سلام
به دوستم پوریا اس دادم که کجایی میخوامش چون تو شهر دیگه ای بود جواب دادش فردا میام پیشت منم از مدرسه برگشتم سریع رفتم حموم وشروع به بازی با باسنم کردم حسابی به خودم رسیدم چون ایندفعه یه حال اساسی میخواستیم باهم داشته باشیم واون کلی کرم ضد درد و…گرفته بودوتواتوبوس که بود اس میداد میام پیشت خودت رو آماده کن
خلاصه رفتم ترمینال دنبالش اومد سوار ماشین شد و دستشو گذاشت رو پای من گفت دیدی اومدم باهم رفتیم یه چند جا کار داشت به کاراش که رسید رفتیم خونه بابا مامانم خوابیده بودن مامانم وبیدار کردم و بایه پذیرایی شام مختصر جای پوریا رو یه طرف اتاق و جا خودمو یه طرف دیگه انداختم چراغرو خاموش کردم
باخودش لباس خواب نیاورده بود مجبورش کردم پیرهنشو در آره رفت جاش و دراز کشید بهم نگا میکرد منم از بیرون که اومدیم لباسامو هنوز عوض نکرده بودم پشتمو کردم بهش وشلوارمو کشیدم پایین شورت زنونه تنم بود رونام برق میزد خودمم حال میکردم دستشو زد به باسنم گفتم بابام بیدار میشه ها می فهمه زود شلوار تنم کردم و دراز کشیدم
اون ناراحت شده بود وروشو کرده بود سمت دیوار ضد حال زده بودم بهش رفتم پیشش و آروم به کیرش دست زدم و با بازی دادن بلندش کردم زود زیپش وباز کرد وگفت بخور
حسرت خوردن همچین کیری رو میکشیدم خیلی درشت و سفید بودبعدخوردن دیدم چشاشو بسته منم پشتمو بهش کردم گفتم لابد خسته اس خودشو چسبوند بهم گفت از پشت حال کنیم منم از خدام بود گفتم باشه شلوار کردی تنم بود زودی کشید پایین منم باسنم طوری از زیر پتو نشونش دادم بزرگ و…
کیرشو هرچی فشار داد نرفت منم ساکت خوابیده بودم سرشو کمی تف زد منم یه خورده خودمو چسبوندم بهش فشار داد چه فشاری پدرم در اومد کم مونده بود جیغ بزنم ازم معذرت خواست منم گفتم کارتو بکن یه کم که تلمبه زد خسته شد من گفتم تو بخواب من روت بشین پاشو کنم اصلا تکون نمیخورد دستوری میگفت چیکار کنم براش چون فهمیدش که من حالم خرابه حتی تهدیدم میکرد اگه فلان کارو نکنی نمیکنمت منم مو به مو انجام میدادم براش ناخونش و میکشید رو باسنم وزخم میکرد یه نیم ساعت حال کردیم چه قرصی خورده بود که آبش نمیومد بعد نیم ساعت گفت تو بخواب من از پشت برات بزنم صدای تاپ تاپ اتاق و گرفته بود که تو مقعدم احساس کردم یه لیوان آبگرم ریختن وزدم خودم وبه اون راه پرسیدم چت شد خسته بود و عرق کرده منم سوراخ کونم اینقدر داغ شده بود صبح خواب موندیم چون بلیط داشت هرچی اصرار کردم قبول نکرد بردمش ترمینال از لبم بوسه گرفت گفت بازم میام زیاد میمونم پیشت رفت واس داد خیلی دیشب چسبید بای دیگه ندیدمش
نوشته: ؟
کاربرای گرامی کسی که بااسم افسانه ۱۹ که مشابه اسم من بود پای داستان ها حرف های بی ربطی زده کسی ازمن دلخورنشه.کاربرای قلابی روازتاریخ عضویت وتعدادپستها رسواکنید.
كس مادر تا آخراي كسشعرنامش نفهميده بودم كوني تشريف دارن
ايناي كه گي مي نويسن هيچ كدوم آي كيوشون بالاي هفتاد نيست
اصلن فكر كنم كلا گي ها خنگن
آخه اين شرو ورا چيه
یعنی خونوادت گذاشتن دوست پسرتو بیاری خونه و بعدش با هم برین تو یه اتاق بخوابین؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داستانتو تا همین جا خوندم فهمیدم چرته
البته تو تقصیری نداری میدونی این دروغا رو گفتن ریشه در عقده های شخصیت داره
اها از کامنتای دوستان فهمیدم که شما کونی تشریف دارین
به به چه سعادتی نسیبمان شد که با شما اشنا شدیم!!!
به همین راحتی؟
من که نفهمیدم کی اومدوکی رو کرد رفت عین باد.
اولا جلوه ی شلوار کردیو خراب کردی.دوما ریدم به اون مامان بابات که تو یه ساعت صدای شلپ شولوپ در اوردی نفهمیدن.حتما بابات داشته از کون مامانت چنگ میگرفته
دیگه ندیدیش چون بابات بیشتر بهش حال داده
عوضی.
در ضمن گوه میخوری دیگه شلوار کردی می پوشی
داستانت مسخره و کوتاه بود!
بعدشم تا وسطای داستان ما نفهمیدیم تو دختری یا پسر اصلا افتضاح بود دیگه داستان سر هم نکن جان مادرت
رفتی حموم با باسنت خاله بازی کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شلوارو پا میکنن نه تن کته کله…شورت زنونت چه رنگ بود؟؟…ابشو ریخت خودتو زدی به کدوم راه؟؟؟؟؟؟؟؟اها شاید این راه که اسهال بودی و ریدیییییییییییییییییییییییییییییییی!!
چرت بود