کوس دادن وقت پریودی

1401/07/02

سلام اسم من نفس ۲۶ سالمه قدم ۱۷۰ وزنم ۷۵ یه دختر تو پر سفید ام این داستان من برمیگرده به ۵ سال پیش که دانشجو بودم .کلاسمون که تموم شد حوصلم سر رفته بود و تا تایم کلاس بعدی ۴ ساعت بیکار بودم تصمیم گرفتم پیاده برم تا مرکز خریدی و بگردم و برگردم و چون پریود بودم شدید درد داشتم و دو تا قرص خورده بودم ولی مسیر مرکز خرید نزدیک بود همین که راه افتادم یه ماشین نگه داشت گفت خانم مانتوتون خونی شده بیا سوار شو برسونمت یهو خجالت کشیدم خودم سفت کردم گفتم راس میگی گفت آره بیا بشین گفتم خب ماشینت کثیف میشه گفت عب نداره میبرم کارواش از استرس سوار شدم به صورت پسره که نگاه کردم دیدم چقدر خوشگله همین که داشتم نگاش میکردم گفت دخترا خیلی اذیت میشن پریود شدنی گفتم آره خیلی گفت واقعا در حقتون ظلم میشه همینطوری که داشت حرف میزد گفت کجا برسونمت گفتم من از شهرستان میام باید برم خوابگاه چند ساعت بعد برای کلاس برگردم گفت میخوای لباس بگیرم برات یه جایی بریم عوض کنی گفتم نمیشه که گفت میشه جلو یه مغازه نگه داشت گفت شورت و شلوار بگیرم فقط؟ گفتم آره و لطفا یدونه نوار بهداشتی گفتم مانتوت هم کثیف شده یدونم مانتو میگیرم تو بشین تو ماشین بیام گفتم دستت دردنکنع همین که داشت می‌رفت گفت راستی سایزت گفتم ۴۲ گفت حله رفت و بعد نیم ساعت برگشت گفت کجا بریم بپوشی دلم نمی‌خواست ازش جدا شم گفتم کجا صلاح گفت بریم خونه من عوض کنی نزدیک من بیرون وایمیستم راحت عوض کن بیا تو ماشین منتظرتم یکم فکر کردم گفتم اوکی رفت جلو خونه وایستاد کلید و داد بهم گفت طبقه سوم واحد ۷ گفتم مرسی رفتم بالا وارد خونه شدم ولی چون تو ماشین نشسته بود استرس نداشتم رفتم دستشویی خودمو داشتم میشستم که صدای در اومد و با صدای بلند گفت نترس منم میرم از تو اتاق وسایلمو بردارم گفتم اوکی نوار بهداشتی مو عوض کردم شورتمو پوشیدم اومدم بیرون که شلوار و بردارم دیدم روبرو نشسته رو مبل هول کردم برگشتم عقب عقب تو دستشویی گفت نترس بیا برو تو اتاق من راحت لباستو بپوش نگات نمیکنم اومدم بیرون شلوار و برداشتم داشتم میرفتم تو اتاق بهم گفت چقدر پاهات خوشگل منم با خجالت گفتم واقعااا؟ گفت آره گفتم من تا الان اسمتو نپرسیدم گفت اسم من امیر یه اوهوم کردم رفتم تو اتاق داشتم شلوار و میپوشیدم دیدم یواش در اتاق و باز کرد هول شدم گفت نترس می‌خوام نگات کنم پاهات خیلی تپل و سفید قشنگ یه سرخ و سفیدی شدم گفت یه سوال بپرسم گفتم جان گفت تا حالا کسی دست به اون کوس و پاهات زده؟ با خجالت گفتم چطور ؟ گفت بگو دیگه گفتم آره یبار نامزد کردم ولی جدا شدم گفت اوهوم آروم نزدیکم شد گفت کاری باهات ندارم نترس میشه دست بزنم به پاهات منم چون خیلی آدم هاتی ام و معمولا زمان پریود خیلی حشری میشم با سر گفتم اوهوم دستاشو از بالای رونم میکشید پایین ناز میکرد دستشو میبرد رای پاهام آروم میکشید پایین می‌گفت وای عجب رونایی داری گرم نرم آخ همینطوری که می‌گفت و دست میکشید من حشرم میزد بالا گفت نوار بهداشتی گذاشتی زیر شورتت ولی هنوز از رو کوست آتیش می‌باره یه لبخندی زدم گفتم اوهوم دستشو از رو شورت و نوار بهداشتی گذاشت رو کوسم آروم ناز میکرد منم داشتم دیوونه میشدم گفت میتونم کوستو ببینم از پاهات معلوم کوس خیلی تپل و سفیدی داری گفتم نه اوم گفت ببینم دیگه خواهش گفتم باشه فقط خونی گفت عب نداره رو پوست سفید تو قرمز خیلی زیبا دیده میشه شورتمو آروم در آورد چون خودمو تازه شسته بودم و نوار عوض کرده بودم تا حدودی تمیز بودم کشید پایین گفت اووووووف عجب کوسی واییییی همینطوری که می‌گفت دست میزد بدنم سست شده بود گفت بریم رو تخت بخوابی من کوستو ببینم تو هم اذیت نشی گفتم باشه رفتم رو تخت دراز کشیدم شورتمو کامل در آورد اومد وسط پاهام کلی بوس کرد داشتم دیوونه میشدم گفت اجازه میدی بخورمش گفتم اگه از خونش چندشت نمیشه اره گفت اوففف زبانشو در آورد کامل انداخت تو کوس خونیم لیس میزد عقب جلو میکرد زبانشو چوچولمو میمکید صدای آه و اوه من کامل بلند شده بود گفت بلا چقدر هاتی تو آروم بلوزمو کشید بالا شروع کرد شکممو لیس زدن همینطوری اومد بالا رسید به زیر سوتین و سینه هام سوتینمو با دستش زد بالا شروع کرد به خوردن سینه هام اه چه کیفی میکرد یه سینم تو دهنش بود با دستش اونیکی سینمو میمالوند نوکشو فشار میداد تو همین حال آروم دستمو بردم زیر پیراهنش آروم کشیدم بالا یهو نگام کرد گفت جووون دلت خواست گفتم اوهوم گفت در بیار پیرهنمو آروم در اوردم بدنش چقدر خوشگل بود گفتم میشه بغلت کنم گفت دیوونه این چه حرفیه هر کاری دوست داری بکن محکم بغلش کردم بدنمو میمالوندم به بدنش گفتم لامصب خدایی خیلی خوشگلی هم بدنت هم خودت خندید گفت تو هم خوشگلی بدنت هم دیوونه کنندس همینطوری بغلش کردم و شروع کردیم لب گرفتن کلی لبای همو خوردیم بعد گفتم میشه شلوارتم در بیارم گفت خودت میخوای اگه اوکی بعداً نگی امیر در آورد گفتم می‌خوام اره گفت اوکی جلو تخت وایستاد روبروم آروم زیپ شلوارشو کشیدم پایین دکمشو باز کردم کمرشو باز کردم کشیدم پایین شلوارشو از رو شورتش آروم دستمو گذاشتم مالوندم نفساش تند تر شده بود شورتشو کشیدم پایین دیدم اووووف عجب گیری خیلی خوش فرم خوشگل سفید و شق یه نگاه بهش کردم گفت چیه گفتم خیلی کثافتی خندید گفت چرا گفتم محشره کیرت بدون تعلل سرشو گذاشتم تو دهنم مکیدم تن تن براش می‌خوردم گفتم یکم هول بده فشار بده تو گلوم سرمو گرفت تو گلوم تلمبه میزد بعد سرمو کشیدم عقب گفتم میزاریش رو کوسم گفت آره اومد روم آروم کیرشو گذاشت لای کوس خونیم تن تن عقب جلو میکرد با دستاش پستونامو گرفته بود عقب جلو میکرد یهو نگاه کردم دیدم همه جامون خونی گفتم اوووف گفت پاهاتو بیار بالا بنداز رو شونه هام بردم بالا گذاشتم رو شونه هاشو کیرش کامل چسبید به کوسم گفت میزاری بکنم توش نمیتونم دیگه خودمو کنترل کنم گفتم اگه پریودم گفت عب نداره چی میشه مشکلی نداره گفت آخه گفت دیگه آخه نیار پاهامو گرفت بیشتر کشید سمت خودش کیرشو گذاشت رو سوراخ کوسم آروم فشار داد تووو یه آه بلند کشیدم و شروع کرد به تلمبه زدن تو کوسم همینطوری که تلمبه میزد از بغلای سوراخ کوسم خون می‌ریخت بیرون و امیر بدون توجه تن تن داشت تلمبه میزد و با سیلی حی میزد رو رونام می‌گفت وای دیووونم می‌کنه رونای سفیدت صدای آه و اوه من کل اتاق و گرفته بود صدای شلق شلق تلمبه یه طرف اه و اوه من یه طرف کامل داشتم ارضا میشدم که کیرشو داخل کوسم نگه داشت گفت ابمو بریزم یا نه گفتم نه لطفا گفت باشه چند بار هم تن تن زد بعد کیرشو درآورد و کل آبشو خالی کرد رو رونام بعد با دستش مثل کرم رو رونام آبشو ماساژ میداد همه جامون خونی و پر از آب کوس و کیر بود بعد اینکه ارضا شدم شکمم به طرز وحشتناکی شروع به درد کرد گفتم امیر من دارم از درد میمیرم گفت خدا نکنه محکم بغلم کرد برد تو حموم گفت بشورمت بعد برات قرص بیارم بخور ملکه من همسر من تو حموم حسابی منو شست لیف کشید خودشم شست رفتیم رو کاناپه لباسامو پوشوند از تو کیفم قرص برداشت آورد داد خوردم و کلی شکممو ماساژ داد محکم بغلم کرد گفت یکم بخواب گفتم شب و باید برم خوابگاه گفت عب ندارع خودم میرسونمت راستش بهترین سکس عمرم بود درسته درد خیلی شدیدی داشتم ولی خیلی لذت بخش بود و بعد از اون روز ما ۲ سال باهم دوست بودیم ولی به خاطر مهاجرتش نتونستیم باهم بمونیم…

نوشته: نفس


👍 10
👎 14
43401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

896724
2022-09-24 01:05:25 +0330 +0330

مغزهای بی مغز زنگ زده🤣🤣🤣

0 ❤️

896763
2022-09-24 09:14:01 +0330 +0330

خودتو گاییدی از بس کس نوشتی

0 ❤️

896797
2022-09-24 19:07:39 +0330 +0330

هر داستان باز میکنی اسم دختره نفس
نفس جان نفس بگیر بین دادنات

0 ❤️

896841
2022-09-25 01:45:46 +0330 +0330

مهاجرت کرد ولی کس‌ خونی ت رو‌ لیس زد ؟

0 ❤️

896842
2022-09-25 01:46:44 +0330 +0330

خون آشام خیالی با این جقنامه ی تو حالش بهم خورد شهوانی کلا شده زیر دوازده سال

0 ❤️

896856
2022-09-25 03:48:08 +0330 +0330

هم خودت پریود بودی هم مخت
وقتی ب کیر گفتی گیر فهمیدم دستت تو سورتت بوده

0 ❤️

896857
2022-09-25 03:53:10 +0330 +0330

این مانده هم تو تموم داستانا یا میگه نمیدونم
یا میگه چیبگم والا
یا حرفی ندارم
خب کیرم پس کله ت اینجا چ گوهی میخوری
کسی مجبورت کرده نظر بدی

0 ❤️

896924
2022-09-25 16:50:39 +0330 +0330

🤣🤣🤣 یه دسته باید باشه به اسم کسشر و تخیلی اینجور داستان برن توش

0 ❤️

897003
2022-09-26 13:14:25 +0330 +0330

یه حرفی کدوم ادم عاقل و بافکری فرج و واژن خونی و پریود شده دختری رو میخوره اولا خیلی بو میده و حال بهم زن دوما آخر میکروبه طرف یه ماده غذایی تاریخ گذشته پلمپ میخوره 2 روز دل درد داره آخه این چه حرفیه خانم؟؟؟؟؟؟لطفا با تفکر بنویسید
موفق باشید

0 ❤️

897487
2022-09-30 04:47:18 +0330 +0330

منم اولین سکسم با عشقم وقت پریودیش بود خیلی حال میده انصافا ولی حیف که آخرین سکسمون شد 😭

0 ❤️