سلام .
قبلا خاطره اولین سکس با محمد رو با اسم (من و محمد نفسم ) براتون گفته بودم .
این بار میخوام یکی از فاتزی هامون رو ک با هم داشتیم رو بهتون بگم .
من کلا عاشق فانتزی بازی هستم و کلا دوس دارم سکس هایی داشته باشم ک بقیه انجام نمیدن برا همین خیلی جاها ک کسی سکس نمیکنه من و محمد با هم بودیم ک این یکی برمیگرده به ۲ ماه پیش .
همومطورک گفتم تو خاطره قبلی من و محمد تو ۱ تیم فوتبال هم تیمی هستیم و اون دروازبان هست من هم دفاع وسط برا همین من و محمد و چن تا از دوستام ک بیشتر عنصر های دفاعی هستیم با هم زیاد تمرین میکنیم و این دفعه ب خاطر سردی هوا ی مدت تو سالن های فوتسال تمرین میکردیم ک من همیشه یکی از فانتزی هام این بود ک تو رختکن با محمد گی کنم ولی محمد قبول نمی کرد البته حق هم داشت اخه اگه کسی تو اون حالت میدیدش آبروش میرفت و منم اصلا نمیخواستم محمد از دستم ناراحت بشه یا کسی تو اون وضعیت ببینش و برا همین منم اصرار نمیکردم تا اینکه بالاخره ۱ فکرب ذهنم رسید ک ۱ وقت سالن گرفتم و ب محمد گفتم ک بیاد سر تمرین بعد ک من و محمد با هم رفتیم سر تمرین اینجوری وانمود کردم ک چرا بقیه نیومدن و ب محمد نگفتم ک ب کسی نگفتم و فقط ب اون گفتم .
با محمد یکم صبرکردیم بعد گفتم ظاهرا امروز کسی نمیاد بعد گفتم بریم رختکن لباس عوض کنیم تمرین پنالتی کنیم ک محمد هم مشکل پنالتی داشت قبول کرد ولی یکم هم شک کرد بهم ?
ک موقعی ک رفتیم تو رختکن از پشت گرفتمش و داشتم گردنش رو بوس میکردم ک محمد هم چیزی نمی گفت و همینجوری پا پا میکرد تا برسه ب قفسه ها و به قفسه ها رسیدم بهش گفتم حالا ک کسی نیست میشه یکم حال کنیم ک بهم گفت شاید یکدفعه اومدن ک منم گفتم ک کسی نمیاد ک گفت از کجا میدونی ک قضیه رو براش گفتم ک اولش یکم ناراحت شد ولی بعدش گفت خب چیکار کنیم ک من در رختکن رو بستم و رفتم سمتش و گرفتمش تو بغلم و گفتم خیلی دوست دارم ک اونم گفت منم دوست دارم.
و شروع کردیم لب گرفتن و بدنمون رو ب هم میمالوندیم ک من بهش گفتم لباسها رو در بیارو لباس ورزشی هاتو بپوش ک اونم سریع گوش کرد و عوض کرد منم لباسهای ورزشیم رو پوشیدم و دوباره گرفتمش تو بغلم و ازش لب میگرفتم و ۱ دستم رو کردم داخل شورت ورزشیش و سوراخش رو میمالوندم و ۱ دست دیگم رو هم کرده بودم زیر پیرهنش رو کمرش و همینطوری ک لب میگرفتیم اونم کیر منو میمالوند ک بهش گفتم برام ساک بزن ک جلوم زانو زد و شرتم رو داد پایین و سر کیرم رو گرفت دستش و آروم گزاشت دهنش ک من چشمام رو از شدت حال و شهوت بستم و شروع کرد سرشو عقب و جلو کردن بعد ۱ دقیقه خودم سرشو گرفتم تو دستم و تلمبه میزدم تو دهنش یکم دیدم داره اذیت میشه بردمش رو نیمکت درازش کردم و دوباره شروع کردم تو دهنش تلمبه زدن چن دقیقه ک تلمبه زدم از دهنش کیرم رو دراوردم و ب شکم خوابوندمش رو نیمکت نشستم رو کونش یکم کمرش رو ماساژ دادم و بعد از رو شرت ورزشی یکم با کیرم مالوندمش و بعد شورتش رو درآوردم و کون خوش فرمش خودنمایی کرد و تیشرتش رو هم در آوردم از تنش و فقط جوراب ورزشی و کفش ورزشی پاش بود ک برا اینکه رنگش مشکی بود خیلی ب تن لخت محمد میومد و اون ها رو در نیاوردیم و منم لخت شدم فقط کفش و جوراب پام بود ک برا من قرمز بودن و دوباره کیرم رو گزاشتم لای پای محمد و شروع کردم لاپا کردنش ک دیدم انگار بهش زیاد حال نمیده ک بهش گفتم محمد میخوام بزارم داخل میزاری ؟ ک با سرش بهم فهموند آره اخه خجالت میکشه همیشه اولش نمیگه بکنم فقط با سر میفهمونه منم شروع کردم با وازلین ک با خودم آورده بودم کونشو چرب کردن و شروع کردم انگشت کردنش ک یکم صداش در اومد بعد از اینکه ۲ تا انگشت رو تونست تحمل کنه ب پشت خوابوندمش لاپاهاش رو باز کردم پاهاش رو دادم بالا و از تو کیفم ۱ خیار متوسط با خودم آورده بودم ک البته یکم بلند بود و کلفتیش یکم از کیرم کم تر بود گزاشتم تو سوراخش و و ب کیر خودم و اون لیدوکائین زدم ک بتونیم این دفعه بیشتر حال کنیم ک یکم تو کونش با خیار تلمبه هی میزدم ک گفت خودت بکن گفتم صبر کن فعلا بعد از ۱ دقیقه کیرم رو گزاشتم تو دهنش و کیر محمد رو هم خودم گزاشتم دهنم و همزمان با خیار تو کونش تلمبه میزدم ک محمد کم مونده بود از شدت حال کردن و شهوت از هوش بره و خمار خمار شده بود ک کیرم رو از دهنش در آوردم و صدای اه و اوهش فضا رو پر کرده بود ک منم ای قربون صدقش میرفتم بعد ازش چن تا سوال پرسیدم ک تو مال کی هستی و شوهر تو کیه و … ک خیلی با جوابش حال میکردم اینو فقط کسایی درک میکنن تو این حالت عشقشون بهشون جواب بده ک بعد خیار رو از کونش در آوردم و کیرم رو هل دادم تو کونش ک ی اهههههههه بلند کشید و شروع کردم محکم تلمبه زدن حدود ۵ دقیقه تو ابن حالت بودیم ک بلندش کردم بردمش سمت تخت ماساژ و ایستاده کنارش وایسادیم و محمد رو خم کردم جوری ک ب حالت رکوع بود کونش ایستاده جلو من بود و به سینه خوابوندمش رو تخت و شروع کردم تلمبه زدن تو کونش ک این حالت خیلی عالی بود خیلی داشتیم حال میکردیم و بعد از ۴ یا ۵ دقیقه ب شکم خوابوندمش رو تخت و خودم خوابیدم رو پشتش و کیرم رو کردم تو سوراخ کونش و داشتم تلمبه های سنگین و تندی میزدم ک محمد بدون اینکه ب کیرش دست بزنم آبش اومده بود زیرم و خودم هم بعد از چن دقیقه تلمبه زدن آبم اومد و همش رو تو کونش خالی کردم و بعدش یکم تو همون حالت روش دراز کشیده بودم ک بعد بلند شدیم و ازش تشکرکردم و اونم گفت بیخیال خودمم حال کردم و ی چن تا بوسش کردم و رفتیم زیر دوش ک محمد اصلا حال نداشت ک خودم براش بدنش رو شستم و خودمو هم شستم لباس هاشو تنش کردم و لباس های خودمو هم پوشیدم و بردمش بیرون و یکم غذا خوردیم و بعد از اینکه یکم حالش بهتر شد بردمش خونشون و رفتم خونه خودمون و دیگه بعدش خودش همش اصرار میکرد بریم سالن .
ک ما خیلی جاهای دیگه هم با هم بودیم مثلا رو پشت بوم،تو ماشین،تو حموم و … ک اگه خواستین اون ها رو هم براتون می گم.
ببخشید اگه غلط تایپی داشتم یا اگه طولانی شد
نوشته: نوید (مستعار)
از حراست وزارت ورزش میخام رسیدگی کنه
دیشبم یه کسخلی میخاست تو سالن فوتسال پاهای یه بشکه ی عنو بلیسه
تیرک دروازه حشریتون میکنه?
بعد میان اعتراض میکنن چرا دانشگاهارو تفکیک جنسیتی میکنین
یعنی اینقد کسخلید که تو خونه کون هم نمیذارید میاید سالن رو ب گند میکشونید تازه پول اجاره سالن رو هم میدید!
تیر دروازه تو کونت!
به قول یکی از رفقا:
“توپ تانک فشفشه
نویسنده کس کشه”!
دوستان ابنه ای که میان کصشر مطنویسن میرن اره نظر دادی ولی راجب چی،اولش نوشته فانتزیشه گوه میخوری میای شع. میگی،شاید فانتزی تو سکس با چراغ خاموش باشه، همه یجور نیستن، بفهمید و راجب چیزی که نمیدونید کص نگید(منتظر عمو کاندومی هستم که درمورد ََک پر خطر با کاندوم بگن دیگه خودم چیزی نمیگم)
ببین اگه داستانت واقعیه خواهش میکنم از کاندوم استفاده کن از این به بعد بیماری های مراقبتی رو جدی بگیرید
حداقل پنجاه و سه بار از ک استفاده کرده بودی
ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک
از لیدوکاین زدن و ساک زدن مشخص شد فانتزی یه ج ق ی رو داریم میشنویم،به خدای ممنان میسپارمت عنصر دفاعی دیس لایک
پسر جون برو درست و بخون ک اگر نخونی ک میام برات ک کونت و پاره کنم ک البته ک امیدوارم ک یروزی ک بزرگتر شدی ک بتونی ک با دوستت ک دوستش داری ک یه فانتزی داشته باشی ک حداقل ناکام از ک نری ک…
خالی بندی بود.حالا بالاخره وازلین زدی یا لیدوکائین؟بعد وقتی لیدو کایین زدی کردیش تو دهنش؟خخخخخ بیخیال کمتر لاف بزن
وااااي واقعا بايد ب تو تبريك گفت ك تونستي اين حجم از كصشر رو تو يه قاب جا بدي
انگار خيلي درد داشته همه هم تيمي هات گاييدنت
کی بود میگفت مغز فاسد نمیشه؟؟؟
این داداشمون مغزش دیگ فاسد شده باید شاشید توش
اين نوشته يك پسر بچه ١٥ ساله بيشتر نيست برو عمو اينجا چشم گوشت باز ميشه برو