سکس سه نفره با زوج مسافرم

1392/12/18

سلام.
بخشید اگر غلط املای دارم
شغله من رانندگی یه سمند دارم بینه جاده…وکرج کار مکنم
یه شبی که هوا سرد بود من از …به طرفکرج مسافر سوار کردم.
صندلی عقب یه خانواده سوار شدن ولی بعد یه خانم واقای اومدن گفتن ما هم میریم کرج.گفتم نه جلو مخصوصه
یک نفره.گفت شبه پیدا نیست ماهم پولمون کمه ما دوتا جلو میشینیم یکی و نصفی حساب میکنیم ماروهم ببر
قبول کردم وقتی رسیدیم کرج عقبیا پیاده شدن گفتم اخرشه . خانمه گفت سرده لطف کن مارو ببر درب خانه
قبول کردم رفتیم داخل شهر یه خانه معمولی اینها مستجر بودن طبقه بالا شروع کردن تعارف کردن نسبه شبه بمون
صبح بورو منم خسته بودم قبول کردم پش خودم گفتم کرایه رفت
اسمه خانومه مینا بود واقاشون حمید.حمید بچه … ومیناجای دیگر ولی دورازپدرومادروفامیل تنها وبی پول و حمید معتادم
بود.ولی از مینا بگم خوشگل سفید موهای بولوند چشمهای زاغه دوروشت حمید هم خوشگل بود ولی من بلندقدم سیاه چهره
نه لاغرونه چاغ معمولی زیادم خوشگل نیستم خلاصه رفتیم بالا حمید تا رسید رفت سراغ پیک نیک منم نشتم روبروی تلویزیون
بعدااز چند دقیقه مینا بایه تیپ نیم عریان با چای تازه دم زاهر شد منم از خجالت سرم وانداختم زیرولی واسه حمید معمولی بود اصلا نگاهم نکرد دیگه ساعت 2شب شده بود بیشتراز یه اتاق ویه سالن 10متری نداشتن فقط میتونستن اتاق وگرم کنن چون یه بخاری داشتن پس سه تای داخله همون اتاق بودیم بعداز 1ساعت که بچه کجاید چکار مکنید حمید گفت مینا شاید راننده خوابش بیاد جا بندازحمید اینقدر بی حال بود که حتا زحمت یاد گرفتنه اسم من و به خودش نمیدادولی منو مینا باهم کامل اشنا شده بودیم مینا از اتاق خارج شدو بایک لاف نو وتمیز وارد شدخلاصه مینا بیشتراز یک لاف ویک تشک نیاورد
فوری تا اخرخط رفتم.خدایشم خیلیم ترسیدم ولی هر چی فکر کردم از حمید کاری برنمیومد
اول حمید دوید باسیگارو جاهسیگاریش زیره پتو مینام بغلش من دیدم جای
واسه من نیست گفتم پس با اجازه برم حمیدگفت کجا بگیر بغله من و مینا بخواب گفتم اخه… گفت ببین اسی تو محرمه ما باش به کسی چیزی نگو همیشه بیا اینجا هم ما تنها نیستیم هم توحالتو میکنی .من داشتم فکر میکردم که واسه اولین بار دسته گرم مینا دستامولمس کرد یهدفه تمام بدنم احساس داغ بودن کردن تونسرما از گرماشروع به عرق ریختن کردم ازطرفی
هنوز به چشمه سکس به مینا نگاه نکرده بودم ولی واقعان مینا خیلی زیبا
بود قد بلند …از همچی کم نداشت خیلی به حمید دراون حاله اعتیادسربود
منم با مینا رفتیم زیره همون پتوی که حمید بود حمید بااین بونه که بخوابیم
لامپ وخاموش کرد اتاق تاریکه تاریک شد مینا برگشت به سمت من وبدون حرفی شروع کرد به مکیدن لبهای من. منم شروع کردم به تکرار این کاربا عجله تمام لباسامودراوردم مینام در این فاصله لخت شده بود دستمو دور کمرش گذاشتم سینه های سفیدوشو شروع به خوردن کردم دیگه از یادم رفته بود که حمیدیم هست سریع انداختمش روخودم مینام که انگار تا اون موقع کسی این طوری صفت باهاش کسی حال نکرده بود شروع کرد به هایوهو
من که شهوت داشت داغونم میکرد سریع با دست کیرمو داخل کردم و شروع به بالاوپائین کردن مینا کردم مینام بانالای بلندی که معلوم بود از شهوت زیاد است سرمیداد اوقربون وصدقه هم میرفتیم سریع با این که کیرم تو کوسش بود خوابوندم و من افتادم روش پاهشودادم بالا سریع وصفت تکون میدادم تاکه متوجه شدم مینا ابش اومد بعداز چند ثانیه ام ابه من اومد ومن از بی حالی خستگی همین طور خوابیدم روش که یکدفعه دستای غیرازدستهای مینا روی کمره لختم احساس کردم دیدم حمید لخت شده وداره دست روی کمر من میکشه وبالباش لبهای میناو میموکه یکدفه خودم کشیدم کنار از خجالت سرم رو زیر پتو کردم .مینا سرشو اورد زیر پتو وگفت.قربوند برم عزیزم مسئله ای نیست خجالت نکش همین طور سرش روی سینه من بود پشتش به حمید
حمید گفت.گفتم محرم باش مثلی نیست بعداز مقداری صحبت دیگه برام عادی شد بعدحمید گفت دوتای حال کنیم مینا که همه حواسش به من بود خندیدوباچشمک که زیر نور لامپه تلویزون معلوم بودگفت بگو باشه قبول کردم حمیدومن شروع کردیم به خوردن سینهای سفید مینا ومن باانگشتم باکوسش بازی میکردم مینا دوباره حشری شدشروع کرد ساک زدن کیرم اون موقعه اینگارتویه دنیای
دیگه بودهرجا بود خوب بودحمیدم داشت از عقب کونه سفیده میناوبوس میکرد بعد بلند شد کیره خوب وبزرگی داشت از پشت کرد داخله کوسه مینا میناو مثله یه بچه ای که به الاسکا لیس میزنه داشت کیره من ومیلیسید وساک میزد بعداز چند دقیقه که جامون باحمید عوض میشد حمیدابش اومد وبایه سیگار که لب دهانش بود خوابید تامنم که تازه به کوس تروتمیز خونگی رسیده بودم شروع کردیم بامینا حال کردن اون شب وهیچموقع یادم نمیره چه شبی بود تا صبح پنج بار کوس کردم
من هنوز بامینا هستم وبعضی موقعها سه تای حال میکنیم ولی از اون موقعه دیگه تا توانم بوده
از نظر مالی هم کمکشون کردم نمیدونم واسه چی دارم برای شما تعریف میکنم ولی خوب شبی بود
دوستان ببخشید اگر سرتون ودرد اوردم
اسی ام با 35سال سن راننده


👍 5
👎 1
181077 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

414338
2014-03-09 08:25:24 +0330 +0330

وقتی این داستانا را میخونم دلم میخواد برم ایران این همه ازادی،عشق و حال به راه،همه روشن فکر،همه میدن،اما بچه ها یه سوال ذهنم و عجیب درگیر کرده میشه اسم دوتا کشور ایران باشه اگه اینجایی که من هستم ایرانه پس اینجایی که نویسنده های داستان ها هستن کجاست اون یه ایران دیگست،مثلا ایران قبل انقلاب ، یا ایران بعد اخوندا؟ یعنی داریم!!

0 ❤️

414339
2014-03-09 09:29:56 +0330 +0330
NA

آخه مردک یه چیزی بگو که بگُنجه.همینجور سرتو انداختی پایین و سوار زنشدی ؟نه کاندومی نه ایدزی نه مریضی ،هیچی نبود ایدز وهپاتیت و اینا هم مال توی فیلماس؟ یا اون صاحاب مرده تو ضد میکروب بود مگه نه؟

0 ❤️

414350
2014-03-09 09:47:01 +0330 +0330
NA

0 ❤️

414340
2014-03-09 12:15:08 +0330 +0330
NA

عجب !
کم کم داره نظرم راجب تشکیل کارگروه عوض میشه !

0 ❤️

414341
2014-03-09 12:48:00 +0330 +0330
NA

حاجی دمت گرم

0 ❤️

414342
2014-03-09 12:57:23 +0330 +0330
NA

فیلم سوپره مگه؟ 27 سالمه ولی این چیزارو فقط تو این سایت میبینم. به تور ما چرا نمیخوره اگه ایان واقعی هستن؟

0 ❤️

414343
2014-03-09 18:12:20 +0330 +0330
NA

باورکن اگر اون موقع میگفتی حمید دستش رو کمرت بود و حسش کردی میخواست بکنت و همجنس باز بود من یکی با سابقه کاربری خودم باور میکردم…
حتی قول میدادم بقیه بکس سایت هم باورشون میشد که کس کردی و کون دادی.
ولی خوب زدی خراب کردی…
(یاد جوک افتادم …پسره برای اولین بار میره کس بکنه خلاصه میکنه و میره خونه با شوق پیش باباش میگه بابابابا امروز کس گایدم…پدره خوشحال که پسرش بزرگ شده میگه افرین پسرم خوب بگو ببینم پولشو از کجا اوردی؟پسره میگه پول نداشتم کون دادم)

0 ❤️

414344
2014-03-09 21:04:18 +0330 +0330
NA

زیبا بود گلم لذت بردم

0 ❤️

414351
2014-03-10 04:11:14 +0330 +0330
NA

کیرم تو کون زنت

0 ❤️

414345
2014-03-10 04:13:09 +0330 +0330
NA

مو…

0 ❤️

414346
2014-03-10 07:12:20 +0330 +0330

?pas chera man harchi gashtam azin chiza nadidam

0 ❤️

414347
2014-03-10 08:45:27 +0330 +0330

بنظر من دلیل نداره دروغ باشه داستان… طرف ۳۵ سالشه ساکن کرج هم هست شغلشم مسافرکشیه… این یعنی برخورد به دویست مورد کس و کون در روز… دلبلی نداره دروغ بگه دیگه… کرج هم که کلا جنده خونه اس

0 ❤️

414348
2014-03-10 13:36:27 +0330 +0330
NA

آخ اگه من بيام كرج

0 ❤️

414349
2014-03-11 04:33:38 +0330 +0330
NA

مواظب باش من يبار يه همچين زوجي رو كردم هپاتيت غ گرفتم يحتمل شما هم هپاتيت ه دو چشم گرفته باشي

0 ❤️

525551
2015-12-16 11:20:47 +0330 +0330
NA

کیر تو کونت کس مغز

0 ❤️

550044
2016-07-23 20:36:21 +0430 +0430
NA

افرین برتو

حالا اون که میدید زنشو جلوش میکردی

اما تو که نمیبینی زنتو کی داره میکنه!

0 ❤️

557320
2016-09-20 23:30:23 +0330 +0330

چقدرهم که محرم بودی گوسفند !
گیرم که همچین خوابی هم دیده باشی عاخه پفی .یوز تو که با این تعریف کردنت خار محرمیتو گاییدی عن دماغ

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها