برده ی دوستام شدم (۲)

1401/07/18

...قسمت قبل

وقتی صبح پاشدم دیدم اونا همه بیدار شدن و رفتن پایین خواستم پاشم یهو فهمیدم لباس تنم نیس، زیر پتو رو نگاه کردم دیدم حتی شورت و سوتین هم تنم نیس، دور و برم و دیدم چیزی نبود
گیج بودم نمیدونستم باید چی کار کنم که ارزو اومد بالا
-به به زهرا خانوم نمیخوای پا شی؟
+چرا الان میام تو برو
اومد بالاسرم، یهو پتو رو کشید، شروع کرد به خندیدن دوباره رفتم زیر پتو فهمیدم کار اینه
+برو لباسامو بیار
-به من چه؟
+بده اذیت نکن آرزو
-مگه نوکرتم
+بگو کجاست خودم میارم
-نمیدونم
نمیدونستم چی کار کنم گفتم چیزی بگم. لج میکنه
-راستی با نازنین داشتم حرف میزدم (خواهر شوهرم که خیلی با هم دعوا داریم و از هم بدمون میاد ولی جلو هم با هم خوب رفتار میکنیم، ارزو اینا هم میدونستن)
+خب
-گفت دلم براتون تنگ شده یه عکس از خودتون بفرست، میخوام اینو بفرستم نظرت چیه؟
همون فیلمی که ازم گرفت و نشون داد
+دیونه نفرستیا
-چرا اتفاقا باحاله
+نه آرزو اینو نده
-من میخوام بدم به تو هم ربطی نداره
+آرزو اذیت نکن دیگه، من با اون حال نمیکنم اینم با این مسخرم میکنه
-به من چه
رفت ت واتساپ که براش بفرسته، خاستم گوشیو بگیرم ازش که لگد زد تو سینم
-چه گوهی داشتی میخوردی، الان دهنتو سرویس میکنم جنده
رفت فیلمو سند کرد
+آرزو گوه خوردم، تو رو خدا جلو این ابرومو نبر، غلط کردم، ببخشید

  • فرستادم دیگه
    داشت سند میشد
    +نکن آرزو آبروم میره، این فیلمو پخش میکنه
    -به من ربطی نداره
    +آرزو قربونت برم هر کاری بگی میکنم نفرست
    -عه هر کاری، پس بیا پامو ببوس
    +چی کار کنم
    -نه هیچی نمیخواد
    عوضی میخواست منو اذیت کنه، میدونست ما با هم مشکل داریم و من حاضرم هر کاری کنم فیلمو نفرسته اینجوری گفت منم مجبور بودم
    رفتم جلو پاش, پاهاشو لاک مشکی زده بود کثیف هم اصلا نبود ، سریع بوسیدم
    -نه خره اینجوری نه، پتو رو بزن کنار، بشین جلو پام، بوس کن
    مجبور شدم گوش کنم پتو رو زدم کنار لخت جلوش زانو زدم، پاهاشو بوس کردم
    اونم آنسند کرد فیلمو
    -آفرین توله سگ، قشنگ ببوس
    خیلی حال بدی داشتم، پاشو گذاشت رو سرم یکم فشار داد
    -کامل دراز بکش توله سگ، دستاتو جمع کن کنارت
    منم مجبور بودم همین کارارو بکنم، انگشتای پاشو کردن تو دهنم
    خیلی حال بدی دلشتم لخت جلوی آرزو دراز کشیده بودم سرم رو به پایین بود و انگشتای پاش تو دهنم…
    یهو ساناز اومد بالا ما رو دید، جیغ زد شوکه شده بود، بعدش شروع به خندیدن کرد
    منم سریع خودمو جمع کردم رفتم زیر پتو
    +اوکی اوکی، راحت باشین من میرم پایین
    با خنده رفت پایین به ارزو نگاه کردم که دیدم گوشی دستشه داره فیلم میگیره و میخنده، منه خر از خجالت یه نگاه نکرده بودم بهش، جیغ زدمو بغضم ترکید
    اونم فیلمو قطع کرد رفت پایین یه دقیقه بعد لباسامو داد ساناز اورد بالا با خنده میگفت
    -نگفتی فتیش داری
    +گمشووو
    -خجالت نداره که خیلیا این فتیشو دارن
    +اه، مگه من فتیش دارم
    -نه بابام بود داشت پاهای آرزو رو میخورد
    +بابا دیوونه اون گفت
    -اون گفت تو هم کردی؟ منم الان بگم میکنی؟ (با خندع)
    +گفت اگع نکنی فیلمای دیشبو برا نازنین میفرستم
    -وای خخخخ دهنش سرویس، باش بپوش بیا پایین
    داشتم دیوونع میشدم حالا دوتا فیلم بد ازم داشت، تو قبلیه حداقل لخت نبودم و چیزی رو نخوردم و بوس نکردم، یکم گریه کردم لباسامو پوشیدم به این فک میکردم چیجوری از شر فیلما خلاص شم
    اومدم پایین دیدم ارزو داره فیلمو به بقیه نشون میده و میخندن
    من:آرزو این عن بازیا چیه؟
    آرزو:خفه شو داریم فیلمتو میبینیم
    من:خودت خفه شو جنده
    لیلا: هوووش چته
    من: لیلا ببین چی کار میکنه، دیشب یه بازی کردیماین فیلم گرفت بفرسته برا نازنین
    لیلا: خخخخخ ارزو لعنت بهت میگم چرا پاهاتو تا کون کرده تو دهنش
    من: میخندی تو هم؟
    سپیده: زهرا شلوغش نکن عب نداره حالا
    من : بابا داره بهم زور میگه با اون فیلما
    ساناز : راس میگه اذیتش نکن آرزو
    آرزو : باشه
    من: بگو فیلما رو هم پاک کنه
    آرزو : دیگه گوه نخور، اونا باحالن
    من: باحاله که داری بهم زور میگی
    ارزو : نه، باحاله که لیلا میگوزه تو دهنت خخخخخ، کار صبحم تقصیر خودت بود اومدی سر گوشیم فضولی کنی اَدَبِت کردم
    من: بهش بگین پاک منه
    سپیده :تقصیر خودت بود دیگه راس میگه برا چی رفتی سر گوشیش
    ساناز : عب نداره برا کسی نمیفرسته، هست که خاطره بشه، بیا بشین یه چی بخور
    دیدم کاری نمیشه کرد قبول کردم
    زدم خودمو به بیخیالی، یکم رفتیم دور زدیم برگشتیم ناهار خوردیم بعدش رفتم یکم خوابیدیم که من چون صبح دیر پا شده بودم، زیاد خوابم نمیومد ولی منم دراز کشیدم اینا هم خواب بودن که گوشی آرزو پیام اومد از رو صفحه قفل خوندمش…

نوشته: زهرا


👍 12
👎 13
92801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

898495
2022-10-10 06:44:28 +0330 +0330

چرت و پرت

1 ❤️

898498
2022-10-10 07:41:07 +0330 +0330

خیلی خوب بود

1 ❤️

898516
2022-10-10 10:44:42 +0330 +0330

تقلید از داستان ( پاهای خواهر بدنساز) گمشو اسکی نرو

1 ❤️

898535
2022-10-10 16:55:08 +0330 +0330

پای دختر برا لیسیدن نیست

0 ❤️

901784
2022-11-06 15:03:32 +0330 +0330

چرا ادامه اش رو نمیزاری؟

0 ❤️