سکس های من و نگین (۲)

1401/08/22

...قسمت قبل

روزهای خوب و خاطره های خوب بین منو نگین در حال سپری شدن بود ، حالا حدود یک سالی می شد که باهم بودیم رابطه ما احساسی بود ولی جفتمون آدم های حشری بودیم و سیری ناپذیر
《یادمه یه بار وسط سکس بهم گفت چرا از کس من سیر نمیشی و منم بهش گفتم مگه تو از کیر من خسته شدی》
بخاطر کوچیک بودن شهر تا قبل از تاریکی هوا نمیشد بیرون رفت حتی همون شب هم جای زیادی برای بیرون رفتن نداشتیم گاهی هم بیرون اومدن برای نگین سخت بود ، مسیری که میرفت سمت دانشگاه آزاد تبدیل شده بود به خیابون ما
امروز میخوام یکی از خاطره های عجیب ولی جالبمون رو براتون بگم ، مطمعن هستم خیلی ها باور نمی کنن
همه دختر پسرایی که جا ندارن معمولا میرن جاهای خلوت و تاریک یا پرت مثل بیابون که شاید کسی نباشه ولی اگه کسی رد بشه تابلو که در حال برنامه هستن
نگین دختر عجیبی بود بهم میگفت اگه توی شهر و وسط شلوغی توی ماشین سکس کنیم کسی متوجه نمیشه چون کسی فکر نمیکنه دو نفر اینقدر احمق باشن
گاهی از افکار نگین بشدت می ترسیدم
یه شب که بیرون بودیم گفت بریم سمت دانشگاه آزاد ،  مجسمه پسری توی مسیر بود که چنتا کتاب توی دستش بود و لبخندی به لب داشت
گفت روبروی اون نگه دار تا سکس کنیم ، فکر می کردم شوخی می کنه ولی شیطنت توی چشماش و نوری که از چشماش توی تاریک و روشن ماشین دیده میشد معلوم بود کاملا جدی
منتظر من نموند و اومد جلو برای باز کردن کمربند ، منم همکاری کردم و کیرم که تقریبا سیخ بود رو بیرون آوردم نگین شروع به خوردن کرد ، اینقدر استرس داشتم که لذتی نمیبردم همش حواسم به جاده و آینه ها بود که متوجه شد و دست برد و ماشین رو خاموش کرد
اعتراض من بی فایده بود ، شروع کردیم به لب گرفتن ، اینقدر دوسش داشتم که بوسیدن لب هاش برام اندازه سکس لذت‌بخش بود ، سینه هاشو لخت کردم و شروع کردم به خوردن
نوک سینه هاش سفت شده بود و تیز
سینه هاش ورزشکاری بود و با اینکه سایزش ۷۵ بود ، هنوز هم رو به بالا بود و آویزون نبود
صدای آه نگین مثل یه محرک قوی شده بود ، دلم میخواست با تمام وجود بهش حال بدم ، نرمی گوشش خیلی حساس بود و وقتی می خوردمش آه و ناله اش به هوا می رفت ، یه نشونه خیلی قشنگ روی گردنش داشت که عاشق بوسیدنش بود
همینطور که می بوسیدمش دستم رو بردم توی شلوارش ، یه شلوار پارچه ای کشی بود ، ضخیم تر از ساپورت بود ولی به راحتی دست از کمرش رد میشد و دستم رو به شورتش رسوندم
خیسی شورتش رو احساس کردم و فهمیدم خوردن لب و گردن و نرمی گوشش جواب داده
دوباره رفتم سمت سینه های خوشگلش و به خوردن ادامه دادم اگه نور ماشین از پشت مزاحم نمیشد میتونستم ارضاش کنم
خیلی ترسیدم و سریع روشن کردم و گازش رو گرفتم ، نگین مثل آدم های مست می خندید و میگفت دیونه اینجوری که تابلو تره
ماشین تا یه مسافتی دنبال ما اومد یا من اینجوری فکر می کردم ولی نگین می گفت اینا خودشون دنبال مکان هستن
مجبورم کرد بعد یه دور کوچیک برگردم همون جا
دوباره لخت و این بار هنوز شروع نکرده یه کامیون مواد خوراکی رد شد که برای فروشگاه کوروش که کمی بالاتر بود جنس آورده بود اینقدر ترسیده بودم که کیرم شق نمیشد ولی نگین میخواست و منم باهاش هم راهی کردم
صندلی خودش رو داد عقب و پشتش رو سمت من کرد ، منم صندلی رو دادم عقب ، پای راستم رو گذاشتم به عنوان تکیه گاه بدنم و پای چپم رو تا حدود دنده ماشین جلوتر بردم
نور ال ای دی های مجسمه افتاده بود روی باسن سفید و قشنگ نگین و اون رو چند رنگ کرده بود ، رنگ قرمز و آبی ، خیلی آماده اش نکردم و میخواستم سریع سکس کنیم و بریم وقتی کیرم رو کردم توی کسش ، از درد آهی کشید و سعی کرد بره جلو ولی جایی برا جلو رفتن نبود با دستش سعی می کرد بین بدن هامون فاصله بندازه ، یه کم که گذشت آب کسش دوباره راه افتاد و حرکت کیرم توی کس نگین روان و راحت تر شد ، منم سرعت تلمبه زدنم رو زیاد کردم ولی نگین میگفت طولانی می خوام ، آبت نیاد
وسط خیابون نسبتا خلوت دانشگاه آزاد ، زیر نور مجسمه پسر کتاب به دست ، بدون کاندوم
من در حال سکس با دوس دخترم بودم …

ادامه...

نوشته: امیر


👍 10
👎 2
18201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

902653
2022-11-13 07:27:36 +0330 +0330

یاد شیطنتام تو سینما افتادم

0 ❤️

902830
2022-11-14 18:27:44 +0330 +0330

هرچی فکر میکنم می بینم که اینا همش فانتزیه نه واقعیت ولی قشنگ بود

0 ❤️

902971
2022-11-15 20:47:25 +0330 +0330

درکت میکنم چون تجربه اش روداشتم سکس پراسترس خیلی حال میده

0 ❤️