...قسمت قبل

من بازم برگشتم!
اگه دوس دارین با من آشنا بشین و قسمت اول خاطره من رو بخونین…

من حسابی با کیر میلاد حال میکردم و همش دنبال فرصت بودم که واسش ساک بزنم چون کیرش و آب کیرش به دهنم مزه کرده بود و معتادش شده بودم.
هرچی پیش میرفت حرفه‌ای‌تر میشدم و اونم از این پیشرفت خوشش اومده بود با دوست دخترش کات کرد! همش بهم میگفت تو از خیلی از دخترا بهتر ساک میزنی! با عشق و ولع خاصی کیرشو میخوردم و تو این فکر رفته بودم که پلمپ کونمو بسپارم بهش که باز کنه. دو سه بار پیشنهادشو داده بود ولی من با اینکه رویای فرو رفتن کیرش توی کونمو داشتم ولی میترسیدم و پیشنهادشو رد کردم…
تا اینکه روز موعود فرا رسید…
2 روز تعطیل بود و خونوادم رفتن شهرستان و من قانعشون کردم که کار دارم و نمیتونم باهاشون برم.
به محض اینکه رفتن منم رفتم یه دوش گرفتم و کلا کونمو شیو کردم بعد از اونم یه دستشوییو تمیز کردن داخل سوراخ و اومدم یه عود توی اتاقم روشن کردم یه شرتای مامانمو پوشیدم و روش شلوار پوشیدم که سوپرایز بشه یکم از ادکلنشم زدم که حساااابی دلبری کنم…
خونه‌ی میلاد نزدیک خونه‌ی ما بود و میدونستم و هروقت زنگش بزنم 5 دیقه بعد میرسه…
یکم شراب توی کمدم داشتم. دوتا لیوان خوردم که دااااااغ دااغ بشم و حساااااابی لذت ببرم. (میلاد اهل الکل نبود و واسه همین تنهایی خوردم) . زنگش زدم و بش گفتم تنهام و بیا پیشم که دلتنگ کیرتم. میلاد رسید و درو که باز کردم از بوی عطر من و عود و اون فضای سکسی تعجب کرد و حسابی حشری شد ولی اصلا فکرشو هم نمیکرد که قراره واسه اولین بار منو بکنه…
محکم بغلش کردم و لبشو بوسیدم از بوی الکل فهمید که مستم و از اون روزاییه که میتونه خشن‌تر باهام رفتار کنه! اخه کلا سکس خشن دوس داشتو منم وقتی مست میشم دوس دارم حسابی تحقیر بشم کاملا در اختیار فاعلم باشم. ( عاشق اینم که با کیر بزنن تو صورتم و فحش بخورم و اسپنک به لپای کونم بخوره)
اوردمش توی اتاقم و طبق معمول زیرسیگاری اوردم که با یه نخ سیگار شروع کنیم…
روی تختم دراز کشیدیم و سیگارو روشن کردیم چندتا کام گرفتیم من شروع کردم به خوردن لباش. بعد بالاتنشو لخت کردم شروع کردم به بوسیدن و لیسیدن بدن سبزه و لاغرش که عاشقش بودم… پا شدیم و ایستادیم یکم دیگه لب بازی و در همین حین من شلوارشو باز کردم و زانو زدم جلوش و کیرشو اول حسابی بو کردم و بوس کردم و قربون صدقش رفتم و گذاشتم توی دهنم. میلاد کمر سفتی داشت و به اوج حشر رسیده بود ولی تا ارضا شدن فاصله داشت. کم کم وحشی بازیاشو شروع کرد… سرمو محکم به کیرش فشار میداد و من کیر ۱۸ سانتیشو بیشترشو توی دهنم جا میدادم و بعد در میوورد میکوبید تو صورتم و فحشم میداد… کیرشو از دهنم دراوردم و نگاهش کردم که فهمید اون کاری که عااااااشقشم رو ازش میخوام. یه سیلی بهم زد و لب و دهنمو گرفتو تو دهنم تف کرد… وااااااااااای که نمیدونین چه حالی داشتم دلم میخواست هرچه سریعتر بکشم پایین و اون کیر کونمو پاااره کنه و من زیرش ناله کنم…
معمولا تا وقتی قطره اخر ابشو نمیخوردم کیرش از دهنم بیرون نمیومد ولی این دفعه فرق داشت…
پا شدم ایستادم و یکم تعجب کرد ولی وقتی خودمو از کون چسبوندم به کیرشو اونم با ولع شلوار منو کشید پایین فهمید که تصمیمو گرفتم و میخوام این عشقبازی رو تکمیل کنم…
چنتا اسپنک بهم زد و همش از کونم تعریف میکرد و با دیدن اون شرتی که واسش پوشیده بودم کیرش داشت منفجر میشد. کامل لباسامو دراوردم و رفتم روی تخت به حالت سجده خوابیدم و منتظر اولین کیری بودم که قرار بود فرو بره توی کونم…
بدنم داغ داغ بود و ضربان قلبمو حس میکردم. هیجان و استرس و لذت… وااااای که داشتم دیونه میشدم وقتی تفاشو روی سوراخم حس میکردم و چون دفعه‌ی اولم بود خشونتشو گذاشت کنار که پشیمون نشم و لذت ببرم. اول کیرشو میمالید به سوراخم تا کیف کنم و خیییلی آروم سرشو فشار داد توی کونم… سوزش خیلی زیادی داشتم و بدنمو ناخودآگاه جمع کردم. کیرشو دراورد و از شدت ناراحتی که مبادا نتونم بهش کون بدم اشک توی چشمام جمع شد و میلاد متوجه این موضوع شد… یکم آرومم کرد و یکم دیگه واسش ساک زدم و دوباره تکرار ماجرا… ایندفعه وقتی سر کیرش رفت داخل بازم سوخت ولی میگفت شل کن و لذت ببر واسه همین سر کیرشو گذاشت توی کونم بمونه تا سوزشش کمتر شد. یه سانت یه سانت کیرشو هل میداد داخل و چند ثانیه مکث میکرد که بدون سوزش لذت ببرم و به خودم اومدم اون لحظه‌ای که منتظرش بودم فرا رسیده و کیر میلاد توی کون من داره عقب و جلو میشه یه حس وصف نشدنی داشتم اوج لذت رو با همه وجودم حس کردم… کونم جا باز کرده بود. خوابیدم که میلاد بیفته روی منو ادامه سکسمون توی اون پوزیشن باشه… بدنش کاملا بهم چسبیده بود کیرش توی کونم بود و انگشتش توی دهنم…
من ارگاسم شدم و چند ثانیه بعد میلاد یه کیرشو تا ته هل داد و نگه داشت و من از داغیه آبی که توی کونم ریخته شد بازم به اوج حشر رسیدم و بازم دلم خواست…
یه بوس و یه تشکر و یکم شیرینی و تنقلات خوردن و تکرار…
توی اون ۲ روز ۸ بار منو کرد و اینگونه بود که من شدم کونیه میلاد و بهترین تعطیلات عمرمو گذروندم…

ببخشید که برعکس خاطره قبلی این طولانی شد و دمتون گرم که تا آخر خوندین…
دوست دارم نظراتتون رو بشنوم…

نوشته: مهران