من و او

1401/09/01

درود بر همگی
اگه به دنبال یه داستان جهت استمنا کردن هستید روی داستان اشتباه کلیک کردید
من و کوروش(مستعار) وقتی که من ۱۴ سالم بود و اون ۱۹ سالش آشنا شدیم
اختلاف سنیمون متوسط بود اما تو دوره های مختلفی از زندگی بودیم من نسبت به سنم آگاهی های خیلی زیادی داشتم و خیلی باهوش تر بودم نسبت به همسنام زیاد از احساسات بینمون توی این ۴ سال حرف نمیزنم چون طولانی میشه اما اون شده بود خدای من.کوروش خیلی عجیب بود فانتزی های زیادی داشت و گاهی مازوخیست بود و گاهی سادیسمی حتی از رابطه ارباب و برده ای هم خوشش میومد اما من یه دختر کوچولو بودم که حتی اوایل وقتی راجب احساسات جنسیمون حرف میزدیم علاقه ای به ساک زدن نداشتم اما اون به کل من رو تغییر داد؛بگذریم.کوروش چون پزشکی میخوند ۸سال باید درس میخوند و از قبل برنامه ریزی کرده بودیم که یه شهر دور از خانواده هامون رو انتخاب کنیم خوشبختانه شهری که میخواستم رو قبول شدم و وقتی به اونجا رفتم فقط ۱۹ سالم بود و کوروش ۲۴. کوروش همیشه بهم محبت میکرد و هیچوقت به علایق خودش اهمیت نمیداد یکی از جذابیت های رابطه ما این بود که من همیشه کوروش رو بابایی صدا میکرد(هرجا که بودیم)گاهي هم مامیش میشدم که حالا این بعد اولین رابطمون بود
من معتقد بودم که نباید تا قبل از ازدواج دخول داشته باشیم نه بخاطر دین و کصشعرات عقیده ای که روی بقیه تاثیر میزاره این فقط عقیده ی من بود و کوروش هم بهش احترام میزاشت کوروش وضع مالی خوبی داشت و یه خونه گرفته بود کل روز رو خونه کوروش میموندم و ساعت های ۹ برمیگشتم به خوابگاه هیچوقت جز بوسیدنم و بغل کردنم کاری نمیکرد. یه روز که داشتیم فیلم میدیدم که دقیقا یادمه the boys بود مقداری صحنه سکسی شد و من از قبل هورنی بودم و دنبال یه بهونه؛دستم رو بردم رو کیرش بی اهمیت به اینکه اون تعجب کنه به تلویزیون خیره شده بودم اون بهم نگاه کرد و وقتی سنگی نگاهش رو حس کردم به صورت سوالی نگاهش کردم و خیلی بیخیال شروع کرد به فیلم دیدن چند دقیقه بعد شروع کردم براش مالیدن بزرگ شدن کیرشو حس می‌کردم یدفعه ای کنترل تلویزیون رو برداشت و خاموشش کرد دو طرف پهلوهام رو گرفت و گذاشتم رو پاش(بدن قوی ای داره و هزارن بار برنده کنگ فو کشوری شده) خیلی بی اهمیت بهش نگاه کردم و با یه صدای شیطون گفت:(فکر کنم دختر کوچولم دلش میخواد بگامش) با این حرفش یه حس خوشحالی و هورنی بودنی رو داشتم و به نشانه تایید سرم رو تکون دادم و یه اوهوم ریز گفتم اما چون قول داده بود تا قبل ازدواج دخول نداشته باشیم رو مبل خوابوندم و مقداری بوسم کرد بعدش از رو شلوار شروع به مالیدنم کرد شلوارم رو کشید پایین و از کنار شورت برام می‌مالید شورتم رو کنار زد و انگشتش رو وسط کصم میکشید و بعد با ولع شروع به خوردن کرد توی خوردن عالی بود من خیلی بد قلقم و هی پاهام رو فشار میدم برای ارضا کردنم پدرش در میاد رسما اما ربع ساعت تقریبا برام خورد تا ارضا شدم و بعدش خواستم براش بخورم اما نزاشت و بغلم کرد و ادامه ی فیلم رو دیدیم.

نوشته: NTS


👍 4
👎 1
11001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

903692
2022-11-22 01:40:58 +0330 +0330

عمو جون خود بروس لی هم هزاران بار برنده کنگ فور کشوری نشد این چاقال تو شده؟؟ مسابقات کنگ فوی کشوری سال یکبار است بعد این هزاران بار برنده شده؟؟ چند سالشه مگه؟؟ احتمالا اسم کوچیک جنتی کوروش بوده رو نمیکرده دیوث!!

2 ❤️

903734
2022-11-22 11:27:58 +0330 +0330

دختری در انتظار خواستگاری سوار بر اسب سفید
جم کن باو

1 ❤️

903916
2022-11-24 01:49:39 +0330 +0330

جقی پزشکی 7 ساله

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها