ضربدری نافرجام

1402/03/05

با سلام خدمت دوستان سایت شهوانی ، این داستانی که میخوام بگم یه داستان واقعیه که دو سال پیش توی عید اتفاق افتاد ، اسم من مهرداده و اسم زنم فرشته ؛ من ۳۹ ساله و اون ۳۶ ساله با قد ۱۷۵ و سینه های ۹۰ و پوستی سفید ، منم کیرم حدودا ۱۰ سانتیمتره ولی کلفته و سگ حشرم ؛ یه رفیق دارم که تو گرمسار زندگی میکنه و اسمش علیرضاس و اسم زنش هم زهره هستش ، ما دوتا رفیق تفریحی باهم شیشه میکشیم و بعضی وقتهام گل میکشیم ؛ که واسه لذت بیشتر توی سکسامون زنهامونم وارد بازی کردیم ؛ اون سال قرار شد علیرضا و زنش و دوتا بچه هاشون عید بیان خونه ما تهران ؛ من از یک هفته قبلش به علیرضا گفتم که چه خوب میشد حالا که زنهامون اهل مشروب و شیشه هستن یه برنامه بریزیم شب تا صبح باهم عشق و حال کنیم ، اونم گفت یعنی چی ؟ من گفتم که اول هر کسی با زن خودش میکشه و میخوره بعد که کله هامون داغ شد چراغها خاموش و زنهامونو عوض میکنیم ، که اونم خندید و گفت شدنی نیست و امکان نداره زنهامون قبول کنن ، البته بگم من قبلا با علیرضا تجربه ی سکس ۳ نفره و ۴ نفره رو داشتیم ؛ جوری که زنش رفته بود گرمسار و خونشون خالی بود دوتا زن سگ حشر رو بردیم خونشون و جاتون خالی شب تا صبح ۴ تایی کشیدیم و کردیم ، بگذریم ؛ از یک هفته قبل از اینکه مهمونامون بیان من تو سکسامون با فرشته حرف ضربدری رو پیش انداختم و اونم هم چون شیشه کشیده بود و تو حال خودش نبود قبول کرد و منم پیش خودم گفتم حله و برنامه ریزی کردم ؛ تا اینکه شب موعود فرا رسید ؛ علیرضا و زنش و دوتا بچه هاشون اومدن خونمون ؛ شامو که خوردیم من و علیرضا رفتیم تو اتاق خواب و شروع کردیم باهم شیشه کشیدن و نقشه کشیدن ؛ زن علیرضا یه زن لاغر ولی با چشمهای ناز و هیکل سکسی مثل فیلمهای پورن بود که همین باعث شده بود بره تو مخ من ؛ ساعت حدود ۲ شد که بچه ها خوابیدن و زنهامون اومدن تو اتاق خوابی که من و علیرضا توش بودیم ؛ بعد خوردن ۴ تا پیک آبجو و کشیدن یه پایپ شیشه یه ذره کله من داغ شد و حولم رو برداشتم و گفتم من میرم دوش بگیرم ؛ تو حموم قشنگ خودمو صاف و صوف کردم و کیرمو برق انداختم ، وقتی اومدم بیرون یه شورت پوشیدم و رفتم تو اتاق دیدم دارن میگن و میخندن ؛ من چراغ اتاق رو خاموش کردم و نشستم بغل زهره و بهش گفتم برام پایپ رو بگیر میخوام بکشم ؛ فرشته زیر چشمی همش داشت من رو نگاه میکرد و علیرضا هم داشت واسه اون پایپ میگرفت ؛ یه اشاره به زهره کردم که بیا بیرون و علیرضا و فرشته رو تنها بزاریم ؛ اونم گفت باشه ؛ رفتیم تو آشپزخونه و بهش گفتم میخوام بغلت کنم اون گفت نه ؛ کیرم راست راست شده بود و داشت شورتم رو پاره میکرد ؛ به زور یه بوس ازش کردم و بغلش کردم ؛ اون گفت زشته بریم تو اتاق پیش علیرضا و زنت ؛ وقتی رفتیم تو اتاق دیدم فرشته با فاصله نشسته و حتی شالش رو هم در نیاورده ، تو ذوقم خورد و گفتم بزار یه ذره بیشتر تحریک شیم ؛ یه فیلم سوپر که اتفاقا ضربدری هم بود گذاشتم و ۴ تایی نشستیم دیدیم ؛ من حوله رک انداختم اونور و فرشته رو بغل کردم و گفتم قربون کوست برم و شروع کردم تو تاریکی لب خوردن و لخت کردنش ؛ بعد چند دقیقه دیدم علیرضام زنش رو بغل کرده و داره باهاش ور میره ؛ شورت و شلوار فرشته رو یهو دراوردم و مشغول خوردن کوسش شدم ، صدای ملچ و مولوچم هر موجودی رو حشری میکرد ، یهو دیدم علیرضا دست زنش رو گرفت و باهم رفتن تو آشپزخونه که جلوی ما سکس نکنن ؛ منم که تمام نقشه هام نابود شده بود مجبور شدم با فرشته سکس کنم و خداییش هم سکس خوب و لذت بخشی بود ؛ به خودم اومدم دیدم که هوا روشنه و علیرضا و زنش تو پذیرایی خوابیدن و فرشته هم که ارضا شده بود صدای خر و پفش خونه رو میلرزوند ؛ ساعت ۹ صبح رفتم نون گرفتم که صبحونه بخوریم ، دیدم زنم رفته تو قیافه که تو دیشب میخواستی من رو بدی رفیقت و چشمت دنبال زهره بوده ؛ علیرضا و زنش وقتی قیافه و عصبانیت فرشته رو دیدن گفتن ما باید برگردیم گرمسار ؛ وسایلاشونو سریع جمع کردن و سوار ماشینشون شدن و رفتن ، منم گفتم همینو میخواستی ؟ تو اصلا میدونی شهوت چیه ؟ چرا نذاشتی یه شب خوش بگذرونیم !
خلاصه که تا چند وقت قهر بودیم و کلا دوستی من و علیرضام از بین رفت و دوساله که همدیگه رو ندیدیم و از هم بی خبریم
ولی همیشه حسرت اون شب تو ذهن و خاطرم هست ؛ امیدوارم خسته نشده باشید و از داستانم لذت برده باشید


👍 10
👎 18
31101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

930033
2023-05-27 00:34:11 +0330 +0330

اهان به این میگن داستان و اینکه کاملا منطقی ام هست پس خاهشا نیاید کسشر بنویسید و توهین کنید چرا؟ چون نویسنده براتون ارزش قائل شده و گفته که هم گل زده هم شیشه و از این بهتر نمیشد تو این حالت کسشر تفت داد و تحویلتون داد حداقل برا صداقتش ارزش قائل باشید نگاییدش 😂 😂

4 ❤️

930035
2023-05-27 00:35:08 +0330 +0330

توشیشه نمیکشی اثرات جق زدن مکرر با وایتکسه این کسشعرا رو تفت میدی

0 ❤️

930046
2023-05-27 01:33:37 +0330 +0330

من کاری به گل و شیشه کشیدن یا داستانت ندارم ولی خدایی ده سانت رو هرچقدر هم کلفت باشه کیر نمیگن و اسمش دودوله!!!
خدایی انتظار داشتی زهره با دیدن کیرت هوس کنه جای شوهرش به تو بده؟؟؟

2 ❤️

930059
2023-05-27 03:10:29 +0330 +0330

یه دیقه پایپو از دست چپ و کیرو از دست راستت بزار زمین ببینم چی میگی

0 ❤️

930065
2023-05-27 03:41:04 +0330 +0330

زن خودتو کردی میخوای خواننده لذت ببره؟ از ساقیت تشکر کن

2 ❤️

930075
2023-05-27 06:32:18 +0330 +0330

تو داستانایی که میان میگن شیشه زدیم ،
به طرز فجیعی از نویسنده بدم میاد
که انقد راحت میاد عادی‌ جلوه میده این بلای خانمان سوز رو …

3 ❤️

930094
2023-05-27 11:36:56 +0330 +0330

نترس دلاور . دودول ده سانتی شورت را پاره نمیکنه.
از قدیم گفتن کون بده کیرت کلفت بشه.

1 ❤️

930203
2023-05-28 08:44:48 +0330 +0330

سه چهار خط اولشو خوندم فهمیدم کلا همون بهتره بری شیشه تو بکشی . کسمشنگ

0 ❤️

930449
2023-05-29 13:52:58 +0330 +0330

واقعا رو شیشه بودی اینکصشر بی سر و ته رو نوشتی

0 ❤️