یه جنده حشری زیر چادر زنم بود (۳)

1402/04/01

...قسمت قبل

قسمت سوم داستانهای من و الهه زن چادری من

فردای اون شب من صبح به زور بیدار شدم و رفتم سرکار و الهه انقدر مست کرده بود دیشب تو خواب ناز بود متوجه بیدار شدن و رفتن من نشد سرکار تو خودم همش به دیشب فکر میکردم و اینکه چرا واقعا داشتم اون کارو میکردم اون حس لذت از دستمالی شدن زنم تو من چی بود؟ چرا داشتم لذت میبردم؟ چرا از اینکه کسی چشمش زنم رو گرفته بود داشت به چشم مشتری نگاه میکرد لذت میبردم. از اینکه چرا زنم داشت از جنده بازیش تعریف میکرد کیر من اونقدر سیخ شده بود و من اون حرفا از دهنم اومد بیرون؟ یعنی من یه شوهر کاکولد و الهه یه هاتوایف بود و خبر نداشتم؟ از یه طرفم حس و شهوتی که تو این چند وقت داشتم تجربه میکردم واقعا برام جذاب و جدید بود تا حالا اینقدر حشری نبودم تو این فکرا بودم که موبایلم زنگ خورد برداشتم الهه بود سلام احوال پرسی کردیم وصداش دورگه بود از بس خوابیده بود یکم صحبت کردیم الهه گفت رضا مرسی بابت دیشب خیلی بهم چسبید خیلی وقت بود اینجوری منو ارضا نکرده بودی مرسی که شدی شوهر من دوست دارم رضا
منم گفتم مرسی از تو که اینقدر جذاب و مهربونی منم دوست دارم. دیگه صحبت دیگه ای نکردیم و خداحافظی کردیم .

دو سه روزی بود ماهوارمون خراب شده بود تنظیمش بهم ریخته بود الهه هم همش غر میزد که سریالام مونده یکیو بیار اینو درست کنه . از یکی از دوستام شماره نصاب گرفتم زنگ زدم هماهنگ کردم بعد از ظهر بیاد تنظیم کنه . به الهه گفتم تا شب اوکی میکنم ماهواره رو
ساعت ۵ از سرکار رفتم خونه و با پسره که اسمش اشکان بود ساعت ۶ونیم قرار داشتم . رفتم خونه و الهه خونه بود گفت پسره کی میاد گفتم ساعت۶ ونیم . دیدم داره نیشخند میزنه گفتم چیه خوشحالیا سریالات دوباره داره شروع میشه . الهه گفت اونکه اره ولی دلم یکم شیطونی میخواد. گفتم چه شیطونی؟ گفت اخه نصاب میخواد بیاد خونمون یکم کرمم گرفته نمیدونم میخواستم خالیش کنم آخه. گفتم خب حالا کرمتو نگه دار شب خودم خالیش میکنم
الهه گفت تو نه آخه کرم غریبون گرفتم خودت گفتی ازادم هرکاری دوس دارم بکنم نزن زیر حرفت دیگه اااااا خودشو لوس کرد و گفت من که یه شوهر خوب و سکسی بیشتر ندارم بتونم با کارام حشریش کنم خب چی میشه شوهرم منو دوست داشته باشه منو آزاد بزار یه کم ؟
گفتم خیلی خوشت اومده ها آزادی بهت حال داده؟ الهه گفتم راستشو بخوای خیلی حشری میشم آخه دوست دارم جدیدا یه چیزی توم بیدار شده خیلی داغ.م گفتم خیلی تخم سگی تو خیلی باشه ولی حواست باشه. حالا میخوای چیکار کنی؟ خندید و گفت وایسا تا ببینی. رفت تو اتاق خواب و یه چنتا شورت و سوتین آورد پهن کرد روی رادیاتور . گفتم اینارو چرا اینجا میذاری؟ گفت ااا قرار شد کاریم نداشته باشی دیگه بزار خانومت قشنگ زنونگی شو بکشه به رُخت تو خودتو بسپار به زنت. زنت میدونه چیکار کنه. تو همین حین زنگ ایفون خورد و رفتم درو باز کردم و الهه رفت تو اتاق منم قلبم تند تند میزد که الهه چه نقشه ای داره
پسره رسید طبقه ما و زنگ در واحد رو زد درو باز کردم اشکان یه جوون تقریبا ۲۸ ساله خوشتیپ بود اومد تو بعد سلام علیک و اینا پرسید مشکل دستگاه چیه؟ من شروع کردم به توضیح دادن گفتم نمیدونم چند روز پیش هی سیگنال ضعیف میشد و یهو کلا کانال ها پرید داشتم برای اشکان توضیح میدادم که دیدم هی به رادیاتور و شورت و سوتین های رنگی و توری و سکسی که روش پهن بود نگاه میکنه و حواسش پرته به اونا بهم گفت ببخشید یبار دیگه توضیح میدید. تو همین حین یهو صدای الهه رو شنیدم که سلام داد برگشتم دیدم الهه یه چادر گل گلی سرش کرده و رژ قرمز زده از اتاق اومد بیرون . اشکان جواب سلام الهه رو داد بعد دیدن الهه دوباره برگشت رادیاتور نگاه کرد بنده خدا مونده بود اون شورتای لامبادا و گیپور رنگی و خوشگل رو نگاه کنه یا ماهواره رو درست کنه . یکم ور رفت با ماهواره و گفت باید بریم پشت بوم دیش رو چک کنیم رفتیم پشت بوم اشکان گفت تنظیم دیش بهم خورده شروع کرد درستش کردن و بعد چند دقیقه تنظیمش کرد و گفت بریم پایین دوباره باید کانال یابی کنم
اومدیم پایین و شروع کرد به تنظیم و کانال یابی . من و اشکان نشسته بودیم رو مبل جلو تلویزیون و الهه آشپزخونه بود اشکان با یه چشم رادیاتور و نگاه میکرد با یه چشم ماهواره رو و داشت برام توضیح میداد که دستگاهمون رو عوض کنیم و دستگاههای جدید اومده و این بازار گرمیایی که این نصابا میکنن که الهه از آشپزخونه اومد بیرون. یکی از سکسی ترین سکانس های عمرم رو دیدم. قبل اینکه بریم پشت بوم الهه رو با چادر فقط تو خونه دیدم و نمیدونستم از زیر چادر چی پوشیده و فکر کردم کل کرمش همون شورت و سوتین های روی رادیاتوره نگو این زن ما خیلی حشری و بی حیا تر از چیزی بود که فکرشو میکردم
الهه چادرش رو با دندوناش گرفته بود که و سینی شربت رو با دوتا دستش نگه داشته بود چادر از جلو پاش رفته بود کنار از زیر چادر یه جوراب شلواری مشکی نازک پوشیده بود با یه پیراهن گیپور توری یقه باز تا زیر باسن که از رو پیرهنش ست شورت و سوتین قرمزش مشخص بود . یه لحظه قلبم داشت وایمیستاد و اونهمه سکسی بودن و جنده بودن تو الهه داشت کیرمو میترکوند یه فرشته سکسی جلو چشام بود . اشکان داشت چهار چشمی زنم رو برانداز میکرد
الهه اومد شربت رو گذاشت رو میز نشست رو مبل گفت درست نشد؟ پاشو انداخت رو پاشو چادرشو از سرش انداخت رو دوشش من داشتم سکسی ترین زن دنیا رو کنارم میدیدم
اشکان تشکر کرد و همینجوری که داشت الهه رو برانداز میکرد زیر لب گفت ماشالا دوباره برگشت سمت تلویزیون هی زیر چشمی به پاهای الهه نگاه میکرد قشنگ مشخص بود الکی داره کارشو طول میده که به این بهونه الهه رو با چشم بخوره الهه پاشد رفت سمت رادیاتور گفت خاک تو سرم رضا این شورتای منو مگه نگفتم شستی بنداز روی رادیاتور خشک که شد بزار تو کشو لباس زیرام . رفت سمت رادیاتور و داشت لباس زیراشو جمع میکرد که یهو چادر از سرش افتاد و بدن خوشگل و سکسیش تو اون گیپور و جوراب شلواری خودنمایی میکرد لباس زیر هارو جمع کرد دولا شد چادرش رو برداره لباسش رفت بالا و کل کون و کس گوشتیش با اون شورت قرمز افتاد بیرون و اشکان محو تماشای این سوپر زنده بود الهه رفت سمت اتاق و
من هیران کارهای الهه بودم و احساس کردم کیرم داره شق میشه دلم میخواست الهه رو همونجا بکنم. برگشتم به اشکان گفتم تموم نشد داداش؟ اشکان که هنوز هنگ بود گفت چرا چرا تموم شد دیگه اوکی شده . ازش تشکر کردم و پولش رو حساب کردم شروع کرد وسایل و کیفشو جمع کرد داشتم راهنماییش میکردم سمت در که یهو برگشت گفت با خانومتون خداخافظی نکردم صداش کنین خداحافظی کنم منکه فهمیدم چرا میگه صداش کن الهه رو صدا کردم که بیا آقا اشکان داره میره میخواد خداحافظی کنه . الهه اینبار بدون چادر با همون لباسا اومد جلو با اشکان دست داد گفت دستتون درد نکنه ممنون اشکان گفت دست شما درد نکنه خیلی زحمت کشیدین و برای آخرین بار چشماش رو سینه و پاهاش الهه بود و با یه حسرت بزرگ خداحافظی کرد و رفت . همینکه درو بستم برگشتم به الهه رو گرفتم تو بغلم و گفتم تو جنده ترین زن دنیایی الهه هم دست انداخت به کیرم دید سفت و شق شده گفت توام کص کش ترین شوهر دنیایی شروع کردیم به لب گرفتن و دستمو بردم زیر شورت الهه دیدم کصش خیس شده شروع کردم به مالیدنش و رفتیم رو مبل شروع به یه سکس توپ کردیم . شورتشو در آوردم رفتم سراغ کس خیسش شروع کردم به کس لیسی الحق که چه کس آبدار و خوشمزه ای داشت . صدای ناله هاش کم کم داشت بلند میشد و میگفت بخور کصمو بخور شوهر جونم وگرنه میگم اشکان بیاد بخوره ها . اونجوری که داشت نگام میکرد فکر کنم خوب کص بخوره . من با ولع داشتم زبونمو رو کصش میچرخوندم و کصشو میخوردم الهه بلندم کرد شلوارمو کشید پایین و شروع کرد به ساک زدن کیرم یکم کیرمو خورد گفت بکن تو کصم خوابید رو مبل پاهاشو داد بالا و شروع کردم به تلمبه زدن . الهه صداش بلند شده بود میگفت جوون چه کیری داره شوهرم برا جندگیام چه راستی میکنه جوووون کیرت تو کصم کی بشه من جلو تو بدم این کس و بکنن حال کنی .منکه حشر کل وجودمو گرفته بود گفتم جوون تو جنده ی خودمی کس بده به هرکی میخوای کس بده .اصلا به اشکان کص بده بنده خدا خیلی تو کفت موند با اون سکسی بازیات الهه گفت خدارو چه دیدی شاید دفعه دیگه بهش دادم فکر کنم کیرش گنده باشه گنده تر از کیر تو . با این حرفش من ارضا شدم و افتادم روش
الهه ناله میزد بلند شو بلند شو بکن منو دلم کیر میخواد پاشو رضا من کیرم بعد ارضا خوابیده بود و جون نداشتم . الهه شروع کرد به تحریک من میدونی الان اگه این یارو نصابه اینجا بود چه حالی به کصم میداد؟ نه اینکه مثل تو با یک بار گاییدن اینجوری از کمر بیفته بالاخره اونا جوون ترن حداقل ۱۰ سال از تو کوچیکتر میزد چهره ش کیرشم ۱۰ سال جوون تر و سیخ تره واسه زنی مثل من بنده خدا دلم براش سوخت خیلی دوست داشت مزه کصمو بچشه ولی نشد میدونستم اینجوری میکنی حتما نگهش میداشتم واسه شام .همینجوری که الهه داشت حرف میزد من کیرم یواش یواش بلند شد و یه حس عجیبی رو توم داشت قلقلکم میداد و
رفتم یراغ کص الهه و شروع کردن با خوردن کصش من کصش رو میخوردم و اونم داشت از اشکان تعریف میکرد . الهه: رضا باید قبول کنی تو دیگه داری پیر میشی و کیرت قوت و سیخی ۱۰ سال پیشو نداره میگن شوهرا میتونن فقط چند سال زنشون رو ارضا کنن بعدش باید یکیشو استخدام کنن بیاد زنشونو بکنه راستم میگن من الان کیر دلم میخواد و شوهرم منو نمیکنه اگه اشکان بود چه کسی ازم پاره میکرد. با تعریف های الهه من دوباره کیرم شق شده بود و بلند شدم گفتم بفرما اینم کیر شق برای زن جندم الهه یه ساک ریز زد و گفت جوووون بیا بکنش تو کصم ببینم چجوریه یه تف انداختم رو کیرمو گذاشتم در کصش و شروع کردم به تلمبه زدن الهه چشماشو بسته بود و ازم لب میگرفت محکم منو بغل کرده بود منم با تمام وجود داشتم کصشو میگاییدم الهه داشت ناله میزد میگفت بکن بکن منو دیوث بکن زنتو زنت کیر میخواد زنتو سیر کن اگر سیر نکنیا جنده میشم میرم به همه میدم به همه کس میدم رضا منو ارضا کن منو جنده خودت کن همینجوری داشت تعریف میکرد که یهو یه آه بلند کشید و ارضا شد و بی حال افتاد روم میگفت مرسی رضا مرسی شوهر خوبم مرسی عشقم .یه چند دقیقه ای کیرم تو کصش بود و یه چرت تو بغل هم زدیم الهه رو بلند کردم و بردمش حموم دوتایی دوش گرفتیم و قشنگ بدنشو لیف زدم کص و کونشو شستم و اومدیم بیرون شام زدیم و خوابیدیم .

ادامه دارد…

نوشته: رضا


👍 37
👎 2
67601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

934405
2023-06-23 01:14:13 +0330 +0330

بعد از وقفه ای طولانی
ما از یه داستان تعریف کردیم با نویسنده رید تو داستان

2 ❤️

934412
2023-06-23 01:30:33 +0330 +0330

عالی بود عین منه

3 ❤️

934419
2023-06-23 01:42:59 +0330 +0330

ادامه بده استعدادت خوبه،طولانیتر بنویس

2 ❤️

934423
2023-06-23 01:48:58 +0330 +0330

طولانی ترررر بنویس خیلی خوبه

2 ❤️

934434
2023-06-23 02:38:39 +0330 +0330

همین فرمون برو جلو سریع به مرحله اخر نرسه

2 ❤️

934436
2023-06-23 02:46:45 +0330 +0330

داستانت حرف نداره فقط خیلی کم بود
ادامشو زود بزار

4 ❤️

934471
2023-06-23 12:04:29 +0330 +0330

برای دیدن فیلم های پورن بیو رو چک کنید.

1 ❤️

934510
2023-06-23 18:04:15 +0330 +0330

😍

1 ❤️

934511
2023-06-23 18:04:48 +0330 +0330

بچه ها اگه داستان های تصویری مصور دوسدارید به پروفایلم سر بزنید😉💋

1 ❤️

934529
2023-06-23 23:26:15 +0330 +0330

چقدر این‌جوری منم دوست دارم اخخخخ

1 ❤️

934610
2023-06-24 10:18:13 +0330 +0330

کیرم تو پرو فایل هست بدم کس زنت رانی هلو بخوره تو هم حال کنی یا بدم کس زنت کیرم بخوره تو هم رانی هلو 🍑

1 ❤️

934627
2023-06-24 13:12:34 +0330 +0330

یجوری بنویس که خودتم کون بدی

1 ❤️

934934
2023-06-26 18:47:35 +0330 +0330

جذابترین داستان کاکولدی که مربوط به زن چادری و مذهبی رو نوشتی تو کل داستانها

1 ❤️