اولین سکس با خواهر دوستم

1394/03/27

سلام.این اولین باره من خاطره سکسی مینویسم و تازه واردم…داستان برمیگرده به تقریبا 6 ماه پیش. من هنوز به قول معروف باکره بودم…تابه حال سکس با یه دختر نکرده بودم.چرا تو سنین پایین با دوستام گی کردم ولی نه با یک دختر. ولی هیچ چیز به اندازه سکس با دختر دوت نداشتم.آرزوم بود…هنوزم که هنوزه دوست دارم با هر دختری که خوش فرم باشه سکس کنم… بگذریم…داستانش جالبه…من 20 سالمه و از خودم تعریف کنم که بدن خوش فرم و عضله ای دارم…از قیافمم راضیم چون خیلی ها رو حشری میکنه…کیرم هم 18 سانته ولی کلفت…والا دوست دخترم میگفت که خیلی کلفته و خیلی دوست داشت…خلاصه سرتونو درد نیارم و برگردیم سر داستان…یه روز که من تو مغازم داشتم کار میکردم نزدیکای غروب یه دختری اومد و گفت ببخشید میتونم شمارتونو داشته باشم…منم به رسم احترام فکر کردم مسئله کاریه…گفتم که شمارم رو سردر نوشته…گفت برای دوستم میخوام…گفتم فرقی نمیکنه شماره خودمه…شماره کاریمه…یه دفعه برگشت گفت که :نه کار دوستم مربوط به کارتون نمیشه.گفتم به هر حال شماره خودمه…اونم گرفت و همونجا اس ام اس کرد برای دوستش. بهش فکر نکردم و شب رفتم خونه و رو مبل نشسته بودم که دورو برای ساعت 9 و نیم بود که یکی اس داد. گفت سلام…گفتم بله…شما؟؟ گفت همونیم که دوستم اومده بود شمارتونو گرفت.گفتم بله بفرمائید.امرتون…گفت افتخار آشنایی میدید؟؟گفتم برای چی؟الکی خودمو کشیدم عقب. اونم گفت که برای دوستی…گفتم من با کسی دوست نمیشم. باس ببینمتون تا جواب بدم. بعدشم من شمارو نمیشناسم.گفت میشناسی…گفتم کی هستی؟ جواب داد من معصومم خواهر مهدی…مهدی هم کلاسم بود…اصلیتشون مال روستای نزدیکمونه که پرور میگن بش…منم روحساب رفاقتمون بش گفتم که نه واسه من شر درست نکن…ولی اون التماس کرد که قول میدم برات مشکلی پیش نیاد…ناگفته نمونه که من خواهرشو موقع بچگی دیدم اون موقع 9 سالم بود…ولی فکر نمیکردم انقد وضع خراب باشه…آخر داستان میگم چرا خرابه…اون شب با اس های پشت سر هم گذشتو کلی راجع به سکس حرف زدیم و گفت که الان نمیتونه منم بش گفتم پس کی میتونی…گفت بهت میگم…منم اصرار کردم که کی؟؟ اونم گفت شتید یه سال دیگه شایدم زودتر…کثافط میخواست خودشو بهم بندازه…ولی نمیدونست من زرنگ تز این حرفام که دم به تله بدم. خلاصه فردا صبحش اومد مغازه و بردمش پشت پرده مغازم که دید اصلا نداره. بعد کلی حرف زدن و خاطره تعریف کردن که چقد منو دوست داره خواستم ازش لب بگیرم که ازم دوری کرد و نذاشت.هر کاری کردم فقط منو دور میکرد بهش گفتم که چرا اینجوری میکنی…گفت که گفته بودم الان نه…منم گفتم که منم نمیتونم طاقت بیارم.خواهش میکنم اذیت نکن…ولی اون اهمیدتی نداد و منم با قیافه ناراحت بهش گفتم که از آشنایی باهات خوشحال شدم…به محض اینکه اینو گفتم دستمو چسبید و گفت تورو خدا اذیت نکن نمیتونم.منم گفتم منم نمیتونم طاقت بیارموو هروقت تونستی بیا ادعای دوست داشتن بکن.خیلی رفتارش سرد بود…تابلو بود برام نقشه داره…گفت که قراره شب ودباره بیام گفتم باشه وو رفت شب هرچی منتظرش موندم نیومد بهش زنگ زدم جواب نداد…نگو دوست پسر زیاد داشت. رفته بود بیرون کس چرخ. بعد ده بار زنگ زدن جواب داد کفتم کجایی گفت پایینم دارم میام…گفتم قرار نبود انقد دیر کنی چرا جواب نمیدادی؟/گفت با دوستامم واقعانم صدای دوستاش میومد از پشت تلفن…منتظرش موندم تا نزدیک یه ساعت گذشت و پیداش شد…اومد تو و نشست…گفتم حالا حاظری؟ گفت نه…سکس بی سکس…گفتم شاید داره ناز میکنه…ازش خواهش کردم گفت اگه منو میخوای سکس نمیکنیم…فهمیدم که اونشب یکی حشرشو کشیده…چون خیلی سرد و با اطمینان جواب میداد…بی حالم بود معلوم بود…هرچی خواهش و درخواس کردم قبول نکرد…گفتم کون لقت و بروگمشو دیگه بهم اس نده و وقتمو تلف نکن…گفت باشه…فک نمیکرد دارم جدی میگم…رفت و منم در مغازه رو بستم و رفتم سمت خونه که نزدیکای خونه رسیدم اس داد که من نمیخوام ترور از دست بدم و فکر کنم با دوستاش مشورت کرده بود که چی بگه…ولی ضایع شد…گفتم من با کسی که فقط ادعا داره رفیق بشو نیستم…گفت باشه میکنیم ولی الان نه…گفتم وقت منو نگیر گفت باشه ولی فقط یه بار…گفتم تو همون یه بار هم بیای من راضیم…فرداش اومد ولی سرد بود به زور بردمش اونور و سینه هاشو مالیدم…گفتم چرا انقد سفتی…گفت حال نمیکنم…منم به همین روال ادامه دادم و کم کم لباساشو در اوردم و شروع کردم به خوردن سینه هاش. کم کم داشت حال میکرد…نفس نفس زدناشو میشنیدم…منم حشرم بالا زده بود شلوارشو پایین کشیدم یکم ناز کرد و جلومو گرفت ولی موفق نشد…حدس بزنین چی دیدم.کسش خیس خیس شده بود…داشت میترکید از شهوت…بی معطلی کیرمو در اووردمو اول چندتا با کیرم زدم رو کسش…آهش دراومدووکم کم فرو کردم تو کسش…از کلفتی کیرم داشت جر میخورد…فکر کنم کیر به این کلفتی تا حالا تو کسش نرفته بود…بالاخره تا ته کردم تو کسش…هیچ کاری نمیکرد تا آخرش روشو برگردونده بود و یه طرفو نگاه میکرد…تلمبه زدنو تند تر کردم…آهش رفت بالا…ارضا شده بود…داشت میلرزید…بعد کم کم آبم اومد و ریختم رو شکمش…حالش داشت بهم میخورد از اینکه آبو روش ریختم…خیلی وسواسی بود…حتی به کیرم دست نمیزد…فقط میداد…بعد اون پس فرداش بازم اومد تا سکس کنه…فهمیدم خوشش اومده بود…تا اینکه مدرسش شروع شد و رفت مدرسه…آمرشو در اووردم دیدم با کس دیگه ای که میشناسمش و کلا من تو شهمریم که همه همو میشناسن.فهمیدم با کس دیگه رفیقه و دس تو دست دیدینش.بلا فاصله یکی از هم کلاسیاش که خیلی هم خوش گل بود و همیشه معصومه باهاش بود رو کشوندم مغازه و مخشو زدم…اسمش فاطمه زهرا بود…خیلی ناز بود…بدن خوش فرمی هم داشت. اونم یه پا جنده بود واس خودش…بعد چند وقت معصومه بهم زنگ زد و منم با عصبانیت ماجرا رو براش گفتم ولی نگفتم با همکلاسیش رفیق شدم…بعدها خودش فهمید و باهاش دعوا افتاد…خیلی حال کردم که دوتا جنده رو به جون هم انداخته بودم…منم با دوستش که پرده بکارتش دوتیکه بود و از کون میداد هر هفته حال میکردم…خیلی داغ و سکسی بود…هروقت کیرمو میگرفت و میمالید تا حشرمو دربیاره…لبو که همیشه سریع میچسبوند…بعد چند وقت دیدم اونم داره خیانت میکنه به هر دوشون یه کیر حسابی زدم و ولی زهرا رو تهدید کردم که چون باباشو میشناختم به باباش میگم که با کیا رفیق بوده…اونم دیگه کلا کاری به کارم نداشتو داره خوش خرم زندگیشو میکنه…بدون دوست پسر…البته فعلا. ببخشید که سرتونو درد اوردم با داستانم ولی کلا برام تجربه شد که دخترا سرو ته یه کرباسن…فقط ادعای باکرگی میکنن…البته دختر خوبم گیر میاد ولی سخت…بهمین دلیله که تاحالا مجرد موندم…چون به دخترا بدجوری شک دارم. ببخشید اگه داستانم از نظر انشائی بد بود…که فکر کنم افتضاح بود…چون اولین باره مینویسم.ممنون واسه خوندنش.

نوشته: mhrdad


👍 0
👎 1
128801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

464499
2015-06-17 05:32:01 +0430 +0430

20 سالته 18 سانت کیر داری و علت اینکه تا حالا مجرد موندی اینه که به دخترا شک داری به نقطه هم خیلی علاقه داری!؟

هشتگ(#) به_تخم_عاقام clapping

4 ❤️

464501
2015-06-17 06:04:25 +0430 +0430
NA

تو هم که از دختر جنده بدت میاد دیگه!!!
اگه جنده نبودن اوک کیر 18 سانتیتو کجا میزاشتی biggrin

0 ❤️

464502
2015-06-17 06:55:08 +0430 +0430

گه نخور.بیا اینو بخور

0 ❤️

464505
2015-06-17 08:31:17 +0430 +0430
NA

خاک تو سرت با نوشتنت

0 ❤️

464506
2015-06-17 09:27:10 +0430 +0430

تازه وارده جقی!! برو جق ات رو بزن عموو جووون

0 ❤️

464507
2015-06-17 11:35:16 +0430 +0430
NA

عالی نوشتی فقط نمیدونم چرا همش فک میکنم …

ولش کن کسسسس ننت

0 ❤️

464508
2015-06-17 13:40:06 +0430 +0430
NA

آخه آدم به قول خودت آرزوت سکس بادختربوده وسکس بادختررو(دوت)داشتی امافقط گی داشتی یعنی کون دادی وهیچوقت بادخترگفتی سکس نداشتی بعدمیگی عضله ی هستی وقیافه ت خیلی هاروحشری کرده وکیرت هیجده سانته وتازه دوست دخترت که تاحالانداشتی گفته خیلی کلفته؟ماذافازا؟چی میزنی

0 ❤️

464509
2015-06-17 15:45:27 +0430 +0430

اخه بچه کون
اون هیکلتو گاییدم

0 ❤️

464510
2015-06-17 23:11:18 +0430 +0430

“هنوزم که هنوزه دوست دارم با هر دختری که خوش فرم باشه سکس کنم”
جان من … تو رو خدا … بابا خوش اشتها
" پرده بکارتش دوتیکه بود "
ها ای که گفتی یعنی چه ؟ مگه تونیکه که دو تیکه باشه biggrin

0 ❤️

464511
2015-06-18 03:08:10 +0430 +0430
NA

كسشر محض
اكس زدي؟

0 ❤️

464512
2015-06-18 03:34:50 +0430 +0430
NA

خداییش خود چلمنگت فهمیدی چ گهی خوردی. بچه کونی

0 ❤️

464513
2015-06-18 05:49:54 +0430 +0430

ببخشید یه سوال فنی
شما واس کدوم سیاره هستین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ dash1

0 ❤️

464514
2015-06-18 09:49:26 +0430 +0430
NA

کل منظومه شمسی و دور زدی اونوقت دنبال دختر آفتاب مهتاب ندیده ام هستی ؟؟؟؟
آره عزیزم بشین تا گیرت بیاد
یدونه از همین دخترا که واست ادا تنگارو در میاره ولی به صد نفر کون داده

0 ❤️

464515
2015-06-18 10:50:45 +0430 +0430

عجب نه به باکره بودنت نه به گی بودنت dash1
حالا میشه شمارتو بزنی سر در کونت تا من داشته باشم؟

0 ❤️

464516
2015-06-19 03:22:09 +0430 +0430
NA

ریدی غضنفر

0 ❤️

464518
2015-06-19 14:09:28 +0430 +0430
NA

صابونتو عوض کن مجلوووق
کونکش دوتا داستان خوب بخون بعد بشین رو کیرم تا بهت بگم ادامش چیکار کنی محل دقیق تولدتو گایییدم

0 ❤️

583712
2017-03-14 07:57:14 +0330 +0330

مزخرفترین داستانی که تا حالا خونده بودم
فحشم نمیدم بهت میسپارمت به دوستان

خیلی چرت بود

0 ❤️

726277
2018-10-26 17:34:02 +0330 +0330

چون کیرت ۱۸ سانته کیرم تو کونت

0 ❤️