تو واس اولین بار بود اینجوری میدیدمش
معمولا خونمون میومد فقط شالشو برمیداشت
دیدم مانتوشو در اورده شالشم برداشته منتظر منه اومدم تو لیوان و یکم خوراکی اوردم نشستیم رو مبل شرو کردیم خوردن تا لیوان اخر باهم کلی خندیدیم خیلی شوخ بودو منم بدتر از اون
لیوان اخرو که خوردیم پاشدم دوباره ذغال گذاشتمو قلیونو اماده کردم نشستم داشتم قلیون میکشیدم گفت عجیبه ها
گفتم چی گفت دوس دخترتو نیاوردی گفتم کات کردم سینگلم😁
خندید گفت میگم اخه تنهایی
گفت خیلی راحت شدید خدایی ما اینجوری نبودیم خیلی کم میتونسیم اونموقها همو ببینیم
گفتم اره دگ الان همه چی راحت تر شده گفت رابطه ام داشتی باهاش
اولین بار بود اینجوری حرف میزدیم شاید بخاطر ابجو بود گفتم اره خندید و رفت تو گشیش منم داشتم با گوشیم ور میرفتم دیدم تلگرام یه شماره ناشناس بهم پیام داده سلام خوبی
گفتم این کیه دیدم عکس نداره اسمشم یه . بود پیام دادم سلام مرسی شما
گفت دوس دختر قبلیت
گفتم شماااا
گفت وا گفتم دگ
گفتم میگی کی یا بلاک کنم
گفت انقد عصبانی نبودیا قبلا
من هنوز دوست دارم
گفتم تو که دوست دختر قبلیم نیسی معرفی کن
تا جواب بده سرمو اورد بالا دیدم سارا داره تایپ میکنه کنجکاو شدم یواش نگاه کردم دیدم ععع داره به من پیام میده
پشمام ریخت چرا اینکارو داره میکنه گفتم شاید میخواد اذیت کنه
جواب داد همونم تو عوض شدی انگار
منم که فهمیده بودم زدم به اون راه خودمو گفتم ععع اگ خودتی پاشو بیا خونمون تنهام
گفت تو فقط واس همین میخوای منو
گفتم نه ولی الان ابجو خوردم خیلی دلم سکس میخواد
جواب داد منم ولی نمیشه ک
گفتم چرا گفت حالا دگ نمیشه میترسم
گفتم دقیقا از چی گفتی یکی بیاد یا کسی بفهمه
گفتم نه کسی میفهمه نه کسی میاد تو اوکی؟
گفت اره ولی
گفتم ولی نداره که جفتمونم دلمون میخواد
گفت بزار خبر میدم بهت
منم که دیدم حال اون بدتر از منه سریع پیام دادم خبر دادن نداره که شروع کنیم؟
گفت بزار بیام خب
گفتم من ک میدونم تو کی پس شروع کنیم
پیاممو ک خوند نگام کرد رفتم سمتش دستمو گذاشتمو رو کمرش و شروع کردم لباشو خوردن
اونم اروم شروع کرد به خوردن با دست دگ سینه هاشو گرفتمو شروع کردم از رو لباس مالیدن
دستشو گرفتمو گفتم پاشو بریم تو اتاق بردمش تو اتاق نشوندمش رو تخت تیشرت و شلوارمو دراوردم اومدم جلوش تیشرت اونم در اوردم بهش گفتم دراز بکش شلوارتم در بیارم گفتم خودم در میارم پاشد پشتشو کرد به منو وقتی در اورد از پشت که دیدمش هنگ کردم بدنش نه چربی داشت نه پهلویی نه شکمی خیلی خوب بود نتونستم تحمل کنم از پشت بغلش کردم گردنشو شروع کردم خوردن از جلو کسو سینشو میمالیدم داشت میوفتاد دگ
نشوندمش رو تخت وایسادم جلوش شرتمو در اوردم کیرمو ک دید با دستاش شروع کرد مالیدن کیرمو تخمام یکم مالید بعد صورتشو اورد جلو شروع کرد خوردن
خیلی خوب میخورد یکم ک خورد هولش دادم رو تخت دراز کشید پاهاشو باز کردم شرتشو در اوردم اوردمش لب تخت فک کرد میخوام بکنم گفت فقط یواش لطفا خیلی وقته سکس نداشتم گفتم وقتش شد باشه گفت یعنی چی
نشستم بین پاشو شروع کردم کسشو خوردن گفتم یعنی این
دگ فقط ناله میکردو اخ اوخ کسش مو نداشت تازه زده بود و بوی خوبیم میداد کلا خیلی به خودش میرسید
بعد که یکم خوردم رفتم بین باهاش کیرمو میکشیدم لای کسش بهش میگفتم تازه شروع شد ازین به بعد دگ فقط باید بهم کس بدیو میخندیدم اونم میگفت باشه میدم بکن توش لطفا حالم بده سر کیرمو گذاشتم دم کسش اروم کردم تو واقعا تنگ بودو خیلی خیس
اروم شروع کردم جلو عقب کردن هی سرعتمو بیشتر میکردم اونم از لذت چشماشو بسته بودو فقط اخ اوخ میکرد بعضی وقتا میگفت بکن محکم تر واااای بلندش کردم خودم خوابیدم اومد نشست رو کیرم حالا نوبت اون بود شروع کرد رو کیرم بشین پاشو رفتن یکم ک گذشت خسته شد داگیش کردم دستاشو اورد پشتش رفتم شالشو اوردم دستاشو بستم میگفت چیکار میکنی یواش تروخدا رفتم پشتش صورتشو گذاشتم رو تخت کونش قشنگ اومد بالا گذاشتم تو کسش شروع کردم محکمو تند تند عقب جلو کردن اونم دگ داشت جیغ میزد صداش خیلی زیاد شده بود دگ شرتشو برداشتم کردم تو دهنش شروع کردم وحشیانه کسشو کردن دگ تو حال خودم نبودم داشت ابم میومد دگ تند تند کردم ابمو رو کونشو کمرش خالی کردم نشستم رو تخت چن ثانیه که گذشت تازع یادم افتاد دستشو بستم پاشدم رفتم جلوش شرتشو از دهنش در اوردم سرشو اوردم بالا کیر نییمه خوابمو بردم جلو گفتم بخور کرد تو دهنش چنبار جلو عقب کرد در اوردم گفتم خب تمیز شد دستشو باز کردمو با دستمال تمیزش کردم همونجوری تو بغل هم یکم لش کردیم گفتم چطور بود گفت خیلی حال داد دگ نا ندارم پاشم گفتم بازم میخوای گفت جون ندارم دگ گفتم نه منظورم بعدا بود گفت اره تازه پیدات کردم
یکم لش کردیم بعد لباساشو پوشیدو گفت میرم خونه دوش میگیرم بعد پیام میدم فقط لطفا هیچکس نفهمه رابطمونو گفتم باشه رفتو منم دوش گرفتم رفتم خونه خالم واس شام
از اونموقع ۵بار دگ باهم سکس داشتیم و هنوز باهمیم
کلا خیلی با سن بالاتر از خودم نمیپرم ولی سکس با سارا خیلی بهم حال میده واس همین باهاشم
مرسی که خوندید داستانمو
راستی خود سارا میدونه که داستانشو نوشتم تو سایت
هروقت پیشم بود میایمو کامنتاتونو میخونیم
ببخشید طولانی شد♥️

نوشته: میلاد


👍 46
👎 18
141401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

924615
2023-04-23 00:36:29 +0330 +0330

کس شعر محض یه جقیه بدبخت کس ندیده

4 ❤️

924622
2023-04-23 00:46:45 +0330 +0330

جلوت نشسته بود بعد بهت پیام داد که قانعت کنه بهت بده؟ مثلا سینه هاشو نشون میداد نمیکردی؟؟ مزخرف گفتنم یه حدی داره!!

اصل ماجرا = دوست باباش غلام!! 😁 👿 😎


924627
2023-04-23 01:00:47 +0330 +0330

😂😂😂 باشه تو راست میگی

0 ❤️

924656
2023-04-23 02:07:27 +0330 +0330

كوس ننه ى خالى بند
كم فيلم سوپر ببين

0 ❤️

924663
2023-04-23 02:49:54 +0330 +0330

چی بود خوندم من؟

0 ❤️

924669
2023-04-23 03:29:15 +0330 +0330

ارزوهاتونوشتی جقی

0 ❤️

924708
2023-04-23 09:24:01 +0330 +0330

عالی بودید دوستداریدمنم به جمعتون بیام

0 ❤️

924722
2023-04-23 12:35:44 +0330 +0330

عزیزای ک مخالفت میکنن و میگن دروغه پس این همه کوس در روز زمین میخوره کی اینا رو میکنه نکنه از ی سیاره دیگه میان خار مادرتون رو میکنن

1 ❤️

924746
2023-04-23 15:53:40 +0330 +0330

کس گفتی آی کس گفتی غنچه بودی شکوفتی

0 ❤️

924759
2023-04-23 20:03:48 +0330 +0330

آخ.چقد تو خوشکلی.دخترا همه روت کراش دارن!!!ولی نمیدونن توباکون دادن حال میای.شوگر مامی میخوای؟؟؟

0 ❤️

924766
2023-04-23 21:29:16 +0330 +0330

این‌که سکسی اتفاق افتاده، شکی نیست، ولی قهرمان داستان که رفته بود قلیون بکشه، کیف پولش رو جا گذاشته تو خونه و اجبارا، همون‌جا باهاش نقدی، تسویه می‌کنن.
تقی زغال، ناصر زلال، مراد شلنگ، غلام نهنگ و کارگرای اون‌جا، گشادش می‌کنن.
ابله خالی‌بند الدنگ!

1 ❤️

924780
2023-04-23 23:45:18 +0330 +0330

اینهمه کسشعر رو خودت تنهایی نوشتی یا اکبر سگ سبیل هم کمکت کرد؟

0 ❤️

924781
2023-04-23 23:46:56 +0330 +0330

❤️

0 ❤️

924842
2023-04-24 04:19:38 +0330 +0330

کوفتت بشه چی میشد یه همچین زن سرحالی هم بود من‌ باهاش رفیق میشدم.

0 ❤️

924910
2023-04-24 15:30:00 +0330 +0330

خوب نوشتی🌹

0 ❤️

924993
2023-04-25 01:42:31 +0330 +0330

میگم با آبجو سوپری سرکوچه مست شدین 😂😂😂

0 ❤️

924995
2023-04-25 01:48:27 +0330 +0330

تا خط سوم که گفتی یه چند سالیه ورزش میکنم…
مشخص شد کصشره
به تخم هیچکسم نیست که چند ساله ورزش میکنی یا کون میدی

0 ❤️

924999
2023-04-25 02:07:40 +0330 +0330

چون از قد ووزن خودت و طرف وهم سایز دودولتو نگفتی دروغ هم باشه خوب نوشتی یا لایک کوچولو

0 ❤️

925001
2023-04-25 02:12:25 +0330 +0330

حالا کار به اینا ندارما ولی چجوری با دلستز مست کردین؟

0 ❤️

925090
2023-04-25 19:33:11 +0330 +0330

تبلیغ دلستر بود یا داستان سکسی!!
اگه کنیاک میخوردید چکار میکردین؟

0 ❤️

925105
2023-04-25 22:40:43 +0330 +0330

کاری به داستان ندارم اما توجه کردین دو تا کوس که خیلی حال میده بکنیشون یکی سارا یکی سحر کلا زیر کیر خوب سواری میدن اخخخخ سارا و سحر داریم اینجا

0 ❤️