سلام اسم من محسنه (اسم ها فیک هستن) و 19 سالمه. این داستان مال دو سال پیشه زمانی که با عاطفه دوست بودم. عاطفه اون موقع پانزده سالش بود و خیلی خوشگل اگه ببینید درجا کیرتون سیخ میشه. اول از همه بگم که من فتیش دارم و همیشه سر گفتن این موضوع به دوست دخترام حسابی اذیت میشدم چون از واکنششون میترسیدم. بعضی ها مسخره میکردن و بعضی ها باهام کنار میومدن. من و عاطفه خیلی هم رو دوست داشتیم و خلاصه همه جور کاری هم با هم کردیم و همیشه خونه ما پلاس بود. راستی یادم رفت بگم که عاطفه فامیل دور ما حساب میشه و این که بابام میدونست من و اون با هم دوست هستیم، بابام بهم سر دوست شدن با دختران گیر نمیداد ولی مامانم چرا!
خلاصه بعد از کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم ماجرای فتیشم رو باهاش درمیون بذارم. بهش گفتم عاطفه میخواهم یک چیزی بهت بگم ولی قول بده نخندی و مسخره نکنی. اینم گفت چی میخوای بگی؟ منم با کلی مقدمه چینی بهش فهموندم که از پا خوشم میاد و این حرفا (مقدمه سازیم رو برای خر کردنش نمیگم خیلی طولانیه سرتون رو درد نمیارم!) خلاصه ازش خواستم پاهاش رو ببوسم اونم قبول کرد. وای عجب پاهایی داشت! عالی بود عالی! کم کم بیشتر از این پیش رفتم شروع کردم به لیسیدن پاداش، مزش عالی بود، لای انگشتاش رو حسابی لیسیدم و انگشتای پاش رو میمکیدم. لاک قرمزش بیشتر حشریم میکرد. کارمون شده بود همین. هر دو روز یک بار خونه ما میومد و میرفتیم تو اتاق برای پاهاش. بعد رفتیم تو کار ترمپل، لذتش برام غیر قابل وصفه. این موضوع ادامه داشت تا این که فهمیدم فتیش بودن من رو به دختر عمم گفته، آخه با دختر عمم خیلی رفیق بودن. به روز خونه عمه، دختر عممم برگشت تو گوشم گفت: پاهای عاطفه چطور بود؟ منم تا این رو شنیدم هم از خجالت آب شدم و هم از عصبانیت داشتم میترکیدم چون دوست نداشتم بقیه بدونن. سریع زنگ زدم بهش و اعتراف کرد که دهن لقی کرده و منم از این به بعد نه باهاش حرف زدم و نه به تلفناش جواب میدادم.
اولین بار بود مینوشتم ببخشید آگه بد بود ولی داستانم واقعی بود باور کنید یا نکنید برام مهم نیست.
نوشته: علیرضا دیکاپریو
واقعا کلمات برای کامنت گذاشتن و فوش بتو کونکش کم میارن
چگونه وصف کنم کثافتکاری جنابعالی ات را ای لای انگشت خوار ، ای پاکار (یعنی تو کار پا هستی) ، ای فتیش و ای آنکه میترسد دختران بدو بخنده درآیند
کم کم بیشتر از این پیش رفتم شروع کردم به لیسیدن پاداش
پاداش رو معمولن میگیرن، حالا تو چجوری لیسیدیش معلوم نی!
فحشت نمیدم ولی تو هم مرد باش و دیگه ننویس.
آفرین کوچولوی من.
چرا فحش میدین ؟ خوب هرکی یه جوره !
به خدا جرات نداریم یه داستان بزاریم
یا نمیزارن تو لیست یا شما فحش میزنین پایینش
سلام بهوهمگی این مطلب ارزش خواندنش را دارد پس اگر ممکنه دقت کنید .
متم مثل همه شما از روی شهوت جنسی اینجا هستم ولی امروز اتفاقی داستانی خوندم که گریه ام گرفت و فهمیدم دستهایی درحال به کثافط کشیدن نسل امروز ایران هست و ایتها دشمنانی هستند که ازهیچ طریق نتوانستند مارا نابود کنند و این بهترین و اثر گزارترین روش برای به نابودی کشاندن نسل ایران و ایرانی درجهان هست . شاید شما بمن بخواهیدانتقاد کنید ولی بهتر است ابتدا یکبار این داستان مادر پرستار را بخوانید و سپس هرحرفی زدید من با جون و دل میپذیرم و هرتوهینی کردید بروی چشمم میگویم درسته و حق دارید . تنها میگویم ایرانی و ای انسان ازاده و ای …؟ واقعا این خواسته نسل ماهست ؟ ما لایق چنین مردمی نیستیم . ما ایرانی . ما …ولش کن ما انسان هستیم اهل هر سرزمینی که باشیم مهم نیست . مهم انسان بودن است که دارند میگیرند …متشکرم داستان و فراموش نکنید یکبار ببینید و بفهمید منم از چه چیز این همه عذاب کشیدم پس از خواندنش . فقط خدا چنین افرادی را نابود کند.
منم فوت فتیش دارم و از کسی هم خجالت نمیکشم. واسه چی میترسی؟ اینم یه علاقه است و هیچ گونه مریضی نداری. به کس کشایی که مسخرت میکنن توجه نکن.
اسم خوردن پا آوردی جا داره که بگم کس کش برو تو طویله پای خرای ماده رو بکن تو کونت کیرم تو علایقت پا خور کیری
چی بگم لبو گوشو چونهو گردنو شونهو زبون ممه ب اون خوشمزگی ول کردی فقد چسبیدی ب پا
سعی کن تنوع طلب باشی خخ
فقط فیتیش داری؟ایدز یا هپاتیت نداری؟
درضمن با کامنت اسکلت حشری 100% موافقم
کم بی احترامی کنید هر کی علایقه خاصه خودشو داره منم فوت فتیشم . دست خودم نیس خوردنه پا رو از لب گرفتن بیشتر دوست دارم:(
واقعا موندم چه فوشی بهت بدم که مثله کلماتت باکلاس باشه سگ تو کونت بشاشه با این علایقت حالمو بهم زدی مریض یه روانپزشک برو