یک روز بعد عروسی

1403/01/22

سلام داستان ساغدوش شدن خانوممو قسمت قبلی گفتم بهتون ،چند ساعت بعد بهش گفتم سپیده حواست باشه این چه کاریه بدون کاندوم یوقت باردار میشیا مراقب باش ،خانومم گفت اون موقع خیلی داغ بودم آخه نمیدونی که پسره عمتم معلوم بود تو عمرش همچین چیزی ندیده بود بعد بهم نگفتش داخل کسم دو تا نزده وا داد جفتمون خندمون گرفت گفتم خب با این همه خوشگلی هر کسی وا نده مشکل داره، خندش گرفته بود گفت تا اخر عروسی چشمش بهم بود فرداش دوباره مراسم بود خانومم دوباره به خودش رسیده بود با همون لباسا از زیر ی شورت مشکی گیپوری داشت منم وقتی اندامشو دیدم با اون آرایش راست کرده بودم رفتم نزدیک داشت آرایش میکرد تو اتاق از پشت میمالیدم کیرمو به کونش ، سینه هاشم میمالیدم حالش خراب بود بهم گفت بس کن گفتم میخوام گفت فقط بمال همین داخل نکن گفتم خب میخوام منم از آقا دوماده یعنی کمترم گفت اون فرق میکرد بالاخره باید راحت میشد از تو کف در میومد بعدشم یهویی شد بعد گفت بریم گفتم اسنپ بگیریم بهتره ماشین نبریم گفت اوکی ماشینو گرفتم ی پسر حدودا۳۰ ساله اومد ماهم نشستیم سپیده توری مشکی انداخته بود رو سینه هاش تا زیاد تو در و همسایه بیرون نباشه با ی لباس مجلسیه بلند توری رو میزد کنار سفیدی سینه هاش برق میزد فکر کنم ژلی چیزی یا کرمی زده بود تور رو تو ماشین برداشت پسره برق سینه های زنم رو ک دید آب دهنشو قورت داد من خندم گرفته بود از کار سپیده با پسره سر صحبت رو شروع کردم گفتم چطوریه اسنپ پسره هم گفت کار دائمم نیس بعضی وقتا اینکارو میکنه خودم کارمندم خانومم گفت امروز چندمین مسافریم ما سوار شدیم، پسره گفت سومی ،سپیده گفت اونیکیا خانوم بودن پسره گرفت اره سپیده گفت تا حالا با کسی دوس شدین اینجا ؟پسره گفت نه متاهل بود یکیشون روم نشد خانومم گفت چرا خب البته خود خانومه رو باید میسنجیدین معمولا خانوما خودشون اوکی باشن امار میدن پسره گفت شوهرشون رو نمیدونستم ،خانومم گفت خوب همه ک شوهرشون تصمیم گیرنده نیستن بعضی وقتا خانوما خودشون بعد گفت الان ما تو زندگیمون امیر مطیع حرف منه زندگیمونم دوس داره برام همه کاری میکنه حتی تو عروسی ک رفته بودیم دیروز آقا دامادمون بی جنبه بود چشش دنبال اندامم بود یکی دوبارم دست درازی کرد منم بخاطر مسائلی همسرم چیزی نگفتم بهشون نه اینکه بدم بیاد ولی جا خوردم از یهویی بودن کارش پسره هم گفت خب اقا داماد معلومه خیلی اذیت شده با خنده خانومم گفت اره خیلی خندیدیم منم گفتم یکم حالا سینه های خانومم بیرون یکمم سفیدی پاهاش اینکه داماد ب بهونه خانوممو ببره پایین و بخواد تاسینه های زنمو ببینه جالب نیست بعد خندیدیم اسنپیه گفت واقعا !خانومم گفت اره بعد اینقدر حالش بد بود یکم حالشو درک کردم سینه هامو در اوردم یکم مالید بعد گیر داده بود ارضاش کنم منم گفتم خانومم دیده نکنه کسی بیاد آرایشم بهم نخوره گفتم خودشو بماله اونم با بهونه اینکه روی بدنم میماله اولش مالیده بود بعدم کرده بود بعد کرده بود تو رحمش بعد همونجا خالی شده بود همسرم این قضیه رو گفت من گفتم الان قرص از کجا پیدا کنم، پسره اسنپیه گفت اره خب باید قبلش بهتون میگفت، کیرش سیخ سیخ شده بود با این حرفا سینه های زنمم بیرون بود با یکم سفیدی پاش تکیه داده بود لباس جذبش هر مردی رو دیوونه میکرد مدام دستاشو میبرو بالا موهاشو درست کنه زیر بغلش میفتاد جلوی چش اسنپیه هم داشت دید میزد دستشو یکی دوبار زد از رو شلوار ب کیرش ب پسره گفتم معلومه حالت خراب شده با خنده خانومم گفت والا حال منم خراب شد من گفتم اونجا کار دستمون ندی تو تالار واسه اقا داماد کمر نذاشتی خانومم گفت میخواست بی جنبه نبود بعد گفت ببخشید میشه دستمال چند تا بدین پسره دستمال گرفت خانومم در اورد چند تا برداشت لباس بلندشو داد بالا سفیدی پاهاش ضد بیرون تا کسش بیرون بود دستمالو کشید لای کسش گفت ببخشید دسته خودم نبود پسره گفت منم دستمال کاغذی لازمم خانومم گفت شما هم خب راحت باشین پسره هم ضد بغل شلوارشو یکم داد پایین گفت ببخشید شورتشو کشید پایین آلت بزرگشو دیدم دستمالو گذاشت روش تمیز کرد خانومم گفت پیش آبه؟ اونم گفت اره خانومم گفت وای ببخشین نمیخواستیم حالتونو خراب کنیم به من گفت عزیزم حال آقا رو خراب کردی معذرت خواهی کن منم دستمالو از پسر گرفتم گفتم اونجور نه پسره فهمیده بود من بی ام تکیه داد ب پسره گفتم چقدر کلفت تر از برا منه، خانومم نگاه کرد گفت وای از برا اقا دامادم کلفته منم کیرشو گرفتم دستم یکم بازی دادم دوباره پیش آبش اومد من گفتمبازم که حالتون خراب شد پسره گفت داخلش پره خب خانومم گفت ی کاری کن براشون منم سرمو بردم جلوی چشمای زنم به سمت کیر راننده سر کیرشو گذاشتم دهنم محکم میک زدم ی عالمه پیش آب اومد تو دهنم پسر آخ آخ میکرد منم کیرش تو دهنم بود داشتم میک میزدمو میمالیدم پسره رو شو کرد سمت خانومم گفت میشه سینه هاتونو ببینم خانومم درشون اورد بیرون پسره با دستش میمالید منم داشتم تو دهنمو کیرشو جلو عقب میکردم پسره گفت اینجوری نمیخوام بیاد من در اوردم گفتم چجوری میخوای پس اونم گفتم خانومتون میشه … من حرفشو خوردم گفتم میخوای بیارش با ساک یا … گفت میشه بکنم تو کسشون من گفتم از خودش اجازه بگیر گفت میشه خانومم گفت یکم میخوام زیاد نه اونم گفت مرسی اونم رفت عقب لباسشو داد بالا سریع کرد داخل خانومم یکم حلش داد گفت یواش اونم تا ته فشار داد گفت داره میاد خانومم گفت نه قرص ندارم داخل نریزی. من صداش کردم گفتم اومدنی بیارش اینور اونم چند تا تلمبه سنگین تا ته زد ،معلوم بود نمی خواست بیاد سینه های سپیده رو کرده بود دهنش محکم میک میزد یواش تو کسش تکون میداد یکم دیگه تکون داد در اورد بیرون گفت داره میاد چیکار کنم ،من دوباره کردم دهنم کیرشو جا خورد پسره میک زدم اونم داشت خالی میکرد تو دهنم آبش خیلی زیاد بود دهنم پر شده بود بعدش در باز کردم خالی کردم بیرون پسره از حال رفته بود خانومم گفت چ زود پسره سر کیرشو دوباره کرد داخل کس خانومم بعد باهامون شروع کرد صحبت خانومم گفت الان آبتون باز میاد تو رحمم که … اونم گفت بعید میدونم ولی عجب اندامی دارین حق داشته آقا داماد منم دلم میخواست داخل خانومم با خنده گفت چیه ب داماد حسودیت شده خندمون گرفت سپیده ارضا نشده بود شهوت ازش میبارید پسره هم نمی کشید بیرون معلوم بود دوباره سیخ کرده ،بهش گفتم بیا عقب سپیده تو چشاش زُل زده بود نگاش میکرد پسره کشید بیرون منم افتاد به جون کسش میک میزدم زبون میزدم خودش گفت بسه دیره بریم منم گفتم اوکی با خودم خودم گفتم شهوتشو نگه داشته واسه عروسی شلوغ کاری کنه … ادامه قسمت بعد

نوشته: Amiir


👍 40
👎 40
99001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

979224
2024-04-10 23:46:22 +0330 +0330

چرا این داستانو تو ادامه ی اون داستان نزاشتی حالا چطور اون داستانو پیدا بکنیم چرا بفکر مردم نیستین تا از این همه تخیلاتتون لذت ببرن 😂😂😂

6 ❤️

979226
2024-04-10 23:54:07 +0330 +0330

این خوب بود

1 ❤️

979241
2024-04-11 00:25:34 +0330 +0330

و باز هم حماسه ای دیگر از یک امیر دیگه

1 ❤️

979291
2024-04-11 03:33:17 +0330 +0330

ناموسا ادمایی مثل تو قشنگ مشخصه حتی دوست دخترم ندارن چه برسه به زن

3 ❤️

979293
2024-04-11 03:38:06 +0330 +0330

برای داستان‌های قبلی تو قسمت جستجو یه Amiir سرچ کنید

1 ❤️

979302
2024-04-11 05:32:15 +0330 +0330

دیگه یه عده مجلوق شور داستان در آوردن هرچی توهم می‌زنن تو داستان میارن ، نمی‌گن آخه راننده چطوری هم رانندگی کرد و هم از بالا تا پایین زنه رو دید زد تو شب و راحت زد کنار و شروع کرد کردن زنه و باز آقای بی از جلو چطور کیر و آب طرف از صندلی عقب و خورد و شد داستان معما ؟! احتمالا راننده و آقای بی خاصیت هردو کارآگاه گجت تشریف داشتن گردن و چشمای پرتوان رسید به داد ناتوان ؟!!!
خلاصه که من نفهمیدم چی به چی شد ، میشه یه قسمت رمز گشایی کنی اوبی جان .

1 ❤️

979306
2024-04-11 06:31:24 +0330 +0330

چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده

0 ❤️

979337
2024-04-11 13:42:07 +0330 +0330

داستان جالبی بود،داستان قبلی شما کدوم بود

0 ❤️

979338
2024-04-11 13:43:23 +0330 +0330

یالانچی نین دده سینه لعنت

0 ❤️

979339
2024-04-11 13:59:57 +0330 +0330

عالی

1 ❤️

979351
2024-04-11 16:47:52 +0330 +0330

مرتیکه این کیر کص ندیده ام خشک خشک بدون تف بره مقعد زنت با این داستان سیکیم خیاریت

0 ❤️

979359
2024-04-11 18:07:05 +0330 +0330

تخمی
با این فانتزی های جفنگ تون
حیف اون زنهایی که به شما بچه کونیا بله میگن

0 ❤️

979369
2024-04-11 22:27:14 +0330 +0330

واقعا الکی بود ننویس

0 ❤️

979373
2024-04-11 23:29:37 +0330 +0330

راننده اسنپه تو ماشین زد کنار تو خوردی بزاش بعد رفت عقب جنده خانوم رو کرد آبش رو امد جلو تو خوردی دوباره خانومت رو کرد
تو کوصش رو خوردی
آخه کیر تو مغز معیوبت این کوص شعرها مجبوری بنویسی

0 ❤️

979421
2024-04-12 04:38:27 +0330 +0330

تخیلی ترین داستان عمرم

0 ❤️

979435
2024-04-12 08:07:42 +0330 +0330

کاری با داستانت ندارم تو فقط بهم بگو ماشینه چی بود و تو شهر شلوغ کجا کنار خیابون سکس کردین که کسی ندیده ما هم از این ماشینها تهیه کنیم و بریم کنار خیابون کارمون را بکنیم .

0 ❤️

979440
2024-04-12 08:16:46 +0330 +0330

حاجی! مردم کامنت میذارن چار تا ویرگول و نقطه داره توش، بعد تو داستان نوشتی بدون هیچ علامتی؟؟؟
فعل و فاعلا نامشخص معلوم نیست کی داره حرف می زنه کی داره میده کی داره میکنه…
با تو کاری ندارم ولی کیرم تو کوص زن ناظر شهوانی که همچین داستانی رو منتشر می کنه

0 ❤️

979447
2024-04-12 10:35:34 +0330 +0330

تنها جمله ای که نیاز داری
ک.ص ن.ن.ت م.ا.د.ر.ج.ن.د.ه

0 ❤️

979452
2024-04-12 12:38:00 +0330 +0330

آخه اوبنه ای لاشی چقدر غلط املایی و دستوری داره داستانت! بجای کون دادن و دیوثی یک کم سوادت رو بیشتر کن کیرم تو اون انشائت آب کیرخور اوبی!

0 ❤️

979532
2024-04-13 00:46:04 +0330 +0330

برام سواله این همه پیش اب،پیش اب،میگید وشرت یاروخیس شده وفلان ازکجامیاد.
بخداماهم مردیم کلی هم سکس توی زندگی تجربه کردیم،حشری شدیم،امپر چسبوندیم،توی کف موندیم اما هیچوقت چیزی به نام پیش اب ندیدیم جز ابی که موقع ارضا شدن تخلیه شده.
حالانمیدونم مامشکل داریم یاداستان های شما.
یاشایدم کسانی که تجربه سکس واقعی ندارن ازاین پیش اب ها دارن.ولی خودم وهرچی دوست ورفیق دارم هم حتی سوال کردم با واژه پیش اب بیگانه بودن.
داداش اینجاامریکانیستاتوی ماشین وخیابون بکشی کنار بکنی،اصلا هم استرسی نداشتین کسی ببینه وحتی اشاره ایی هم به ترس ازمکان عمومی نکردین پس درنتیجه توهمی بیش نیست

0 ❤️

979544
2024-04-13 01:26:12 +0330 +0330

خاک تو سر من که نمیفتم دنبال ادمین تا پیداش کنم مادرشو بگام. خو دیوث الدوله بخون داستانارو بعد بذار سایت.چیه هی ذرت ذرت داستانای کیری میذاری؟؟؟؟عاقا ماهی ده تا داستان اپلود کن ولی به درد بخور.نه اینکه روزی بیست تا داستان ولی به درد نخور

1 ❤️

979612
2024-04-13 14:06:01 +0330 +0330

منو یاد فیلم نورمن در فضا انداخت …

0 ❤️

979625
2024-04-13 16:18:40 +0330 +0330

کسکش نقطه سر خط میدونی چیه ؟

0 ❤️

979632
2024-04-13 19:21:15 +0330 +0330

کسکش دیوث ماشینم گذاشت رو اتوپایلوت

0 ❤️

979746
2024-04-15 00:24:18 +0330 +0330

خدااااااا بجای اینکه بهت بگم آفریدی باید بهت بگم ریدی
آخه کوس مشنگ دیگه کارت از این حرفا گذشته که کوسکش جاکشت کنم

0 ❤️