آخرین شکار

1403/01/20

سلام دوستان شهوانی
خاطره ای که میخوام تعریف کنم برای آخرین سکسی که داشتم در تعطیلات نوروز ۱۴۰۳هست . امیدوارم لذت ببرید .
سعید هستم و بچه تهران و ساکن یکی از شهرستان های نزدیک تهران به خاطر موقعیت شغلی که دارم با توجه به اینکه در دهه چهارم زندگی هستم و از اول نوجوانی یا حتی قبل‌تر با شرایط بسته زمانی که در سن بلوغ بودیم و کنجکاوی که داشتم و شرایط جسمانی خودم گرایش به مسائل سکسی زیادی پیدا کردم و این شد که همیشه دنبال پیدا کردن شریک جنسی هستم حتی بعد از ازدواج و بسیار هات و داغ
خلاصه خواستم با این دیدگاه و شناخت وارد فضای خاطره بشم .
در زمان قبل تر خوب شرایط سخت بود تا بخواهی یکی پیدا کنی و بخوای برنامه سکس بزاری ولی الان با وجود شبکه های اجتماعی خیلی راحتر کیس میشه پیدا کرد .
و اما خاطره من …‌
چند وقتی بود که با توجه به اینکه چند تا کیس از تو گپ های تلگرامی زیر نظر داشتم و تو پی وی با هم چت می کردیم ولی هنوز با هیچ‌کدام وارد رابطه جدی نشده بودم تا اینکه تو یکی از شب ها دیدم یه خانمی به نام نسرین چند تا پست رقص و چند تا پست با مزمون تنهایی دلشکستگی گذاشت و منم سریع شاخک هام تیز شد و تو پی وی پیام دادم و سریع واکنش داد و جواب داد و پس از اینکه یکم مقدمه و صحبت های اولیه کردیم متوجه شدم یه خانم ۴۵ ساله هست که چند سالی همسرش بر اثر بیماری سرطان از دست داده و دو فرزند داره که هر دو ازدواج کردن و تنها در کرج زندگی می‌کنه و وقتی با من صحبت و پیام میداد چون متوجه شد متاهل هستم گفت وارد رابطه نمیشم و خلاصه با کلی آسمون ریسون چیدن راضی شد یه قرار ملاقات حضوری داشته باشیم تا یا من اون راضی کنم یا اون منو منصرف . قرار فیکس کردیم برای ساعت ۹ شب و من هم برنامه خودم اوکی کردم و هماهنگ کردم که برای کاری باید به دیدار یه دوستی برم که شب احتمالا بمونم و خونه نمیام .لوکیشن فرستاد که باید میرفتم کرج و چون تعطیلات بود و خیابان ها خلوت من زودتر از قرار رسیدم منتظر شدم هوا حسابی تاریک شد و چند تا سیگار تو ماشین کشیدم ولی وقت نمی‌گذشت دوباره تماس گرفتم گفتم من زودتر رسیدم و هوا هم تاریک شده و گفت یکم دیگه هماهنگ میکنم بیا به همون آدرس لوکیشن و درب پارکینگ میزنم ماشین پارک کن بیا بالا خلاصه با این مکالمه آخر متوجه شدم که طرف حسابی آمپر کشیده وگرنه برای قرار اول تو خونه خودش ملاقات قرار نمیذاشت خلاصه رسیدم طبق هماهنگی ماشین پارک کردم و رفتم بالا درب واحدش باز بود و پشت درب منتظر بود رسیدم سلام و احوال پرسی و شیرینی که گرفته بودم گذاشتم رو اوپن آشپزخانه و ادامه حال احوال و یه روبوسی کردم نشستیم دیدم بوی غذا پیچیده و تدارک شام رو هم دیده بود یکم صحبت کردیم و یخ آب شد و دستم بردم انداختم روی شانه و دیدم باز مخالفت می‌کنه ولی جوری که به قول قدیمی ها با دست پس میزنه با پا پیش می‌کشه و همش هی مطرح می‌کرد چرا مرد ها تنوع طلب هستن و تو متاهل هستی و منم شروع کردم نوازش کردن مو و سر شونه ها و لاله های گوش که دیدم داره شل میشه نسرین یه زن با قد فکر میکنم ۱۷۵ و وزن ۹۰ بود هیکل نسبتا تو پر و تپلی داشت و من خودم وزنم ۸۵ کیلو و قد ۱۸۷ هستم و یه کوچلو شکم دارم و بد نیست قد و هیکل و وزنم .‌نسرین چشمای رنگی داشت و پوست سفید چون اصالت آذری داشت معمولا آذری ها زیبا و پوست روشن دارن خلاصه به طرف خودم کشیدم و اولین بوسه رو لبش گذاشتم اول همکاری نکرد و بعد دیگه وا داد شروع کردیم لب بازی از من هات تر و حشری تر بود و چون به قول خودش چند وقت سکس نداشته بهش فشار آمده بود من خودم عاشق عشق بازی قبل سکس هستم و چون تقریبا با نسرین هم سن بودم خیلی سریع و راحت با هم وارد رابطه شدیم دیگه دستم به محضی که رفت رو سینه هاش کامل شل شد و آمد تو بغلم دوباره لب های هم دیگه خوردیم و زیر گردن و گوش بوسه و لیس زدم حسابی تحریک شده بود و از رو لباس داشتم سینه هاشو میمالیدم یکم فاصله گرفتم و دستم بردم به دو طرف تی‌شرتی که پوشیده بود و باز ناز و یه کوچلو مقاومت کشیدم بالا و در آوردم از تنش و سینه ها از تو سوتین کشیدم بیرون تقریبا ۷۵ بود سایزش بزرگ و یه کوچلو افتادگی داشت سرم نزدیک کردم و با یه دست نوک سینه میمالیدم و با زبون و دهان یکی دیگه لیس میزدم و می‌خوردم دیگه کامل مسلط شدم روش و هی خوردن سینه ها ادامه میدام کامل حشری شد و مست و دیگه خودش سرم فشار میداد به بدنش یکم دیگه لب و سینه خوردم و دستم بردم پشتش و سوتین باز کردم و خودم نشستم جلوی پایش و نیم خیز شدم روش و از زیر سینه ادامه دادم بوسیدن تا ناف روی شکم و با کمی مکث دستم بردم دو طرف شلوارک که پوشیده بود و با همکاری خودش و بلند کردن کونش شلوارک در آوردم که شورت هم زیرش نداشت و ادامه دادم و اطراف کص و بالای کص دست کشیدم و کشاله های ران به حالت ماساژ میمالیدم و سرم نزدیک کردم و یکم بوسیدم اطراف کص شو کص بدی نبود یکم تیره شده بود و یه کوچلو لب های اضافی داشت ولی حسابی تپل بود و اینکه کامل شیو کرده بود شروع کردم خوردن مالیدن چوچولش و انگشت کردن داخل سوراخ که پس از مدت کمی گذشت دیگه رو هوا بود کامل صداش در آمده بود و منم ادامه دادم و ول نکردم که دیدم بله نسرین داره ارضا میشه و با چند تا رعشه و تکون منو از خودش دور کرد با صدای اه و ناله ارضا شد و نفس عمیق کشید رفتم بالا و بغلش کردم در حالی که نسرین کامل روی مبل لخت بود و من هنوز لباسم در نیاورده بودم که بعد از اینکه یکم نفس بالا آمد گفت آمده بودیم آشنا بشیم ولی کارمون به سکس کشید و تشکر کرد و دست منو گرفت گفت بریم رو تخت و راهنمایی کرد به اتاق خواب و شروع کرد با همکاری من منو لخت کردن به محضی که کیر منو دید مثل قحطی زده ها افتاد روش و دهانش باز کرد و شروع کرد ساک زدن و لیس زدن تخم ها خیلی خوب ساک میزد و اصلا دندون نمی‌زد و از کیرم در حین خوردن تعریف و تمجید میکرد که سایز خوبی داره و کلفته و مقایسه با همسرش که فوت شده بود بعد از کلی خوردن دیگه نذاشتم ادامه بده و چون هنوز رو تخت نرفته بودم و سرپا بودم به حالت داگی رو لبه تخت مستقر کردمش و خودم هم ایستاده کنار تخت بهش نزدیک شدم و با توجه به اینکه کصش خیس بود و کیر منم هم خورده بود و خیس بود راحت جا کردم کصش خوب بود نسبتا تنگ بود چون هم دو تا زایمان داشته بود و اینکه چند وقتی سکس نداشته و اولش یکم با آرامش عقب و جلو کردم تا جا باز کنه و داشت اذیت میشد ولی بعد چند حرکت منم به کارم سرعت دادم و دوباره دیدم خودش داره چوچولش میماله و صداش در آمد و کلی حال میکرد چند دقیقه بعد پوزیشن عوض کردم خسته شدم و خوابیدم به کمر و آمد نشست رو کیرم و خودش بالا پایین میکرد رو کیرم و دولا شده بود داشتم سینه هاشو می‌خوردم و در حین کار لب هم می‌گرفتیم من خودم حالت طبیعی دیر انزال هستم و میخواستم حسابی بهش حال بدم و اول ارضا بشه و بعد من آبم بیاد دوباره بعد از ده دقیقه ای پوزیشن عوض کردم و بلند شدم و زیر کمرش بالشت گذاشتم و دو طرف پاها هدایت کردم پشت کمرم و دوباره کردم و دیگه چون مسلط بودم کامل تلمبه میزدم و خودش دوباره شروع کرد به مالیدن چوچولش و منم هر چی می‌گذشت سریعتر و محکم تر کمر میزدم حدود ۳۰ دقیقه در مجموع از سکس گذشته بود که دیگه دوباره حالت رعشه و لرزش گرفت و با صدای بلد خواهش کرد در بیارم و خودش دوباره ارضا شد و من یکم نوازش کردم و لب گرفتم و به محضی که نفس نسرین بالا آمد دوباره جا کردم تو کصش و شروع کردم کلی آب از کصش آمده بود و اطراف کیرم و کصش سفید شده بود و کارم و راحتر کرده بود که حسابی خیس هست یه ده دقیقای ادامه دادم و خیس عرق شده بودم و خودش با دستش عرق بدن و سر و صورت خشک میکرد ۴۵ددقیقه از سکس ما گذشته بود و نسیرن دو بار ارضا شده بود و من نزدیک به انزال بودم و با چند حرکت دیگه و با یه نره و چند آه و ناله کیرم و بیرون کشیدم و روی سینه نشستم آبمو هدایت کردم به طرف زیر گردن و صورت و سینه کامل روش تخلیه شدم و بعد از تمیز کردن کردن یکم خورد و کردم تو دهنش و بی حال کنار هم ولو شدیم و بعد از سکس کلی تشکر از هم دیگه به خاطر کیفیت خوب سکس و در ادامه شام جاتون خالی خوردیم و بعد یکم صحبت و گپ زدن رفتیم رو تخت و تا صبح دوبار دیگه سکس کردم که سکس آخر دم صبح بود بعد از یه چرتی که زدیم و از کون کردم خلاصه یه شب خوبی داشتیم با هم و چون اون بیوه بود چند وقتی سکس نداشته بود خیلی بیشتر بهش حال داده بود و ملی تشکر و تعریف تمجید از خودم و کیرم و خلاصه این آخرین کیسی بود مخ زدم و قرار شد دوباره من موقعیت خودم اوکی کنم و برم پیشش چون اون همیشه تنهاست ولی من چون تنوع طلب هست احتمالا به زودی پیشش نمیرم و میزارم یه تایمی بگذره و بعد از یه کیس جدید دوباره میرم به نسرین سر میزنم . امیدوارم دوست داشته باشید اسم شهر ها واقعی هست ولی اسم ها عوض کردم . ببخشید اگر طولانی شد و اگر مشکل نوشتاری داشتم .

نوشته: سعید


👍 13
👎 15
25701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

978946
2024-04-08 23:38:20 +0330 +0330

داستانتو باور میکنم. دو ساعت فقط دو ساعت با زن شوهر دار یا حتی بیوه چت کنی کصو کونو باخته. انقد همه زنها جنده شدن
ولی اینو بدون وقتی داری رو یکی دیگه تلمبه میزنی زنت هم زیر کیر یکی دیگه بالا پایین میشه.
میگی نه؟ دوربین تو خونت بزار ببین چند نفرو میاره بکننش

3 ❤️

978957
2024-04-08 23:59:08 +0330 +0330

یارو صدتا قرص میخوره ۴۵ دقیقه نمستونه دووم بیاره توی کونی ۴۵ دقیقه کردی لااقل دروغ میگی یه دروغی بگو که خودتم باورت بشه 😂😂😂😂😂

1 ❤️

978980
2024-04-09 01:34:22 +0330 +0330

چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده

1 ❤️

978985
2024-04-09 01:49:24 +0330 +0330

بدون قرص ؟
خر خودتی

0 ❤️

978992
2024-04-09 02:10:10 +0330 +0330

تنوع چیه خاک بر سر
کاش اصلا ما به نفرو داشتیم

0 ❤️

979020
2024-04-09 05:49:48 +0330 +0330

مواد موردنیازجهت تهیه یک کستان:

۱_کس شعربه مقدار لازم
۲_خالی بندی دوقاشق غذاخوری
۳_روغن وازلین برای جلق ۲پیمانه
۴_ماساژ به مقدارکافی
۵_شربت،چای به اندازه دلخواه
۶_ به من گفت الان جاش نیست،نکن همه میبینن ۱ لیوان
۷_ازقبل شوخی دستی داشتیم ویواشکی مالوندم بهش ۲ حبه
۸_بدن ورزشکاری،قدبالای۱۸۰ دوقاشق چایخوری
۹_تو مگه دوست دختر نداری؟دو مثقال
و…

3 ❤️

979028
2024-04-09 07:46:09 +0330 +0330

شروع تایم ۴۵ دیقه که کردی طرف رو از زمان خروج از خونه تا رسیدن به مقصد د یرگشتت بود که محاسبه کردی ؟میدونی ۱۸۷ سانت و وزن حدود ۹۰ کیلو یعنی لاغر اونوقت شکم داشتی ؟سینه ۷۵ و افتاده ؟چی زدی ناموساً بگو ما هم بزنیم. کیر تو خودتو داستانتو مادرت که یه حرومزاده مثل تو رو پس انداخت

0 ❤️

979055
2024-04-09 13:30:57 +0330 +0330

کص زن چقد پوزیشن عوض کردی؟

0 ❤️

979057
2024-04-09 14:44:56 +0330 +0330

فقط اینه دهه چهارم نیستی دهه پنجم زندگی هستی

1 ❤️

979072
2024-04-09 17:20:48 +0330 +0330

آقای شکارچی به احترام همون دیدگاه و شناخت کیریت که بیان کردی دیگه ننویس،

0 ❤️

979084
2024-04-09 20:27:36 +0330 +0330

حالا چرا ابروی شکارچی ها را می بری
الان یعنی شکار زدی؟
یک پیر خرو خفت کرده اسمشو گذاشته شکار اسم خودشم گذاشته شکارچی
نکشیمون داداش

0 ❤️

979099
2024-04-10 00:27:24 +0330 +0330

خیلی دروغ پردازی کردی فکر کنم بیمار هستی . باید عادت داشته باشی به دروغ ،

0 ❤️

979111
2024-04-10 01:09:31 +0330 +0330

لاشیِ خیانتکار دیگه ننویس

1 ❤️

979112
2024-04-10 01:11:14 +0330 +0330

چقدم خیانت عادی شده،، جای تاسف داره👎🏼👎🏼👎🏼

1 ❤️

979113
2024-04-10 01:11:52 +0330 +0330

عنوانم زده شکاررر مرتیکه دلقک کونده

1 ❤️

979198
2024-04-10 16:40:38 +0330 +0330

کم میکنی از دهنت نیوفته 😂😂
لامصب از مسابقه فوتبال و یه مسابقه بوکس بیشتر وقت و انرژی برد🤣🤣🤣

0 ❤️