این ماجرای اولین تجربه کون دادن و فلک شدن منه.
من از وقتی بچه بودم حس کونی بودن رو داشتم و علاوه بر اون فوت فتیش بودم و علاقه به پا هم داشتم. بزرگتر که شدم متوجه شدم که از تحقیر شدن و حس برده بودن لذت میبرم. این شد که من تبدیل شدم به یه برده کامل که دوست داره ساک بزنه، محکم کرده بشه، زیر پاهای اربابش باشه، محکم فلک بشه و …
این حسیات همیشه با من بود ولی تا دبیرستان تنها تجربه ای که داشتم با خیار و هویج و کمربند بود! تجربه واقعی نداشتم.
ولی تو تابستون یکی از سال های دبیرستان حس حشریت و بردگی و کونی بودن خیلی بیشتری نسبت به قبل داشتم و تصمیم گرفتم یه فاعل واقعی خشن و کیر کلفت پیدا کنم و برم زیر کیرش و بهش خدمت کنم.
چند روزی تو شبکه های مجازی با اکانت فیک فعالیت کردم تا این که یه نفر پیام داد. عکس هاش رو دیدم و قند تو دلم آب شد! یه مرد هیکلی و فاعل. دو روزی با هم چت کردیم و علایقش رو پرسیدم و فهمیدم که دقیقا چیزیه که من میخوام.
منم بهش توضیح دادم که علایقم چیه و تو رابطه چی میخوام. گفتم که دوست دارم برده تو باشم، بهم دستور بدی پاهات رو بلیسم، برات ساک بزنم، برات خم بشم و به کیرت خدمت کنم. دوست دارم با کوچکترین اشتباهاتم تنبیه سختی بشم و ابزار تنبیهمم فلک سنتی محکم باشه. این هارو بهش گفتم و اونم خیلی حال کرد با این قضیه که یه برده کامل گیرش اومده. یه پسر کونی حرف گوش کن که اماده اس بهش خدمت کنه.
بعد از یکی دو روز عصر یکی از روز های تابستون تو خونه اش قرار گذاشتیم. منم قبلش کامل مو های بدنم رو زدم و خودم رو معطر کردم و کرم نرم کننده به کف پاهام زدم تا آماده فلک و تنبیه بشه.
راهی خونه اش شدم و قلبم از هیجان و ترس و استرس داشت از جاش در میومد. رفتم به آدرسی که داده بود و پیام دادم تا بیاد دم در تا خونه رو پیدا کنم. از دور دیدمش و رفتم نزدیک. از ترس زبونم بند اومده بود. سلام کردیم و اون یه لبخند با ابهتی داشت و من یه قیافه لرزان از ترس و هیجان.
رفتیم داخل و یه مقدار خوش و بش کردیم. نشسته بود رو مبل کنارم. بعد دستش رو آورد نزدیک صورتم و انگشت شصتش رو کرد تو دهنم. لحنش عوض شد و دستوری شد. همین که انگشت شصتش تو دهنم بود گف
از این لحظه به بعد تنها چیزی که ازت میشنوم بله و چشم هست. منم به نشانه تایید سرم رو تکون دادم.
حالا پاشو و لباس هاتو در بیار. منم بی اختیار با هیجان و ترس زیاد پا شدم و آروم شروع کردم به دراوردن لباس هم. کامل لخت شدم. اونم رو مبل نشسته بود و تماشا میکرد.
چه بدن سفیدی داری!بعدش با لحن دستوری گف
بیا و جلوم زانو بزن. گفتم
چشمو رفتم جلو زانو زدم. پای راستش رو آورد بالا و گفت
جورابم رو در بیار. جورابش رو در اوردم و منتظر شدم. گف
منتظر چی هستی؟؟! شروع کن پاهام رو بلیس. کم مونده بود آبم بیاد! شروع کردم به بوسیدن و لیسیدن پاهاش. جوراب پای چپش رو هم در اوردم و هر دو پارو اوردم بالا و کف پاهاشو لیسیدم.
کافیه. من در همون حالت زانو زده بودم که یهو ایستاد و دستشو گذاشت رو سرم. دستمو بلند کرد و گذاشت رو کیرش. اولین بار بود که دستم به یه کیر واقعی میخورد! یه جوری شق کرده بود و سفت بود که کم مونده بود شلوارش پاره شه!
دهنتو باز کن. دهنم رو باز کردم و اون با دستش سرم رو هل داد جلو تا کیرش وارد دهنم بشه. شروع کردم براش ساک زدن. وای چه حس خوبی داشت. طعم شیرینی میگرفتم! بعد از چند دقیقه ساک زدن و لیسیدن خایه هاش کیرشو از دهنم کشید بیرون.
آفرین پسرجون!
نوبت چیه؟گفتم
نمیدونم!گف
نوبت تنبیه!این رو که گفت من قند تو دلم آب شد فهمیدم که باید پاهام رو به یه فلک جانانه آماده کنم!
میدونی چه اشتباهاتی انجام دادی؟گفتم
نه. گفت
مگه نگفتم بهت بجز بله و چشم هیچ کلمه ای از دهنت در نمیاد؟ بخاطر این اشتباهت ۵۰ ضربه فلک میشی!
دراز بکش.دراز کشیدم و صندلی چوبی رو آورد جلو تر و پاهای من رو برداشت و گذاشت روی قسمت بالای صندلی. با پارچه محکم پاهام رو بست جوری که نمیتونستم ذره ای تکون بدمشون. کف پاهام کاملا رو به سقف بود و آماده فلک.
تو جات همینجاست کونی!
هر ضربه ای که میزنم محکم میشماری و اگه اشتباه کنی از اول شروع میکنیم.منم گفتم
چشم. کمربند رو دور دستاش پیچید و برد بالا و اولین ضربه رو محکم زد! وای چه حس خوبی داشت! اولین فلک واقعی عمرم! از شدت درد و لذت یادم رفت بشمارم! محکم ضربه دوم رو زد و گفت
مگه نگفتم بشمار کونی؟!گفتم
بله ارباب چشم.گف
از اول شروع میکنیم. شروع کرد زدن. ۱…۲…۳…آخ۴…آخ۵… و بالاخره ۵۰. ضربات آخر غیر قابل تحمل بودن و کم مونده بود بزنم زیر گریه! ولی در کل از شدت حشری بودن درد کمتری حس میکردم و کیرم کم مونده بود منفجر شه! گفت
آفرین پسرجون.
حالا وقتشه بری زیر کیرم!پاهام رو از صندلی باز کرد و بعدش دوباره پاهام رو جفت کرد و بست به هم دیگه. بعد گرفت از دستم و برگردوند رو به شکم خوابوند و دستام رو با پارچه از پشت بست به هم. فک کردم دیگ همینه، که دیدم با یه پارچه دیگ از پشت دهنم رو هم بست و من کاملا بی اختیار خوابیده بودم زیر کیرش و آماده کرده شدن.
چه سوراخ تنگی داری!ازش خدافظی کن! منم از شدت ترس داشتم میلرزیدم. چند تا اسپنک محکم زد تو کنم و بعد انگشتشو اروم فرو کرد تو کونم تا یکم جا باز کنه.
بخور.
حتی اگه یک قطره اش بیفته زمین دوباره فلکت میکنم!منم تمام آبش رو قورت دادم
آفرین پسرجون حالا کونی خودمی. کیرش رو آورد جلو و گفت
با زبونت کامل پاکش کن. کیرش رو پاک کردم.
برو تو دستشویی خودت رو بشور.
نوشته: n
فاز این جلقی ها که به دیگران توهین میکنن چیه؟ خو کونی زیر داستانها میایی فقط فحش میدی خودت کونی تر از همه ای !
من نمیدونم حتی دخترها هم برای بار اول کونشون ک میزارن هیچ لدتی نمیبرند و فقط بخاطر پارتنرش ک لذت ببره میخابن کون میدن وگرن کون اصلن مثل کص نیست ک دارای سلولهای فوق العاده حساس و ظریف و پرازمویرگ و نقاط حساسی ک تماس و لمس اونها باعث لدت فراوان بشه ها کون کجاش ایجوره حتی اونا ک فاعل هم هستن و کون ندادن میدونن هرکسی توی عمرش هی چندباری یبوست گرفتش و زمانی ک میخاد مدفوع رو بده بیرون چنان فشاری به کون آدم میاد ک حتی اونا ک سن اونها بالاست تا چندروز همینجور کلی دوا وجارو میخورن ک دسشویی بکنن و ممکنه بخاطر فشار وزیر دچار سکته هم بشه آدمای مسن و برای جوانها هم اوقد فشار میاد ک وقتی مدفوع آنها یبوست وخشک و کلفت میاد بیرون اوقد درد و عداب داره ک وقتی دسشویی میکنه آدم انگار تازه متولد شده چون یه حس رهایی از یه درد وعذاب بعدش بهش دست میده و اصلن هم اون درد و عذاب کجاش لدت بخشه تازه اون مدفوع و فقط برای چند لحظه کون طرف رو باز میکنه ک بیوفته بیرون ک هیچ حس خوبی نداره و عذابآور حساب بکن اون کونی ها ک کیر کلفت میخورن و ربع ساعت هی دسته بیل میره توی کونشون میاد بیرون ک دیگه فکر کنم یبوست گرفتن در برابر این فقط درحد یه لحظه هست خب حالا کجا لدت داره آقایون کونی وفاحشه ک کون دادن خودتون رو توجیح میکنید
aApachi کس و شر نگو. آناتومی مردها با زنها از خیلی جهات متفاوت هست. غده پروستات مردها نزدیک مقعد است و با تحریک آن دچار ارگاسم و ارضا میشوند حتی بدون اینکه آلت مردانگی آنها تحریک بشه. ولی زنها اصلا پروستات ندارند که این طور تحریک بشند ولی برخی از زنها هم چون واژن آنها نزدیک به مقعد است ممکن است در اثر فشار و نزدیکی آن به مقعد نیز دچار ارگاسم شوند.
مردهایی که سنشون یک مقدار بالاست اغلب دچار التهاب پروستات میشوند و این در حالیست که حتی خیلی از مردهای مسن هم تا حدی دچار اختلال نعوذ هستند و تواما با این التهاب پروستات ممکن است در (حالیکه کمی ناخوش آیند باشد) ولی با تحریک مقعد احساس بسیار خوش آیندی همراه با ارگاسم و ارضای کامل به آنها دست دهد که به مرور زمان به آن عادت هم میکنند.
درباره دفع مدفوع هم که کس و شر گفتی این را بدون که بدن بلافاصله هورمونهایی ترشح میکنه که احساس بسیار آرام بخش همراه با سبکی به فرد دست میده.
برو همه اینها را در اینترنت جستجو کن و یاد بگیر بعد از این قبل از اینکه درباره موضوعی اظهار نظر کنی حتما قبلش مطالعه کرده باشی.
در ضمن از لحن توهین آمیز و نگارشت هم که توجیه را ‘توجیح’ نوشتی مشخصه که فرد کم سواد و بی شعوری هستی.
چرندیات یه مجلوق کون ندیده کونی