عشق بی پایان من به کیمیا

1392/11/12

سلام،اسم من شهروزِ و 19 سالمه،این جریانی که میگم برای حدود 1 سال پیش،اولین بارمه که می نویسم،اگه بد شد ببخشید.اوایل تابستون بود که شماره یه دختر رو از یکی از دوستام گرفتم،اسمش کیمیا بود،دفعه اول که بهش اس دادم گفت که دیگه شمارتو نبینم اما چون من دروغکی بهش گفته بودم که دیدمش خیلی کنجکاو شده بود که منو ببینه واسه همین کلی اصرار کرد که همو ببینیم.4روز بعد رفتم و از دور دیدمش با کلی تیپ و دک و پز،خلاصه از اینجا بود که اس ام اس بازیا و دوستی مون شروع شد،3روز گذشت که رفیقم با دوست دخترش رفته بود خونه کیمیا و با هم دوست دخترش سکس کرده بود اونم داشت با من اس سکس می داد از حشر بالا.خلاصه حدود یه هفته از دوستیمون می گذشت که دیگه جواب اس ام اس هامو نمی داد منم میرفتم دمه کلاسشو خونشون اما خبری ازش نبود.بعد دو هفته دوستش بهم خبر داد که باباش فهمیده و گوشیشو ازش گرفته و تو خونه حبسش کرده،یه ماه از اون ماجرا می گذشت و من هنوزم تو فکرش بودم تا این که یه روز برام اس ام اس اومد که:(عشقم بابام دوباره گوشیمو بهم داده ولی هر شب چکم می کنه و زیاد نمی تونم اس بدم،فردا صبح بیا خونمون،دلم خیلی واست تنگ شده)منم از خوشحاالی داشتم بال در می آوردم و سریع بهش گفتم:(چشم عشق دلم)
خلاصه فردا صبح ساعت 7:30از خواب بیدار شدم،سریع حاضر شدم و کلی تیپ زدم سریع رفتم دم مجتمع شون و بهش زنگ زدم تا با نگهبانی هماهنگ کنه که من برم بالا.
به محض اینکه منو دید پرید تو بغلم و شروع کرد لب گرفتن اما بلد نبود ولی من بهش یاد دادم(خیلی دختر حشری بود و 7-8 بار با هم اس سکس داشتیم)
من که تو داستانها خونده بودم خوردن گردن و سینه خیلی حشری کننده است شروع کردم به خوردن گردنش،خودشو کشید عقب و گفت:(بیشتر از این ادامه نده اما من گفتم نترس من حد خودمو می دونم پس نگران نباش،دوباره شروع کردم به خوردن گردنش و مالوندن سینه هاش.حالا دیگه اونم حشری شده بود منم خواستم ببینم چقد حشری شده خودمو کشیدم عقب و بهش گفتم:(بیا این فلشو بگیر و وصل کن آهنگ هم بزاریم)منم از قبل آهنگ های رمانتیکی که با روحیه اش سازگارِ سِلِکت کرده بودم.اونم سریع گذاشت و دست منو گرفت برد تو اتاق مامان و باباش منم پرتش کردم رو تخت و پستوناشو از تو سوتینش انداختم بیرون و شروع کردم به خوردن اونم آه و اوهش شروع شد.
حدود 5 دقیقه سینه هاشو خوردم و بالاخره دستمو بردم از رو لباس رو شرتش اونم پاهاشو جمع کرد اما بهش گفتم:(نترس فقط میخوام بخورمش)اونم پاهاشو باز کرد منم سریع شلوارشو دادم پایین،یه شرت قرمز پاش بود که خیس شده بود،سریع شرتشو دادم پایین و شروع کردم به خوردن اونم داشت پستونای خودشو می مالوند و اه میکشید.سر منو اورد بالا و دکمه شلوارمو وحشیانه ترکوند و شروع کرد به خوردن،اونقد با ولع داشت میخورد که انگار شاورما گذاشتن جلوش اینم بعد یه سال تازه داره غذا میخوره،منم که دیدم نباید اینجوری آبم بیاد به زور کله اش رو آوردم بالا و گفتم به پشت برگرد،اونم حشریِ حشری سریع برگشت و دولا شد،منم یه کرم که رو میز مامانش بود رو برداشتم مالوندم به کیرم(حدود 23 سانته)و گذاشتم رو سوراخشو آروم آروم کردم تو،وقتی کامل رفت تو شروع کردم به تلمبه زدن.انقد زدم که آبم داشت میومد و بهش گفتم کجا بریزم اونم گفت میخورم.سریع کیرمو از تو کونش در آوردم و بردم سمت دهنش اونم دوباره شروع کرد به خوردن تا ابم اومد اونم انقد میک زد تا کل آب تو کمرم رو کشید بیرون و نذاشت حتی یه قطره اش هم حروم بشه.حالا که من ارضا شدم اونم کسشو آورد دم دهنمو منم از خدا خواسته شروع کردم به خوردن تا اونم ارضا شد و منو بغل کرد و شروع کردیم لب دادن.ساعت حدودا 9:30 بود که لباسامونو پوشیدیم و رفتیم تو حال و یه چیزی خوردیم.
ساعت 10:30 گفتم من دیگه میرم عشقم اونم دوباره شروع کرد از من لب گرفتن و منم رفتم.
از اون روز کار من شده بود حداقل هفته ای 2 بار رفتن به خونه کیمیا و سکس.
بعد یه مدت با هماهنگی کیمیا رفتم دم خونشون و به مامانش گفتم که من عاشق دخترتون شدم اما اون منو پس میزنه و میگه اگه مامان و بابام بفهمن دهن جفتمون سرویس میشه ولی من خیلی دختر شما رو دوست دارم و دست بردار نیستم و مامانش هم اول تعجب کرد،اما چون من رفته بودم و با جرئت همه چیزو بهش گفته بودم اونم مخالفت نکرد و منو کیمیا هنوزم با همیم و ارتباطمون خیلی قویتر شده که مامانش میسپردش به منو آزادتر میذارتش.

نوشته: شهروز


👍 0
👎 0
25362 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

411433
2014-02-01 04:07:06 +0330 +0330
NA
0 ❤️

411434
2014-02-01 13:04:02 +0330 +0330
NA

د اخه جاکش ننویس (این هم خلاصه داستان یک متوهم جقی) ///////پرید تو بغلم و شروع کرد لب گرفتن اما بلد نبود ولی من بهش یاد دادم==>>>اونقد با ولع داشت میخورد که انگار شاورما گذاشتن جلوش اینم بعد یه سال تازه داره غذا میخوره=>>>>کیرم(حدود 23 سانته)=>>>بهش گفتم کجا بریزم اونم گفت میخورم.سریع کیرمو از تو کونش در آوردم و بردم سمت دهنش اونم دوباره شروع کرد به خوردن تا ابم اومد اونم انقد میک زد تا کل آب تو کمرم رو کشید بیرون و نذاشت حتی یه قطره اش هم حروم بشه=>>>از اون روز کار من شده بود حداقل هفته ای 2 بار رفتن به خونه کیمیا و سکس=>>>>بعد یه مدت با هماهنگی کیمیا رفتم دم خونشون و به مامانش گفتم که من عاشق دخترتون شدم اما اون منو پس میزنه و میگه اگه مامان و بابام بفهمن دهن جفتمون سرویس میشه ولی من خیلی دختر شما رو دوست دارم و دست بردار نیستم و مامانش هم اول تعجب کرد،اما چون من رفته بودم و با جرئت همه چیزو بهش گفته بودم اونم مخالفت نکرد و منو کیمیا هنوزم با همیم//////////

0 ❤️

411435
2014-02-01 14:28:00 +0330 +0330

فقط در حد یک کلمه)ریدی(

0 ❤️

411436
2014-02-01 18:40:58 +0330 +0330
NA

علی رضا دمت گرم . =))

0 ❤️

411437
2014-02-05 02:52:57 +0330 +0330
NA

dooostan javabeto dadan dg man chiuzi nmigam dooste aziz 23 cm :|

0 ❤️