سلام من مهدی ۴۰ساله و همسرم الن ۳۰سالشه با اندامی زیبا وتو چشم برو.یه دوست قدیمی داشتم که تنها بود پدر مادرش فوت کرده بودن و خواهر و برادری نداشت.یه روز زنگ زد و گفت ور شکست شده و زنش ولش کرده و رفته منم دعوتش کردم بیاد خونمون .با همسرم هماهنگ شدم که من با دوستم راحتم ممکنه دوستم چند روزی پیش ما بمونه .علی اومد خونمون و زودتر از من رسید خونمون وتو سه ساعتی با زنم تنها بودن تا من رسیدم یه ویسکی خریدم و رفتم خونه دیدم الن با یه شلوارک چسبون و تاپ پیش علی نشسته یه آرایشی کرده بود که سریع راست کردم.خلاصه شام خوردیم و نشستیم ویسکی خوردن نفهمیدم کی الن تو بغلم بود و دستم توی شرتش جلوی علی باهم بازی میکردیم دیدم علی با تعجب ما رو نگاه میکنه الن برگشت پشت به علی و شروع کرد کیر منو ساک زدن منم دستمو بردم شلوارک و شرتشو دراوردم که علی با دیدن کس وکون الن راست کرد و از شلوارش معلوم بود منم با دستام کون النو باز و بسته میکردم که دیدم علی آروم آروم اومد و دستشو گذاشت رو کمر الن و شروع کرد باکس الن بازی کردن صدای ناله الن بلند شد الن برگشت وکیر علی و از توی شلوارش در اورد و شروع کرد خوردن و منم شروع کردم کس وکون الن و خوردن چند دقیقه بعد الن بین منو علی خوابید پشتشو کرد به من وشروع کرد با علی لب گرفتن منم کیرمو کردم تو کس الن شروع کردم به تلمبه زدن الن فقط نفس نفس میزد که دیدم الن برگشت و شروع کرد لب گرفتن از من .آروم دستم و بردم لای پاش دستم خورد به کیر علی که تو کس الن بود الن نگاهم نمی کرد چشم اشک بسته بود وتند تند از من لب می گرفت علی تند تند داشت تلمبه میزد منم داشتم سینه های الن میخوردم که از خود بیخود شده بود بلند شد علی خوابید زیر الن خوابید روش والن شروع کرد بالا وپایین رفتن من تازه تونستم کیر علی و ببینم که از مال من کلفتر ویه ذره بلند تر بود دیدن این صحنه منو حشری تر کرد رفتم کیرمو کردم تو کون الن وبرای اولین بار بود دوتا کیر توی کس وکون الن رفته بود وحس کردم دو تایی تلمبه میزدیم الن توی حال خودش نبود بلند شد من خوابیدم الن کونشوگذاشت رو کیر من و نشست روش معلوم بود دوست داره علی بکنه تو کسش علی اومدو کرد تو کسش کیرشو حس میکردم الن با کون بالا وپایین میرفتوعلی ام که تو کس الن تلمبه میزد الن بلند شد من رفتم کنار تخت نشستم و نگاه کردم علی کرد تو کس الن تلمبه میزد دیدن کس الن که باز مونده بود و علی توش تلمبه میزد برام جذاب بود دیدم علی سرعتشو زیاد کرد الن دستای علی و محکم فشار داد نتونست خودشو نگه داره گفت بریز توش قرص میخورم که علی خوابید روی الن و کل آبشو خالی کرد تو کس الن. علی بلند شد بدون اینکه بمن نگاه کنه رفت حموم والن که اب علی از توی کسش داشت می‌ریخت بیرون بمن گفت بیا بغلم عزیزم رفتم بغلش و پشتشو کرد به من و گفت کونمو پرش کن شروع کردم کردن داشتم میکردم که الن داشت با اب کیر علی روی کسش بازی میکرد و گفت چقدر آب داشت که با گفتن این حرف کل اب مو خالی کردم توی کونش و کنارش دراز کشیدم و گفت مرسی که گذاشتی حال کنم فقط مرسی…

نوشته: Mehdi