سلام من اسمم مهرداد هست ۳۵سالمه و خانومم ملیحه ۳۳ساله بچه شمال هستیم ۱۰ساله ازدواج کردیم من قدم ۱۹۰ وزنم ۱۰۸کیلوعه دستمم به دهنم میرسه خانومم قدش ۱۶۵ وزنش ۸۵ و رون درشت و باسن خوبی داره خوشکل با نمک خیلیم سکس بلده کیر خودمم ۱۸ کلفته همیشه بهم میگه مهرداد خوشبحالم کیر خوبی داری ،خوب ما هفته ای ۳بار سکس میکنیم از سکسمونم خیلی راضی هستیم ملیحه جوری همیشه واسم ساک میزنه که تموم شیره بدنمو میکشه حتی آبمو میخوره یک زن تمام عیاره تو سکس خوب ولی هردومون تنوع دوس داریم البته فقط موقع خواب صحبتشو میکنیم و فرداییش فراموش میکردیم تا اینکه رفتیم ترکیه ملیحه رگ پشت پاش گرفته بود قبل رفتن وقتی رسیدیم ترکیه شب اول رفتیم بار یه تیپ عالی سکسی زده بود یه بولیز تاپ که تا تا نرسیده به زانوش بود تخم سگم رون پاش درشت و باسنش عالی دیدم چند نفر نگاش میکنن ولی هیچی نگفتم گفتم آزاد باشه اون شب جوری کردمش که صبح باز باز راه میرفت صبح شد رفتیم صبحونه خوردیم خرید لباس کلی وسیله خریدیم و اومدیم هتل دوش گرفتیم ناهار خوردیم بعد خوابیدیم غروب شد رفتیم استخر مختلط چه خبر بود اووف چن بار چشمم دنبال چند نفر بود کیرمم شق ملیحه گفت کردی منم میدما خندیدمو گفتم راحت راحت باش گفت غلط کردی از استخر اومدیم بیرون دیدم نشسته رو زمین من تا یکم تنقلات بخرم دیدم رو زمینه یه پسرم معلوم بود فیتنس کاره پیشش بود دست دادیمو گفت پای خانومت بدجور رگش گرفته من هتل فلان هستم خواستی ماساژورم اینجا کار میکنم تشکر کردم رفت منم ملیحه رو بلندکردم رفتیم ماشین گرفتیمو رفتیم هتل پاشو تو هتل کلی مالوندمو خوب شد شام خوردیمو رفتیم لا لا ساعت ۲شب بود دیدم داره کیرمو ساک میزنه بلند شدم قرص خوردمو افتادم بجون کس کونش دیدم زیر گوشم میگه پسره عجب بدنی داشت گفتم چیه قلقلک داد گفت بدجور چشممو گرفت گفتم میخای بگم فردا شب بیاد گفت تو چی میگی من گفتم من مشکلی ندارم گفت باشه گفتم صبح شد پشیمون نشی گفت نه صبح شد صبحونه داشتیم میخوردیم که گفتم رو حرف دیشبت هستی گفت آره گفتم باشه رفتم اون هتل پیدا کردم پسره تو حیاط هتل بود باهاش دست دادم گفتم امشب میایی هتل ما گفت باشه ساعت ۱۰میام خوبه گفتم آره خداحافظی کردم برگشتم دیدم ملیحه حموم داره صاف صوف میکنه تصورمیکردم کس اینو من ترکوندم این دنبال چیه خندیدمو دوباره رفتم تو حموم کردمش اومدیم بیرون رفتیم بیرون شهر دور دور کلی خوش گذشت هر چی ساعت به شب نزدیک میشد استرسم بیشتر میشد تا شب شد پسره اومد ملیحه یک لباس تنگ پوشید پسره اسمش ماکان بود با من دست داد و اومد داخل یه شربت خوردو گفت من در خدمتم ملیحه رفت رو تخت فقط پاش معلوم بود چون پسره واقعا کارش فقط ماساژ بود کارش درست بود گفت رگ فلانته گفت شروع کن روغن زد شروع کرد به ماساژ ملیحه دادش دروامد چون رگ عالی میگرفت بنده خدا گفت اگه میشه پیراهنتو بده بالاتر مشکل نداره مهرداد جان گفتم نه ملیحه گفت راحت باش شروع کرد از بالا به پایین بدنش عرق زد پیراهنشو درآورد عجب بدنی شروع کرد به ماساژ که دستش خورد به باسنش گفت اووف ماکان گفت دوس داری گفت چی ماکان ترسید گفت هیچی خخ ملیحه گفت راحت باش من دیدم داره انگشت شماره ۳رو میکنه تو کسش دیدم ملیحه آه و نالش دراومد گفت یواش هیچی دیگه من گفتم راحت باش به من چشمک زد گفتم بزار منم قرص بخورم بیام گفت باشه اون مثل اینکه خورد کیرشو درآورد از من پنج سانت بزرگتر بود ملیحه گفت اوه این چی میگه ایول هیچی کیرشو کرد تو دهنش ده بخور پسره بیهوش شده بود دیگه گفت این عجب کسیه عقبش صفر بود من پسررو گفتم تو کس بکن بزار واسه من ساک بزنه کیره پسره داشت میترکید دمه کس گذاشت رفت تو جیغی کشید که گفتم جوون یکساعت کردیمش فقط جامون برعکس میشد آخر سرم هردو آبمونو ریختیم تو دهنش همشو خورد خورد همون یکبار بود ولی گفت بهترین شب زندگیم بود منم دیگه زبانم دراز بود همیشه چشمم دنبال کسش بود همش اونو میکردم
نوشته: مهرداد ملیحه
حله داداش
تا اینجاشو که شربت خورد خوندم و فهمیدم ریدی
مهرداد جوووون ملیحه تو شمال اگه گفتی به کی نداده جایزه داری راستی مشتی آب کیر کی گفته برا کمرت خوبه کم بخوررررر
اخر داستان نویسنده جقی به روغن سوزی افتاد
خوب استراحت کردی حالا پاشو آجر بنداز بالا واسه اوسای بنا،پاشو عمو جون،پاشو
اسم زنش عاطفه است تو خونه ملیحه صداش میکنن ، کس داره این هوا ، سینه این هوا
دیوث خودتم فهمیدی چی گوه خوردی یه مشت کسشعر مثل قیافت نوشتی که بگی بی ناموس و بیغیرت و هزار پدری ، د آخه دیوث تو کفی سوپر ببین چرا میای اراجیف میگی
تو گوه خوردی ترکیه رفتی آخه. لاشی ترکیه کدوم هتلش که خیاط داره؟ کدوم هتلش که میزارن غیر از خودت و همراه که باهات ثبت شده کسب رو ببری تو اتاقت.؟ چرا کوسشعر مینویسی اخه .دروغ هم میخای بنویسی یکم یخون و یاد بگیر بعد
با داستان تخمیت کاری ندارم راحت باش برو جقت رو بزن و بخواب،ولی کیرم تو دهن اون یک نفر ک لایک کرده داستانت رو
اخراش داشت جق میزد آبش اومد نفهمیدم چی نوشته هرچند ک معلوم بود کسشره
من به یه نتیجه گیری رسیدم
هرکی سایز گنده مینویسه واسه کیرش داستانش کیکه
هرکی مثل این میاد دقیق میگه انقد سکس داریم کیکه.سکس مگه برنامه باشگاهه ک سه روز در هفته دارین؟ینی پیش نیومده دوبار داشته باشین یا چهار بار ؟
کس کش چیمیگیاخه ملجوق زنتو دادی گاییدن کیرتم ۱۰ سانته هی کردم هی کردم تو اکر بکن بودی نمیدادی یکی دیگه بگادش
تو بدون قرص نمیتونی کوس کنی کونی هستی مجلوق کوس ندیده
چقدر خنده بار از همون اولش معلوم بود همزمان داشتی با یه دست تایپ میکردی با دست دیگه جق میزدی آخرش هم که ارضاء شدی یهو دیگه سر و تهش و جمع کردی و قیمه ها رو ریختی تو ماست
همین دو سه خط کامنت من زیر این کستان ارزشش بیشتر از جقنامه ای است که نوشتی
وگرنه لیاقتت همون کامنت همیشگی احمد 1358 است.
نویسنده این یه دختر جقیه .
پسرا نمیگن بولیز تنشه .
ولی بد نوشتی
چشمت دنبال کسش بود ؟؟؟؟؟؟
همش اونو میکردی ؟؟؟؟؟؟
مگه زنت نیس ؟؟؟؟؟
همین مونده بود بچه دبستانی یا فوقش راهنمایی هم بیاد اینجا داستان بنویسه ، عمو جون بهتر نیست به درس و مشقت برسی جای شهوانی ، این مسائل بگذار واسه ده سال بعد ، ذهنت مشغول سایز ۱۸ و ۲۳ سانت نکن ، سر خورده میشی ، عمو جون نگاه فیلم پورن نکن ، اولا اونا گلچینشدن دوماً با هزار نوع عمل و ترفند این سایز دارن ، در واقعیت ۲% مردا سایز بالای بیست سانت دارن که اونم مکافات واسه خانم ، عمو جون اینا رو گفتم که بدونی ، فعلا درس و مشق ، هفتهای یکبارم بیشتر جلق نزنی ، کمتر باشه هم بهتر .
من فقط اینو متوجه شدم که نگارنده این داستان ابنه ای هست و هنوز عقده شو در کون دادن باز نکرده !
دقت کردید هر جا شربت هست یه کوسکشی هم داره زنش را حراج میکنه؟؟
جووون ملیحه ها همشون سکسی و کردنین مثل زن ناز خودم
همیشه چشمت دنبال کسش بود کونی مگه مال خودت نیست که چشم کور شده کیریت دنبالشه
آها آها آقا مهرداد
رفت ترکیه یه گون داد
کیرم تو اون داستانت
الکی گفتی کستانت
آهای کونده ی لاشی
آهای تو آش و لاشی
آقا مهرداد کونیه
در کونش خونیه
ریدممممممممم به همه ابعاد داستان تخمیت