نيره چادري

1392/03/24

من فرشاد 28 ساله هستم.يه مغازه بوتيك زنونه تو يكي از خيابوناي تهرون دارم.مي خوام يه داستان سكسي با يكي از مشتريهامو واستون تعريف كنم.
حدودا 1 ماهه قبل ساعت 12 ظهر بودكه داشتم جواب مشتريا مو مي دادم و سرم حسابي شلوغ بود.البته رضا دوستم هم كمكم مي كرد.كه يه خانم چادري حدودا 45 ساله وخيلي خوشگل وخوش هيكل با يه آرايش خيلی ناز وارد مغازه شد. رژ قرمز كم رنگي زده بود.ولی حسابی خودشو پوشونده بود. .با دستم يواش به پهلوي رضا زدم. تا رضا چشمش به اين خوشگل خانم افتاد ماتش برد.سريع مشتريها رو سراغ رضا فرستادم و خودم رفتم تو كار اين خانم.يه شلوار استريج و يه شلوار لي مي خواست.منم چند مدل از بهترين شلوار ها رو واسش آوردم و مشغول تعريف شدم. در واقع داشتم رو مخش كار مي كردم. با اشاره به رضا فهموندم كه سريعتر مشتريها رو رد كنه.خوشگل خانم 2 تا شلوار انتخاب كرد …چشمكي به رضا زدم كه يعني به اتاق پرومخفي و مخصوص راهنماييش كنه. اين اتاق پرو مخصوص مشتري هاي تاپ آماده كرده بودم و يه دوربين مخفي كوچيك و پيشرفته كار گذاشته بودم و از مشتريام فيلم و عكس مي گرفتم.فوري دوربينو به كار انداختم و روي مانيتور جلوم تصاوير رو تماشا مي كردم. خوشگل خانم اول چادر و مانتو روسري شو در آورد.يه تي شرت سفيد زير مانتوش بود وسينه هاي گندش بيرون زده بود.شلوارشو كه در آورد.پاهاي مثل بلورش ديده شد.از روي اون شرت مشكي نازك توريش سفيدي و بزرگش كونش ديده مي شد.رضا كه بدجوري دهنش آب افتاده بود و همش داشت كيرشو مي مالوند.شلوارو كه پرو مي كرد كونش بد جوري قلمبه مي زد بيرون.شلوارو رو پرو كرد و اومد بيرون و بالاخره همونا رو انتخاب كرد. کیفشو گذاشته بود روی ویترین و داشت شلوار و انداز ورنداز میکرد که به رضا با اشاره فهموندم از تو کیفش یه چیزی کش برو. رضا هم سریع گرفت من چی می گم و شناسنامشو از تو کیفش ورداشت. منم يه تخفيف حسابي بهش دادم. و از مغازه بيرون رفت . رضا رو فرستادم دنبالش تا آدرس خونشو و تلفنشو پیدا کنه . 1 ساعت بعد رضا یرگشت .آدرسو گیر آورده بود ولی شماره تلفنشو پیدا نکرده بود .فوری به 118 زنگ زدم و اسمو آدرسو دادم وشمارشو گرفتم . اسم و فاميلشم که تو شناسنامش بود : نيره 48 ساله.چادري. شوهر دار .سريع گوشي رو برداشتم و يه اون شماره زنگ زدم .خودمو معرفي كردم و گفتم شماره شمارو با بدبختی پیدا کردم . ظهر که اومدین شلوار بخرین شناسنامتون از تو کیفتون افتاد. لطفا تشریف تشریف بیارین شناسنامتونو ببرین. در ضمن خیلی هم مودب باهاش صحبت کردم . طفلکی خیلیم خوشحال شد و گفت من اصلا متوجه نشدم. کلی هم تشکر کرد و گفت فردا حدود سا عت 10 صبح میام شناسنامه رو میگیرم. رضا هم تو این مدت که من حرف میزدم همش داشت عکسا فیلمای این نیره خانمو نگا می کرد. بهش گفتم چقدر نگا می کنی فردا از نز دیک خودشو نگاه می کنی.
فردا صبح 1 ساعت زودتر رفتم مغازه . رضا هم نیم ساعت بعد از من اومد. یکم ویترین بیرون مغازه رو به هم ریختیم که مثلا درایم تغییر دکور میدیم که مشتری نیاد داخل. ساعت حدود 10.40 بود که از بیرون دیدم نیره خانوم با همون چادر و حجابش داره میاد. زود به رضا گفتم .اونم پرید در و باز کرد و نیره خانم داخل مغازه شد. منم با سلام و احوال پرسی گرم شروع به حرف زدن و سرگرم کردنش شدم تا رضا درو مغازه رو قفل کنه . وقتی رضا اومد پیشم شناسنامه رو از دور نشونش دادم و گفتم ای بهونه خوبی بود تا شما رو اینجا بکشو نیم و در همون حال به رضا اشاره کردم که کامپیوتر و روشن کنه . مانیتور و به طرفش برگردوندم و عکسا رو آوردم . یه لحظه خیلی جا خورده بود. شکه شده بود. هیچی نمی گفت . وقتی به خودش اومد با سرعت برگشت که بره . گفتم کجا در قفله . رضا رفت که دستشو بکشه بیاره که قصد رضا رو فهمید و رفت سمت در. دستگیره رو فشار داد و دید که قفله. روشو محکم گرفته بود.خیلی ترسیده بود. گفت از من چی می خواین؟ گفتم ما کاریت نداریم زیاد. اذیتتم نمی کنیم . فقط می خوایم با هات … وگرنه عکساتو هم واسه شوهرت میفرستم و هم همه جا پخش می کنم. با گریه گفت نه تور رو خدا این کار و نکنین. ولم کنین برم و همینطور داشت التماس میکرد واشک می ریخت. گذاشتم یه کم نرم تر بشه چون وقتی بیینه کاری از دستش بر نمی یاد تسلیم می شه. همینطورم شد. بعد از 10 دقیقه از شدت گریهاش کم شد. من رفتم پیشش . دستمو بردم که دستشو بگیرم ولی دستشو عقب کشید. بهش گفتن نیره اگه می خوای می تونی بری و ولی عکسات پیشه منه و همون کاری رو که گفتم می کنم . حالا اگه می خوای بری برو. به رضا گفتم در رو باز کنه . رضا هم فوری همین کار و کرد.با سرعت رفت طرف در، ولی یه دفعه واستاد و گفت تو رو خدا عکسمو پخش نکنین. اگه شو هرم بفهمه منو می کشه. منم گفتم اگه با همکار کنی این اتفاق نمی افته. گفت: چیکار باید بکنم . گفتم : حالا شد خانوم نازه . به رضا گفتم درو قفل کنه . رفتم دستشو گرفتم اندفعه مقاومتی نکرد. دستش تو دستم بود چه دستای سفیدو گرمی داشت. اروم اوردمش پشت ویترین. ولی هنوز گوشه چشمشاش اشک بود . اشکشو با دستم پاک کردم .رضا هم پشت سرش وایستاد. یواش چاردشو از سرش کشیدم. یه مانتو تنگ پوشیده بودکه سینه هاش از زیرش بیرون زده بود.روسریشم هنوز محکم به سرش بود.حتی یه تار موشم دیده نمی شد. می خواستم با دستم رو سینه هاش بکشم که کی رفت عقب و به رضا خورد. رفتم جلوتر. اروم روسریشو کشیدم عقب تر. که باز گریش گرفته بود و می گفت تو رو خدا نکنین. منو هنوز نا محرم ندیده. گفتم خوب چه اشکالی داره .حالا داره میبینه . موهاش طلایی رنگ و بور بود. انگار رنگ کرده بود. رضا کمک کرد و مقنعشو کامل در اورد. موهاش کوتاه بود. می خواستم ازش لب بگیرم که صورتشو انور کرد ودر همون حال رفت عقب که رضا شونهاشو گرفت و تو گوشش گفت : عکسو رو یادت نره خوشگله. رفتم لبامو گذاشتم رو لباش. وای که چه لبایی داشت. خیلی داغ بود و در همون حال دکمه های مانتوش باز کردم. دیگه زیاد مقاومت نمی کرد.فقط اروم گریه می کرد. رضا مانتوشو از پشت گرفت و از دستاش در آورد. زیر مانتو یه تاپ صورتی داشت با شلوار لی که از من خریده بود. چه اندامی داشت. سفید ، گوشتی . کونش بد جوری از زیر شلوار قلمبه زده بود. چاک سینه هاشم از رو تاپش دیده میشد. رضا که داشت کیرشو می مالوند و با دست رو کونش می کشید. و در همون حال سرشو آورد جلو و ازش لب گرفت. منم شونهاشو فشار دادم به طرف پایین .یعنی که بشین. اونم زانو زد جلوی پای من . دستشو گرفتم گذاشت رو کیرم. می خواست دستشو بکشه که محکم گرفتم و به کیرم فشار دادم. بهش گفتم کمر بندمو باز کن . باز زد زیر گریه و گفت نه. رضا از پشت گفت بازش کن خانم کوچولو. انگار از رضا ترسیده بود. چون فوری کمر بند منو باز کرد. دستاش کمی می لرزید. دستشو بردم رو زیپ شلوارم . بازش کرد. گفتم بکش پایین شلوارمو. یواش شلوارمو با شورت کشید پایین . حالا کیر کلفت وسیاهم جلوی صورتش بود. دستشو گذاشتم رو کیرم. وای چه دستای گرمی داشت. رضا از پشت سرشو هل داد به طرف کیرم که رو شو کرد اونور.رضا بهش گفت بیین خانم کوچولو بهتره هر کاری که میگیم بکنی . این هم به نفع خودته هم ما. مثل اینکه رضا زیاد حوصله نداشت و زودتر می خواست بره سر اصل مطلب. کیرمو نزدیک لباش کردم .دیگه سرکیرم داشت می خورد به لباش. بالاخره خودش کیرمو گرفت و کرد تو دهنش. دیگه داشتم می مردم. چه قشنگ ساک میزد. رضا هم شلوارشو در اورده بود و اون دستشو گرفته بود و گذاشته بود رو کیرش. من با دست دیگم تاپشو داده بودم بالا و از رو کرست داشتم سینه هاشو می مالوندم. رضا هم کیرشو اورد نزدیک صورتش. حالا دیگه صورتش بین کیرای ما بود. کیر منو در آورد و کیر رضا رو کرد تو دهنش. رضا که دیگه داشت از حال می رفت. با این همه قر ونازش و مقاومتش چه حرفه ای ساک میزد. انگار یه عمره این کارس جنده خانم .وقتی که خوب کیر من و رضا رو خورد و ساک زد. بلندش کردم .تاپشو از تنش در اوردم . رضا هم بلا فاصله بند کرستشو باز کرد. و اون سینه های بزرگ سفیدش افتاد بیرون. سینه هاش با اون سن سالش خیلی خوش فرم و خوشرنگ بودن . مثل سینه های دخترای 26-27 ساله بود. رضا که از پشت بغلش کرده بودو سینه ها شو داشت می مالوند. منم مشغول در آوردن شلوارش شدم.جواراب مشکی بلندی پاش بود. جورابشم در آوردم . با تعجب دیدم ناخونای پاش لاک داره. یه لاک صورتی خوشرنگی داشت. داشتم پاهاشو از بالای روناش تا نوک انگشتاشو می لیسیدم. و انگشتای پاشو می کردم تو دهنم. در همون حالم کس نازشو از رو شورت لمس می کردم. حالا دیگه نیره خانوم محجبه فقط با یه شورت بین 2 تا کیر کلفت واستاده و اماده دادن بود. رضا نشست پیش من که پاهاشو لیس بزنه . منم بلند شدم و سینهای نازشو گرفتم و میالوندم و می خوردم.نیره ساکت بود و هیچی نمی گفت.دیگه گریه هم نمی کرد. تسلیم تسلیم شده بود. تازه بضی وقتا آه… کوچیکیم میکشید. رضا شورت مشکی توریشو کشید پایین . شورتشم مثل جنده ها بود .وایییی چه کسی… تپل و سفید و موهای بالاشم مدل زده بود. برش گردوندم . کون سفید گندش بد جوری قلمبه زده بود بیرون. دستمو بردم طرف کونش. کون نرمشو ناز کردم . دست می کشیدم رو کونش . انگشتمو بردم لای کونش . کونش چه چاکی داشت. 2 زانو نشستم رو زمین. کونشو باز کردم. زبونمو گذاشتم رو سوراخش و شروع به لیسیدنش کردم. و با انگشتم میکردم تو سوراخ کونش چه سوراخ تنگی داشت. رضا هم داشت کسشو می خورد. دیگه آه اوخ خودشم در آومده بود. قالیچه رو پهن کردم و خوابوندمش. پاهاشو دادم بالا با دست کسشو نوازش کردم. لای کسشو باز کردم.خیس بود. زبونمو گذاشتم لای کسش و شروع به لیسیدن شدم. رضا هم کیرشو کرده بود تو دهن نیره. بعد رضا گفت منم می خوام کس و کونشو بخورم. جامونو با رضا عوض کردیم. حالا کیر من تو دهن نیره بود و زبون رضا تو کسش .من با دستم داشتم سینه هاشو می مالوندم. یه وقت رضا پاشد که بره . بهش گفتم کجا؟ گفت میرم کاندوم بیارم. گفتم نمی خواد. حیف کس به این نازی نست که بخوای با کاندوم بکنیش. زود پاشدم رفتم بین پاهاش نشستشم. پاهاشو کامل دادم بالا. کیرمو گذاشتم لای کسش یه کم بازی دادم. بعد اهسته فرو کردم تو کسش. نا خوداگاه یه آهی کشید. چه کس تنگ وخیسی داشت. حالا دیگه پاهاش رو شونه هام بود و منم داشتم تو کسش تلمبه می زدم. از اونور واسه رضا داشت ساک می زد. حدود 10 دقیقه تلمبه می زدم. بعد جامونو با رضا عوض کر دیم. رضا هم 7-8 دقیقه ای تلمبه زد. بعد بلندش کردم و نشوندمش . یه لب ازش گرفتم و سینه هاشو مالوندم. بهش گفتم حالا نوبت کونته. گفت نه . کون نه تو رو خدا . درد میگیره. . شروع به التماس و گریه کرد. گفتم اگه اروم باشی دردت نمیگیره. به رضا اشاره کردم که بیاد کمکم. چون از رضا یه کم میترسید. رضا به زور حالت قنبلش کرد. منم کرمو ورداشتم والیدم دم سوراخ کونش. رضا هم محکم گرفته بودش و نیره هم اروم داشت گریه میکرد. سر کیرمو کردم تو که یه دفعه جیغ کشید. در آوردم دوباره کردم تو کونش. بازم جیغ بلندی کشید. اندفه یکم کیرمو تو کونش نگه داشتم تا باز بشه.بعد شروع به تلمبه زدن کردم .آروم تر شده بود. بعد به پهلو خوابوندمش و کیرمو کردم تو کونش و 5 دقیقه ای هم اینجوری تو کونش تلمبه زدم. حلا نوبت رضا بود. نیره می گفت دیگه بسه. تو رو خدا دیگه بسه . ولی رضا بی توجه به حرفاش کیرشو یه دفه تا ته کرد تو کونش که جیغ نیره در اومد با گریه می گفت یواش … پاره شدم . داری چیکار می کنی .رضا به طرز وحشایانه ای داشت تلمبه میزد . صدای گریه وجیغش همه مغزه رو پر کرده بود. زدم به رضا بهش گفتم چیکار داری می کنی. کشتی که بیچار رو . خودتو کنترل کن . الان که همه بریزن اینجا از این سر وصدا. رضا کیرشو از تو کونش در اورد و بهش گفت برگرد می خواد 2 تا کیر بره تو کس و کونت. که من یواش به رضا گفتم . یه کم رحم داشته باش پسر. دفعه اول هنوز. اشکشو نمی بینی. رضا دیگه هیچی نگفت. فقط برش گردوند و کیرشو کرد تو کسش. داشت تلمبه میزد و می گفت داره ابم میاد. می خوام همشو بریزم تو دهنت جنده خانوم. هنوز اینو گفت که دیدیم آبش اومد ولی به دهن نیره نرسد و همشو ریخت رو شکمش. حالا نوبت من بود. منم 5 دقیقه ای تو کسش تلمبه زدم. ابم داشت میو مد. زود کشیدم بیرون . کیرمو گرفتم جلوی صورتش. اب کیرم با شدت پاشید تو صورتش. اونم دهنشو بست که آبام تو دهنش نره. ولی همه صورتش پر از اب کیرم شده بود و داشت از چونش چیکه میکرد رو سینه هاش. چند دقیقهای هر 2 کنارش دراز کشیدیم. بعد من یه دستمال بهش دادم که خودشو تمیز کنه . رضا هم رفت دستشویی. بعدم لباسشو پوشید و روسریشم سرش کرد و گفت دیگه عکسامو پخش نمی کنی . گفتم فعلا نه ولی باید بامن همکاری داشته باشی. اول قبول نکرد… رفت تو اتاق پرو تا خودشو مرتب کنه.وقتی اومد بیرون روسریشو محکم سرش کرده بود و هیچی از موهاش دیده نمی شد.با اینکه حسابی خودشو پوشونده بود ولی بازم خوشگل بود. خیلی عصبانی بود و گریه می کرد. موقع رفتن بهش گفتم هر موقع تماس گرفتم میای اینجا و خواسته ما رو بر آورده میکنی. و گرنه عکسات همه جا پخش میشه و به زور یه لب ازش گرفتم. اصلا نمیذاشت و صورتشو گرفته بود. با عجله و عصابنیت در مغازه رو به هم کوبید و رفت .من هنوز لخت بودم . یکم دور شدنشو نگا کردم و با خودم میگفتم : عجب کس توپی بود.و با خودم قول دادم که از این نیره خانوم چادری یه جنده بسازم . به سرم زد دفع بعد به 2 تا از دستای دیگم هم بگم بیان تا اونا هم به نوایی برسن.

هفته بعد بد جوری هوای کس نیره رو کرده بودم .زنگ زدم به موبایلش که قبلا شمارشو گرفته بودم. خودش جواب داد. اول نشناخت. خودمو که معرفی کردم عصبانی شد و 2 تا فحش بهم داد. اما من خیلی خونسرد گفتم عکسا رو که یادت نرفته عزیزم . اگه تا ساعت 11 امروز مغازه نباشی .عکسات همه جا پخش میشه و فوری قطع کردم. رفتم چندتا مشتری راه انداختم . مطمئن بودم که مییا. از ترس ابروشم شده میاد. حدودای ساعت 11.10 بود که دیدم اومد تو مغازه. من داشتم مشتریو جواب میدادم. رفت وایستاد به لبلسو رو نگا کردن. مشتریم که رفت بیرون . گفت ازم چی می خوای پست فطرت؟ گفتم چرا عصابانی هستی خوشگله؟ من خودتو می خوام . در همون حال رفتم در مغزه رو قفل کردم و بهش گفتم اندفعه دوستم نیست. با هم تنها هستیم . رفتم دستشو بگیرم که بهم گفت به من دست نزن. ولی من بی توجه دستشو گرفتم بردمش تو اتاق پرو.
بهش گفتم دفعه قبلم مقاوت می کردی ولی فایده نداشت . پس بهتره هر کاری که می گم بکنی. چادر و مانتوشو در آوردم . چه بدنی داشت. یه تی شرت سفید با شلوار مشکی پوشیده بود.
با خونسردی او رو کشوندم طرف خودم بهش گفتم این شتری هست که دم در خونت خوابیده حالا سعی نکن عصبیم کنی که بیشتر برای خودت بد میشه با گریه نگام کرد گفت زودتر کارتو بکن شوهرم امروز میاد خونه باید برم .
کاملا نرم شده بود و خودش فهمیده بود راهی نداره برای همین گفت من فقط با خودت هستم جون مادرت کسی رو نیار دیگه .
سرشو گرفتم تا بشینه گفتم زیادی حرف نزن توی اتاق پررو دوربین دقیقا همون جا تنظیم کردم تا فیلمشو بگیرم .
بهش گفتم کمر بندمو باز کن باز کرد خودش دست کرد تو شرتم و کیرمو کشید بیرون سرشو آورد نزدیک کیرم کرد تو دهنش حال کردم از اینکه رام شده .
تا کرد تو دهنش سرشو فشار دادم رو کیرم و همشو کردم تو گلوش داشت خفه میشد ولی محللش نذاشتم شروع کردم فشار دادن یه لحظه دلم به حالش سوخت در آوردم و بازم تا اومد چیزی بگه چپوندم ته حلقش .
داشت گریش میگرفت خوابوندمش توی اتاق ؛ این اتاق پررومون یکم جا باز بود و قشنگ میشد خوابید داخلش کیرمو کردم تو دهنش و شروع کردم تلمبه زدن سعی میکرد با دست جلومو بگیره ولی نذاشتم .
دیدم خیلی سرخ شده گفتم برای امرزوت بسه زود شروع کردم لبشو خوردن با اون دستمم لباسشو در اوردم شورت و سوتینش ست بود رنگ نارنجی و سورمه ای بود شورتو دیدم گفتم حیفه کسشو نخورم کسشو از روی شورت لیس زدم بعد شورتو دادم کنار سرمو خودش گرفت تعجب کردم جنده خانم خودش داشت سرمو فشار میداد به کسش تا بخورم براش منم شروع کردم تمام کسشو خوردن اینقدر خوردم و زبونمو داخلش کردم با انگشتمم داخل کونش کردم که لرزید فهمیدم جنده خانم ارضا شده .
همین که ارضا شد گفت بذار برم تو رو خدا شوهرم الان میاد گفتم جنده خانم خودت آبت اومد میخوای بری سر پا چسبوندمش به دیوار اومدم بکنم تو کونش دیدم کیرم خشکه سرشو بردم پایین تا ساک بزنه کردم کیرمو ته حلقش ولی اینبار مثل بار اول حالش بد نشد.
سرپا نگهش داشتم کیرمو از لای شرطش بردم روی کونش گفت تو رو خدا از کون نه گفت حرف زیادی نزن تا اومد حرف بزنه چپوندم تو کونش جیغ بنفشش رفت بالا یکم ترسیدم یکمم دلم براش سوحت ولی گفت کس مادرت خودتو شل کن تا اینطوری نشه شکمشو سفت گرفتم شروع کردم به کردن .
تمام کیرم تو کونش بود حتی نای داد بیدادم نداشت ولی کم کم کسشو خودش شروع کرد به مالیدن منم اینو که دیدم سرعتمو زیادتر کردم یه دفعه دیدم داره میاد تا اومدم بکشم بیرون نصفش ریخت تو کونش نصف دیکش هم ریخت توی شورتش و رون هاش .
بهش گفتم سر کیرمو بخوره گفتش نه زد زیر گریه منم دلم به حالش سوخت یکم رفتم نوازش کردم بقلش کردم بردمش توالت اونجا یکم اب ریختم روی کونش شستمش دست صورتشم شستم یه لب ازش گرفتم اونم هیچ عکس العملی نشون نداد فقط گفت لباسام.
گذاشتمش زمین دیدم نمیتونه درست راه بره کمکش کردم لباساشو بپوشه براش آژانسم گرفتم تا زودتر برسه خونه .
منم رفتم مغازه رو باز کردم به فکر سکس گروهی افتادم.

نوشته: ؟


👍 1
👎 6
161768 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

385518
2013-06-14 03:41:14 +0430 +0430
NA

مرتیکه جاکش نامرد دیگه توهمت خیلی بالاست راحت از هرکی بخوای فیلم میگیری و میکونیشون کسی هم مخالفت نکرده کونده بچه جرقی توهم زا

1 ❤️

385520
2013-06-14 04:06:38 +0430 +0430
NA

چرا نظرم درج نميشه؟!!!

1 ❤️

385521
2013-06-14 04:40:19 +0430 +0430

کثافت لجن!!! من تا حالا سعی کردم به کسی فحش ندم ولی کس کش این خیانت و نامردیه! حتی اگه این داستان تخیلی هم باشه فکرش هم تهوع آوره!!!

1 ❤️

385522
2013-06-14 04:42:57 +0430 +0430
NA

تو مايه شرمسارى نوع بشرى.خود من اگه بغض يه دخترو ببينم،محاله ديگه بتونم بهش دست بزنم.تف به ذات نجست

1 ❤️

385523
2013-06-14 05:09:05 +0430 +0430
NA

مطمئن باش خواهرو مادرتم واسه لباس خریدن گیر ادم عوضی مثل تو میوفتن

1 ❤️

385524
2013-06-14 05:37:41 +0430 +0430

دوست عزیز برای کسی که بوتیک داره خیلی زشت هستش که تفاوت بین مقنعه و روسری رو نفهمه.
شما مقنعه ی این خانوم رو در آوردین ولی ایشون روسریش رو پوشید و از مغازه بیرون رفت.
کمی بیشتر دقت کنید.

0 ❤️

385525
2013-06-14 06:55:17 +0430 +0430
NA

خداییش من کاری بااین رژیم اخوندی ندارم ولی یکی ازون اعدامهای سریالی که دارن لیاقت تو هستش،من بااعدام مخالفم ولی وقتی میشنوم اشغالهایی مثل تو اعدام میکنند تاسف نمیخورم و خوشحالم نمیشم!
تازه روسری با مقنعه تو فلسفه و ادبیات ما فرق میکنه و در ضمن مشخص هستش که داستانت مودبانه بگم توهم بیشتر نیست و عقده هات داری خالی میکنی ولی نمیدونم چرا یه همچین چیزی میگی که این همه فحش بخوری،تنت میخاره خب بده یکسری از دوستان هستن تو این سایت که خداییش خوب تن اشغالهایی مثل تو میخارونند،اندفعه خارش گرفتی به اونا بگو مشکلت حل میکنند،لاشخور عوضی کفتار صفت،کصصصصصافطططط.

1 ❤️

385527
2013-06-14 07:16:09 +0430 +0430
NA

خیلی مادر جنده ای,تابلو کس میگی ولی همین که طرز فکرت اینه معلومه با پول کاسبی ننت بزرگ شدی,خداییش امثال تو حقشونه اعدام,عقده ای واقعا نمی دونم چی بگم بهت ولی جای بوتیک برو واسه خار مادرت ژتون بفروش,نونش حلال تره اخه این جنده ها راضین,خار کسده زن لاشی پدر کونی ننه جنده حروم زاده

1 ❤️

385528
2013-06-14 07:51:38 +0430 +0430
NA

آی کوس چادری حال میده بکنی یه حالن انتقامی داره …!

1 ❤️

385529
2013-06-14 09:36:03 +0430 +0430

بیچاره عقده ای
ببین چقدر گوه بالا آوردی كه پژمان گل اومده و نظر داده .
بدبخت ننه و بابات فكر میكنن آدم تحویل جامعه دادن .

0 ❤️

385530
2013-06-14 10:20:56 +0430 +0430
NA

بابا دروغه

0 ❤️

385531
2013-06-14 10:53:32 +0430 +0430
NA

چه بد! نباید اینکارو میکردی
به هرحال تو یه ادم مریض و عقده ای روانی هستی امید وارم زودتر خوب بشی

0 ❤️

385532
2013-06-14 11:05:47 +0430 +0430
NA

مرتیکه آشغال مفت خور عوضی خجالت نمیکشی بی حیا بی غیرت الهی همین بلا سر مادر و خواهر و زنت بیاد ک دفه ی دیگه جرات نکنی با زن و دخترای مردم این کارو بکنی بی ناموس بی شرف احمق پست حیوون بسه یا بازم تحوبلت بدم بدبخت مریض

0 ❤️

385533
2013-06-14 12:00:20 +0430 +0430
NA

دروغه - اما اگه راست باشه امیدوارم یه روز وقت لختی بی افتی روی یه بطری طوری که تا ته بره تو کونت و نتونی درش بیاری شدنی هست میگی نه امتحان کن آشغال عوضی. اگه راست باشه صد در صد مادر و خواهرت سرویس دهنده کیرای مردم هستن

0 ❤️

385534
2013-06-14 12:03:34 +0430 +0430
NA

بابا این داستان مال چند سال پیش این کس خل به نام خودش گذاشته این جا شما هم ننه باباشو یکی کردین بابا غلت کرد دیگه از این گوها نمیخوره

0 ❤️

385535
2013-06-14 12:07:15 +0430 +0430
NA

دروغه - اما اگه راست باشه امیدوارم یه روز که لختی با کون بی افتی رو یه بطری تا ته بره تو کونت طوری که دیگه نتونی درش بیاری، امتحان کن شدنیه. اگه راست گفته باشی مطمئن هستم مادر خواهر خودت سرویس دهنده کیرای مردم هستن

0 ❤️

385536
2013-06-14 12:07:48 +0430 +0430
NA

حالم بهم خورد! خاک بر سرت یابو! من اینو میدونم که فانتزی های آدم تصاویری از نا خودآگاهی اش هستند و اگر کسی در ذات و ضمیرش منحرف نباشه فانتزی هاش هم منحرف و حیوانی نیست. مثلن آدم های سالم شب خواب سکس با مادرشون را نمی بینند چون خواب هم ریشه در ضمیر ناخودآگاه داره . تو یابوی نویسنده نما هم اگر توی تخیّل گندت ماجراهای زور گیری و تجاوز و باج خواهی اونم از کثیف ترین نوعش می آد .اگه اینجور لجن بازی ها که تعریف کردی فانتزی های توئه،حتّا اگه به عمل هم در نیاریشون بازم مریضی و باید بری پیش روانشناس (نه روان پزشک) تا روانکاوی ات کنه و ببینه مشکلاتت در کجا ریشه داره و درمانش کنه. وگرنه همه اینو می دونند که اون الاغی که نقشه می کشه وداخل اتاق پرو دوربین کار می گذاره و دزدی از کیف مشتری می کنه و دست آخر هم با تهدید و باج خواهی یک سکس گند وحال به هم زن یکطرفه انجام میده و احساس قدرت هم می کنه ( البته کسی که مثل شما تخیلاتش اینجوریه هم هیچ فرقی هم نداره با اون نداره) اینجور آدمها فقط یک گروه بیمار روانی خطرناک برای اجتماع و خیلی خیلی هم ترسو هستند و به دلیل اینکه اعتماد به نفس و عرضه ی لازم برای برقراری ارتباطات سالم و داشتن سکس های قشنگ و تمیز را ندارند به اینجور کثافت کاری ها رو می آرند .
راستی پیشاپیش به اونهائی که ممکنه منو به تفکرِّ دُگم و متحجّرانه متهم کنند بگم که اینها که من گفتم هیچ ربطی به داشتن و نداشتن اعتقاد به تضارب آرا و پذیرش اختلاف سلایق و نسبی بودن اخلاقیات نداشت و در مترقّی ترین ولیبرال ترین ممالک هم تجاوز و زور گیری و سکس با خردسالان و… جرم محسوب می شه ومجازات های سنگین داره.و هیچ انسان متمدنی اینها را نمی پذیره.
راستی …
اینم در جواب اونهائی که ممنکنه به من ایراد بگیرند که چرا ثقیل و سنگین می نویسی بگم که من وقتی که بخوام حرف مهم و جدّی بزنم فقط با همین ادبیات و زبان نوشتاری بلدم حرف بزنم و البته این زبان 200 سال قبل نیست فقط محاوره ای و عامیانه نیست.

0 ❤️

385537
2013-06-14 14:36:22 +0430 +0430

تو که خیلی کثافت و بدذاتی،ولی بگذریم اون نیره خانوم هم خیلی ببوگلابی و پخمه تشریف داشته که احمقانه خودش رو به گا داده.گاهی وقتها بعضی زنها اونقدر دست و پا چلفتی تشریف دارن که آبروی هرچی زنه بردن.برو دعا کن گیر یکی مثل من نیفتادی.من جای اون بودم چنان مادری ازت به فاک میدادم که دیگه نیایی اینجا کس شعر تلاوت کنی.

0 ❤️

385538
2013-06-14 15:55:59 +0430 +0430

تو یه بی غیرت به تمام معنی هستی
برات متاسفم از ته قلبم
بی رحم بدذات
خاک عالم تو سرت عقده ای
به یه روانشناس مراجعه کن حتما
خدا شفات بده بدبخت بی بته
وقتی کس شعرهای جلقیهایی مث تورو میبینم حالم از سایت به هم میخوره
نوشته هات دروغی بیش نیست و تراوشات ذهن بیمارته
برو جلقتو بزن عوضی
ببین کیا واسه ما شدن داستان نویس

0 ❤️

385539
2013-06-14 18:59:40 +0430 +0430
NA

گه زیادی خوردی!! با یک فیلم که مثلا ناخواسته از اون گرفتی چه غلطی میتونستی بکنی؟ به هر کی نشان میدادی دوربین رو میکد تو کون خودت… پس دستت رو از تو شلوارت در بیار و یکم به مغز نداشته ات فشار بیار…

0 ❤️

385540
2013-06-14 19:05:20 +0430 +0430
NA

گه زیادی خوردی!! با یک فیلم که مثلا ناخواسته از اون گرفتی چه غلطی میتونستی بکنی؟ به هر کی نشان میدادی دوربین رو میکنه تو کون خودت… پس دستت رو از تو شلوارت در بیار و یکم به مغز نداشته ات فشار بیار…

0 ❤️

385541
2013-06-14 19:44:25 +0430 +0430
NA

مادر کونی چرا داستان گاییده شدن زنت هزار درجه چرخوندی ؟کیر اسب رستم توی کس آبجیت. بخاطر اینکه بعداز گاییدن زنت کون خودت هم گذاشتن داستان چرخوندیش؟···

0 ❤️

385542
2013-06-14 21:06:19 +0430 +0430
NA

تو اينكه همش زاييده تخيلات اون مغز معيوبت بود كه شكى نيست ولى به خاطر ذهن منحرف وافكار مازوخيستى كه تو سرته ك ى ر استادكفتار تو همه جات

0 ❤️

385543
2013-06-14 22:24:16 +0430 +0430

یعننی اینقدر خرتوخره که هیچکی خفتت نکرده تا حالا باور نمی کنم . دروغگو

0 ❤️

385545
2013-06-15 03:42:16 +0430 +0430
NA

azizam nanat va khahar namusat Dar in poste khodet be gah raftan menallahe tofigh he =))

0 ❤️

385546
2013-06-15 04:09:55 +0430 +0430

نخوندم، ننویس . . . . . . . . .
ظاهرا اینقدر تو پوشاکت کثافتکاری کردی که زده بیرون همه جا بوی تعفن گرفته. صدای همه اساتید رو در آوردی. شاشیدم تو افکار تخمیت. دیوث خان دیگه ننویس. کیر رای دهندگان با رسم شکل تو کونت دیگه ننویس.

0 ❤️

385547
2013-06-15 06:01:31 +0430 +0430
NA

با این داستانت رسما ریدی‏!‏‏!‏ جقول جان‏!‏ كدوم اوشگولی انقد زود خام ميشه ؟!درسته تو دنیای شينرين جق همه چی ممكنه ولی دیگه نرينيد!

0 ❤️

385548
2013-06-15 06:29:28 +0430 +0430

چرت و پرت بود. دیگه شاید کشور مزخرفی داشته باشیم ولی دیگه در حدی نیست که به این راحتیا بشه همچین غلطایی کرد. هرچی عقده داشتی یهو ریختی بیرون.

چون اگر دختر یه همچین مشکلی براش پیش بیاد نمیاد بهت بده. میره لوت میده به پلیس که بیاد بگیرتت حکمت هم فساد فی الارضه اعدامت میکنن.

اولا که بهت نداده
ثانیا که فیلمش پخش نمیشه چون تو از تو قبر نمیتونی فیلمشو پخش کنی
ثالثا که بقیه ملتم از شر تو خلاص میکنه

بنابراین توهمی بیش نبود.

0 ❤️

385550
2013-06-15 07:57:51 +0430 +0430
NA

خوک پست ونجس صفت آدمایی مثل تویه
اولا این داستان تخمی تخیلیه دوما آدم باید خیلی پست فطرت و کثیف و نجس باشه تا همچین چیزیو برای خودش تصور بکنه بی مادر

0 ❤️

385551
2013-06-15 10:42:54 +0430 +0430

این داستان داستان مادر نویسنده بوده که برای پسرش تعریف کرده .کاملا تخمی و تخیلی.

0 ❤️

385552
2013-06-15 11:08:18 +0430 +0430
NA

بر اون پدرت و مادرت لعنت ملعون
و همچنین بر اون کسی که این داستان رو گذاشت اینجا

0 ❤️

385553
2013-06-15 12:36:09 +0430 +0430
NA

ﺍﺷﻐﺎﻝ ﻋﻮﺿﯽ. ﺑﻤﻴﺮﯼ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻓﺎﻧﺘﺰﻳﺖ.

0 ❤️

385554
2013-06-15 15:46:18 +0430 +0430
NA

نهايت پستي و به اثبات رسوندي خيلي نامردي

0 ❤️

385555
2013-06-15 18:14:54 +0430 +0430
NA

بجه ها من تاحالا نظر نداده بودم ولی وفتی اینو خوندم و نظرات شومارو هرچی خاستم فوش بدم چیزی پیدا نکردم ولی
برای اینکه راحت بشم میگم کس کش ننتو اینجوری جولوت کردن ولد کاندم. خایه داری بیا اینجا یه جوری گروپ بکنیمت که دیگه
هوس سکس نکنی

0 ❤️

385556
2013-06-15 18:16:10 +0430 +0430
NA

:^o :D

0 ❤️

385557
2013-06-15 18:17:39 +0430 +0430
NA

طرف کس گفت کیر بچها باد کرد…
ولی خدایش عجب طرز فکری دارن این نویسندها عجب توهم قوی…
دیگه تو افق جا نمونده…دی :^o :D

0 ❤️

385558
2013-06-15 23:29:39 +0430 +0430
NA

فرض رو بر راست بودن داستان بذاریم:

  1. خانومای عزیز، از شوهراتون نترسید!
  2. آقایون عزیز، مَحرَم خانوماتون باشید!
    این خانوم اگه از شوهرش نمیترسید، به جای اینکه بره با این آقا بخوابه، میرفت به شوهرش میگفت!
    یعنی خوابیدن با یه مرد غریبه رو به توضیح بیگناهیش برا شوهرش ترجیح میده!
    عمق فاجعه اینه!
0 ❤️

385559
2013-06-16 15:53:50 +0430 +0430
NA

L) ناراحت نباش خیلی لاشی هستی یه قانونی تو این دنیا هست که میگه اگه این انگشت کوچیکه دستت هر جور تو کون هرکی بره همین انگشت،همون جور یا تو کون خودت میاد یا زنت یا بچه هات اگه این 3تا نشه تو کونه اجدادت حتما میاد …مطمئن باش

0 ❤️

385560
2013-06-16 15:56:57 +0430 +0430
NA

همش زر بود

0 ❤️

385561
2014-12-17 18:30:53 +0330 +0330
     یادش بخیر ننت داشت از سر کوچتون رد میشد ی چک در گوشش زدم سوار ماشینش کردم بردم مکان پسرم ننت نگفته بود بابات کیه بابات کجاس؟
0 ❤️

558140
2016-09-27 20:56:47 +0330 +0330

بابا خواهر خودشو اینطوری کردن عقده ای اومده تا با این داستان مزخرفش یکم دلش خنک بشه حرامزاده

0 ❤️

744736
2019-01-30 19:01:04 +0330 +0330

دیوث عوضی بی پدر مادر خودت ناموس نداری از مرگ زور گیری می‌کنی اسم خودتو گذاشتی مرد ی لجن بیشتر نیستی

0 ❤️