گی به کمک غیر مستقیم خانواده

1400/06/17

خودم برگام ریخته بود اون لحظه… حالا میفهمید کجا رو میگم
من الان 19 سالمه اون موقع فکر. کنم 14 یا 13 سالم بود اسمم صدراس و اسم پسر شوهر خالم امیر
رفته بودیم شمال ویلای خالمینا که برا شوهر جدیدش بود البته خالم بعد سال ها با این اقا اشنا شده بود مرد خوبی هم بود اینو گفتم نیاین بگین خالت جنده بوده
خب بریم سره ماجرا
اره دیگه خلاصه رفته بودیم ویلا خانوادگی شوهر جدید خالم نیومدا بود فقط پسرشو فرستاده بود با ما شمال چون پسرش با خالم خوب جفت شده بودن و خالمم مهربون بود پسره مثل مادر میدید خالم رو
البته اینم بگم بچه از اون بچه پرو ها من یک سال و چند ماه ازش بزرگتر بودم ولی منو تو حرف زدن میخورد ولی منم خب دیوث بودما ولی خب تو جمع رفیقام دیگه ببیند این چی بود و از طرفی هم با مرام بود
خب روز اول رسیدیم و یخامون یکم واشد با این پسره دیگه کم کم بهتر میشدیم که روز سوم بود فکر کنم من حسابی دلم میخواست یه گوشه گیر بیارم بزنم این پسر عنم تنهام نمیذاشت
گفتم بذار شب بشه تو رخت خواب میزنم میرم دستشویی لباس و عوض میکنم جای مام یجوری بود طبقه دوم خونه یه حال کوچیک داشت بغلشم یه اتاق البته 5 پنج قدم فاصله داشت ولی خب بزرگ نبود منو پسره اونجا میخوابیدم
انقدر حشری بودم که دلو زدم به دریا ( روزا خونه تخمی شلوغ بود ماشالا جمعیت بالا بود) یه بسته شبانه گرفتم رفتم تو سایت های مختلف پسره هم بیدار داشت بازی میکرد وار ربات بود فکر کنم من شق کرده بودم یه پام رو اورده بودم بالا میمالیدم کیرمو ( البته اون موقع زیاد رشد نکرده بود ولی خب آبم میومد) هی مالیدیم و مالیدیم که داشت آبم میومد نزدیکاش بود که زد به دستم گفت چی میبینی گفتم فیلمه گفت منم ببینم (هندزفری تو گوشم بود) گفتم برو بچه بدرد تو نمیخوره و… تو همین بحثا بودیم رفتم تو گالری یه فیلم آوردم کانجورینگ یک بود فکر کنم هیچی دیگه هزار تا بهش فحش دادم تو دلم نیم ساعت فیلم و دیدم گفت بذار یه سرچ بزنم منم اصلا حواسم نبود یهو رفت تو کروم فیلم سوپرا اومد بالا گفتم بده ببینم اینا چیه! گفت تو اصلا فیلم. نمیدید گفتم بابا شق درد گرفتم اینو گفتم گفت بابا مگه تو اصلا کیر داری خیلی بچه پرو بود منم دیگه یخم آب شده بود جوابشو میدادم روزای اول یکم یوبس بودم البته بازم کم میاورد گفتم خفشو حوصلتو ندارم گفت بیا ببینیم رفتم تو کانجورینگ گفت این چیه بابا سوپر بیار یکم حال کنیم هیچی دیگه منم اوردم یه ربع دیدیم بعد دستش نمیدونم چرا رو پای من بود منم بابت دست این هی تحریک میشدم هی هزار تا فکر میومد میگفت بده دستش و…
یهن بهم گفت میتونم ما از این کارا انجام بدیم گفتم گی میشه دیگه من دوست ندارم گفت لب چی یه لب کوچیک گرفتیم لعنتی لباش خوب بود میخواستم بازم بگیرم ولی تو این فازا نبود انقدر این آدم پرو بود کیرشو در آورد گفت مال من ایناها گفت مال تو رو ببینم گفتم برو بابا زشته منم تا حالا ب کسی نشون نداده بودم
گفت لطفا و… ( کیرش نمیدننم چرا از من کوچیک تر بود مگه تو یه سال چقدر رشد میکنه)
آخر با این همه دربیار ببینمش و اعتماد بنفسی که میدونستم مال من بزرگتره باعث شد در بیارم تا در آوردم کیرمو دستش گرفتم آییی چقدر حال داد با اینکه فقط گرفته بود
بهش گفتم دیگه چرت و پرت نگی ها
بعد گفت خفه بازم یه دعوا بچه گانه ای و…
بعدش دیوث رفت وازلین آورد یه جق زد خوابید
بعد گفتم خوبه حالا سرمون خلوت شد شروع کردم بازی بازی کردن که گفت چیکار بخواب گفتم دیوث تو زدی من شق درد دارم خلاصه هر جوری بود زدیم نشد شرتمونم عوض کنیم همونجوری خوابیدم دیمه ببخشید بچه ها نشد الان ننویسید کثیف کلی آدم آبشون تو خواب میاد
ولی صبحش رفتم حموم
آقا اینا بگذرع که یبار تو دستشویی من براش جق زدم و اونم زد
بریم سره اصل مطلب
( اون چند روز اون خیلی دم کیر ما میپرید هی موقعیت گیر میاورد یه دستی میزد منم میگفتم نکن میبینن بقیه)
یه روز رفتیم دریا
بعد دریا که اومدیم خونه همه رفتن دوش گرفتن منو این مونده بودیم یه حموم بالا بود یه حموم پایین
حموم پایین چون در دسترس تر بود همه میرفتن اونجا خاله گفت بیا صدرا تو برو بعدشم امیر ( امیره بنده خدا مادره خیلی عوضی داشته و از مال اموال بابا هرو کشیده بالا و در رفته بوده بچهارم فحش داد و رفته خدایی نمیدونم چجوری یه مادر به این حد از عوضی یودن میرسه ولی خب دیگه این تیکه ای از زندگیش بود حالا این میترسید بره حموم نمیدنم چرا ولی خب میترسید و وسط جمع یهو گفت من باهات بیام حموم عرفان گفتم برو بابا زشته یعنی چی یهو مامانم گفت برو خب رفتم در گوشش گفتم زشته من شرت مو در میارم گفت خب در نیار بدنو سر و بشور یکی بیاین بیرون شرت و در بیارین بعد اب کشیدید بیاید بیرون ( خالم چون با مامانم درد و دل میکرد این داستان پسره رو گفته بود مادرم از رو دل سوزی گفت برو) گفتم بابا این اذیت میکنه امیر گفت نه گفتم باشه اگه بکنی پرتت میکنم بیرون گفت باشه من که پشمام ریخته بود داشتم با کسی که دیگه ترسی ندارم کیرمو ببینه داشتم میرفتم حموم میدونستم قراره اتفاقی بیوفته
امیر میخواست از اول شروع کنه به حشری بازی گفتم وایسا خفه شو تا بهت گفتم بازم یه دعوا کوتاه کردیم خلاصه گذشت
وسط حموم بودیم پنج دقیقه گذشته بود یهو مامان بزرگ درو باز کرد گفت چیزی نمیخواید میدونستم میاد و میدونستم ببینه داریم عادی حموم میکنیم دیگه این همه پله رو برا دفعه دوم بالا نمیاد
گفتیم ن ممنون چند دقیقه صبر کردیم بره تا رفت امیر باز شردع کرد گفتم امیر به حرفم گوش کن تا خوشبگذره گفت باشه
یکم دوش رو گرم کردم شروع کردن بدنش رو شستن کیرمم داشت آروم آروم شق میشد در رو قفل کردم آب یکم داغ شده بود ضربان قلب ها بالا دو تا مون شق آروم رفتم سره کیرش تا بیشتر تحریکش کنم (دیوث لب نمیاد این کا رو کردم تا از خود بیخود بشه بده) ( آقا ما هنوز اون موقع مو نداشت صورتامون یه گی زیبا بوا نگین اه اه خودتونم بودین لب میگرفتین)
خلاصه یکم مالیدم یه دستم و گذاشتم زیر گردنش شروع کردیم لب بازی زیر دوش زبونشو میخوردم (قدشم یکم کوتاه بود از من)
هین لب بازی چسبوندمش به دیوار حموم گفتم دهنتو باز کن میخوام یه کار باحال بکنم گفت چی گفتم میخوام آب دهنمو بریزم توش دهنت مزش کنی گفت اهههه چیه گفتم تو لب من خوردی پس اینم همونه بیا یبار انجام دایدم بعدش گفت بسه تف کرد بیرون دیوث زیاد اهل دل نبود وگرنه خیلی بیشترحال میداد
هیم میخوسات بره سره کیر گفنم بابا اروم اروم وگرنه بیا جق بزنیم تموم شه بره گفت باشه خب میترسم کسی بیات گفتم نترس مهم مادر بزرگ بود تموم شد بازم لب گرفتم ازش دیگه واقعا کیرم داشت میترکید گفتم عزیزم بیا ساک بزن تا گفتم عزیزم دو تا مون از خنده جر خوردیم گفت کس نگو گفتم باشه پس بساک تو گفت اول تو گفتم باشه دهنت سرویس دوست نداشتم بخورم ولی خب تمیز بود کیرش مطمعن بودم دیگه تصور میکردم دارم انگشت میخورم که حالم بد نشه بعدش گفتم بیا بخور گفت آبم نیومد گفتم باشه حالا میاد ( اینجا بود فهمیدم ساک چقدر حال میده یکی برات بزنه) لعنتی بلد نبودا ولی زبون میزد مک میزد دیونم میکرد داشتم حال میکردم یهو آب اومد البته مثل فیلم سوپرا نریختم تو دهن طرف بیرون ریخت یکم رو دستش بعد اسگل بو کرد گفتم احمق چیکار میکنی گفت بوشو دوست دارم گفتم خاک واقعا گفت بیا تو هم بخور برام براش خوردم دستمم زیر تخم هاش گفتم شاید نگه داره آبم میاد یهد بریزه تو دهنت دستم زیر خایه هاش بود که یکم کلمو با دست فشار داد خایه هاشم که بالا بود دیگه چسبید به بدنش سفت شد فهمیدم داره میاد سریع اوردم بیرون از شانس تخمی ما همش ریخت رو شونم گفتم کسکش زودتر بگو گفت ببخشید گفتم بخورش خب آب خودته گفت چرت نگو بوش خوبه گفتم خب هرچی بوش خوب باشه خودشم خوبه دیمه یه زبون زد کلی فحشم داد گفتم حقته تا تو باشی کسکش بازی در نیاری مسواکش اونجا بود سریع مسواک
زد بعدشم دیمه همدیگرو شستیم ولی من هنوز درگیر لباش بودم بازم یکم باهاش لب بازی کردم دیگه ن نگفت اونم حال میکرد بعد رفتیم بیرون با شدیم خروس جنگی که بقیه شک نکن که مهربون شده باشیم با هم به مادرم گفتم دیدی این اذیت میکنه چقدر طول کشید گفت عیبی نداره حالا
درسته کون کردنی در کار نبود ولی خیییلی چسبید به من بعد اون سال یه چند بار رفتم خونشون هی میگفت بیا لب بازی منم میگفتم باش بعد چند بار دیگه من خسته شده بودم هی میگفتم بسه دیگه بزرگ شدی و فلان گفت بابا حال میده گفتم نه از اونجا بود که دیگه ندیدمش یعنی ما کل استفاد مونو کردیم
دوستان این نه کار اشتباهی بود ن چیزی چون من اونو کونیش نکردم فقط مزه لب گرفتن که اونم میتونه از دختر بگیره رو بهش نشون دادگ پس فجش ندین طرف یسال کوچیک تر بوده
این موضوع میتونه برا همه پیش بیاد حتی سکسی تر از این خاطره ای که من نوشتم پس قضاوت نکنید

نوشته: Sadra


👍 3
👎 18
15901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

830820
2021-09-08 00:14:06 +0430 +0430

خوشم میاد با زبون بی زبونی میگی فحش ندین 😂😂😂

1 ❤️

830837
2021-09-08 00:47:30 +0430 +0430

این داستانه یا شاهنامه !؟

0 ❤️

830847
2021-09-08 01:04:44 +0430 +0430

ببینم، تو جدی جدی مغز داری اصلا؟
یا با کونت مینویسی؟

بهش نمیخوره حتی تراوشات مغز یه جقی هم باشه

2 ❤️

830888
2021-09-08 06:39:28 +0430 +0430

همیشه پای یه امیر درمیونه

0 ❤️

830891
2021-09-08 07:01:37 +0430 +0430

خار مادر جزئیات

0 ❤️

830900
2021-09-08 09:07:48 +0430 +0430

کصمغزخان اول داستان صدرا بودی وسطش شدی عرفان چرا؟

1 ❤️

830915
2021-09-08 11:19:14 +0430 +0430

کیر ملا هیبت الله در کونت با این کستان

0 ❤️

830992
2021-09-08 19:55:23 +0430 +0430

مخمون گوزید

0 ❤️

831118
2021-09-09 08:43:11 +0430 +0430

اسم پسر شوهر خالم امير منظورت همون پسر خالته ديگه احيانا

0 ❤️

831221
2021-09-09 22:48:28 +0430 +0430

خودتم میدونی باید فحش بخوری🤣🤣🤣

0 ❤️

833712
2021-09-23 04:07:42 +0330 +0330

نگارشت افتضاح بود، چطور دیپلم گرفتید شما؟؟!!! ولی داستانت جالب بود، ی چیزی هم که مشخص بود اینکه ی مشت گشنه گدا ریخته بودین تو ویلای یارو، ولی در مجموع بهت لایک دادم

0 ❤️