سلام اینجا اکثریت از بهترین سکسشون میگن اما من میخوام از بدترین بگم
مهر بود باهاش دوس شدم زن و بچه داشت اما من احمق دوس شدم من اهل سکس بودم و قبلا سکس کرده بودم اما این دیگه چیزی بود واقعا لذت میبردم اگه فرصتی پیش میومد و سکس میکردیم 9 الی 10 در روز سکس میکردیم البته یکبار بیشتر این اتفاق نیافتاد تا اینکه آخر سال شد به کل رفتارش تغییر کرد دیگه احساسی بینمون نبود من به شدت به خاطر علاقه بهش بیمار شده بودم اما راهی نداشتم من معتاد سکس شده بودم دکتر روانپزشک هم اینو تشخیص داد از رابطه ای که سراسر واسم لذت بود حالا هیچی نمونده بود یک شب زنگ زد گفت بیا خونمون زنم نیس من احمق و کودن هم رفتم دقیقا 6:20 دقیقه رسیدم دم که رسیدم در رو باز گذاشته بود رفتم تو تا دیدمش اومد طرفم بغلم کرد و همینطور که داشتم کفشامو در میاوردم به گردنم از رو مقنعه ور میرفت نفهمیدم چطوری رو تخت رسیدم اینقدر با سرعت منو برد بهم گفت میرم کاندوم بیارم لباساتو دریار حالا ملت سکس میکنن آقاهه میاد با ناز و عشوه لباسای خانومرو در میاره این بهم گفت خودت دربیار تا من کاندوم بیارم بازم من احمق درآوردم سریع اومد حتی بوسم نکرد فقط بهم گفت میخوری منم با خودم گفتم دعوا و کشمکش های این چند روزه رو کش ندم و فراموش کنم تا سکس خوبی با هم داشته باشیم منم شروع کردم به خوردن به محضی که راست شد گفت دراز بکش با ضرب کرد تو یک آهی کشیدم اما از حق نگذریم تلمبه میزد تو آسمونا بودم یک مقدار تلمبه زد کشید بیرون منو میگید انگار تلپ خوردم رو زمین از حالی که داشتم میکردم اومدم بیرون کاندوم کشید دوباره کرد تو یه زره تلمبه زد ابش اومد ریخت تو دهنم آخه خیلی دوس داشت آبشو براش بخورم منم خوردم تا خوردم هنوز یک دقیقه نگذشته بود گفت به پشت بخواب گفتم بزار نفس بکشه گفت وقت ذیق است سریع سریع به پشت بخواب باز خوابیدم از پشت کرد در عجبم چطوری اون راست شد اینقدر از اون سکس متنفرم که دلم نمیخواد تعریفش کنم آبش ایندفعه ریخت تو بعد هم رفتم خودمو شستم لباس پوشیدم ساعتو که نگاه کردم 10 دقیقه به 7 بود یعنی دو راند سکس در عرض نیم ساعت
صدبار بهش گفتم از سکس با عجله متنفرم از سکس با استرس متنفرم اما نشده یکبار با خیال راحت باهاش سکس کنم اما از جونم بیشتر دوسش دارم از بعد اون ماجرا یکبار دیگه سکس کردیم اما دیگه احساسی بینمومن نبود دو تا حیوون بودیم فقط بعد از اون ماجرا رفتم پیش روانپزشک و به اصرار خودم داروی کاهش میل جنسی مصرف میکنم هرجند دوست ندارم اما مجبورم یکسره لباسام خیسه واسه اونم که من مهم نیستم من خودم موندم و خودم
حالا با یک احساس شکسته و یک حالت روانی و علاقه بیش از حد بهش شدم یک روانی اونم فقط گربه میرقصونه واسه من هر روز یک ناز هر روز یک ادا من با این دل گیرم چیکار کنم ؟ ای کاش دوس نمیشدم
خانومای گلم با مرد متاهل دوس نشید مثل من کارتون به قرص و روانپزشکو و روانشناس میرسه آخر هم مجبوری نصفی از زندگیتونو بدبد تا فراموشش کنید حق من این نبود من واقعا میخواستمش نه بخاطر پول و هر چی دیگه من اشتباه کردم من اشتباه کردم
نوشته: مهسا
به نظر من تاهل طرف مهم نیست تعهدشه که مهمه.اون شهوت پرست بوده و طالب احساس نبوده وگرنه اینطوری پیش نمیومدو دوست داشتنتون از بین نمیرفت
خانمی خود کرده رو تدبیر نیست دیگه !
باید بسنجی بعدا وارد یک همچین ارتباطی بشید …
از ماست که بر ماست !
هه،جنده تو روانی هستی که عاشقه مرده متاهل شدی بقیش بکنار،کس کش،جنده برو بده
باز دمت گرم كه زندگي داغون كن نيستي
بعضى وقتا از اينكه زنم احساس تنفر ميكنم
بخصوص كه يادم ميفته يكى از جنس خودم زندگيمو از هم پاشوند
نوش جونش به نظرم کار خیلی خوبی باهات کرده . آفرین بهش
seda عزيزم،اونى كه زندگيتوداغون كرد همجنس خودت نبوده،،من معتقدم كه شوهرنبايد بره خيانت كنه به اون زنى كه باهاشه مربوط نيست،حالا زنه يا كاسبه ياتيغ زن وكارش اينه ،،پس به همجنست خرده نگير،بايد ازشوهرت شاكى باشي گلم
من اگه جایه تو بودم زندگیشو بهم میرختم خاهرشو تو کونش میکردم دل بازیچه نیست رابطه هم فقط سکس نیست محبت کردن ب کسی ک دوست داره حقه نا حق نیست
واقعا دمه مرتیکه دیوس گرم که هم کردتت هم روانیت کرده تو که خودت زنی دوست داشتی شوهرت کوس کش باشه واقعا دکل همراه اول تو کون بابات احمق.اینقدر پسر مجرد اینقدر بده تا بمیری.
به جای مرثیه سرایی باید یاد بگیری با جنس مخالف چطور رفتار مناسب و منطقی داشته باشی .
اینجا ایرانه ، مردها برای زني كه راحت خودشو در اختیارشون بگذاره ارزش قایل نیستند .
مهسا برا يه مرد متاهل سكس با يه دختر جوان و سرحال عاليه خب طبيعت يه مرد همينه اوج احساسش همراه با سكسه
به نظر من اون مرد یه احمق به تمام معنا بوده.
میتونست سکس های درجه یک با یه دختر جوون داشته باشه .ولذت دنیا رو ببره .ولی آنقدر حیوون بوده که ده دقیقه برای طرفش وقت نذاشته تا اونم آماده بشه واسه لذت بردن .معمولا خانما یه مقدار طول میکشه تا بدنشون آماده بشه واسه سکس نهایی و اینو هر مرد عاقلی میدونه.
وابستگی عاطفی خیلی وقتا تلقینه مخصوصا وقتی یه طرفه باشه
دوستان عزیزی که به این خانم توهین کردید .
امیدوارم هیچکدومتان در جایگاه ایشون نباشید .
واقعا بد جایگاهی است . وقتی ادم دلش پیش یکی گیر میکنه ، براش مهم نیست اون طرفش هم دوستش داره یا نه . عاشقانه براش هر کاری میکنه . خدا نصیب هیچکس نکنه که دلش پیش یه آدم متاهل گیر کنه .
اگه اون مرد ادم بود و اهل تعهد ک ب زنش خیانت نمیکرد.تو خودت دوست داری ی نفر دیگه زندگیتو بریزه بهم و با شوهرت بخوابه که خودت اینکارو میکنی؟ب قول خیلی از بچه ها این همه پسر مجرد چرا مرد متاهل حقته هر کاری باهات بکنه وقتی زندگی ی همجنس دیگت برات مهم نیست.
من دیگه داستان نمیخونم ولی چون. مطمئنم زایده ذهن جقی یه نفره فقط فحش میدم کونی بچه بگین فحش های زیبا تون رو
خوب بيا به من بده قول ميدم تا اخر عمر و هميشه با وقت اضافه و بدون استرس بكنمت
در آغوش تو که بود فرشته اش میخواندی
حال که در آغوش دیگری ست فاحشه؟!
نمیدونم چرا منو یاد این انداخت داستانت :(
وقتی حقته دختره ی جنده ی عوضیه لاشی
با مرد متاهل رفیق میشی خونه خراب کن میشی کسکش اونوقت میای کسشعر میگی که عاشقم
بیشعور
فک کردی مرده به خاطر تویه جنده زن و خانوادشو ول میکنه مادر به خطا :|
حقته :|
مهسا جان عزيز بهت حق ميدم وقتي تنهايي به ادم فشار بياره خب كشيده ميشي به هر سمت اگه اون اقا واقعا دوست داشته باشه هيچ وقت تنهات نميزاره من تجربه سكس با خانمهاي متاهل كه تشنه محبت بودن رو داشتم و دارم
نميشه يه طرفه قضاوت كرد تو گفتي معتاد سكس شده بودي خب ميرفتي با يه پسر دوس ميشدي بعداز اينكه فهميدي طرف متاهل بهونه الكي نگير مهسا
مهسا جون همه دوستانی این طوری فحاشی میکنند ونظرهای چرت وپرت نوشتن واز تو انتقاد کردن از کلماتشون معلومه چقدر کودن و نفهمن یا شاید توان درک مساله یا داستانو ندارن. شاید بلوغ جسمی و جنسیشون تا حدی رشد کرده باشه ولی ار نظر عقلی … .عزیزم بهترین راه مقابله با این مسله پیدا کردن شریک زندگی مناسب که واقعا لایق تو هستش
سلام مهسا خانم احساست درک میکنم دقیقا همین اتفاق برا من افتاده ولی برعکسش من مجردم با یه خانمی که متاهل بود رابطه داشتم اصلا براش مهم نیستم ده سال که امروز فردا میکنه که طلاق بگیره نگرفت که هیچ تازگیا گوشیش خاموش میکنه دوماه یه بار زنگ میزنه نمیدونم چیکار کنم دیونه شدم بخدا نه میتونم با کس دیگه ای ازدواج کنم ازدواج که هیچ فکر کنم بخدا صدبار پیش دکتر رفتم افسرده شدم خدا به داد برسه درکت میکنم امیدوارم فقط خدا کمکت کنه شاید ناراحت نشین ماها اینقده کثیفیم که خدا فراموشمون کرده فقط دعا کن ادمای مثله منو تو زودتر بمیرن همین
وای من پسرم.ولی هیچ چیز به اندازه ی سکس با مرد متاهل حال نمیده.سی تا پنجاه سال عالیه.با تجربه و کس کش عالیه.
چه گی چه mfm
زنه میره پیش دکترمیگه…آقای دکترمن چرااینقدربه سکس علاقه مندم…دکتره میگه شمابیمارید…زنه میگه دکترجون قربون دهنت اینوبرام گواهی کنیدآخه همه میگن من جندم… حالا توکه جنده نیستی کون گلابی <):)