سلام امید خوب باشید .
این داستان عین واقعیته و برای من اتفاق افتاده من اسم ها رو تغییر دادم .
من سهرابم 28 ساله از کابل و زنم شبنم 27 سالشه یه دختر نه چندان خوشگل ولی خیلی خوش اندام و حشری، طوری که خیلی شب ها من از حال میرم ولی اون هنوزم میخواد. بگذریم من و شبنم ازدواج عاشقانه داشتیم و همزمان با من یک پسر به اسم فیروز عاشق شبنم بود هر چند شبنم انکار میکرد ولی اونم عاشق فیروز بود و هنوزم هست به هر حال من موفق شدم با شبنم ازدواج کنم و بعد یه سال که یک دختر هم داشتیم بی خبر از من ارتباط شبنم و فیروز برقرار شده بود از طریق واتساپ. من که به شبنم خیلی اعتماد داشتم اصلا دنبالش نبودم و مشکوک نمیشدم اما یه شب که از خواب بیدار شدم صدای شبنمو شنیدم داشت با کسی حرف میزد قلبم تند میزدم و جرات حرکت نداشتم عرق سردی کردم و بی حرکت ماندم شبنم حرف خاصی نزد ولی معلوم بود پسره داره تحریکش میکنه اون شب تمام شد و من تظاهر به بی خبری میکردم ولی افتاد دنبال گوشی شبنم و از هر طریقی پیام های اونو رسد میکردم تا این که متوجه سکس چت شان شدم .
اینم بگم که شبنم سینه های متوسط داره با کون بزرگ و ران های کشیده کسش خیلی تنگه اوایل ازدواج 5 شب طول کشید تا کیرمو تا بیخ داخلش کنم تازه گی ها کونم میده چون فیروز ازش کون میخاد و تشویقش میکنه

شبنم: سلام خوبی
فیروز: بلی ممنون تو خوبی
شبنم : بلی ممنون جه خبرا
فیروز: هیچی دلتنگتم
شبنم: میدونم دل تنگی چی هستی اما نمیخام حالشو ندارم
فیروز: پس فقط لب هاتو بده طعم لباتو میخوام
شبنم: باشه تنها لب هام باشه؟
فیروز: باشه بده لباتو بخورم
شبنم: بخور اوف
فیروز: لب و دهنتو میچوشم بیا بغلم
شبنم: باشه اومدم اما اذیت نکنی
فیروز: اووووف کونته بمالم محکم
شبنم: اخ دردم میاد
فیروز: جون سینه هاتو بده دهنم
شبنم: باشه بیا بخورم سینمو
فیروز: سینه راستتو میخورم چپو مشت میکنم
شبنم: اخخخ دردم میاد یواش تر
فیروز: دردت میاد نالش کن
شبنم: عجله کن باید برم
فیروز: زانو بزن
شبنم: چرا
فیروز: میخوام دهنتو بگام
شبنم:باشه بده
فیروز: کیرم جلو دهنته بازش کن
شبنم : اخخخ کلفته تا ته نکنی
فیروز: فقط سر کیرمو بخورم خایه هامو بلیس
شبنم: اخ کسم خیسه کیرتو میخوام
فیروز: با کست چی کار کنم؟
شبنم: بگا کسمو جر بده اخ کیر میخام
فیروز: کیر کی رو منو یا او شوهرتو
شبنم: کیر ترو اخخخ کسم
فیروز: کیرو تو کست اووف میگامت
شبنم: من باید ارضا شم الان کسمو میمالم
فیروز: باشه بمال کیر تو کس تنگت جنده خوشکل
شبنم: اخخخخ الان میاد اخ اخ
فیروز: بیا اب کوستو میخورم
شبنم: امد تو چطور
فیروز: نه من کمرم سفته به این زودی نمیاد عکس سینه هاتو میخواد
بعد شبنم دو عکس از سینه هاش فرستاده بود
از این حرف ها هم لذت میبردم هم حسادتم میشد اخه من چه کم دارم که اون نداره
سکس چت هاشو چند وقت ادامه داشت تا فیروز رو مخ شبنم.کار کرد تا اونو بکشونه خانه مجردی دوستش.
اگه خوشتون اومد و پسندیدید اونم مینویسم.
نظر بدید

نوشته: سهراب

ادامه...