از صندلی عقب تاکسی شروع شد

1402/10/08

سلام دوستان من حمیدم و از بچگی علاقه داشتم قدرت های ماورایی پیدا کنم برای همین رفتم هند و مدت ها مرتاض شدم و ریاضت کشیدم. طوری شده بودم که دیگه روزه گرفتن عادی برام مثل آب خوردن بود و بعدش برگشتم ایران.
سالها گذشت و یه روز ماه رمضان بود روزه داشتم نزدیک اذان بود تو تاکسی نشستم جلوتر یک مسافر دیگه سوار شد تنم خورد به مسافری که از قبل نشسته بود یک دفعه حس عجیبی بهم دست داد دهنم روزه بود ولی فشار شهوتم عقل رو ضایع کرده بود خلاصه نگاش کردم دختر سفید چشم رنگی خوشگلی بود وقتی تنم خورد بهش حس کردم اونم دلش میخواد بخاطر همین تکون نخوردم که بدنم به بدنش همچنان چسبیده بمونه ، خیلی نرم بود ، حسابی راست کرده بودم ، یادم نیست کت بود یا کاپشن ولی انداختم روی پام ، اونم دیگه شل شده بود ولی شرم و حیا مانع میشد بهم نگاه کنیم حسابی سرخ شده بودم ، اروم شروع کردم دستم رو بردم زیر کاپشن و با خودم ور میرفتم ، حس خیلی خوبی بود ، خودم بیشتر بهش چسبوندم ، اونم دل می داد ، مطمئن بودم اونم دلش میخواد ولی نمیتونست کاری کنه ، همچنان با خودم ور می رفتم که از بد شانسی جلوتر مسافری که جدید سوار شده بود پیاده شد . ضد حال اساسی خوردم آخه باید یکم اینورتر میومدم ولی نمی شد نمیتونستم یکم دیگه ادامه میدادم آبم میومد ولی مجبور بودم دیدم راننده داره توی آینه نگاه میکنه خلاصه خودم رو کشیدم اینورتر ، ولی دوباره شانس بهم رو کرد باز جلوتر یک مسافر دیگه سوار شد این دفعه دیگ چسبوندم به دختره اونم خودش کج کرد رونم زیر رونش رفته بود کاپشنم انداخته بودم روش ، دیگه مالیدمش حسابی ، دست دیگم داشتم با خودم ور میرفتم ، دستمو بردم لای پاش ، اولین بار بود ، دختره سرخ سرخ شده بود ولی پاش رو بیشتر باز کرد ، دستمو اروم داد زیر شورتش ، دستم خیس شد ، دختره تکون عجیبی خورد، همزمان داشتم با خودم ور میرفتم ، ماشین توی یک چاله افتاد انگار دیگه قشنگ رونم زیر رونش بود دستم رسیده بود به زیر شورتش ، ماشین افتاد توی چاله بعدی هر دومون با هم ارگاسم شدیم ، چند دقیقه بعد اون یکی مسافر که اونم یه دختر خوشگل بود با اشاره بهم فهموند که منم میخوام. من آروم بهش گفتم نمیشه تو جایی هستی که راننده راحت میبینه از تو آینه. همین که اینو گفتم افتادیم تو چاله بعدی و دیگه راننده اعصابش خورد شد و فحش و کشید به هرچی مسئول شهرداریه و بعدشم برای این که آروم بشه یه آهنگ گذاشت و صداشم تا آخر زیاد کرد آینه داخل ماشینو هم چرخوند اون وری کرد و گفت: دیگه نه میخوام چیزی بشنوم نه ببینم! هر موقع رسیدیم مقصد بهتون میگم. و دیگه راننده رفت تو بحر آهنگ!
منم از خدا خواسته دور دوم رو با این یکی مسافر شروع کردم و اونم گفت: اینجوری حال نمیده بیا لخت شیم یه سکس کامل بکنیم. سکس جانانه ای کردیم و رسیدیم مقصد من، پیاده شدم شمارمو بهشون دادم ولی اونا جلوتر پیاده میشدن.
شب شد و رفتم خونه دیدم پیامک اومد: حمید جون تو رو خدا بیا ما رو نجات بده. راننده ما رو برده خونه اش و میگه باید به منم بدین و میخواد بهمون تجاوز کنه.

سریع راه افتادم در خونه راننده و زنگ زدم ولی کسی درو باز نکرد. ناچار از قدرت های مرتاضیم استفاده کردم و از دیوار راست رفتم بالا و از پنجره وارد اتاق خواب شدم.یه خونه دوبلکس بود و شنیدم صداشون داره میاد. خواستم از اتاق خواب برم بیرون که متاسفانه در اتاق خواب قفل بود. گفتم بذار از سوراخ قفل در نگاه کنم ببینم چیکار میکنه یارو. دیدم یکیشونو آورد انداخت وسط پذیرایی و رفت تو حیاط تا اون یکی رو بیاره. اون یکی خیلی بیشتر تقلا کرد ولی حریف راننده نره خر نشد و اونم آورد تو پذیرایی. ولی تو این مدت دختر قبلی رفته بود تو آشپزخونه یه چاقو برداشته بود و اومد با چاقو حمله کرد به راننده ولی اون نره خر جا خالی داد و بعدش چاقو رو گرفت و گفت: پس حالا که اینجوری شد، قبل از کردنتون این چاقو رو هم میبندم به کیرم تا با هم برن تو کونتون. من بالاخره کلیدو پیدا کردم و در و باز کردم و رفتم سمتشون. وقتی رسیدم دیگه راننده چاقو رو به نوک کیرش بسته بود. دخترا تا منو دیدن اشکشون تبدیل به اشک شوق شد و دویدن سمت من و بغلم کردن و بوسم کردن و بعدش پشتم قایم شدن. راننده گفت: تو که عقب ماشینم حالتو کردی، دیگه واسه چی اومدی؟ میخوای کون تو هم پاره شه با این کیر-چاقو؟
برای اینکه آخرین شانس رستگاری رو بهش بدم گفتم: تو در گمراهی هستی. دعوتت میکنم به راه راست. خودت رو از شر نفست رها کن و از تاریکی به ظلمت بیا.
ولی خوب اون قلبش از سنگ شده بود و خواست حمله کنه سمتم که صدای شلیک اومد و گلوله ای وسط شکمش رو سوراخ کرد و افتاد زمین. اطرافو نگاه کرد و با آخرین توانش پرسید: کی بود؟ جواب دادم: سوراخ زیرشکم منو نمیبینی؟ سوراخ گلوله است. بعدش شلوارمو درآوردم و تفنگو از تو شرتم آوردم بیرون. چشماش از تعجب گشاد شد و در همون حالت سقط شد. دخترا پرسیدن چطوری ماشه رو کشیدی؟ گفتم: با کیرم! من سال ها مرتاض بودم!

نوشته: حمید کوهساری


👍 7
👎 48
41501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

964306
2023-12-29 23:38:02 +0330 +0330

واگذارت به شاهرخ خان

6 ❤️

964318
2023-12-30 00:01:20 +0330 +0330

جد ادمین بزنه کمر آدم خالی بند…

3 ❤️

964324
2023-12-30 00:09:17 +0330 +0330

طاعات عباداتت قبول کرداهه

3 ❤️

964327
2023-12-30 00:16:51 +0330 +0330

فیلم هندی زیاد نگاه نکن برات خوب نیست

2 ❤️

964339
2023-12-30 00:45:37 +0330 +0330

ادمین پیگیری کن چرا این داستان برچسب طنز نداره . 😂😂🤔🤔

5 ❤️

964348
2023-12-30 01:04:58 +0330 +0330

تو که کسشعر گفتی اما من دوران نوجوانی چندباری تو تاکسی برام پیش امد که ختم شد به سکس بعد یکم زیر پوستی مالیدن شمارمو گذاشتم کنارش بعد تو قرار دوم یکی رو بردم تو دستشویی سینما یکی رو بردم خونه خالی اخری. هم تو تاکسی خطی که یه پیکان داغون راننده یه پیرمرد عینگی ژولیده جلو یک پیرزن عقبم یه پیرمرد با سبد من و یک دختر چادری هات کم کم زیرپوستی لمسش کردم دیدم اوکیه بمال بمالو شروع کردم چادر داشت کسی متوجه نمیشد قشنگ مالیدمش تازه داشت حال میداد که پیاده شدم وقت نشدشماره بدم ولی همون لحظات حالشو داد

1 ❤️

964349
2023-12-30 01:06:54 +0330 +0330

دوبررە واقعی توای

0 ❤️

964352
2023-12-30 01:13:20 +0330 +0330

کیرم توی چاله ت کوسکش.انقد چاله چاله نکن

0 ❤️

964357
2023-12-30 01:24:52 +0330 +0330

کص نننننتتتتت

0 ❤️

964359
2023-12-30 01:49:32 +0330 +0330

یعنی تو یکی مرزهای کص شعر را در شهوانی هزاران کیلومتر جا به جا کردی

0 ❤️

964368
2023-12-30 02:29:21 +0330 +0330

خیلی باحال بود. بسکه چرند بود خود ب خود طنز شده بود.

0 ❤️

964392
2023-12-30 05:41:12 +0330 +0330

مدتها مرتاض کشیده بوده ریاضت شده بود بعد اومد ایران ریاست مدتها کرده بودرش تا مرض شده بود

0 ❤️

964399
2023-12-30 07:35:25 +0330 +0330

دیگه هرکی امده تو این سایت داستان نویس شده

0 ❤️

964400
2023-12-30 07:37:05 +0330 +0330

چرا این برچسب طنز نخورده

1 ❤️

964419
2023-12-30 10:01:31 +0330 +0330

کص ننه دروغگو

0 ❤️

964426
2023-12-30 11:11:18 +0330 +0330

چند دقیقه بعد اون دختره دیگه گفت منم میخوام، یه ده دقیقه دیگه راننده تاکسی گفت منم میخوام
کونی چی نوشتی

0 ❤️

964432
2023-12-30 12:01:51 +0330 +0330

🤣😂😃😀😄بهترین داستانی ک تو عمرم خوندم.
این دیگه از کدوم دیوونه خونه ای فرار کرده.
کیرم دهنت اگه دیگه ننویسی.

1 ❤️

964434
2023-12-30 12:06:07 +0330 +0330

رفتی هند کصخل شدی اومدی

0 ❤️

964444
2023-12-30 14:40:54 +0330 +0330

قطار دهلی نو به کلکته از پهنا توی کون آدم جفنگ گو

0 ❤️

964453
2023-12-30 15:46:48 +0330 +0330

این فلان فلان شده چی زدهههههه؟؟؟؟؟؟ یکی بیاد به این دهنی بزنه تا کل شهرو تو تاکسی و خیابون نگاییده . چی میگه کسخول با کی کار داری دیوونه خونه چند تا کوچه پایین تره

0 ❤️

964466
2023-12-30 17:48:12 +0330 +0330

کیرم دهنت دیووووووووث

0 ❤️

964471
2023-12-30 18:32:54 +0330 +0330

مادرتو گایییدم حشرم خوابید دلم گل خواس

0 ❤️

964476
2023-12-30 20:14:15 +0330 +0330

تو به کس مادرت خندیدی،،لاقل تخیلات منطقی به کار ببرین

0 ❤️

964488
2023-12-30 23:31:04 +0330 +0330

من فاز شما های ک ایشون رو مسخره میکنید و عیب ایراد میگیرید نمیفهمم بابا یارو اومده ی داستان تو مایه های طنز نوشته. چقد بچه اید
دوم اینکه زیر همه داستانا فحش می دید درسته خیلی از داستانا از تخیل ی ادم جقی هستش ولی خب پس این همه کس کونی ک کرده میشه تو این کشور کیا هستن؟ درسته خیلی اتفاقاتی ک تو داستان ها میوفته دور از ذهن ما هسته ولی این هم در نظر داشته باشیم بعضی ادما هستن ک واقعا طرز فکر و رفتار عجیبی دارن
من خودم به شخصه هر روز جق میزنم ولی خب کص هم کردم و میکنم بارها شده سکسای با ادمای مختلفی داشتم ک حتی تصورش هم نداشتم
لطفا کمی درکمون رو نسبت به اطرافمون بیشتر کنیم

1 ❤️

964500
2023-12-31 00:41:55 +0330 +0330

بهترین داستانی که اینجا خوندم 😂😂😂

0 ❤️

964503
2023-12-31 00:56:43 +0330 +0330

=)))))))))))))))))))))))))))))

0 ❤️

964513
2023-12-31 01:29:17 +0330 +0330

هی میخام یچی بگمااا ولی دقت میکنم میبینم بتو چیزیو فهموندن منو کوسخل تر از تو نشون میده پس بیخیال

0 ❤️

964523
2023-12-31 01:51:57 +0330 +0330

سلام
اولا این کسطان تکراری بود. یخورده اولش رو عوض کردی که رفتی هند .و خیر سرت مرتاض شدی که تخت خواب میخ دار مرتاض ها از عرض توکونت ودوما دادا ساقی ات روعوض کن جنس ؟آشغال بهت انداخته که مخت هم گیروپاچ کرده ونیاز به تعمیر اساسی داره و آخرکسطان هم عوض شده .سوما که کمتر بجلق کمر درد نگیری واخه اوبی خان کس ندیده تاکسی تهران فکر کردی تو لس آنجلس زندگی میکنی راننده های تاکسی سبیل کلفت تو بگی ف …میرن فرحزاد تو صندلی عقب با 75پوزیشن بین اللمللی کونت میزارن .

0 ❤️

964526
2023-12-31 02:15:42 +0330 +0330

قبل تو همه فیلم هندیا سو تفاهم بود

0 ❤️

964529
2023-12-31 02:25:00 +0330 +0330

من که از نظرات دوستان کارشناس واساتید شهوانی کلی خندیدم دم همگی گرم خخخخخخخخخخ

0 ❤️

964542
2023-12-31 06:08:47 +0330 +0330

ههههههه
وااااای
چقدر نویسنده ی شیشه ای زیاد شده تو شهوانی

0 ❤️

964548
2023-12-31 07:48:49 +0330 +0330

کارگردانای فیلمای هندی به قیمت خیلی بالا فیلمنامتو میخرن
کسکش خوابم میبینی چیزی ببین نزدیک واقعیت
کیرم تو مرتاضیت

0 ❤️

964607
2023-12-31 14:18:04 +0330 +0330

به نظر یک داستان واقعی میاد

0 ❤️

964609
2023-12-31 14:37:55 +0330 +0330

ریدمو شاشیدم به داستانه الکیت

0 ❤️

964635
2023-12-31 19:45:32 +0330 +0330

کسکش

0 ❤️

964640
2023-12-31 20:56:31 +0330 +0330

کیر مرتاضای هندی تو کونت با داستان نوشتنت

0 ❤️

964643
2023-12-31 21:33:51 +0330 +0330

کاشکی اون شب بابات می خوابید
احتمالا شهردار مادرتو مورد عنایت قرار داده

0 ❤️

964688
2024-01-01 02:37:57 +0330 +0330

کیره آمیتا باچان تو کون خالی بندت

0 ❤️

964725
2024-01-01 11:37:43 +0330 +0330

کس مشنگ جقی

0 ❤️

964729
2024-01-01 12:01:50 +0330 +0330

اسم فیلمش چی بود ؟🤣🤣🤣🤣🤣

0 ❤️

964730
2024-01-01 12:33:27 +0330 +0330

من اهل فحش نیستم ولی کس خواهر و مادرت مردک جقدی کس کشچی نوشتی

0 ❤️

964733
2024-01-01 13:11:45 +0330 +0330

من که لیاقتشو ندارم جبار سینگ مادر چاخان گو رو بگاد

0 ❤️

964747
2024-01-01 15:25:30 +0330 +0330

مردک ابله اومده خوابش روواسه ملت تعریف میکنه 😑😑😑

0 ❤️

964758
2024-01-01 16:54:03 +0330 +0330

فیلم هندی💀

0 ❤️

964770
2024-01-01 18:59:59 +0330 +0330

تو ماشین سکس کردید
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
کارگردانای فیلمرهندی هم مثه تو نیستند

0 ❤️

964780
2024-01-01 22:33:34 +0330 +0330

مرتاض جقی

0 ❤️

974237
2024-03-08 10:57:06 +0330 +0330

بالاخره یه داستان واقعی اینجا خوندیم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها