سلام خدمت دوستان گلم
داستان لیلا رو که براتون تعریف کردم و حالا میخوام درباره دومین سکسم با لیلا بگم
از سکس اولمون چند روزی گذشته بود که یه روز لیلا بهم زنگ زد و گفت فرشاد امشب موقیعت خوبیه مهراد رفته ماموریت و چند روز نیست امشب منتظرت هستم گفتم باشه میام گفت سعی کن اخر شب بیای گفتم باشه تو چیزی لازم نداری گفت نه مرسی شام درست میکنم چیزی بیرون نخوری منم گفتم باشه زنگ زدم به ستاره (خانومم)و بهش گفتم امشب باید برم بیرون شهر یه کاری برام پیش اومده ستاره هم که از صداش معلوم بود راضیه که من شب نمیام خونه قبول کرد
نزدیکای ساعت 11 بود که رفتم سمت خونه لیلا اینا قبلش باهاش تماس گرفتم که در رو باز کنه کوچه شون خلوت بود رسیدم دم در خونه دیدم در رو نیمه باز گذاشته رفتم توی حیاط و در رو بستم در سالن رو باز کردم رفتم داخل و در رو پشت سرم قفل کردم لیلا رو صدا زدم از توی اتاق جواب داد سلام رسیدی بشین من هم الان میام رفتم و نشستم و تکیه دادم به پشتی یه چند دقیقه بعد لیلا از اتاق اومد بیرون با ارایش غلیظ و لباسی که پوشیده بود یه تاپ مشکی با یه دامن کوتاه مشکی که شورت مشکی هم از زیرش معلوم بود سوتین هم معلوم بود نبسته و اومد کنارم نشست و با هم روبوسی کردیم و گفت من سفره رو پهن میکنم که با هم غذا بخوریم بعد از شام لیلا گفت که دوست داری بیریم توی اتاق یا همین جا تشک رو بندازیم منم گفتم بهتره همین جا بندازیم و رفتیم با هم از توی اتاق رختخواب ها رو اوردیم و پهن کردیم با کمک لیلا لباس هامو از تنم بیرون اوردم و با یه شورت رفتم روی تشک دراز کشیدم و لیلا هم اومد توی بغلم دراز کشید یکم با هم حرف زدیم و ازش پرسیدم که درباره ستاره چی میدونه لیلا هم گفت بین خودمون باشه ولی با همسایه تون رابطه داره گفتم کدوم همسایه گفت با غفور هنگ کردم اخه غفور یه مرد 50ساله بود البته پولدار زن غفور هم رابطه صمیمانه ای با ستاره داشت البته زن غفور هم معلوم بود که اهلشه توی همین فکر ها بودم که لیلا گفت تازه امشب هم برنامه دارن گفتم تو از کجا میدونی گفت اخه چند بار که پارتی داشتن ستاره بهم زنگ زد و گفت که منم برم که یه بار رفتم امشب هم زنگ زد گفت که تو نیستی بریم پارتی که من گفتم نمیتونم حالا قراره چند روز دیگه یه پارتی دیگه که داشتن من هم برم گفتم هر وقت که خواستی بری به من هم بگو گفت میخوای چیکار کنی گفتم هیچی میخوام دزدکی بیام یه سرکی بکشم گفت اخه گفتم اخه ما خه نداریم بهم قول بده لیلا هم قبول کرد و گفت باشه بهت خبر میدم به شرط اینکه امشب خوب بهم حال بدی منم گفتم من امشب در خدمت توام هر طوری که بخوای بهت حال میدم و شروع کردیم به لب گرفتن از هم دیگه لب ها مون رو روی هم گذاشتم و زبونمون رو توی دهن همدیگه میچرخوندیم از زیر تاپی که پوشیده بود دستم رو بردم و شروع کردم پستوناشو مالیدن و لیلا هم دستشو برد توی شوردم و شرع کرد به بازی کردن و مالیدن کیرم کیرم شق شده بود لیلا لباشو از روی لبم برداشت و رفت سراغ کیرم و شورتمو از پام در اورد و شروع کرد به خوردن و مکیدن کیرم کیرم داشت منفجر میشد همینطور که ملیسید مک هم میزد که بدجوری شهوتیم میکرد من هم برگشتم و سرمو بردم لای پاهاش به حالت 69 شروع کردم به خوردن کسش همون جوری که کیرمو میمکید من هم شروع کردم کسشو مکیدن کیرمو از دهنش اورد بیرون و شروع کرد به اه اه اه کردن من هم بیشتر میخوردم و مک میزدم از کسش همینطور اب میومد بهم گفت دیگه تحمل ندارم منو بکن تا ته کیرتو بکن توی کسم بدجوری شهوتی شده بود من هم بلند شدم و کیرمو تا ته چپوندم داخلش و شروع کردم تلمبه زدن خونه از صدای اه و ناله های لیلا پر شده بود فضای به شدت شهوانی حاکم شده بود همینطور یه 15 دقیقه ای ادامه دادیم بعد کیرمو از توی کسش بیرون اوردم و خشک کردم و کس لیلا هم که داشت ازش اب میومد رو پاک کردم و دراز کشیدم لیلا نشست روی کیرم و شروع کرد به پایین و بالا رفتن یه 10 دقیقه ای هم به همین منوال گذشت از روی کیرم بلندش کردم وبه بغل خوابوندمش واز پشت کیرمو گذاشتم توی کسش و شروع کردم تلمبه زدن همینطور هم پشت گردنش رو لیس میزدم که باعث میشد بیشتر شهوتی بشه بعد برش گردوندم و به حالت چهار دست و پا شروع کردم به تلمبه زدن یه مقدار که تلمبه زدم بهش گفتم خب قولی که داده بودی حالا باید از کون بکنمت لیلا هم گفت باشه فقط صبر کن کرم بیارم بلند شد و رفت کرم رو اورد و داد دستم من هم یکم کشیدم روی کیرم و یکم کشیدم روی سوراخ کون لیلا و دمر خوابوندمش و کیرمو گذاشتم در سوراخش یکم فشار دادم داخل سر کیرم فرو رفت داخل کونش تنگ نبود ولی گشاد هم نبود یکم دیگه فشار دادم که لیلا گفت یواش تر بفرست تا یکم جا باز کنه گفتم باشه یواش یواش کیرمو کردم داخل و کم کم شروع کردم به تلمبه زدن ولی یواش یواش این کارو میکردم که دردش نگیره بعد از یه 5 دقیقه ای که براش عادی شد و کیرم جاشو توی کونش باز کرد شروع کردم به تلمبه زدن شدید تر اولش یکم اخ و اوخ کرد ولی بعد تبدیل شد به اه و ناله های شهوتی لیلا کیرم بدجوری داغ شده بود و لذت از کون کردن لیلا رو هم چشیده بودم کیرمو از توی کونش بیروکشیدم و همونطور از پشت کردم توی کونش یکم اروم تلمبه زدم بعد لیلا رو برشگردوندم و از جلو لنگاشو باز کردم کیرمو گذاشتم توی کسش ولی اینبار اروم و رومانتیک شروع کردم به تلمبه زدن و هم زمان گردنش و کوش و پستوناشو هم میخوردم که بدجوری لیلا شهوتی شده بو و یهو ارضا شد من هم یکم دیگه تلمبه زدم وقتی میخواست ابم بیاد کیرمو کشیدم بیرون و ابمو همش ریختم روی شکمش با هم بلند شدیم و رفتیم حموم توی حموم هم دوباره کردمش و بعد دوباره اومدیم توی بغل هم خوابیدیم صبح که از خواب بیدار شدم لیلا صبحانه رو اماده کرده بود و با هم صبحانه خوردیم و بعد ازش خداحافظی کردم و قرار شد درباره اون پارتی بهم خبر بده که چند روز بعد بهم خبر داد و داستان اون پارتی رو هم براتون میگم بعد از اون خیلی با لیلا سکس داشتیم تااینکه لیلا حامله شد و بعد از زایمانش فقط یکبار باهاش سکس داشتم که توی داستان بعد براتون میگم ممنون از همه دوستان بای
نوشته: فرشاد (martin10)
ﻣﻦ ﻓﺤﺶ ﻧﻤﻴﺪﻡ ﻭﻟﻲ ﻣﻴﺨﻮاﻱ ﺧﺎﻟﻲ ﺑﺒﻨﺪﻱ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺒﻨﺪ.ﺗﻮ ﺩاﺳﺘﺎﻥ ﻗﺒﻠﻴﺖ اﺳﻢ ﺷﻮﻫﺮ ﺧﻮاﻫﺮ ﺯﻧﺖ ﻣﻬﺮﺩاﺩ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﺩاﺳﺘﺎﻥ ﺩﻭﻣﺖ اﻭﻟﺶ ﮔﻔﺘﻲ ﻓﺮﺷﺎﺩ.ﺷﺮﻁ ﻣﻴﺒﻨﺪﻡ ﺗﻮ ﻣﺠﺮﺩﻱ و ﺩاﺳﺘﺎﻧﻮ ﺗﻮ ﺗﻮﻫﻤﺖ ﻧﻮﺷﺘﻲ.ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻛﻤﺘﺮ ﻣﺮﺩﻱ ﺑﻬﺶ ﻣﻴﮕﻦ ﺯﻧﺖ ﺑﺎ ﻛﺴﻲ ﺭاﺑﻂﻪ ﺩاﺭﻩ,ﺭاﺣﺖ ﻣﻴﭙﺬﻳﺮﻩ و ﻣﻴﺎﺩ ﺩاﺳﺘﺎﻥ ﻣﻴﻨﻮﻳﺴﻪ
اون شب ستاره زنت زیر کیرمن دست وپامیزد تا صبح دوبارکس وکونش روجردادم .حالا بعدا داستان زن جندت رومینویسم برات dance4
باز این اومد، اخرش نویسنده میشه این بابا.چی بگم والا دنیا مال شما بی غیرتاس،بنویس پوس کلفت
چيزي که عوض داره گله نداره.تو ليلا رو کردي به جاش ده نفر تو پارتي زنت رو گاييدن.فقط سعي کن ببين بچه شبيه کي ميشه.به تو که عمرا شباهت داشته باشه
اين كسشعراي اينو كه ميخونم كهير ميزنم اخه يكي نيست بگه چاقال يه ١٥مين تلنبه زدي بعد ١٠مين ديگه بعدش ٥مين هم تو كونش زدي يعني نيمساعت خالبند يادت باشه سكس با غير همسر اونم براي بار دوم طوريه كه سيستم عصبي بدن به خاطر هيجانش زود انزالي به همراه داره مگر با كرم و اسپري و اينا چون سكس با ادم جديد تازه اونم با نون زير كباب(خواهر زن)همينجوريش هيجان داره تازه اگه راست باشه واي فك كنم كلا جنده پرورين ها زنت خواهرش يا حاج خانوم كه زن صفر زنه زنته خخخخخ
کدوم مرد چاقالی میذاره زنش با یکی دیگه بخوابه که خودش با یکی دیگا باشه داستان تخمی تخیلی بابا یکم طبیعی تر بنویسید خوب
بابا ایراد نگیرید همینکه داستانشو نوشتددسش درد نکنه. حالا هرچی بود. ولی دور از واقعیت بود.
کس کش بی ناموس خودت این کس شعرا را باور میکنی برو کس کش زنت را از زیر مردم جمع کن اون وقت کردنت پیشکش
خالی بندی بود…اگه هم راست باشه…خیلی بی غیرته.برو زنتو جمع کن
بابا چقد به تو فحش بدیم اخه. امیدوارم تا داستان بعد مغز معیوبت کهیر بزنه ما از دستت خلاص شیم.