همه چی از فانتزی شروع شد (۳)

1399/11/12

...قسمت قبل

در خونه رو بستم و همونطوری که داشتیم لب می گرفتیم شروع کردیم به درآوردن لباسهامون. سحر دکمه های پیرهنمو داشت باز میکرد و من داشتم لباشو مزه مزه میکردیم. زبونش آورد داخل دهنم و یه آه کشید. تاپش رو درآوردم و بغلش کردم گرمی تنش شهوتم رو برای سکس باهاش بیشتر میکرد.
گفت “علی چقدر تحریک شدی کیرت سفت شده داره شلوارتو پاره میکنه” راست میگفت. حرفای دم پارکینگ و داخل آسانسور و اینکه منو گذاشته بود جای دوست پسرش که وقتی شوهرش نیست داره باهاش عشقبازی میکنه بدجور تحریکم کرده بود.
در حالیکه بغلش کرده بودم و کونش رو از روی شلوارش میمالیدم دستم رو آروم رو تنش بردم بالا و رسوندم به بند سوتینش و بازش کردم. گفت “وای چکار میکنی؟ برو الان شوهرم میاد”.
گفتم عزیزم شوهرت گفته تا زمانی که میاد ماساژت بدم که بدنت ریلکس بشه. سفارش خدمات ویژه دادن شوهرتون"
شلوارش رو آروم درآوردم و در حالیکه داشتم شلوار خودمو در می اوردم رفتم سمتش. همینطور که همدیگه رو میبوسیدیم و میمالیدیم رفتیم اتاق خواب. گفت “شوهرم میدونه ماساژ خیلی دوست دارم خواسته سورپرایزم کنه “و خندید.
داشتم بوضوح می دیدم چجوری این فانتزی داره با روح و روانش بازی میکنه. این ذوق و شوقش برای شیطنت بدتر تحریکم میکرد. دراز کشید به پشت روی تخت و منم دراز کشیدم به شکم کنارش و در حالیکه لباشو میبوسیدم تنش رو شروع کردم به ناز کردن. دستام از زیر گردنش شروع میکردن به نوازش و لمس تنش  میرسیدم به روی ممه های درشتش و نوک سینه هاش و بعد ادامه میدادم روی عضلات شکمش و اطراف کسش. بدون دست زدن به کسش به پاهاش و لای رونهاش
بهش گفتم “به شکم بخواب که پشتتو ماساژ بدم” چرخید.
از شونه هاش شروع کردم و پشتش رو آروم از بالا تا پایین ماساژ دادم و هر از گاهی با روغن ماساژ تنشو چرب میکردم. بدنش کامل ریلکس شده بود.
 گفتم باید شورتتونو هم دربیارم. برگشت با یه نگاه شهوتی گفت “اگه شوهرم برسه چی؟”
گفتم “شوهرتون سفارش دادن اتفاقا”
شورتش رو در آوردم و پاهاشو باز کردم و گفتم با دستات پاهاتو باز نگه دار. آروم آروم اطراف کسش رو مالش دادم. آه و ناله ش شروع شده بود گفت “بلیس برام کسمو بخور”
گفتم “خرجتون بالا میره ها”
گفت “اشکال نداره جبران میکنم بخور کسمو”
شروع کردم به بوسیدن و مکیدن چوچوله ش و زبونمو از بالا تا پایین کسش کشیدن. کس خیسش رو میلیسدم و اروم انگشتمو فرستادم تو کسش
خیلی زود ارضا شد و ناله میکرد و بدنش شروع کرد به لرزیدن.
کیرم رو آوردم دم کسش و مالیدم بهش. تکونهاش شدیدتر شد. گفت “توروخدا زود بکنش توش”
نمی تونست راحت حرف بزنه سر کیرم رو دم چاک کس خیس از بالا به پایین میکشیدم و عین یک ماهی که از آب گرفته باشیش تنش میپرید. داد زد “بکن کسمو یالا التماس میکنم بکن زودتر”
یهو کل کیرم رو کردم تو کسش و نفسش حبس شد. سرمو آوردم کنار گوشش
کیرم تا خایه هام تو کسش بود
گفتم “تو با کست منو بکن” کسش رو رو کیرم عقب جلو میکرد. گفتم “عشقم ماساژ دوس داری ها”
با چشمای نیمه بازش از لذت گفت “اره خیلی دوس دارم”.
گفتم “میخوای برات ماساژور بیارم همش ماساژ بده؟”
گفت “آخه خجالت میکشم جلوش لخت شم”
گفتم “عشقم ماساژور زن میارم خب”
کسش تندتر عقب جلو کرد و با فشار خودش رو چسبوند بهم گفت” نه خانوم فایده نداره. مررررد میخوااام”.
کیرم داشت میترکید تلمبه ها رو تندتر کردم گفتم “ماساژور مرد بیارم ممکنه بخواد کست رو هم ماساژ بده ها”
گفت: “آرههه تو هستی بهش بگو داخل کسمو  ماساژ بده با کیرش”.
با شدت دوباره ارضا شد.
تکونهای بدنش خیلی شدید بود. کیرمو از تو کسش در آوردم و به پشت دراز کشیدم.
گفتم “تو بیا روم عشقم”
آروم کیرمو لای کسش گذاشت و نشست روش با دو تا دست کمرشو فشار دادم به خودم و محکم شروع کردم به تلمبه زدن تو کسش. صدای شالاپ شالاپ خوردن کیرم و تنم به تنش اتاق رو پر کرده بود. با انگشتم سوراخ کونشو ماساژ میدادم و گفتم “دیدی گفتم شوهرت اگه بیاد اینجا دوس داره تماشا کنه کس دادنتو” و آبم با فشار داخل کسش خالی شد.
بیحال افتاد روم و با دستم پشتشو ناز میکردم. گفتم “سحر دوست داشتیا”
گفت “از کجا میدونی”
گفتم “از خیسی کست خانوم کس”
خودشو چسبوند به سینه م و با هوس گفت “آره”
مصمم شدم که پویا رو دعوت کنم به خونمون.
کنار گوشم گفت “علی چرا تنت میلرزه؟ حالت خوبه”
نمیدونم حالم خوب بود یا نه ولی تصمیممو گرفته بودم.
میخواستم‌ تماشاگر لذت بردنش تو بغل یه مرد دیگه باشم

نوشته: Cuckoldmind


👍 31
👎 7
51601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

789274
2021-01-31 03:19:53 +0330 +0330

عالی بود

2 ❤️

789282
2021-01-31 04:41:44 +0330 +0330

رینمه خوتو اباو اجدات

0 ❤️

789319
2021-01-31 15:51:56 +0330 +0330

یکی خوشش میاد میخونه ولی کسی که خوشش نمیاد و‌بار میاد میخونه مشخص هست که فقط داره حرف مفت میزنه که چون دیگه شهوت اش و خالی کرده این افراد در مرحله انکار قرار دارند و به مرحله اظهار نرسیدن برای همین هم میان داستان و میخونن و با پر رویی تمام توهین میکنن به نویسنده داستان . خب تو که دوست نداشتی غلط کردی خوندی که میای تازه اعتراض میکنی و باید پیشاپیش خدمت این دسته بگم شما درونت یک نفری هست که کاملا خودش این کاره هست و هنوز به مرحله خارج شدن از پیله ای که دو خودتون کشیدی نرسیدی. وقتش بزودی میرسه پیله خودت و پاره می‌کنی و میای بیرون یادت باشه چی بهت گفتم بعد میفهمی حرف من چقدر صحت داره و شما که میای داستان و می‌خونی و اعتراض میکنی فقط منتظر هستی تا زن بگیری که یا بهت نمیدهند یا اگر داری پس شک نکن منتظری همسرت از این نظر باهات کمی همراهی کنه‌. آره پسر جان نیاز نیست بیشتر با خودت درگیر بشی بیای بگی خوشت نیامده خخخخخ‌اتفاقا شاید خیلی شدید تر از نویسنده با چنین خواسته ای درونت آمدی و یکوقت ناگهانی میبینی خیلی بیشتر هم چنین حالتی داری .

8 ❤️

789427
2021-02-01 02:45:20 +0330 +0330

خوب بود منکه حال کردم کون لق هر کی خوشش نمیاد نیاد بخونه مگه مجبورتون کردن آخه به کیر شتر بوسنی گوین هرزی که خوشت نیومد جای دیگه کونتو بده

2 ❤️

789462
2021-02-01 07:27:53 +0330 +0330

دمت گرم
واقعا لذت بردم

2 ❤️

789528
2021-02-01 16:31:40 +0330 +0330

چه فانتزی هایی…خخ

2 ❤️

790295
2021-02-05 10:59:43 +0330 +0330

این لرزیدن بی اختیار و لذت بی حدش رو من تجربه کردم . هیچ سکسی به اندازه این فانتزی لذت بخش نیست .

2 ❤️

854428
2022-01-20 14:01:49 +0330 +0330

این قسمتش که بیغیرتی نبود کصکش میرزا!

0 ❤️

944549
2023-08-27 23:28:40 +0330 +0330

اوووووف ابم برا ۲بار اومد

0 ❤️