سلام من سامانم و ۲۶ سالمه این داستان برمیگرده به ۴ ساله قبل وقتی ۲۲ ساله بودم من تا ۱۹ سالگی سکس واقعی نداشتم و فقط با بچه های محل یا همکلاسیام دوطرفه لاپایی میرفتیم ولی من همیشه وقت زیرشون میخوابیدم حسه بیشتری داشتم . من خیلی خرگوش دوس دارم تو شهرمون یه پرنده فروشی بود که من باهاش دوست بودم اسمش رضا بود و همیشه بهم خیلی احترام میذاشت خودش میگفت ۲۵ سالمه چون میخوام برم سره داستان اصلی اینو زود میگم خلاصه یروز توظهر تابستون بود بگوشیم زنگ زد گفت سامان بیا یه خرگوش لوپ اوردم خیلی قشنگه ببینش من رفتم در مغازه دیدم بستس زنگش زدم گفت بیا از توخونه بریم تو مغازه چون مغازش به خونه راه داشت من سینه هام اون موقع که ۱۹ سالم بود نسبط به سنم خیلی بزرگ بودن و همیشه بچه ها سرم غر میومدن یا فشار میدادن یا یهو میگرفتن خلاصه تا رفتم خونشون کسی نبود گفت یدقیقه بیا بالا تو اتاق یسوپر باهم ببینیم بعد میریم من که دوزاریم افتاد و ترسیده بودم گفتم نه با ول کن بیا بریم گفت تو حالا بیا دیگه تقریبا با ضور بردم تو اتاق خودش نشست پشته کیس و من کنارش واستاده بودم فیلم رو که گذاشت یه سوپره قدیمیه تارزان بود یه چند دقیقه گذشت پاشد رفت پشدم سینه هامو مالید من زود شق کردم ولی گفتم رضا چیکا میکنی که دستشو گذاشت رو کیرم گفت تو که خودتم شق کردی و اینکه بخدا من خیلی وقته تو کفتم یحال بده هواتو دارم . خلاصه اون روز دیگه عقبه من باز شد البته با کلی دردو التماس از اون به بعدم دیگه دمه مغازش نرفتمو جوابشم ندادم یکم بعد من خودم شروع کردم تو حمام با مسواک میکردم تو کونم و خیلی حال میداد تا جایی که دیگه میرفتم تو اتاقم درو قفل میکردم و با خیارو هویج حسابی حال میکردم .یرووز تو یه سایت عکسه پسرا با شورتو سوتیین دیدم گفتم باید امتحانش کنم . دیگه زنپوشی من شروع شد تو گروهای تلگرامی با کیسام اشنا میشدم و لباسامو میبردم موقع سکس میپوشیدم و چون شهره ما خیلی مذهبین این کاره من واسشون خیلی جالب بود و وقتی ینفر میکردم دیگه دردسرم شروع میشد که اویزون میشدن . خلاصه من یمدت بود سکس نداشتم تا تو گروه با پسری بنام امیر اشنا اون ۲۳ بود و من ۲۱ توچتم بهم گفت که ورسه و دانشجوعه و خونه داره منم گفتم زنپوشم که گفت باشه چندتا عکس ردوبدل کردیم نمیدونم چرا ولی یه حسی بهم میگفت پسره خوبیه واسه یساعت بعد قرار گذاشتیم منم سریع رفتم حمومو شیوه کامل لباسامو برداشتم بردم اون شب خوب امیر خیلی حرفه ای بود و واقعا بهم حال داد . بعد از دوبار سکسه دیگه یبار گفت میگم یدوست دارم مشکلی نداره به اونم بگم بیاد منم گفتم نه گفت فقط یچیزی که هست اون همسنه منه ولی کیرش خیلی بزرگه و تقریبا ۴ برابره کیره منه مشکل نداری منم دلو زدم بدریا وگفتم نه و رفتم اسمش مهدی بود و واقعا کیرش بزرگ ولی قیافه نداشت من رفتم تو اتاق خواب کلی ارایش کردمو یسرس لباس خیلی سکسی پوشیدم تا اومدم بیرون مهدی گفت جون عجب کسی شدی خلاصه ستایی شروع کردیم بخوردن هم منو امیر کیره مهدیک ساک زدیم گفتم امیر ورس بود بعد من به امیر گفتم امیر تو اول بکن که جاباز کنه امیر کلی وقت کردو ابش اومد نوبته مهدی شد اومد روم نشست و اروم کیرشو میمالید به سوراخم انقد حشری شده بودم که گفتم بکن دیگه اون خیلی حرفه ای و اروم سرشو گذاشت تو یکم دردم اومد ولی هیچی نگفتم که ادامه بده دیگه اروم اروم تا تهشو کرد تو تا دیدم کامل رفته تو گفتم یکم همینجا نگهش دار گشادشه یکم بعد شروع کرد تلمبه زدن وای داشتم دیوونه میشدم هی میگفتم مهدی من زنه امیرم تو داری زنه امیرو جلو چشاش میکنی . اره بکن این جندرو وای دیوونه شده بودم کسایی که تجربه کیره کلفت و بزرگو دارن میفمن چی میگم مهدی پاهامو داد بالا و شروع کرد به تلمبه زدن وای مثله زن جنده عر میزدم . بکن . بکن . جرم بده میخوام . کیر میخوام . تا اینکه امیر اومد کیرمو گرفت و شروع کرد جق بزنه یکمم ساک زدن و سوتیینم کشید پایید و سینه هامو خورد دیگه من تو ابره بودم یه کیره کلفت تو کونم تلمبه میزد امیرم واسم جق میزدم سینه هامو میمالی به امیر گفت دارم میشم لبتو بده یلب ازش گرفت و خودمو رو کیره مهدی بالا پایین کردم وقتی ابم اومد انگار شلنگه کارواش بود با فشار پاشید روم بعدم یکم ساک واسه مهدی زدم که به اسرار اون ابشم تو دهنم خالی کرد ولی قورت ندادم چون شور بود و خوشم نیمد . خلاصه امیر که فهمیده من گروپ خیلی دوس دارم چندبار با چندتا تو دوستاش منو کردن ولی یروز صبح بهم پیام داد گفت میگم ستا رفیقام میخان ترتیبتو بدن بامن میشیم چهار تا مهدی هم یکیشونه پایه ای منم بدون هیچ حرفی گفتم باشه گفت پس امشب خونه بگو میرم خونه دوستم شبم میمونم . من دیگه تا شب دل تو دلم نبود و کلی هیجان داشتم و رفتم چندتا لباسه زیره زنونه خریدم یادمه یه سته شورتو سوتیین قرمزه تور بود و یه جوراب شلواری تمام توره مشکی لوازمه ارایشم از قبل داشتم . ساعت هفت اینا بود به مادرم گفتم شب میرم خونه فلانی شبم میمونم . ساعته هشت رسیدم دره خونه امیر دیدم غیره خودشو مهدی دوتا پسره خوشگله قد بلندم هستن که بعدا فهمیدم هم خونه ای امیرن و ترم قبل مرخصی بودن تا وارد شدم امیر گفت اینم شیما زنه من منم خندیدم گفتم مرتیکه زنتو میخای بدی دسته دوستات که هگی خندیدنو بعد ار معرفی من گفتم امیر پس من برم اماده شم و قبلش به امیر گفته بودم که میام اونجا میرم حمام چون خونه خودمون تازه رفته بودم تابلو میشد من رفتم حمام و شیوه کامل کردم تا اومدم بیرون دیدم بساطه مشروبو تریاک براهه اسمه اون دوتا مهرداد و محسن بود که محسن گفت شیما خانوم بیا یه لبی تر کن منم گفتم بله حتما اول برم اماده بشم بعد میام منم رفت تو اتاق کلی ارایش کردمو یه پستیز های لایت سرم کردم لباس زیرامو پوشیدم تو اتاق یه اینه بود خودمو که دیدم خودم شق کردم و چون شورت توریه یکم تنگ بود سره کیرمو گذاشتم بیرون بعد یه لباسه بلند روشون پوشیدمو با؟ جوراب شلواری رفتم پیششون وای چقد مهردادو محسن ازم تعریف میکردن که واقعا تو باید دختر میشدیا اینا من چندتا پیک مشروب خوردم و از عمد دوتا زانومو گرفتم تو دلم که شورتم پیدا باشه . وای شهوتو تو چشمای همشون وقتی داشتن من زیر چشی دید میزدن میدیدم . اول مهرداد که تریاک کشیده بود اومد کنارم نشست لبامو کرد تو دهنشو مثله وحشیا میخورد سیناهامو میمالیدو بعدم شروع کرد بخوردنه گردنم بعد خودش دست انداخت لباسمو دراود لباسمو که دراورد اون ستای دیگه هم اومدن جلو بعد مهرداد گفت بریم تو اتاق وای پنج نفری رفتیم تو اتاق چهارتایی افتاده بودن بجونم محسن از پشت بغلم کرده بودو سینه هامو میمالید مهرداد لبامو میخوردو گردنمو اون دوتا هی دست مالیم میکردنو دستم میگرفتن میمالید بکیراشون . من دیگه حالم دسته خودم نبود محکم مهردادو بغل کردمو ازش لب میگرفتمتا اینکه امیر دستمو گرفتو گفت زانو بزن جنده امشب میخواییم تا صبح جرت بدیم من زانو زدم چهارتاشون اومدن دورم زیپه شلواره محسنو خودم باز کردم و کیرشو سریع کردم دهنم ولی حواسم به اون ستا شوهره دیگم بود اونام دیگه لخته لخت شده بودن خودشون دستمو میگرفتن میمالیدن به کیرشون و منم واسشون همزمان و به نوبت هم ساک میزدم مو با دوتا دستم واسشون جق میزدم . رژ لبم قرمز بود یادمه کیره همشون یکم رژ مالی شده بود . مهرداد گفت خوبه دیگه داگی من بحالت داگی دراومدم و تا اومدم شورتو جوراب شلواریمو بکشم پایین مهرداد از عقب جوراب شلواریه توریمو پاره کرد و شورتمو کشید پایین و گفت جون قربون این کونه گوشتیه سفید برم مهدی اومده بود جلوم دراز کشیده بود و هی کیره کلفتشو میمالید بصورتم که دیگه دیدم مهرداد داره با سوراخم بازی میکنه چند بار قمبلامو بوس کرد و یه وازلین برداشت و هی سوراخمو چرب میکرد میگفت لیز باش حال میده این کون . مهدی سرمو گرفت اورد رو کیرش گفت بخور منم شروع کردم به ساک زدن مهرداد کیرشو اروم گذاشت دمه سوراخم که سر خورد و تا ته رفت تو منم با یه عشوه زنانه گفتم اه یواش مهرداد تو کونم تلمبه میزد و من واسه اون ستا به نوبت ساک میزدم . که امیر اومد به مهرداد گفت بیا اینور من بکنم مهردادم دراور و امیر گفت برگرد پاهاتو بده بالا منم برگشتم دادم بالا نوبته امیر بود زنشو بکنه گذاشت توش و شروع کرد حالا یکیر تو کونم یکی تو دهنم و دوتا تو دستام وای من که حالمو نمیفهمیدم فقط صدای جون گتن اونارو میشنیدم چون مست بودن و تریاکم کشیده بودن مگه ابشون میومد بعد امیر محسنم اومدم یکم کرد و هی با دستش میزد رو رونام (اسپنک) منم فقط داشتم لذت میبردم و اهو اوه میکردم نوبته مهدی شد مهدی اومد جلوم پاهامو کامل داد بالا و به محسن و امیر گفت پاهاشو بگیرین . وای مهدی با اون کیر گذاشت توم و شروع کرد تلمبه زدن مهردادم کیرشو گذاشته بود دهنمو سرمو محکم گرفته بود و داشت تو دهنم تلمبه میزدم همزمان امیر کیرمو میمالید که دستشو گرفتم کیره مهردادو از دهنم کشیدم بیرون گفت واسم نزن ابم میاد بجاش سینه هامو بمال و دستش و گرفتم گذاشتم رو سینه هام وای مهدی وحشی شده بود مست کرده بود افتاده بود بجونه کونه من از بس تلمبه هاشو محکم میزد تخمای من مه میخورد به شکمش داشت میترکید . تلمبه میزدو میگفت جنده تا حالا اینجوری گاییده بودنت منم فقط میگفتم جون جون بکنینم ابتونو میخوام . بکنین جرم بدید . امیر باز اومد گفت بسه و به بغل خوابوندم و دوباره رو همین پوزیشن چهارتاییشون گاییدن باز یکیر تو کونم بود واسه یکی هم ساک میزدم . باور کنید نزدیک چهارساعت منو میکردن اخرین پوزیشن من کامل خوابیدم و اول مهرداد اومد روم و شروع کرد به کردنم که امیر گفت ابتونو نریزی توش بریزید رو کمرش و رفت یه دستما کاغذی اورد حالا مهرداد خوابیده روم و محسن کیرشو گذاشته بود دهنم و من واسش ساک میزدم . تا اینکه مهرداد تند تند تلمبه زدو گفت جون داره میاد چندتا محکم زدو درش اورد ریخت رو کور وای مثله قیره داغ بود منم که که گفتم جون عزیزم خودشم دستمالو برداشت ابش و پاک کرد حالا محسن اومد روم خوابید و شروع کرد و امیر اومد که واسش بخورم محسن یکم کردو ابشو ریختو پاکش کرد مهدی به امیر گفت تو برو که امیر گفت نه و به من گفت دراز بکش منم گفتم چیکار میخوای بکنی گفت بخاط اینکه فکر نکنی من ادمه لاشیم خودم جلو بقیه بچه ها بهت میدم منم یکم تعجب کردم گفت مرسی عزیزم مهدی اول اومد پاهامو داد بالا و گذاشت تو کونم با اینکه دیگه کونم شده بود دروازه غار ولی از بس کیر مهدی کلفت بود بازم بهم حال میداد مهدی تا ته کرد توم منم جانننم امیرم اومد کیرمو یکم چرب کردو نشست روش که تا ته رفت البته کیره کوچیکه وای من دیگه رو ابرا بودم یکیره کلفت تو کونم تلمبه میزدم خودمم کرده بودم تو کونه امیر . امیر که بالا پایین میشد میگفت حال میکنی عزیزم منم میگفتم اره عشقم دوستای شوهرم امشب گاییدنم خودمم دارم کونش میذارم . مهدی یهو گفت داره میاد منم گفت بریز توش ولی درش نیار منم بشم مهدی ابشو تو کونم خالی کرد ودرش نیاورد امیر سرعتشو بیشتر کرد و منم کیرشو گرفته بودم دستم و واسش جق میزدم که دیگه من تحملم تموم شد و ابمو تو کونه شوهرم خالی کردم اونم گفت جون عزیزم ولی خودش نشد گفت نمیدونم چرا نمیشم دیگه به مهدی گفت کیرشو دراورد خودمم خودمو پاک کردم به امیر گفتم بیا بشین رو سینم ابتو بیارم بریز روصورتم اومد من تخماشو میمالیدم و اون واسه خودش جق میزد که اونم یکم بعد ابش اومدو ریخت ریخت رو صورتم . دیگه ساعت ۳ و ۴ بود من رفتم یدوش گرفتم اومدیم خوابیدم . تا یکسال مرتب دو سه تایی گروپ داشتیم که دیگه درسه امیر تموم شد و از شهر ما رفت . امیدوارم لذت برده باشید و ببخشید که طولانی شد .

نوشته: سامان