ما سه نفر (۱)

1403/02/03

سلام
ماجرایی که میخوام براتون بگم داستان نیست و یک سرگذشت واقعیه که تمام زندگی من و همسرم رو برای همیشه عوض کرد.
شاید ده درصد از اون رو تغییر دادم برای اینکه ناشناس بمونیم و اگر احتمالا کسی که ما رو میشناسه این رو بخونه نتونه ما رو شناسایی کنه .
اسامی ، شغل و بعضی موارد کوچک دیگه فیک هستند .
در ضمن اضافه میکنم اگر خواننده عزیز صرفا مشتاق خوندن اتفاقات سکسی نادر و عجیب هست ممکنه از مطالعه این نوشته خسته بشه که همینجا لازمه ازتون عذر خواهی کنم چون نه قدرت رویابافی من زیاده و نه املای خوبی دارم .
بگذریم من رامین هستم ۴۲ ساله و با همسرم نغمه که ۳۷ سالش هست حدود ده سال پیش ازدواج کردیم و چون وضعیت مالی خانواده هامون خوب بود بهمون کمک کردند و همون اول یه آپارتمان دوخوابه متوسط تو غرب تهران خریدیم و زندگی شاد و خوبی رو شروع کردیم . من هم یه مغازه خیلی خوب تو همون منطقه دارم و کارم در ارتباط با کپی و چاپ بنر و تقریبا تمام امور مربوط به این چیزاست .
دو سال اول زندگیمون خیلی عالی بود و هیچ کمبودی نداشتیم و چون هر دو به قول معروف اوپن مایند بودیم در زمینه سکس هیچ محدودیتی تو تختخواب نداشتیم و بدون خجالت درخواست هامون رو مطرح می کردیم و همه جوره به هم سرویس میدادیم به حدی که در ماه حداقل یک بار نغمه رو از کون میکردم و درسته که اوایل راضی نبود و درد میکشید ولی برای خاطر من درباره تمام مزایا و معایب آنال سکس تحقیق کرده بود و شده بود یه کونی حرفه ای و خودش همراهی میکرد تا تمام پوزیشن ها رو روش پیاده کنم ، تا جایی که دیگه خودش درخواست میکرد در برابر یه بار کوس دادن باید یه بار هم حتما از کون میکردمش.
فقط یه مسئله اوایل من رو اذیت میکرد ، اون هم این بود که بعد از این که آبم رو میریختم تو کونش به حالت داگی قرار میگرفت و من باید تمام آبی که از سوراخ کون صورتی رنگ قشنگش بیرون میداد لیس میزدم و میخوردم .
البته ناگفته نماند انقدر این عمل برای من دلچسب شده بود که دیگه اون آب رو تو دهانم نگه میداشتم و کم کم قورت میدادم تا مزش رو کامل حس کنم .
یکی از فانتزی های نغمه این بود که قبل از ارگاسم من باید طاق باز میخوابیدم و اون کوسش رو میزاشت رو دهانم و من زبونم رو تو کوسش میچرخوندم تا به اوج لذت برسه و بعد از پشت میکردم تو کوسش و آبم رو برای جلوگیری از حاملگی می ریختم رو کمرش و با همون منی ماساژش میدادم و موقعی که میبردمش حموم رو هم دیگه جیش می کردیم و با احساس گرمی ادرار روی بدنمون سکسمون رو کامل می کردیم .

ادامه دارد .

اگر خسته نشدید نظر بدید تا ادامه ماجرا رو براتون بگم

نوشته: ATILA95


👍 13
👎 16
17901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

980806
2024-04-22 23:58:43 +0330 +0330

چرت بود خیلی

0 ❤️

980822
2024-04-23 00:57:02 +0330 +0330

ادامه بده ببینیم چه خبره

0 ❤️

980838
2024-04-23 05:36:21 +0330 +0330

4 تا دونه خط اومدی درباره خودتون توضیح دادی
نمیدونم چرا بعضیا به شعور مخاطب توهین میکنن

0 ❤️

980840
2024-04-23 06:10:37 +0330 +0330

پیامک بود با داستان🤔

0 ❤️

980852
2024-04-23 07:23:22 +0330 +0330

کسشر محض

1 ❤️

980860
2024-04-23 10:13:08 +0330 +0330

اخه کس.کش من چی بگم ب تو اخه؟
اومدی ۳ خط کصشر تفت دادی جلق زدی آبت اومد داستان و تموم کردی؟
ادمین جان اینا رو چرا میزاری اخه ؟

0 ❤️

980863
2024-04-23 10:39:59 +0330 +0330

توضیحات اولیه که داستانت واقعیه بیشتر از خود داستانت بود😂

0 ❤️

980871
2024-04-23 14:59:33 +0330 +0330

هیچوقت دوست ندارم اینجا ف ش بدم ولی ک س ننت پیام نوشتی

0 ❤️

980877
2024-04-23 16:32:33 +0330 +0330

باز یه جقی موقع داستان نوشتن آبش اومد و ادامه نداد

0 ❤️

980953
2024-04-24 12:22:41 +0330 +0330

آقا واقعا ادمین باید یه نظارتی بکنه کمتر از یه تعداد کلمه رو تو این بخش داستان نیاره. یعنی چی که بیایم اس ام اس بخونیم؟!؟

0 ❤️

981293
2024-04-27 14:44:50 +0330 +0330

کص مغز

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها