در دامگه حادثه (۵ و پایانی)

1401/12/20

...قسمت قبل

قسمت پنجم و پایانی
تو پذیرایی بیحرکت ایستاده بودم و داشتم وسایل خونه رو برانداز میکردم. بیشتر مبلمان و وسایل خونه قدیمی ولی لوکس بود.معلوم بود که صاحب این خونه مدتهاست اینجا سکونت داره و خونه تغییر دکوراسیون چندانی نداشته.
تو افکار خودم بودم که دست پری رو شونم منو به خودم اوردم گفت بیا امادست همه چی و در حالی که دستتشو رو شونم انداخته بود منو به سمت کناپه ای که جلوش بساط مشروب و قلیون رو گذاشته بود حرکت داد.
خواستم برم مقابلش بشینم ولی فشار دستش رو شونم مانعم شد. گفت عزیز دلم بشین کنارم.
عین یه دختر مطیع نشستم کنارش در حالی که سعی میکردم حوله از تنم نیوفته.
پری یه حوله پالتو تنش کرده بود که به زحمت به زیر باسنش میرسید و حس کردم زیرش هیچی نپوشیده. بند نیمه بازش باعث شده بخش بزرگی از سینه های بزرگش از بین درز حوله خودنمایی کنه.
با خودم فکر کردم چرا من اینقدر جذب این زن یا بهتره بگم شیمیل یا ترنس شدم؟
شاید بخاطر رفتار مقتدرانه و دامیننتشه. یا اعتماد به نفس بیش از اندازش؟
نمیدونم یعنی من تمایلات بردگی یا مطیع فرد دیگه ای بودن رو تو ناخودآگاهم دارم و ازش تا امروز اطلاعی نداشتم یا رفتار این زن باعث شده این تمایلات بروز کنه.
پس چرا قبلا همچین احساساتی برام پیش نیومده.
غرق در افکار خودم بودم که پری منو کشید تو بغلش. بهتر بخوام بگم منو نشوند رو زانوش. دیدم یه شات نسبتا زیاد مشروب رو سر کشید و قبل اینکه قورتش بده لباشو گذاشت رو لبام و همروبرگردوند تو دهنم.
اینقدر از رفتارش شکه شده بودم که طعم تلخ و گس بلک لیبل رو خیلی کم متوجه شدم. وقتی از خوردن همه شات توسط من مطمئن شد لباشو برداشت و گفت ویسکی با طعم لبهایم.
دیگه اجازه نداد از رو پاش بلند بشم و چنتا پیک همراه با قلیون خوردیم. در واقع بهتره بگم بهم خورونده شد چون هر بار میگفتم بسه همون حرکت اولشو تکرار می کرد.
کم کم بدنم داغ شده بود و حس میکردم کلم گرم شده.
میخندیدم تو بغلش و اونم بوسای ریز از شونه و گردن لختم می کرد. یواش نوازشاش رنگ و بوی دیگه ای گرفت محکم تر از قبل بود. دست و پام بخاطر مشروب کمی کرخت شده بود و نوازش و حرکت دستش تو پشتم باعث شد حوله از تنم بیوفته و کل بالا تنم لخت بشه. قبل از اینکه بخوام حولرو بدم بالا محکم تر بغلم کرد و با یه دستش حولرو از زیرم کشید بیرون.
کاملا لخت تو بغلش بودم و اصلا تو این وضع راحت نبودم. خواستم بلندشم ولی فشار دستای قدرتمندش بهم فهموند توان مقاومت ندارم. ضمن اینکه وحشت داشتم نکنه عصبانی کردنش واسم عواقب بدتری داشته باشه.
من جایی رفته بودم که هیچ کی خبر نداشت. پس بهتره هرچیه این شبو به سلامت تموم کنم که لااقل فردا سالم برسم خونه.
نوازشهای و مالیدنهای وقت و بیوقت پری و همزمان قلیون کشیدنش و شوخی کردناش با من حدود نیم ساعتی شد و شرم و حیا و خجالت اولیه رو به لطف الکل و دود کمتر داشتم.
لحظه به لحظه پری منو به سینه هاش بیشتر فشار میداد و یک آن دیدم انگشت وسطشو کشید به لبام و بعد گفت میکش بزن . این صحنه رو خیلی دوست داشت چون چشماش صدبرابر شهوتی تر شد. به حرفش گوش کردم ولی تاکید کرد مینا خووووب خیسش کن.
و بعد انگشت خیسشو برد لای پام و کشید به خط کصم تا رو کلیوتوریس و بعدش با حرکتای دوار کمتر از یک دقیقه صدای نالم پذیرایی رو فرا گرفت.
حرکت غیر ارادیم رو زانوش باعث شد کیر شق شدشو زیر پام حس کنم. پری با ذهن خونی همیشگیش در گوشم گفت چی زیر پات حس کردی؟
گردنمو لیسید و گفت میخوای ببینیش؟
طبق معمول منتظر پاسخ من نشد و گفت دراز بکش رو کاناپه کنارم طوری که دمر خوابیده بودم و سرم رو رون پاش بود.پری شروع کرد به نوازش موهام و بعد کم کم بند حوله رو باز کرد و با در اوردنش کیر بزگ و کلفتش آزاد شد. سرشو یکم به سمت صورتم اورد و با دست دیگش موهامو گرفت و سرمو به سمتش هدایت کرد. زیاد نتونستم ببینمش چون بلافاصله مجبورم کرد که بلیسمش. ولی همون چند لحظه که از فاصله بیشتری دیدمش متوجه ضخامت و رگ های متورم روش شدم و دوباره حس ترس اومد سراغم.
با راهنمایی های پری شروع کردم به لیسیدن کیرش و مدتی که گذشت با قشار کیرش به لبام فهمیدم ازم میخواد که براش بخورم. من تا بحال همچین کاری نکرده بودم و به جز دیدن ساک زدن تو فیلم پورن هیچ تجربه عملی نداشتم. واسه همین پری زیاد سرمو فشار نمیداد به کیرش و همون که کلاهکشو میخوردم راضی بود یا لاقل سعی میکرد راضی باشه. چون بهم گفت عجله ای نیست کمکم یاد میگیری که چطور باید بیشتر تو دهنت فرو کنی.
این حرفش بیشتر منو ترسوند به نظر نمی رسید که بخواد به همین راحتی دست از سرم برداره. بخودم گفتم پاتو دیگه اینجا نمیذاری مینا.
بار آخرت باشه که بخوای خونه ادم غریبه بری.
اما همه این حرفا با کشیدن انگشتای خیسش به چاک کسم از عقب، یادم رفت و دوباره به نفس نفس افتادم.
با حشری تر شدن من پری بهم گفت میخوام بهت سوسیس دودی بدم خوشگله. حرف زدنش کشدار بود معلوم نبود از شهوته یا مستی.
دود قلیونو بشدت به سمت کیرش فوت کرد ه طوری که چند ثانیه کیرش تو اون دود غلیظ محو شد و البته چشمای منو هم کمی سوزوند ولی این بار فشار دستش سنگین تر شد و من مجبور شدن چند سانت دیگه از کیرشو بیشتر بخورم.
پری دستشو از رو سرم برنداشت و ناگهان دوباره سوزش بدی تو سوراخ کونم حس کردم. دو تا انگشتشو با هم با کرم فرو کرده بود تو کونم و کیرش که تو دهنم بود اجازه حرف زدن رو ازم گرفته بود.
بالاخره پری دستشو از رو سرم برداشت . سریع کیرشو از دهنم در اوردم و گفتم پری خانم توروخدا نکنید دردم میاد. بی توجه بمن دوباره سرمو فشار داد رو کیرش و گفت میخوام سوراختو زبون بزنم جلوت که بستست واسه همین دارم انگشتت میکنم دختر ملوس.
شل کن این کرمی که زدم یکم سرش میکنه. حدود یه ربعی تو همین وضع بودیم و من دیگه واقعا فکم درد گرفته بود
فکر کنم فهمید که شرایط خوبی ندارم و خسته شدم.
گفت بلند شو خواستم بلند شم ولی انگشتاشو از تو کونم در نیاورد و وقتی ایستادم اونم بلند شد و گلومو به ارومی با دست دیگش گرفت گفت راه بیوفت.
کیر شق شدنم داشت پهلومو وسراخ کرد. آروم و با ترس گفتم پری خانم لطفا ولم کن بذار برم.
پوزخندی زد و گفت راه بیوفت. فشار انگشتاش تو کونم باعث شد بی اختیار حرکت کنم و منو برد تو اتاق خواب. عین یه بره ای شده بودم که داره میره به مسلخ گاه ولی توان هیچ کاری نداره.
این بار برق اتاقو خاموش نکرد.چون دیگه چیزی برای قایم کردن وجود نداشت و انگارمیخواست از لحظه لحظه تصاحب طعمش لذت ببره.
منو بصورت دمر خوابوند رو تخت و قبل اینکه بتونم حرفی بزنم زبون خیسشو کشید از پشت رو چاک کصم. دوباره اون حس شهوت و لذت وصف ناپذیر به سراغم اومد و داشتم مجدد از خود بیخود میشدم. تو حال خودم بودم که کشیدن زبونش رو سوراخ کونمو حس کردم. واقعا داشت میلیسیدش. یه حس قلقلک و لذت توامان اومده بود سراغم. کمی که ادامه داد نشت پشتمو و کیرشو از پشت گذاشت رو سوراخ کسم. یکم فشار داد ولی تو نکرد. برگشتم گفتم پری خانم من دخترم توروخدا نه.
گفت نترس خوشگلم. بعد خم شد و از کشوی کنار تخت همون قوطی روغن رو برداشت و اینبار به جای اینکه لای پام بریزه مستقیم ریخت رو سوراخ کونم و دوباره انگشتم کرد. کیرش بقدری نزدیک کصم بود که حس میکردم با کمترین تکون من بره تو.
واسه همین سعی میکردم تا میتونم تکون نخورم.
چند دقیقه ای ادامه داد و حس میکردم سوراخ کونم باز شده قشنگ. همزمان هم با کیرش به ارومی کصمو میمالید.
کارش که با انگشت کردن من تموم شد کیرشو از لای پام برداشت و حس کردم روغن ریخت رو کیرش و شروع کرد مالیدنش.
گفتم میخواد الان آبشو بریزه پشتم و تموم بشه.
ولی ناگهان دو تا دستمو از عقب با یه دستش نگه داشت و دست دیگشو گذاشت رو گودی کمرم. فشار دستش خیلی زیاد بود و منو کاملا به تخت میخکوب کرده بود.
سر کیرشو گذاشت رو سوراخ کونم و اروم فشار داد
اینقدر سریع اینکارو کرد که فرصت سفت کردن عضلاتم رو نداشتم و با حرکت اول موفق شده بود که کلاهکشو فرو کنه توم.
با صدایی که از ته چاه در می اومد گفتم آاااااخخخخخ
پری خانوم توروخدا رحم کنید.
با لحن حشری و کشداری گفت هیسسسسسسس ملوسکم. اصل کاری تموم شد بقیش دیگه دردی نداره.
هرچی التماس کردم که درش بیاره گفت نه در بیارم دردش بیشتر میشه.
التماسای من هیچ اثری روش نداشت و شاید حشری ترش هم میکرد. حس کردم یکی دو سانت دیگه رو توم فرو کرد و دوباره نگه داشت.
از درد به خودم میپیچیدم ولی طوری محکم منو قفل کرده بود که تکون نمیتونستم بخورم.
گفت چیه درد داری ؟ گفتم پری خانم دارم میمیرم بخدا. جر خوردم. اشکم بی اختیار دراومد. کیرشو ازم کشید بیرون.
دوباره نالم در اومد. گفت بهت گفتم که در بیارم بدتر دردت میاد. داری منو ناراحت میکنی مینا. آروم باش دیگه
لحنش طوری بود که حس کردم عصبانی شده و الانه که همشو فرو کنه توم.
گفتم چشم پری خانم توروخدا آروم.
دوباره دست آزادشو برد سمت کشو و این بار یه قوطی دیگه برداشت. بعدا دیدم روش نوشته زایلاپی (یه پماد بیحسی موضعیست واسه کاهش درد سکس)
حس کردم یه مایعی سردی ریخته شد تو کونم که بشدت تومو سوزوند. دوباره ناله کردم. گفت این باعث میشه کمتر درد بکشی ولی بیحسیش باعث طولانی شدن سکسمون هم میشه. خودت خواستی دخترکم.
بعد یک دقیقه دوباره فشار داد و کیرش تا همون جای قبلی رفت و نگه داشت. بازم آخم دراومد ولی خوب اینباردرد کمتری کشیدم.
کم کم داشت فشار میداد و هرچند ثانیه یبار کمی بیشتر توم فرو میکرد. حس میکردم دارم از وسط نصف میشم و انگار دستشوییم گرفته ولی خوب میدونستم که کامل تومو شسته و لابد اثر سکس مقعدیه که همچین حسی بهم دست داده.
با دست ازادش لپ کونمو میمالید و رفته رفته فشار رو بیشتر کرد. حس میکردم نصفش رفته توم و واقعا درد داشتم.
دستشو شل کرد و اجازه داد دستام رها بشه. خواستم کمی تکون بخورم ولی دیدم طوری کیرش توم فرو رفته که انگار از وسط به صلیب کشیده شدم و ذره ای حرکت باعث وول خوردن کیرش تو کونم میشه.
پری کم کم به سمتم خم شد و روم دراز کشید. یهو دست چپشو گذاشت رو دهنم و با دست راستش یه سیلی نسبتا محکم زد رو باسنم. درد سیلیش باعث شد که عضلات باسنم شل بشه برای لحظه ای و همین براش کافی بود که بقیه کیرشو هل بده توم.
خواستم داد بزنم از درد ولی محکم دهنمو گرفته بود و سنگینی بدنش روم اجازه حرکت رو بهم نمیداد.
قد بلندترش باعث شده بود سرش بالای سرم قرار بگیره و چاک سینش لای گردنم. سرمو به سمت عقب فشار داد که باعث شد گردنم کامل لای سینش فرو بره. شروع کرد به میکیدن لاله گوشم. نفساش تند و داغ شده بود و توی گوشم داشت شهوتشو منتقل میکرد.
خوشبختانه کیرشو نگه داشته بود توم و اصلا تکون نمیداد میخواست به سایزش عادت کنم و یعد چند دقیقه دردم هم کمتر شده بود. طبیعتا اثر اون ژل هم بود. بعد در حالی که قربون صدقم میریفت اروم شروع به تلمیه های ریز تو کونم کرد. در حدی که دامنه حرکت کیرش یکی دو سانت بود. حس میکردم اگه کیرشو کامل بکشه بیرون روده هام همزمان باهاش میاد بیرون.ولی کارشو بلد بود و به آرومی تلمبه میزد. نفساش لحظه به لحظه عمیق تر میشد و حس میکردم الانه که ارضا بشه. آروم در گوشم گفت میخوام با هم ارضا شیم دخترم.
دستش همچنان رو دهنم بود ولی نه به محکمی سابق.
آروم گفتم فقط زودتر خواهش میکنم. گفت باشه و بعد برخلاف انتظارم که فکر میکردم محکم تر تلمبه بزنه ، به آرومی کیرشو ازم کشید بیرون.
با یه حرکت سریع برم گردوند طاقباز و بعد پاهامو داد بالا. کیرشو از لای پام میدیم که انگار کلفت تر از قبل شده و بخاظر روغنی که زده بود برق میزد. دوباره بهش روغن زد. گفتم پری خانم میترسم
گفت از چی دخترم
اشاره کردم به کیرش و گفتم از اون.
لبخند پیروزمندانه ای زد و گفت نترس قراره کلی بهت حال بده.
دوباره گذاشت رو سوراخ کونم و بی اختیار آه کشیدم. گفت نترس جوجو باز شدی و با یه فشار تا نصفه کرد توم. خواستم عقب بکشم خودمو اما دست چپشو حقله کرد دور دو زانوم و ساق پاهامو گذاشت رو دو سمت شونه هاش.دوباره آروم فشار داد و اینقدر فشار داد که حس کردم که کاملا بهش چسبیدم.
بی اختیار گفتم آیییییی ماماااان
انگشت شستشو کرد تو دهنم و گفت هیسسسسسسسسس دخترم از این ببعد مامانت منم.
محکم وقاطع گفت:
میکش بزننننن
اروم داشت تلمبه میزد و من هم انگشتشو یکم میک زدم. بعد انگشتشو گذاشت پایین نافم و شستشو گذاشت رو کلیتوریسم و به شکل وحشیانه اما ماهرانه ای شروع به مالشش کرد . چند ثانیه نگذشته بود که موجی از لذت تو بدنم حرکت کرد و همزمان تلمبه های پری هم محکم تر و عمیق تر شده بود. مالش انگشتش اجازه فکر کردن به درد کونم رو نمیداد و تمرکزم فقط رو حرکت دستش بود.
دیگه طاقت نداشتم و با یه جیغ بلند ارضا شدم و پری هم خوابید روم و پاهامو حلقه کرد دور پاش و بعد به پهلو شد و چنتا تلمبه محکم و عمیق زد و منو محکم بغل کرد و زیر گوشم ناله عمیقی کرد و ارضا شد.
جوری محکم منو بغل کرده بود که حس کردم دنده هام داره میشکنه با اینحال تو بغلش از شدت ارضا داشتم میلریزدم . و اونم کم کم از فشار دستاش کم کرد و شروع به نوازشم کرد و مرتب میگفت عزیز دلم بالاخره تصاحبت کردم. دیگه مال منی شدی نفسم. همینجوری توم نکه داشته بود و کم کم کیرش شل شد و ازم کشید بیرون.
یه ربعی تو بغلش بودم ونوازشاش بعد اون سکس سنگین و البته دردناک داشت کمی حالمو خوب میکرد.
بغلم کرد و برد حموم دوباره سوراخمو شست ووقتی اب بهش خورد به شدت سوخت. یه آب به بدنامون زدیم و خشکم کرد و دوباره منو دمر خوابوند رو تخت. یه پماد برداشت و زد به سوراخم. یهو لرزیدم گفت نترس کاریت ندارم پماد هیدروکورتیزون هست و ضد التهاب. انگشتاش که میخورد به سوراخم دردم می اومد و آخ میکشیدم.
گفت خیلی درد داری کوچولوی من؟
گفتم آره
گفت الان خوبت میکنم. رفت از اتاق بیرون و وقتی برگشت یه شیاف دستش بود. گفت این شیاف دیکلوفناکه باعث میشه کاملا دردت از بین بره. خودتو شل کن و شیافو کرد تو کونم.
راست میگفت بعد چند دقیقه دردش بشدت کم شد و وقتی چراغا رو خاموش کرد و از پشت بغلم کرد. بخاطر مستی و خستگی زیاد ناشی از دو ارضای متوالی کمتر از دوساعت، تو آغوشش خوابم برد.
نمیدونم چقدر خوابیده بودم که ریختن مایع سردی رو کونم رو حس کردم. چشامو باز کردم به پهلو خوابیده بودم و نزدیک سحر بود و اتاق کمی روشن شده بودم از طلوع خورشید. هنوز تو خواب و بیدار بودم که فشار کیرشو رو سوراخمو حس کردم خواستم خودمو بدم جلو که از پشت محکم بغلم کرد و به پاش انداخت رو هر دو پام . با فشار بعدی کیرش وارد کونم شد و بی اختیار آه بلندی کشیدم. پری زیر گوشم جون کشداری گفت و بهم گفت کوچولوی من باز شده دیگه با یه فشار تا نصفه رفت. خواستم اعتراض کنم که با ضربه دوم تمومشو توم جا داد و باز محکم تر از قبل بغلم کرد.راست میگفت بازم کرده بود والا امکان نداشت اون کیر 21 سانتی رو با دو فشار توم کنه.
بیشتر از چند ثانیه بهم امون نداد و تلمبه های ریزشو تو کونم شروع کرد. درد داشتم ولی خیلی قابل تحمل تر از دیشب بود. نمیدونم اثر شیاف بود یا اینکه واقعا باز شده بودم. حرکت انگشتش رو کسم دوباره فکرمو منحرف کرد. پری اینبار محکم تر و عمیق تر میکرد و نفس زدنای من نشون میداد که لذت داره جای دردو میگیره و این بهش میفهموند که میتونه محکم تر منو بکنه.
یکم که گذشت بدون اینکه از تو کونم در بیاره چرخید پشتم و با بلند کردن کمرم منو بصورت داگی درآورد. دو دستش محکم کمرمو گرفته بود و دوباره شروع کرد به تلمبه زدن. برخورد رون پاش با کونم صدای بلندی رو باعث میشد و من فقط بالشو گاز میزدم و ملحفه رو چنگ میزدم که بهش بفهمونم آروم تر بکنه ولی اصلا توجهی نمیکرد. مرتب بهم میگفت تو دیگه مال من شدی. جنده کوجولوی مامی هست خوشگلم.
بعد دستشو گذاشت رو گلوم و منو به سمت خودش کشید.رو دو زانوم ایستاده بودم و پری از پشت محکم بغلم کرده بود و در حین تلمبه هاش با دست چپش سینه ها میمالید و انگشت دست راستشو کرد تو دهنم. چشمم به آینه بالای تخت افتاد و صحنه ای که میدیدم خودمو که چجوری دارم کون میدم بهش برای خودمم باور نکردنی بود. یکم که میک زدم انگشتشو، پری از دهنم در اورد و گذاشت رو کسم و شروع کرد به مالیدن انگشت خیسش به کسم. از تو آینه نگام میکرد و بهم میگفت ببین چجوری داری بهم میدی خوشگله. دوباره موج لذت از کسم به همه جای بدنم پحش شد و اینبار خیلی سریعتر از دفعه قبل با مالیدنش ارضا شدم. شل شده بودم و نمیتونستم رو پام وایسم ولی پری همچنان به تلمبه های محکمش ادامه میداد و گردن و گونمو میلیسید. با فشار بدنش دمر افتادم رو تخت و اونم همراه با من افتاد روم و یک دقیقه وحشیانه توم تلمبه زد. ارضای چند لحظه پیشم باعث شده بود بدنم کامل شل بشه و راحت تر کیرشو تحمل میکردم. چنتا تلمبه محکم زد و بعد با تمام قدرت کیرشو تا ته فشار داد و روم لرزید. انقباض عضلات پاش رو دو طرف پام کامل حس میکردم . جوری فشارم داد که حس کردم بدنامون بهم یکی شد. نفس نفس میزد کنار گوشم و دستاش رو بدنم میلغزید. به پهلو خوابید و بعد از تمیز کردن خودم و خودش با دستمال، دوباره از پشت بغلم کرد.
انقدر نوازشم کرد که مجدد خوابم برد.
نزدیکای ظهر بود فکر کنم که با بوسه رو لبام بیدار شدم. یه لحظه یادم رفته بود کجا هستم. ولی تکونای دست پری رو شونم باعث شد یادم بیاد چی بهم گذشته. سراسیمه ساعت رو نگاه کردم و گفتم من دیگه باید برم پری خانم. گفت برو یه دوش بگیر و خودتو بشووووور تا بیای منم یه چیزی اماده میکنم با هم بخوریم. بعد میرسونمت خودم.
برای اینکه سریعتر بتونم برم رفتم سریع دوش گرفتم. اتفاقات دیشب زیر دوش جلوی چشام رژه می رفت. یاد حرفش افتادم که گفت بشور و به پایینم اشاره کرد. یعنی باز میخواست باهام سکس کنه؟
برای اینکه بهونه دستش ندم سوراخمو همون جور که بهم یاد داده بود شلنگ شور کردم. خوشبختانه دردش خیلی کمتر از قبل بود. خودمو که خشک کردم باز دیدم لباس ندارم.
میدونستم تا نخواد از لباس خبری نیست و اصرار هم بهش فایده ای نداره. انگار اینکارو زیاد تکرار کرده بود و همه چیز از قبل برنامه ریزی شده بود.
رفتم تو آشپزخونه پری یه شلوارک کوتاه و یه نیم تاپ تنش کرده بود و گفت بیا بشین صبونه بخور. خواستم بشینم رو صندلی ولی گفت نه بیا بشین رو پام. خودم میخوام بهت لقمه بدم. این رفتاراش برام عجیب بود یجوری باهم صحبت میکرد انگار من دختر بچه 5 سالش هستم . خودش لقمه میکرد و میذاشت دهنم و مرتب هم موهامو نوازش میکرد. انگار نه انگار همین چند ساعت پیش وحشیانه منو جر داده بود. با خودم گفته چرا اینقدر تناقض داره رفتارش.
دروغ چرا حس بدی نداشتم اون لحظه. اینکه در آغوش یک زن قوی هستم بهم حس حمایت بی نظیری میداد که بعد از فوت مادرم هرگز تجربش نکرده بودم. صبونه که تموم شد گفت زغال آمادست. بکشیم و بعد بریم. گفتم اخه دیرم میشه. گفت دیر نمیشه بریم. دوباره نشستیم کنار همون کاناپه. یاد صحنه دیشب افتادم و دلم مالش رفت. از دلهره بود یا اشتیاق؟ نمیدونم.
کمی که قلیون کشیدیم بهم گفت بشین دو زانو زیر پام. چاره ای جز اطاعت نداشتم. وقتی نشستم گفت حالا چشاتو ببند و تا نگفتم باز نکن. صدای کشیده شدن شلواکش رو شنیدم. شستشو کشید رو لبام و با فشار بهم فهموند دهنمو باز کنم. دهنمو که باز نگه داشتم دستش رفت سمت پشت سرم و کمی که سرمو به جلو داد برخورد کیرشو به لبام حس کردم. با فشار بعدی سر کیرش رفت تو دهنم. گفت حالا چشاتو باز کن.
لخت بود کامل جلوم. و کیر کامل شق شدش تو دهنم. دوباره دودو زد به کیرش و سرمو کمی بیشتر هل داد جلو و باعث شد یک سوم کیرش برم تو دهنم. گفت حالا میکش بزن جوجوی نازم.
با دستش حولمو کشید و لختم کرد.
شروع کردم به ساک زدن. گفت همزمان که میخوری کصتو با دستت بمال. دوس نداشتم اینکارو کنم ولی گفتم چشم.
گفت وقتی میخوری به چشام نگاه کن. دوباره برق شهوتو تو چشاش میدیدم.
مالیدن کصم باعث شده بود کمی مرطوب بشه و حس کردم کم کم دارم خیس میشم. لعنتی منو کامل اسیر خودش کرده بود.
یه ربعی براش خوردم که گفت بسه. بلند شو و باسنتو بکن سمت من. دستاتو بذار رو زانوت. باز گفتم چشم .
شروع کرد به لیسیدن کوس و کونم از عقب و تو پاهام لرزش خفیفی افتاد. دوباره همون ژل بیحسی و روغن رو زد به سوراخم و خودش بلند شد و روم نیم خیز شد. میدونستم میخواد بکنه و دوباره ته دلم لرزید. سر کیرشو فشار داد توم و دستشو گذاشت رو شکمم. اروم تا نصفه فرو کرد و من دوباره درد اومد سراغم. صورتمو برگردوندم و گفتم پریییییی خانم!
دوباره همون لبخند فاتحانه رو لباش بود. اروم به سمت عقب حرکت کرد و نشست رو مبل. فشار دستاش رو شکمم باعث شد منم همزمان بشینم رو کیرش و با فشار بیشتر دستاش رو کمر و شکمم کامل کیرش بره توم.
آخ بلندی کشیدم و به بدنم پیچ و تاب دادم. انگشتای پامو بی اختیار باز و وبسته میکردم و با دستام رو رون پاش تلاش میکردم خودمو ازش جدا کنم.
دستامو گذاشت رو شکمم و محکم بغلم کرد. کیرش کامل تو کونم بود و حس درد بدی داشتم. اصلا تکون نمیخورد و سعی میکرد با لیسیدن و بوسیدن آرومم کنه. چند دقیقه همینجوری تو بغلش بودم که گفت میخوام یه فیلم برات بذارم. گفتم الان؟
گفت آره حتما باید ببینی.
خلاصست و مفید. 5 دقیقه کات شده هست.
تلویزیون رو روشن کرد و وقتی ویدئوی داخل فلش رو روشن کرد عرق سردی رو بدنم نشست.
یک ودیئوی 5 دقیقه ای خلاصه شده با صدا و تصویر واضح از ابتدای ورود من به خونش بود . با تمام صحنه های سکسمون چه روی مبل چه روی تخت. وقتی دیدمش بی اختیار اشکم در اومده بود. گفتم توروخدا پاکش کنید. گفت همین الان هم دارم ازت فیلم میگیرم. نترس قرار نیست کسی این رو ببینه. این فقط برای اینه که بدونی تو از این ببعد مال منی!
در حالی که هنوز کیرش تو کونم بود حولرو انداخت رو بدنم و بلند گفت شیوا بیا تو.
اینبار بیشتر لرزیدم. صدای پای یکی از پشت سرم اومد و بعد جلوم یه دختر حدودا 30-32 ساله قد بلند با بدن ورزشکاری ولی ظریف و کشیده و با موهای کاملا کوتاه و تیفوسی با یک شلوارک و تاپ کراپ ورزشی ظاهر شد.
دختر فوق العاده زیبایی بود و در عین حال چشمای مصمم و نگاه خشنی داشت. خوشحال بودم که حوله رو بدنمه و معلوم نیست که کیر پری تو کونمه.
دستش یه لب تاب و سیم موبایل و گوشی من بود. گذاشتشون رو میز جلو میلی و دستشو کشید به لبام. با خنده مصنوعی ولی بلندی گفت خوش میگذره دختر خانم؟
من فقط سعی کردم باهاش چشم تو چشم نشم و سرمو انداختم پایین. حس کردم کیر پری توم بزرگتر شد. و فشار دستاش بیشتر.
انگار میخواست بهم بفهمونه تو جه موقعیتی هستم. شیوا دستشو گذاشت زیر چونم و گوشی رو گرفت روبروی صورتم. گفت نگاش کن. مجبور شدم نگاه کنم و قفل گوشیم بازشد.
گوشیو وصل کرد به لبتاب. به اعتراض گفتم دارید چیکار میکنید.
گفت میخوام همه کانتکتا و عکساتو بردارم. بدون که اگه بخوای دست از پا خطا کنی فیلمتو قراره همه دوست و اشناهات ببینند. تلاش کردم از بغل پری بیام بیرون و جلوی کارشو بگیرم. ولی پری محکم تر از قبل منو گرفت و گفت صدات در نیار جنده کوچولوی من. وقتی دیدم که داره کار کپی رو انجام میده زدم زیر گریه ولی پری یدونه زد به پهلوم و گفت جیکت در نیاد.
کار شیوا که تموم شد. شروع کرد به لخت شدن. یه بدن بی نقص با پوست برنز تیره که هیبت خاصی بهش میداد. حولرو محکم کشید و انداخت کنار. صورت خیس اشکمو لیسید و گفت میخوام ببینم زیر زبون من چقدر میتونی مقاومت کنی.
نشست رو بروم و پاهامو از هم باز کرد. گفت اوف پری تا ته توشه که و خندید و زبونشو کشید رو کصم. خیلی تقلا کردم که جلوشو بگیرم ولی زورم بهشون ابدا نمی رسید.
علی رغم تلاشم برای بی توجهی به شیوا ، ولی لیسیدن ماهرانه کصم توسط زبون کارکشتش دوباره بی اختیار خیسم کرد. وقتی کلیتوریسمو به دندون کشید و شروع به میک زدنش کرد دیگه جیغم در اومد. همزمان پری شروع به تلمبه زدن تو کونم کرد. شیوا از پایین پیروزمندانه بهم نگاه میکرد و با چشاش بهم فهموند دیدی نتونستی مقاومت کنی. انگار سالهاست کس لیسی کرده و جوری میخورد که با پری اصلا قابل مقایسه نبود. رون پام بشدت میلریزد و فقط ناله میکردم.
تصور اینکه همین صحنه هم در حال فیلم برداریست دیونم میکرد ولی امواج شهوت توان فکر و حرکت رو ازم گرفته بود.
پری وایساد و منم با حرکت کیرش وایسادم. حرکت زبون شیوا رو کصم تند تر شده بود و پاهام طوری میلریزید که اگه پری نگرفته بودتم نقش زمین میشدم. با جیغ بلندی ارضای وحشتناکی شدم. آب کصم صورت شیوا رو براق کرده بود ولی لعنتی ول کن نبود و به میک زدن محکم چوچولم ادامه میداد. حس کردم چشمام داره سیاهی میره که پری گفت شیوا بسه الان بیهوش میشه. گفت باشه نوبت منه از دیشب که سکستونواز دوربینا داشتم میدیدم ،دیوونه شدم.
فهمیدم تموم مدت تو خونه بوده.
بلند شد و یه بوس ریز به لبام زد و گفت نوبت توعه خوشگله.
نشست رو لبه مبل و پاهاشو باز کرد. کیر پری هنوز توم بود. بخاطر ارضای دیشبش بود که فکر کنم تا الان نیومده بود.پری سرمو به سمت شیوا هل داد و مجبورم کرد چهار دست و پا بشم.شیوا دستامو گرفت و گذاشت زیر هر دو رونش.موهامو گرفت و سرمو کشید به سمت کسش. گفت بخور که دارم میمیرم . کسش کامل شیو بود و مرطوب. مجبور شدم براش بلیسم که تلمبه های پری محکم تر از قبل شروع شد. اگه دو تا دستاش محکم از پشت کمرمو نگرفته بود حتما ولو میشدم رو زمین چون اصلا جونی تو بدنم مونده بود. شیوا با تحکم گفت تا منو ارضا نکنی پری جون هم نمیذاره آبش بیادا. خوب بخور توله ملوس.
سعی کردم هرچی رو من اجرا کرده بود رو برای کصش اجرا کنم بلکه خلاص شم. چشام سیاهی میرفت از شدت ارضای سنگین چند دقیقه قبل و حالا ضربه های محکم کیر پری تو کونم و سیلی های شیوا رو باسنم.
فشار دستای شیوا رو سرم و ناله بلندش بهم فهموند که داره ارضا میشه. و با یه آه بلند ابش پاشید رو صورتم. پری هم با سرعت عجیبی داشت میکرد منو و اونم با یه تلمبه عمیق ابش اومد و ناخناشو جوری تو پهلوم کرد که تا دو سه روز بعدش کبود موند جاش.
وقتی ولم کرد همونجا زیر پای شیوا افتادم و میشه گفت برای چند لحظه بیهوش شدم.
حس کردم یکی بلندم کرد و به زحمت چشامو باز کردم دیدم شیوا داره میذاره منو تو وان حموم. آب گرم و ماساژ و نوازشای شیوا تو وان یکم حالمو آورد سرجاش.
گفت تو با پری چه کردی؟
گفتم من؟
گفت آره تو عمرم ندیده بودم یکی رو 4 بار در یک روز بکنه به جز یه نفر.
گفتم کی بود.
گفت: من وقتی که بیست سالم بود!

نوشته: بامدار خمار


👍 32
👎 2
24301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

918393
2023-03-11 01:54:24 +0330 +0330

ادامه نداره دیگه ؟؟

2 ❤️

918408
2023-03-11 02:49:41 +0330 +0330

سلام دوستان ظاهرا بیشتر از 5 قسمت نمیشه گذاشت
اگه ادمین محترم اجازه بده بخش دوم و پایانی هم منتشر میشه


918413
2023-03-11 03:05:46 +0330 +0330
  • شما اکانت اصلیتو کاش قایم نمی کردی … قلمت آشناس… 😎 بد نیست بشناسیم شمارو … زامبی نیستیم
1 ❤️

918430
2023-03-11 07:02:47 +0330 +0330

لطفا بخش دومشو هم بزار

2 ❤️

918437
2023-03-11 09:40:45 +0330 +0330

سری دومش و بنویس خوب مینویسی

2 ❤️

918440
2023-03-11 12:05:24 +0330 +0330

من از موضوعات شیمیل زیاد خوشم نمیاد ولی از همون قسمت اول شیفته طرز نوشتار و قلمت شدم، معلومه که برای مخاطبت احترام قائل هستی و موقعی که دیدم قسمت پایانی هست یکمی ناراحت شدم و موقع خوندن همه‌اش میخواستم داستانت تموم نشه😅
امیدوارم قسمت‌های بعدی‌ش رو هم بگذاری، واقعا مشتاقم بدونم در ادامه چه رخ میده

1 ❤️

918441
2023-03-11 12:12:30 +0330 +0330

واقعا خوب مینویسی ، کاش به این زودی تموم نمیشد و ادامه دار بود داستان …
یا به صورت یه اسم دیگه داستان رو ادامه میدادی
مثلا از در دامگاه حادثه مینوشتی در دامگاه ( هرچی ) و مرتبط میکردی داستان رو با همدیگه

به هرحال زیبا بود و خسته نباشی بازم ادامه بده قسمت پایانی ۲ رو

2 ❤️

918458
2023-03-11 18:55:24 +0330 +0330

عالی بود بنظرم دامگه رو دامگاه بنویس تا همه بدونیم ادامه همون داستانه عالی بود ولی یکم طولانی ترش کن خیلی خلاصه واره

0 ❤️

918459
2023-03-11 18:57:46 +0330 +0330

عالی بود بنظرم دامگه رو دامگاه بنویس تا همه بدونیم ادامه همون داستانه عالی بود ولی یکم طولانی ترش کن خیلی خلاصه واره

0 ❤️

918463
2023-03-11 19:50:05 +0330 +0330

به راحت نفسی رنج پایدار مجوی
شب سراب نیرزد به بامداد خمار

0 ❤️

918474
2023-03-11 21:12:47 +0330 +0330

با عنوان جدید ادامه بنویس

0 ❤️

918477
2023-03-11 23:05:26 +0330 +0330

بامداد این پری و شماره یا آدرسش و بده میخوام ی طوری بکنمش معتاد کیرم بشه

0 ❤️

918486
2023-03-12 00:05:26 +0330 +0330

سلام ممنون از نظر لطفتون
این اولین تجربه داستان نویسی من بود.
ضمنا قسمت آخر به اشتباه کامل منتشر نشده
که دارم سعی میکنم باقیمانده رو با تایید ادمین ارسال کنم
هرچند شاکله داستانی که تو ذهن من بود تازه شروع شده و این بخش مقدمه بود برای بخش های میانی و پایانی که خوب ظاهرا امکان انتشار نیست
دوسدار شما
بامداد خمار

2 ❤️

918495
2023-03-12 00:46:13 +0330 +0330

الان که دیگه حادثه ای در کار نیست، راحت موضوع و تیتر رو عوض کن، من نمیتونم واقعا بدون خوندن بقیه داستان با آرامش بمیرم

1 ❤️

918498
2023-03-12 01:18:23 +0330 +0330

قسمت اخر تکمیل شد

4 ❤️

918516
2023-03-12 02:39:31 +0330 +0330

واقعا عالیه ادم دلش میخاد با پری اشنا بشه

0 ❤️

918705
2023-03-13 18:50:36 +0330 +0330

بامدادجون داستان ادامه داره یا تموم شده کامل ؟

0 ❤️

918816
2023-03-14 20:00:51 +0330 +0330

میتونی بقیه داستان رو پرفایل بسازی و اونجا اپلود کنی تا مشکل قسمت بندی و میزان داستان و اینا نباشه و ملت زود تر هم بخونن

0 ❤️

918829
2023-03-14 22:21:32 +0330 +0330

سلام دوستان با توجه به عدم موافقت سایت فعلا داستان خاتمه پیدا کرده
شاید روزی ادامشو نوشتم
دارم رو یک داستان جدید کار میکنم

0 ❤️

918901
2023-03-15 13:21:14 +0330 +0330

حالا ک شیوا اومده ادامه شو بنویس دیگه بامداد. حیفه تا اینجا رسیده ادامه نداشته باشه. با ی عنوان دیگه بنویس خب

1 ❤️

918912
2023-03-15 16:16:33 +0330 +0330

چطوری باید متوجه بشیم داستان جدید یا ادامه همینو نوشتی گزاشتی توی سایت؟
چون پروفایل نداری تاپیک هم نداری
واقعا چطوری باید متوجه شد؟ کسی بله به منم بگه

0 ❤️

918980
2023-03-16 02:30:55 +0330 +0330

عالی بود اگه میشه ادامه بده

0 ❤️

919355
2023-03-18 02:53:39 +0330 +0330

داداش ادامه اینو بزار تو قسمت داستان نشد پرفایل درس کن اونجا بزار حیفه

1 ❤️

927027
2023-05-08 20:20:00 +0330 +0330

ادامه بده دیگه

0 ❤️

927619
2023-05-12 10:59:00 +0330 +0330

سلام
فصل دومشو بنویس دیگه، داستان به این خوبی و قوی
خیلی ها ۵ قسمت داستانشون تمام شده با اسم جدید ادامه دادن
منتظر فصل دومیم

0 ❤️

927625
2023-05-12 12:14:53 +0330 +0330

عالی بود

کاش یکم بیشتر ارباب برده تور میشد
ادامه بده عالیه

0 ❤️

930905
2023-06-01 01:09:37 +0330 +0330

فصل دو اپلود نمیکنی؟؟؟؟

1 ❤️

940537
2023-08-02 18:49:38 +0330 +0330

خیلی وقته منتظر ادامه این داستانیم کی قراره بزاریش داش

1 ❤️

965242
2024-01-05 03:30:42 +0330 +0330

فکر کنم بدبخت رو هنوز دارن میکنن😂

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها