سلام این داستان که مینویسم واقعیه بین من همسرم گلی و یکی از دوستام امیر وخانمش الهه من از مدت ها پیش از سکس گروهی وضربدری لذت می بردم ولی نمی دونستم چطوری به گلی بگم تا این که دل را به دریا زدم و در زمانی که میکردمش بهش گفتم این مسئله چند سال طول کشید تا هفته پیش که با امیر توی یه سایت آشنا شدم.
خلاصه پس از چندی صحبت قرار شد که با هم رابطه سه نفری بین من و گلی وامید باشه هرچند من از ضربدری خوشم میومد ولی گلی میگه که رابطه سه نفری یه چیز دیگس ومتنوع تره و…وامید هم در کمک به ارتباط کمک کرد خیلی راحت تراز ما دوتا بود،چون بازم تجربش را داشته ،با مریم صحبت کردم که رضایت اونم باشه قبول کردش که ما سه تا باهم باشیم ولی امیر وزنش انگاری خیلی راحتن ولی من و گلی چون تجربه اولون هستش استرس داریم .الان قرامون را فیکس کردیم تاچند روز دیگه به اتفاق امیر گلی را بکنیم ،البته گلی هم دوست داره وداره با سلیقه های امیر توسکس آشنا میشه وای فکرش را بکونین خودت آدم بیاری که زنتو بکنن وتوهم حضور داشته باشی واقعا"به این میگن تفاهم واقعی که پایه زنت باشی من دوست دارم اگه حتی زنمم میده بدونم به کی میده تا حالا به این فکر نکرده بودم که کردن گلی توسط یکی دیگه در حضور خودم اینقدر لذت داشته باشه!هنوز سه روز به روزش مونده من دارم عکس وفیلم وپوزیسیون ها را آماده میکنم تا بهمون خوش بگذره ولی واقعا"از یه طرف خوشحالم واز طرفی چون من چند سال مدل ضربدری را توذهنم مجسم وملکه ذهنم کردم با خودم در گیرم البته قرار شده اگه تواین مرحله موفق بودیم تو مرحله بعد ضربدری باشه ومریم هم وارد این رابطه بشه.لیلی ذوق داره و رفتیم لباس هایی هم که امیردوست داشتش خرید منم باهاش رفته بودم ولی یه لحظه بغض گلوم را گرفت که واقعا" گلی چرا برا من این همه وقت نمیذاشت قبلا"؟مگه امیر که قراره تواین یه روز ارتباط باشه براش مهمه ولی برا من اگه من نگم نمیخره؟همش هم ازش میپرسه چی دوست داری بپوشم؟چطوری آرایش کنم؟ وچطوری …خوب حالا ذوق داره میخواد ارتباطش تو وهله اول خوب باشه معتقده ومنم که از آدم های معتقد خوشم میاد! البته من فعلا"احساس سردی نسبت به گلی پیدا کردم وفکر کنم تا دو روز دیگه فقط امید بتونه گلی را بگاد چون من از لحاظ فکری دارم میترکم فکرشو بکن در عرض یه هفته بکنن زنت رومن احساست واقعیم را مینویسم احساس میکنم که به من والهه ظلم مبشه ولی گلی میگه من هر دو مرد را میخوام !میخوام هردوتون منو بکنبن واقعا" آدم تو این مسایل میتونه همدیگه رو بشناسه.که کی گذشت داره وکی نداره وکل رایطه را برای خودش جمع میزنه !بگذریم الان دو روز به رابطمون مونده ومن یکم استرسم کمتر شده ولی گلی بیچاره که باید دوتا کیر ما رابخوره استرس داره البته استزسش داره کمتر میشه وبه سمت آرایش ولباس چی بپوشه و… پیش میره والا منم نگرانم که دفعه اولی اتفاقی نیفته. امروز یک روز به قرارمون مونده تا من وامیر، گلی را بکنیم ولی برا سخته چون اون زنم را میکنه ومن نمی تونم زنش را بکنم گلی گفت که اگه خواستی امیر گفته که حرفی نداره تا کونش بزاری ازم پرسید تو هم به امیر کون میدی گفتم :من میکنمش ولی دوست ندارم که بهش کون بدم بالاخره خودش فهمید که باید بده!خلاصه حشرمون زده بود بالا کس گلی را کردم اونم آبش اومد وحال کرد حسابی.از این که احساس می کنم کون امیر بزارم یه احساس آرامشی میده بهم که فقط اون گلی را نکرده بلکه منم پردش را زدم!امروز روز قراره ونا قرارمون حدود 12تا14 ساعت مونده علاوه به هیجان این کار واسترس های موجودش خستم کرده بقدری که کیرم شق نمیشه !مگه داریم؟داشتیم؟ولی فکر این که گلی خواست بیشتر بده ومن نتونم بکنم وپا به پا شون بیام فکرم را مشغول کرده ولی طوری نیست اگر هم نتونستم بزار اونا برن حال کنن ، گلی جونم باید حال کنه !دارم سعی میکنم روحیات شمالیم را افزایش بدم !تا ریلکس بشم!هرچی باشه لیلی مال منه وبهش اعتماد کامل دارم اون منو با کسی تاخت نمی زنه .ودوستم داره
بالاخره روز موعود فرا رسید من کمی مشروب خوردم تا حالم میزون باشه امیر با یه دسته گل اومد وصحبت کردبم گرم صحبت بودم که دیدم گلی دامنش رفته بالا ودلش میخواست انگار همونجا بده بعد از نشستن وصحبت کردن بالاخره دوتاییمون بهش چسبیدیم وسینه ها وبدن وکسش را مالیدیم وازش لب گرفتیم وکسش را خوردیم وکس وکونش را باز کردیم سپس من می رقتم تو کس وکونش و گلی کیر امیر را ساک میزد .وپس از مدتی گلی کیر منو میخورد وامیر کس وکونش میذاشت آنقدر کردیم تا گلی منو در حالی که ساک میزد آبمو آورد. وامیر هم هر کار کرد نتونست آب بده کثافت یه کاری کرده بودکمرش سفت بشه انداخت تقصیر من که استرس داشته کثافت عوضی.
شب شد شام راخوردیم ودوباره شروع کردیم راه گلی را باز کردیم ویکی رقت تو کونش ویکی میرفت توکسش واقعا" هر دوتا کیر را تا ته میخورد لیلی ومن در عجب بودم که این دوکیر را کجا جا میده!خلاصه دوباره من را ساک زد آبم بیاد گذاشتم تو کس گلی وآب دادم . امیر هم گذاشت توکس وآبش را ریخت رو سینه گلی کثافت عوضی.
شب شد خوابیدیم تا صبح شد دوباره شروع کردیم به آماده کردنش و دوتایی کس وکونش گذاشتیم انگاری برای من ساک زد تا آبم اومد ودوباره امیر هم گذاشت کسش و آبش را ریخت روی بدن گلی و گلی هم میگفت عاشقتم ! گلی واقعا" در آن لحظه از گلی بدم اومد چون گفت عاشق یکی دیگس !واقعا" مثل کیر نخورده ها کیرامیر را میخورد عوضی گلی !
خلاصه قبل نهار هم یک دفعه دیگه گلی را با امیر کردیم واین دفعه به امیر گفتم تو آبت را زودتر بده وقتی آب داد گذاشتم کس گلی و ارضاش کردم گفت با من حال کرده وآب داده وبهش خوش گذشته خلاصه کمی آروم شدم وبهش گفتم بسه دیگه سکس واونم لباس بسته پوشید نهار را خوردیم وامیر رفت .
نوشته: وحید
ﺧﺪﺍ ﻣﺸﻜﻠﺎﺕ ﺭﻭﺍﻧﻴﻪ ﺷﻤﺎ و ﻣﺸﻜﻞ ﻣﺎﻟﻲ ﻣﻨﻮ ﺣﻞ ﻛﻨﻪ . . . ﻳﻚ ﺻﻠﻮﺍﺕ بفرست
بیشتر شبیه سکس پارتیه تا ضبدری فقط تقی و نقی و خاله سکینه جاشون خالیه.
انصافا تکلیفتو روشن کن با خودت خود درگیر زنت بده یانده خودت میگی بده بعد ذهنت بهم میریزه؟
ماذا فازا؟
از جایی که گلی شد لیلی دیگه نخوندم کیرم تو دهنت مال تو هم ساختگی بود. دیوثا یه داستان واقعی بزارید
حیف کیر من که بره تو کونت
برج آزادی با پایه هاش تو کونت بره با اون تفاهم واقعیت
زنتم معتقد نیست جندست
لايکمو میکنم تو کون بابات که بچه کس کشی مثل تو داره خودتم از مغز میگام که ازش استفاده کنی چاقال مغزی dash1
کس مغز ریدی ننویس
اسم ها؛ امیر،امید،گلی،الهه،مریم و…
فک کنم دیگه زنت بجای میوه و شیرینی کس و کونشو میزاره جلو مهمون!!! dash1
مادر جق رو گاییدیاااااااااااااااا !!!1
ادمین این کس شعر را چیه آپ میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!
ابله روانی… البته اون نویسنده که قصد القای این طرز تفکرات را داره، باید فورا به آسایشگاه روانی وسط کویر لوت منتقل بشه تا همون جا تخمش پخته بشه و نوش جان کنه و بعد به عنوان یه خواجه و کونی دوباره بره توی اتاق آسایشگاه که مثل یه گوه به زندگی نکبت بارش ادامه بده
با سلام دوستان نام ها الهه وامیر -من وگلی درسته اشتباه تایپی بوده ببخشین
خاک تو سرت با این داستانت دستت تو شلوارت بود داشتی مینوشتی تابلو بود مارو ببین داستان کیارو میخونیم
ادمین ترو خدا داستانارو از فیلتر رد کنین اخه این چیه ارزش یه بار خوندنم نداره حیف اینهمه وقتو انرژی که ادم بزاره بابت این چرتو پرت اخر سکته میکنم از دست اینا ننویس دیگه ننویس جون عزیزت dash1
ای بیشرف کیرم تو کون تو گلی امیرو مریم و الهه ولیلی کسکش این چی بودنوشتی ملجوق آخرش هم شده بود آبیاری گلی وگلدان کسکش ننویس
من کاری به داستان یا راست و دروغش ندارم اون زن کسده ای که این داستان نوشته واین کوسکش مادرگاییده tahanikiکه بدون اینکه بفهمه چی میگه به کل شمالیها بخصوص رشتیها توهین میکنن مادرهردوتاروگاییدم اگه خایه دارین بیاین رشت تا بچههای رشت بخارو غیرت رو بهتون نشون بدن هرجاهم دوست دارین باهاتون قرار میذارم تا خایه هردوتونو بکنم تو کس خواهرومادرتون؛ اون زن جنده بی غیرت که این داستان رو نوشته فکرنکنم اصلا ایرانی باشه چه رسد که شمالی باشه بچههای شمال اگه کسی به خونواده ومخصوصا زنشون چپ نگاه کنه چوب توهرچه نابدترش میکنن
من عاشق بچه های شمالم ولی اگه چیزی نوشتم از باب داستان بوده توی جک هام هست مثلا به ترک ها میگن … ایا اونا…میشن شنوده باید عاقل باشه بهر صورت اگه ناراحت شدین دیگه نشین
اهل فحش دادن نیستم ولی خداییش خودت یه بار اینی که نوشتی رو بخون ببین چیزی میفهمی!؟
…
من که نفهميدم کی کیو کرد . من با خودش چیکار داره ؟؟؟ خخخخخخخ
معلوم نبود كير كي تو كون كيه؟كوس كش ديوس زن جنده يارو خوابشو تعريف ميكنه اسمشو گذاشته داستان
سلام 29 سالمه از تهران
دوس دخترمم 40 سالشه
هر کی پایه ضربدری مشخصات بدین
اشنا شیم خوشحال میشم
khasti mionam zaneto asasi,pm bede