امین و فرشته

1402/07/04

سلام من امین هستم و از یکی از شهرهای شمالغرب کشور .و فرشته از کرج .آشنایی من و فرشته برمیگرده به یه گروه ایتایی که میشه گفت آموزشی و کاری بود .من قبول شده یکی از ارگانهای دولتی بودم و اونجا به دوستان کمک میکردم و مشاوره میدادم که فرشته زمستون اومد پی ویم و چند تا ازم سوال کرد و منم جواب دادم .ولی هر روز سوالای اون بیشتر میشد و منم کمتر واسش وقت میذاشتم اینم بگم که اون فقط آیدی منو داشت و شماره ای از هم نداشتیم .چند بار نوشت شمارشو که تماس بگیرم و سوال کنه ولی من اهمیت ندادم چون زن داشتم و واقعا هم میترسیدم که این خانم از طرف اون ارگان باشه و بخوان امتحانم کنن .تا اینکه خرداد ماه قرار شد برم تهران و اونم میدونست و ازم چند تا کتاب خواست .گفتم باشه میارم ولی میدم درب نگهبانی اداره برو بگیر .فرشته یه ویسایی فرستاد که دیگه من شل شدم .تو ویسا گفت ببین نترس من نمیخورمت اگه هم بخورمت جوری میخورم که تموم نشی و واسه زنت بمونه .منو میگی دیگه صد در صد فهمیدم داره چراغ سبز نشون میده .شمارمو بهش دادم و شب حدود ۱ ساعت با هم صحبت کردیم .ولی حتی یک کلمه در مورد سکس صحبت نکردیم .صبح که قرار شد برم تهران خدا شاهده ۱۶۰ تا ۱۸۰ میومدم صبح ۸:۳۰از شهرمون در اومدم و ظهر ساعت ۲:۳۰کرج بودم .تو راه ازش عکس خواستم که اونم یکی با روسری فرستاد بعد گفتم بدون روسری داری یکی فرستاد که سلفی بود و همون موقع انداخته بود .ولی معلوم بود یکطرف تیشرت گشادشواز شونه داده پایین و زیر بغل دستش و روی سینش مشخص بود .منم گفتم این چیه فرستادی اینکه آدمو از هوش میبره .فرشته نوشت مگه چیه نکنه داری شهوتتو برام میاری .منم با پررویی گفتم میشه از میمیت هم عکس بفرستی و دیدم یکم بعد فرستاد .بعد گفتم میشه از دلبر هم بفرستی .خدید و یه فیلم فرستاد که داشت با کوصش ور میرفت و انگشت توش میکرد .منو میگی خدا میدونه چطور میومدم .تا اینکه رسیدم و اونم قرار شد ساعت ۴ بیاد .خلاصه یهجا لوکیشن فرستاد و منم رفتم دنبالش .تا دیدمش داشتم از هوش میرفتم اومد نشست تو ماشین و گفت برو گفتم کجا گفت یه چرخی میزنیم دیگه بعد یه چی میخوریم و بعد باید برگردم خونه .منو میگی ضد حال خورده بودم .گفتم باشه .یکم چرخ زدیم بعد گفت برو از اینور از اونور دیدم رفتیم بیرون کرج به سمت یه منطقه ای که خوش آب و هوا بود .گفت اینجا جای بی مکانهاست .منم خندم گرفت گفتم یعنی چی گفت اینجا میارن کص میکنن .تا اینو شنیدم بوسش کردم و از کصش گرفتم و دستمو انداختم تو شلوارش که داد زد آی گفت چی شد درد داشت گفت نه خوبه .کلی گشتیم تا یه جا پیدا کردیم .البته بهترین چیزی که حال میکرد خوردن کصش بود و منم بش تو راه قول دادم براش میخورم چون میگفت شوهرش هیچوقت براش نخورده بوده و سر خیانت شوهرش جدا شدن .خلاصه یه جا پیدا کردم و با یه حالت مستی نگام کرد و لب گرفتیم و سریع گفت ببینمش .منم گفتم خودت درش بیار کمر و شلوارمو باز کرد و شورتمو داد پایین و کیرمو کشید بیرون و برام با آب دهن زیاد داشت میخورد که منم از طرف کونش دستمو بردم تو کوصش که هی میگفت آی آی .ولی اون طاقت نیاورد و گفت بشینم روش گفتم زوده نه گفتم بشینم روش گفتم نه بار سوم گفت میشینم روش یعنی نه گفتن تو اهمیتی نداره منم گفتم خودت میدونی .و شلوارشو کند و صندلی رو خوابوندم و اومد با زحمت نشست روش و ترسم فقط از اطراف بود که نبینن نمیدونم چند دقیقه ولی یکم بعد گفتم داره میاد گفت نمیریزی تو گفتم باشه ولی تا آبم اومد گفتم آب اون خواست بلند شه ولی من نذاشتم و از باسنش نگه داشتم و آبم ریخت توش .حالا فرشته رو میگی سگ شده بود و ناراحت کلی دلگیر شد .و منم گفتم دست خودم نبود و از این کصشرا .بالاخره بعد کلی گشتن یه داروخونه پیدا کردم و سه تا قرص اورژانسی خریدم و دوتاشو همون موقع با آب معدنی خورد و یکیشم فرداش .چند روز اصلا محلم نمیداد و ناراحت بود تا بالاخره دلشو بدست آوردم و از اون موقع به بعد ماهی یکبار میرم و میکنمش .البته تو کرج سوئیت میگیرم و راحت سکس میکنیم .هنوزم با هم هستیم

نوشته: امین


👍 3
👎 8
17701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

949812
2023-09-27 01:57:36 +0330 +0330

عامو خودت به کشتن میدی کس انقدرا هم جانفشنای کردن نمیخواد

0 ❤️

949861
2023-09-27 09:46:51 +0330 +0330

آخه کسخل ما یه کوچه بالاتر از کونمون نمیاد بریم بکنیم بعد تو دوازده ساعت رانندگی میکنی برا یه کس

0 ❤️

949904
2023-09-27 15:38:40 +0330 +0330

منم تجربه مشابهش رو داشتم . خیلی لذت داره . نوش جونت

0 ❤️

949942
2023-09-27 20:47:48 +0330 +0330

نمی‌دونم چه سری و … هست ؟! بیشتر داستانها می‌ره سمت غرب کشور !!!؟ یه غربی داره خلاصه

0 ❤️

950131
2023-09-28 23:15:44 +0330 +0330

زنِ ازطرف ارگان بودمکان نداشت؟

0 ❤️