روزی که معلمم بهم دادن رو یاد داد

1402/10/11

سلام من مهیار هستم و الان 32 سالمه و هنوز نتونستم ازدواج کنم چون همیشه یاد خاطراتی میفتم که توی دوران راهنمایی برام افتاده بود ، من کلاس دوم راهنمایی بودم و خیلی از دوستام توی سن بلوغ بودن ولی من هنوز صدام زیاد کلفت نشده بود و ریش و سبیل در نیاورده بودم و هنوز سفید بودم بخاطر همین هم خیلی ها منو توی مدرسه اذیت میکردن و منم همیشه سعی میکردم مقاومت کنم ، یکی از کسایی که خیلی تیکه مینداخت و سعی میکرد اذیتم کنه معلم عربیم بود که حدودا 65 سالش بود و از اول سال وقتی فهمید همه ی بچه ها چشمشون سمت منه اونم شروع کرد به کرم ریختن ، مثلا وسط کلاس منو با عزیزم و عشقم یا اسمای زنونه صدا میزد ، یا هر موقع که نمرم پایین میشد میگفت تو باید بهم کون بدی تا بهت نمره بدم. منم که بچه بودم و نمیتونستم جوابشو بدم روی اونو باز کردم.(ولی اصلا نمیدونستم تا چه حدی این موضوع قراره پیش بره)

توی اواخر اردبیهشت نزدیک امتحانای ترم دوم بود و ما زنگ یکی مونده به اخر عربی داشتیم و بعدش ریاضی وقتی معلم عربیمون اومده بود سر کلاس رفتارش از دفعه های قبل عجیب تر شده بود و نه شوخی خاصی با بچه ها میکرد نه حرف اضافه ای سر کلاس میزد فقط وقتی از تخته بر میگشت تو صورت من نگاه میکرد و درسشو ادامه میداد منم اول فکر کردم که شاید کار بدی کرده باشم یا نمره ی بدی گرفتم ، تا اینکه زنگ خورد و همه از کلاس رفتن وقتی که منم داشتم از کلاس میرفتم منو با صدای بلند صدا زد و گفت بیام پیشش ، وقتی رفتم پیشش چند نفر از بچه های کلاس داشتن باهاش صحبت میکردن و از سوال میپرسدن ، اونم سعی داشت با جوابای کوتاه فقط بچه ها رو رد کنه وقتی که به زور همه رو رد کرد بهم گفت سرمو بیارم نزدیک انگار میخواست یه چیزی رو دم گوشی بهم بگه وقتی سرمو اوردم نزدیک بهم گفتش که زیاد حرف بچه ها رو گوش ندم که اذیتم میکنن اونا اصلا هیچ حالیشون نمیشه و بعدش شروع کرد درباره ی تن صدام حرف زدن که چقدر نازک و قشنگه و خیلی بعضی وقت ها دربرابر بقیه بهتر به نظر میاد ، منم گیج شده بودم چون اصلا منو این معلم سلام و علیکی نداشتم و من فقط سر کلاس ها میدیدمش ، در اخر هم چون بی ادبی نشه فقط ازش تشکر کردم و اون چند ثانیه وایستاد استین پیراهن یونیفرممو یه زره زد بالا و دست سفیدمو دید و شروع کرد به ناز کردنش بعد دوباره گفت بیام نزدیک و بهم گفت یه کاری ازت بخوام ناراحت نمیشی ، منم مات و مبهوت تو چشاش نگاه کردم و بهش گفتم چه کاری؟ ، اونم دوباره سرش رو اورد نزدیک و اروم تر تو گوشم گفت میتونم بدنت رو ببینم ، من اولش خیلی ترسیدم چون هم از مامان و بابام هم از بقیه معلمام شنیده بودم که نباید بزارم کسی بدنم رو ببینه و حتما باید جلشو رو بگیرم ولی این عادت من بود که نمیتونستم نه به چیزی بگم و احساس میکردم اگه بهش نه بگم منو مسخره میکنه یا اتفاقی برام میفته بخاطر همین فقط سرمو تکون دادم و گفتم باشه دکمه های پیراهنمو باز کردم و بالا تنمو رو بهش نشون دادم اصلا نمیدونستم برای چی میخواست بدنمو ببینه فقط دستاشو اورد رو بدنم و داشت بدنم رو میمالید یه خورده چون دستاش سر بود بدن منم داشت لرز میگرفت خیلی ترسیده بودم و اصلا نمیدونستم چه اتفاقی داره میفته بعدش بهم گفت که باید دکمه ی شلوارمم باز کنم و پایین تنمو نشون بدم ، منم از شدت ترس بهش گفتم خب برای چی باید شلوارمو در بیارم؟ ، اونم تو صورتم نگاه کرد و گفت هر کاری که بهت میگم رو بکن ، وقتی شلوارمو در اوردم گفتش که باید شرتمم در بیارم و لخت مادرزاد بشم ، و خب منم خیلی از اینکه جلوی یک نفر لخت میشدم خجالت میکشیدم و با صدای لرزون بهش گفتم اقا برای چی میخواید من لخت بشم ، اونم پهلوی منو گرفت و منو اورد دوباره سمت خودش و اروم گفت که هرکاری رو که میگه من حتما باید براش انجام بدم چون بهش قول داده بودم که بدنم رو بهش نشون بدم وقتی شرتمو دراوردم اونم شروع کرد همه جای بدنمو نگاه کردن بدون اینکه به من چیزی بگه همین طوری داشت از سر تا پای بدنمو نگاه میکرد و نفس عمیق میکشد بعدش یهو دیدم داره لبشو گاز میگیره و منم فکر کردم که چون جلوش لخت شدم انگار کار خیلی بدی کرده بودم که یکدفعه دست چروکیده ی پیرمردیش رو گزاشت رو کون سفیدم و شروع کرد به فشار دادنش بعدش کم کم دستشو از روی شلوارش گزاشت رو کیرشو و شروع کرد به مالیدنش منم اون موقع نمیدونستم داره اصلا چیکار میکنه چون هیچ چیز زیادی درباره ی رابطه ی جنسی نمیدونستم فقط میدونستم که باید کیر مردا وارد سوراخ زن ها بشه و کاری که معلمم داشت باهام میکرد خیلی عجیب بود وقتی دستشو از روی کیرش برداشت انقدر کیر بلند شده بود که داشت شلوارشو سوراخ میکرد منم با دیدن این صحنه داشت کم کم از کاری که میکرد خوشم میومد ولی اون موقع نمیدونستم که دارم حشری میشدم فقط میدونستم که یه حس عجیبی دارم وقتی که کون سفیدم می مالید کم کم سمت چاک کونم رفت و شروع کرد به مالیدنش تا به سوراخ کونم رسید انگشتری که تو دستش بود انقدر سرد بود که وقتی از سوراخم رد میشد یکسره داشت اذیتم میکرد منم فکر کردم این فقط داره بدنم رو مالش میده که یکدعه انگشت وسطیش رو اروم اروم داشت میکرد تو کونم و ناله های ارومش شروع شد و چشماشو بست ، منم خیلی تعجب کرده بودم وقتی که بیشتر کرد تو سوراخمو و دردم بیشتر شد بهش گفتم اقا لطفا منو ول کن دردم داره میگیره ، اونم یکسره میگفت چیزی نیست عادیه من فقط میخوام یه زره ماساژت بدم ، منم اصلا نمیدونستم این چه نوع ماساژیه داشت این کارو و ادامه میداد که زنگ تفریح تموم شد با عجله از جاش بلند شد و سعی داشت میکرد کیرشو بخوابونه به منم یکسره میگفت که لباسم رو سریع بپوشم به هیچکس نگم که با من چیکار کرده ، بعدش قفل در کلاس رو باز کرد و رفت بیرون منم سرم جام نشستم و دکمه های پیرهنمو داشتم می بستم وقتی نشسته بودم کونم و سوراخ کونم داشت میسوخت انگار معلمم یه بلایی سرم اورده بود و منم خیلی از کاری که داشت میکرد میترسیدم.

وقتی زنگ اخر شروع شد منم با خودم فکر میکردم که دیگه همه چی تموم شده بود که وسط های زنگ ناظممون اومد جلوی در کلاسمون و اسم منو صدا زد. وقتی رفتم بیرون گفتش که معلم عربیت چون عربیت ضعیفه برای امتحانات کلاس فوق العاده گذاشته و باید بری پیشش و منی که میدونستم چه اتفاقی قراره بیفته ترس کل وجودمو دوباره گرفت و چون نمیتونستم نه بگم رفتم سمت کلاس وقتی در زدم و رفتم تو معلممون روی یکی از نیمکت ها نشسته بود و گفت بیام کنارش بشینم ، وقتی نشستم آستین های پیراهنشو و بالا زد و دستشو دوباره آورد سمت سوراخ کونم و لباش رو گذاشت رو گردنم و نفس گرم میکشید ، سبیل هاش داشت گردنم رو اذیت میکرد بخاطر همین منم گردنم رو اوردم کنار ولی دوباره بدون اینکه چیزی بهم بگه محکم گردنم رو آورد سمت لباش و شروع کرد گردنم رو بوس کردن به اومد سمت گوشم و آروم بهم گفت اگه صدات در بیاد همینجا خفت میکنم ، با گفتن این حرف من وحشت زده شده بودم و حتی یک کلمه هم از دهنم بیرون نیومد بعدش دستم رو محکم گرفت و برد سمت کیرش و میخواست که منم کیرشو بمالم ، اینقدر کیرش از شلوارش برجسته شده بود که میتونستی گرمی کیرشو از روی شلوار حس کنی. وقتی کیرشو مالیدم احساس کردم کم کم داره خوشم میاد و بیشتر براش مالیدم وقتی اون فهمید که داره خوشم میاد دکمه ی های پیراهنشو باز کرد و داشت پیراهن منم هم از تنم بیرون میاورد بعدش دکمه ی شلوارشو باز کرد و وقتی شلوارشو در ارود کیرش انقدر گنده بود که از شرتش بیرون زده بود بعد از نیمکت در اومد و وایستاد منم برداشت و بهم گفت کامل لخت بشم منم حشرم بالا زده بود و برام دیگه مهم نبود که داره چه اتفاقی می افته وقتی که لخت شدم اونم پیراهن و زیرپوشش رو و دراورد و دستمو گرفت و ازم خواست بدنشو بمالم منم یکزره بدن پیرمردی و پشمالوش رو مالیدم و وقتی صورتشو دیدم انگار دیگه نمیتونست تحمل کنه همینطوری داشت نفس نفس میکشید و لبشو گاز میزد بعد اروم کیرشو از شورت در اورد فکر کنم حدود 18 یا 19 سانت بود منو به پشت خوابوند و روی انگشتش یه تف زد و زد به سوراخ کونم ، وقتی انگشتش رو کرد تو سوراخم دوباره سوزشش شروع شد منم فکر کردم این کارو فقط میخواد برای چند ثانیه انجام بده و انگشتشو در بیاره ولی نمیدونستم که قراره کل اون کیرشو داخل کونم کنه ، بعد از اینکه انگشتشو در میاره اول سر کیرشو میاره سمت سوراخم ، قشنگ میتونستم گرمی کیرشو از سوراخم حس کنم وقتی یه زره سرش کرد تو کونم درد اصلی شروع شد چون خیلی کیرش کلفت بود و سوراخ من هم خیلی تنگ بود دوباره اورد بیرون و چند بار همینطوری تکرار کرد که اخر کل کیرشو کرد تو کونم وقتی کلش وارد سوراخم شد از درد داشتم میمردم و نا خوداگاه صدام بلند شد اونم اول دستشو محکم گزاشت رو دهنم و بهم گفت میدونم درد داره ولی تحمل کنی خیلی زود تموم میشه دوباره کیرشو اورد بیرون و سختی کلشو کرد تو برای بار دوم داشتم پاره میشدم واقعا درد داشتم انگاره داشت پروستاتمو جر میداد وقتی فهمید نمیتونم ناله نکنم شرتی که از پاش دراورده بود رو کرد تو دهنم و این بار شروع کرد سریع سریع تلمبه زدن منم واقعا داشتم از درد پاره میشدم چند بار خواستم شرتشو از دهنم بیرون بیارم ولی اون بازم کرد تو دهنم انقدر دردم زیاد بود که اشکم در اومد ، وقتی اشکامو دید یه زره اروم تر کرد و اروم تو گوشم نفس نفس میگفت الان دیگه تموم میشه الان تموم میشه همینطوری تا نیم ساعت پیش رفت و دیگه انقدر ادامه داد که دیگه پشتم همه بی حس شده بود و انگار دیگه نمیتونستم راه برم انقدر موهای سینشو به پشتم مالیده بود که کل پشتم داشت میسوخت و قرمز شده بود اخرش قشنگ دیگه روی من خوابید و تلمبشو سریع تر کرد نفس نفس گرمشو قشنگ به گوشم میخورد بعدش اومد شروع کرد گوشمو لیس زدن و من دیگه فقط میخواستم از هر شرایطی که هستم بیرون بیام اخرش تلمبش رو سریع تر کرد و تو گوشم گفت داره میاد ، و یکدفعه دیدم کیرشو دیگه در اورده دست از تلمبه زدن برداشت داشت سعی میکرد داد نزنه بخاطر همین دهنشو رو بست بود و داشت انگار منفجر میشد وقتی ابش اومد من نمیدونستم چه چیزی داره پشتم میریزه فقط میدونستم یه چیز گرم بود بعدش سعی کرد منو از جام بلند کنه ولی اینقدر سر گیجه داشتم انگار داشتم از حال میرفتم پشتم انقدر درد میکرد که دیگه نمیتونستم راه برم به زور منو سر یه نیمکت نشوند و نگران حالم بود و بعدش بهم گفت بالاخره یکی تونست کارهایی که زنم برام نکرده بود رو انجام بده

من هنوز با شنیدن این حرف ها وحشتم میگیره که چطور تونستم بزارم یک نفر با من این کار رو بکنه هیچ وقت هم برای هیچکس این موضوع رو تعریف نکردم و توی زندگیم این درد و رنج رو کنار خودم ادامه دادم.

نوشته: 3feed


👍 12
👎 10
46501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

964784
2024-01-01 23:31:10 +0330 +0330

سگ تو روح هر چی متجاوزه

4 ❤️

964791
2024-01-01 23:39:38 +0330 +0330

بخدا اگه من جای تو بودم انقد میگشتم تا این حرومزاده رو پیداش کنم

در حین خونون داستانت نفسم بند اومد 😞

0 ❤️

964792
2024-01-01 23:51:46 +0330 +0330

تو کلاس شلوارت رو در اورد… خخخ
چاخان

2 ❤️

964795
2024-01-01 23:54:24 +0330 +0330

اون ابلیس به جهنم رفته.
کاش می شد بکشیش.

0 ❤️

964812
2024-01-02 00:54:10 +0330 +0330

تو به ک و س ننت خندیدی . معلم سرکلاس زنگ تفریح که هر آن ممکنه یکی بیاد از این غلطا بکنه

2 ❤️

964813
2024-01-02 01:02:49 +0330 +0330

کدوم‌ فیلمو خلاثه کردی
بگو خودمون بریم ببینیم

3 ❤️

964871
2024-01-02 09:37:36 +0330 +0330

یعنی واقعا اون ناظم نفهمید جرا فقط واسه تو میخواد کلاس خصوصی بذاره؟ خوب توصیف کردی ولی حس میکنم لاف زدی

1 ❤️

964933
2024-01-02 21:29:43 +0330 +0330

پدوفيل رو بايد جوري گاييد كه زير كير بميره،،،،،،

1 ❤️

964937
2024-01-02 22:19:12 +0330 +0330

کص ننه هر جاکشی که بچه میکنه

0 ❤️

965031
2024-01-03 13:22:39 +0330 +0330

حتی یک درصد هم احتمال نداده معلم جرات کنه داخل کلاسی که م ام داخلش تردد میشه همچین کاریو کنه، اگه فانتزی با معلمت داری بهتر بود داستانتو جوری مینوشتی که به بهونه ای بردت خونه خودش، ضمنا من تو دوران تحصیلم حتی یکی از کلاسامونم درش قفل نداشت کا قفل بشه

0 ❤️

965067
2024-01-03 21:14:43 +0330 +0330

قبل از نوشتن داستان کمی تحقیق کنید
در گذشته اینطور بوده که چون معلمها از تربیت معلم فارق التحصیل میشدن یا رشته دبیری دانشگاه دولتی میرفتن و بعد مشغول تدریس میشدن لذا تمام معلمها تا سن پنجاه سالگی سی سال خدمت شان تموم میشه و باز نشسته میشن
اونوقت تو لاشی معلم ۶۵ ساله داشتی ؟!؟!؟!

0 ❤️

976916
2024-03-27 03:10:19 +0330 +0330

کونت گذاشت اونم تو مدرسه !!!
اونم با تف و بار اول باز شدی !!!
البته هستن کسایی که سوراخ کون حلقوی دارن و خدادادی کونشون بازه ولی با وازلین مشخص میشه نه با تف
خلاصه که این داستان ساخته و پرداخته ی ذهن ملحوقت بود
😂😂
چه مدرسه ی بی صاحابی بوده اونجا !!!

0 ❤️