کیش رفتم اما به قیمت کونم

1402/08/25

سلام امیدوارم که خاطره ام دیده شه بدون اینکه برام مشکلی پیش بیاد، من اسمم ثناست نمیگم کجا، ۳٠ساله مجرد، قدم متوسط ۱۶۵ وزنم هم۷۳کیلو هستم یکم میدونم اضافه وزن دارم پوست سفید چشم ابرو مشکی موهام کوتاه پسرونه، من خوب گاهی خیلی حشری میشم دلم میخواد یکی پارم کنه کسم جر بخوره اما خب تا مجردم نمیشه، قبلا یکی و دوست داشتم تو سن ۱۷سالگی که چندین بار لاپایی منو کرد اما خب این همه سال سکسی نداشتم، و این موضوع واقعا طاقتمو طاق کرده بود و بدتر میشدم، و پسر جذاب میدیدم حالم بد میشد، همه چی عادی بود و میرفتم سرکار میرفتم خونه. تو یک لباس عروس فروشی کار میکنم که شده آینه دق وقتی میبینم جوجه ها عروس میشن و منه دهه هفتادی فقط نگاه، تا اینکه دوست صمیمیم مهوش گفت باید بخاطر داستان انحصار وراثت بره شهر ابا اجدادی، فقط میتونم بگم که یکی از شهرهای لبه ساحلی خلیج فارس که بشدت گرم و شرجی بود اما واقعا زیبا، گفت بیا بریم یه چند روز هستیم برمیگردیم تنها نباشم، منم مرخصی گرفتم و هزینه سفر با مهوش بود با هواپیما رفتیم. فامیل شون اومد دنبالمون و ما رفتیم خونه، اینقدر گرم بود که شلوارم به تنم چسب شده بود عرق سوز شدم، و من گفتم که نمیتونم اینجوری تحمل کنم گور بابای لباس بابا راحت میگردم دهنم سرویس شد خب، بازم همه چی عادی بود تا اینکه یکی از اقوام مهوش اومد، یه مرد یا پسر نمیدونم چی میشه گفت، دومتر قد غول بود بخدا چهارشونه درشت عضلانی سبزه رو ته ریش با موهای جمع کرده بسته از پشت، دروغ چرا خوشم اومد ازش اما خب هیچی نمیگفتم، باهاش رفتیم بیرون گردش منم فقط ساپورت و سوتین تنم کردم و روش یه لباس یه سره خنک پوشیدم، خوش گذشت رفتیم گشتیم. لب دریا و بازار و جاهای دیدنی، من متوجه نگاه اش شده بودم که هی بهم نگاه میکنه، منم عشوه اومدم و ناز کردم کلی، باهام گزم گرفته بود و راحت حرف میزد، غروب بود لب دریا نشسته بودیم قلیون میکشیدیم و نوشیدنی میخوردیم من چشمم خورد به یه کشتی گفتم اون کجا میره. اسم پسره و یادم رفت بگم، اسمش حسام بود، گفت اون تفریحی هستش میره کیش یا قشم. گفتم اینقدر دلم میخواد برم کیش و ببینم که نگو. گفت میخوای ببرمت ببین، گفتم میشه؟ گفت آره چرا که نه. منم قبول کردم که اگر جور شد برم کیش یه دوری بزنم، شمارمو گرفت و شروع شد، چت می کرد باهام و از اینکه کجا مد نظرته بری و… رسید که عزیزم و… به خودم اومدم دیدم باهاش یه جورایی دوست شدم مهوش هم کلی منو دست مینداختن که مبارکه و لیلیلی، قرار بود دو روز دیگه برگردیم شهرمون و من دلم میخواست برم کیش، که دم ظهر بود حسام پیام داد آماده شو خوشگل خوشتیپ کن میام دنبالت اوکی کردم بریم کیش زود برگردیم با لنج، گفتم باشه با کلی ذوق و شوق آماده شدم و یه ساپورت مشکی جذب و نیم تنه و مانتو کوتاه شیک داشتم پوشیدم، کلی هم ارایش کردم. اومد دنبالم تا منو دید گفت چه تیکه ای شدی منم خندم گرفت از حرفش، تو راه بهم گفت این لنج واسه عمو ابراهیم و رو دوست دختر دوست پسر حساسه من گفتم که نامزد کردم و خانممی سوتی ندی، منم لپم سرخ شد گفتم باشه، رفتیم سوار شدیم و حرکت کرد. دور تا دورمون آب بود حسام اومد کنارم دستمو گرفت. نگاهش کردم گفت تابلو نکن داره نگاهمون میکنه، گفتم باشه، نزدیکتر شد و منو اورد تو بغلش، من نفسم برید یهو، چه تن سفت و درشتی داشت، من حالم بد میشد هی. خودمو خیس کردم اما تابلو نکردم. رسیدیم کیش و تا اخر شب کلی گشتیم و خوش گذروندیم. برگشتیم تو لنج که شبونه برگردیم که عمو ابراهیم گفت هوا خوب نیست و نمیشه رفت بمونیم فردا، من هول شدم اخه قرار نبود بمونیم، حسام گفت خب خانمم و چکار کنم گفت خب به مادر خانمت بگو چی شده بمونید، خلاصه گیر کردم اونجا، گفت بیا بریم استراحت کن صبح میریم، باهاش رفتم یه جا که اسمشو نمیدونم اما خیلی باحال بود، لب آب و چه ویو ای داشت رفت با یکی صحبت کرد و اومد گفت خب بریم گفتم کجا گفت قرار مگه لب ساحل بخوابی، ذل تو دلم نبود انگار بهم الهام شده بود که این شب یک شب عادی نخواهد شد، رفتیم تو یک آپارتمان و سوئیت بود. نشستیم و گفتم اینجا باید بمونیم گفت آره، من نشستم لبه تخت گفت خب چرا در نمیاری مانتو رو راحت باش، با کلی خجالت دراوردم نشستم، نگاهی بهم انداخت با چشماش داشت میکرد منو، قلبم داشت تاپ تاپ میزد، گفت خوش بدنی ها همش گوشت. من خجالت کشیدم. گفت من میرم دوش میگیرم. رفت حموم من یه نفسی کشیدم فکر کردم از بیخ گوشم گذشت، داشتم قهوه درست میکزدم اهنگ گذاشته بودم واسه خودم که یهو با کف دست زد دم کونم. پریدم هوا گفت چه درشته باسنت، تا خواستم برگردم بغلم کرد، یه لحظه خون به مغزم نرسید با تن پوش بود بغلم کرد ماچم کرد، قلبم تند میزد و چشمتون روز بد نبینه تا لاله گوشمو بوسید آه ام در اومد و ول نکرد هی میکید هرچی گفتم حسام نکن اما خب بی فایده بود داشت سینمو میمالید من خیس کرده بودم و ترسیده بودم که داد زدم سرش گفتم نکن. ساکت شد فضا و هیچی نگفت، یهو محکم بغلم کرد بلندم کرد برد انداخت رو تخت، گفت سرم داد نزن ها جوجه، من نگاهش کردم گفتم همینی که هست، که کاش نمیگفتم. تن پوشو انداخت لخت مادرزاد جلوم بود. با یه کیر کم کم بیست سانتی عین لوله پلیکا، من شوک شدم دهنم قفل شد هیچی نمیشد بگم فقط عقب عقب رفتم که مچ پامو گرفت کشید سمت خودش و اومد روم و موهامو گرفت تو دستش سرمو داد عقب گلومو می خورد من تنشو چنگ میزدم ولم کنه اما انگار نه انگار، زیرش گم گور بودم، خیس کرده بودم و کیرشو حس میکردم دم کصم. پا شد اما موهامو ول نکرد سرمو اورد رو کیرش هی خواستم نزارم اما کیرشو بهم مالوند گفت بخور گفتم نه گفت بخور.هی ممانعت کردم با یه لحن جدی و ترسناک گفت بخور بهت میگم. ساکت شدم. گفت دهنتو وا کرد ببینم. وا کرد کرد دهنم. چه کیر گنده ای یود درشت و کلفت عوق میزدم سرمو گرفته بود آروم تو دهنم تلمبه میزد. اشکم دراومد. کیرشو دراورد من حالت تهوع داشتم شروع کرد به لخت کردن من. خواستم ممانعت کنم سرم داد زد گفت بکپ دیگه. لخت مادرزاد کرد منو. اومد نشست رو شکمم بین سینه هام تلمبه میزد، دیدم که گویا بعله امشب تمومه، نوک سینمو فشار میداد ناله ام در اومد پا شد منو بغل کرد عین بچه نوزاد، سرپا بغلم کرد لبم میخورد و با دستاش چنگ میزد به کونم. دیگه من تو حال خودم نبودم که کیرشو حس کردم دم کصم تا خواست فشار بده جیغ زدم گفتم نههه. من باکرم. منو گذاشت زمین گفت چی، گفتم من دخترم. مکثی کرد و بهم گفت وایسا، پاشدم گفت بچرخ. چرخیدم. گفت ایرادی نداره توفیق اجباریه این کون به این تپلی قسمت ماست، گفتم اصلا فکرشو نکن. نیش خند زد گفت دمر بخواب، گفتم نه. گفت بخواب تا با چک نخوابوندمت. گریم گرفت گفتم تا حالا ندادم خب. گفت خب بهتر من عاشق کردن کون پلمپ هستم، گفتم کیرت گندست خب، گفت نترس بلدم، عقب عقب رفتم. گفت بخواب، دو دل بودم که دستمو گرفت هلم داد انداختم رو تخت با کف دست کمرمو به تخت فشار داد گفت وقتی میگم بخواب یعنی بخواب، گفتم توروخدا نه نکن. گفت آره. باسنمو وا کرد تف انداخت متوجه شدم، از ترس تن بدنم میلرزید. بالشو بغل کرده بودم شاید بخندید اما آیت الکرسی میخوندم منتظر بودم کیرخرشو فرو کنه، که یهو دیدم داره زبون میزنه، آه ام بلند شد ووووی که تا حالا تجربه نکرده بودم داشت کونمو میخورد من پاهام بی اختیار پرت میشد. کل وجودم مورمور میشد و لذت، دیگه خودمو ول کردم، راستش گفتم هرچی بادآباد، شل کردم و داشت میخورد. و گاهی با یک انگشت فرو میکرد و بازی میداد. پا شد رفت از کیفش یه چیزی آورد زد به سوراخم. یخ بود گفتم اوی چیه گفت ژل. انگشتم کرد و با اون دستش کسمو میمالید. من تو اوج بودم که دو انگشت کرد اخ ام دراومد بالشو چنگ زدم گفت اروم باش، واقعا دردم میومد اما خب توجه نمیکرد و دو انگشتی داشت میکرد توم. یکم گذشت دیدم داره سه انگشتی میکنه جیغ زدم. دردم گرفت گفت صبر کن. گریم داشت درمیومد تقلا کردم نکنه. گفت صبر کن باید وا شی گفتم نمیخااام. گفت خودت خواستی پس، یه بالش گذاشت زیرم منو رو شکم خوابوند، دیدم که با همون ژل داره کیرشو چرب میکنه، من استرس داشتم خیلی، کیرشو لای کونم بازی میداد و قربون صدقه کونم میرفت که چه گندس چه سفید جون. بازی بازی میداد واقعا درشت بودن کیرشو حس میکردم. کیرشو دم سوراخ کونم گذاشت روم دراز کشید گفت اگر بخوای نسازی خودت اذیت میشی پس دختر خوبی باش، اومدم بگم باشه که فرو کرد جییییییفغغغغغغغ زدم دهنمو گرفت گفت هیس چته. وای خدا نوکش داشت جر میداد سوراخ ام باز میشد حس میکردم گریه ام گرفت فشار میداد میگفت شل کن شل کن، که سرش جا رفت صداش هم شنیدم. بغضم ترکید و گفت آه تموم شد رفت. درد شدیدی حس میکردم اونم روم خوابیده بود بی حرکت و هی میگفت آروم باش نترس، دیدم داره بازی بازی میکنه ااخخخ خدا هی وسط بازی دادن هول میداد توم من تو بالش داشتم عر میزدم. پا شد نشست لپ کونم وا کرد با دستش اروم اروم کیرشو عقب جلو میکرد صدای شلقش هنوز تو گوشمه. چک میزد دم کونم. هی کم کم فرو میکرد و قسمت سختش گویا هنوز نرسیده بود، حس میکردم کیرشو که تا نصف داره عقب جلو میشه منم گریه میکردم و بالشو چنگ میزدم، دستشو گذاشت رو سرم خدااایا کل کیرشو فرو کرد و فشار میداد توم. فقط میتونم بگم اون لحظه حس کردم بخدا که یکی با تبر کونمو قاچ کرد غیر قابل توصیف آخه. چشمم سیاهی رفت چند لحظه هیچ چیزی نمیدیدم از اعماق وجود جیغ میزدم احساس میکردم یه قوطی تار و مار و کردن تو کونم تو شکمم حس میکردمش، روم خوابیده بود و. کیرشو فشار میداد نگه ذاشته بود توم و میگفت
هیس آروم باش عزیزم تموم شد کلا توت، التماس میکردم که دربیار میگفت اروم باش، انگار که کونم تا کمرم پاره شده، تا حالا من به هیچ کسی التماس نکرده بودم اما اون لحظه فقط داشتم التماس میکردم که تو رو خدا درش بیار، اما نه بی فایدست، اروم اروم شروع کرد، واای خدا فقط خدا انگار داشت زنده نگم میداشت، کیرشو آروم آروم با حوصله می اورد بیرون تا نوک و اررروم تا دسته جا میکرد و کیرشو بازی میداد و باز آروم میکشید بیرون و آروم میکرد. قشنگ حس میشد. کیرش جوری بود ورود خروج اش زمان میبرد. با لبش گوشمو میخورد و کصم میمالید، و فقط و. فقط کیرشو آروم و با حوصله تلمبه میزد، درد شدید با لذت شدید ترکیب شده بود و من داشتم تلف میشدم، از جیغ هام کم شده بود اما گریه امونمو بریده بود و اونم تلمبه میزد، یکم سرعتش بیشتر کرد صدای شلخ شلخش میومد با نفس نفس زدنش، کل وجودم میلرزید نفسم در نمیومد دلم نبض میزد و هیچی ندیدم دیگه، حس کردم نفسم برید و کل بدنم می لرزید و ارضا شدم. دست خودم نبود پاهام رعشه گرفته بود اونم کیرشو تا بیخ کرده بود و داشت کسم میمالید، دیگه هیچی متوجه نشدم راستش، عین یه اغما رفتن. و نمیدونم چند ثانیه یا اصلا چند دقیقه بود. چشم وا کردم حسام روم بود خیمه زده بود سینش به سرم فشار میاورد و تلمبه میزد فقط، بی حال و داغون ناله کردم گریه کردم که من دارم میمیرم. انگار که دیگه کونمو پاره کردن حس وا شدنو داشتم و خودم متوجه شدم که کونم واقعا دیگه جر واجر. نمیدونم چند دقیقه داشت میکرد ابش نمیومد انگار، من تو فکرم فقط منتظر بودم که الان هاست که ارضا شه اما نه. کیرشو دراورد فکر کردم میخواد ابشو بریزه رو کمرم، اما دیدم نشست رو تخت. منو کشید لبه تخت گفت دولا شو. سوراخ ام وا شده بود. کیرشو دیدم که سرخ سرخ بود و تبر بود لامصب، تا خواستم کاری کنم باز ژل زد بهم و چندتا تف هم چاشنی کرد و کیرشو فرو کرد و سر داد تا ته، کمرمو گرفته بود رو زانو هاش خم بود و تلمبه میزد، واااای کونم چه حسی داشت، دردش کم شده بود دیگه فقط هق هق میزدم، با دستش چنان میزد دم کونم که صداش کل خونه میپیچید، بی جون گفتم حسسسسام بسه. گفت تحمل کن. گفتم حسام مردم بخدا چرا ابت نمیاد بسه، نفس زنان گفت زبون نفهم بازی درنیار میگم تحمل کن. حرفش بهم بر خورد زیر لب گریه میکردم از طرفی نمیدونم چرا ها. شیفته اقتدار مردونگیش شدم، بخدا ما خریم، کلی کرد و کیرشو در اورد منو رو کمر خوابوند پاهامو داد بالا گذاشت رو کتفش، نگاهش کردم ناامیدانه گفتم بسه تروخدا، کیرشو گذاشت دم کونم نگاهم میکرد و گفت جوون و هول داد توم، کمرم داشت میشکست. محکم میکرد. موهاش پریشون و بلند رو صورتش بود خیس عرق، می چکید رو صورتم، با دستاش دستامو گرفته بود. و با یه دست جفت دستامو بالا نگه داشت با اون دست لبمو غنچه می کرد و بوس میکرد و گاهی هم اب دهنشو مینداخت تو دهنم، به کل از اومدن ابش نا امید شدم دیگه، چشممو بسته بوذم و فقط تلمبه های محکمشو حس میکردم که ته روده ام میخورد کیرش، کیرشو دراورد پا شد، من که جون نداشتم حتی ناله کنم چه برسه که تکونی بخورم، منو باز رو شکمم خابوند کیرشو کرد توم روم خوابید، تلمبه های میزد که نفسمم قطع میشد، با پاهاش جفت پامو گرفته بود، حس کردم داره تندتر میشه. می خواستم کاری کنم اما خب چکار ازم برمیومد، هی تندتر میکردو میگفت چه کونی وای، چنان میکرد که باز جیغ ام در اومد، دستشو گذاشت رو دهنم محکم تلمبه میزد، همچین تند محکم میکرد کل بدنم پرتاب میشد انگار، و دیگه شد وحشتناک. وحشیانه تلمبه میزد و. من جییییییفغغغغغغغ میزدم با قدرت تموم میکرد چجوری خسته نمیشد اخه، همچنین میکرد انگار چرخ خیاطی داره میزنه، منو زیرش قفل کرده بود و رگباری میکرد و کیرشو به فشار کرد توم نگه داشت آه میکشید و وااااییییییییی کیرش داشت پمپاژ میکرد و آبش ته رودمو آتیش میزد. کیرشو فشار میداد بازی میداد و ابش میریخت توم. و ولو روم افتاد. نازم کرد گفت بهترین کونی هستی که تو این۳۵سال عمرم کردم، کیرش کوچیک میشد. و در اورد کنارم خوابید، گفتم دستمال بده. چندتا دستمال کاغذی برداشت گذاشت لای کونم، سیگارشو اتیش کرد شرتشو پوشید کنار پنجره وایساده بود، گفتم حسام خدا لعنتت کنه جر خوردم. نگاهم کرد با تیکه گفت مهم نیست، کونم شدید گزگز میشد، گفتم واقعا که، نا نداشتم حتی برم سرویس، بخدا دیگه هیچی متوجه نشدم تا اینکه دیدم حسام داره تکونم میده میگه پاشو تپل خانم باید بریم، چشمم وا کردم کونم میسوخت. هوا روشن شده بود حسام هم اماده شده بود داشت قهوه میریخت، پا شدم از درد کونم نمیشد خوب پا شم، گفتم کمکم کن برم دستشویی، اومد منو برد دسشویی. از کونم اب منی و چندین قطره خون خارج شد، گفتنش درست نیست اما مدفوع ام خونی بود و قطره خون و میدیدم چکه میکنه، اینقدر اب اش زیاد بود که انگار بیرون روی گرفتم همچین صدایی داد وقتی تخلیه کردم، اومدم بیرون گفتم خونریزی دارم، گفت میریم دارو میگیرم واست، آماده شدیم رفتیم ساحل، سعی کردم درست راه برم اما بازم لنگ میزدم، نگاه سنگین ابراهیم و اون کارگراش و نیش خند مرموزشون مشخص بود که دارن به حسام میفهمونن که بد سکسی کردی، رسیدیم شهر و منو رسوند دم خونه گفت این دارو و بگیر سر وقت استفاده کن شمارمو پاک کن هر چی دیشب شد فراموش کن و فردا برو شهرتون مواظب خودت باش، یه حس بدی داشتم. نمیخواستم مهوش بفهمه اما تا منو دید گفت به باد دادی پرده رو نه؟ گفتم نخیر، گفت پس کونو باخت دادی، گفتم حالا ول کن دیگه، یکم غر غر کرد سرم و فرداش برگشتیم خونه، الان یک سال میشه حدودا، و اسم کیش میاد یاد کون دادن وحشتناکم میوفتم، از طرفی هم ارگاسم و تجربه کرده بودم، یادش که میوفتم میگم چجوری اخه اون کیرخر و تحمل کردم من. دیگه هم نه کیش رفتم نه جنوب، حسام هم ندیدم و تمام شد، انگار فقط پیداش شد کونمو بترکونه و یه سکس کنه باهام، این جریان هم فقط منو حسام و مهوش میدونیم، و البته الان شما، سکس نکردم نکردم و یهو سکسی کردم که تصورش هم نمیتونید بکنید، و هنوز واسم سوال که آقایون واقعا چجوری انقدر توان دارن واسه گاییدن
نه میخوام که امتیاز بگیرم نه میخوام که به به چه. چه کنه کسی واسم، من فقط و فقط خواستم بنویسم تا به اشتراک بزارم، ممنون که بامن همراه شدید. ثنا ۳٠ساله از (ک)

نوشته: ثنا


👍 37
👎 5
61201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

958365
2023-11-16 23:48:03 +0330 +0330

زر میزنی اب منی توی کون دودیقه بمونه مث اب میشه توی کون .بعد از خوابیدن تو چطور فهمیدی اب منی بود

1 ❤️

958371
2023-11-17 00:01:51 +0330 +0330

خسته نباشی تو چوب حماقتتو خوردی

0 ❤️

958377
2023-11-17 00:09:02 +0330 +0330

چرندیات یه مجلوق کوس ندیده بدبخت که تکراری هست ادمین ریدم بهت که ریدی به شب جمعهون

0 ❤️

958438
2023-11-17 04:57:13 +0330 +0330

به عنوان کسی که تجربه کون دادن داشته، با داستانت یاد تجربه های خودم افتادم :)
فاعل اون لحظه واقعا درد کشیدن شخص زیرش براش مهم نیست و بلکه حتی از درد کشیدن کسی که داره کون میده، لذت هم میبره.
خاطره قشنگی بود. امیدوارم بازم کون دادنو تجربه کنی اما با درد کمتر

3 ❤️

958440
2023-11-17 05:02:56 +0330 +0330

من ميگم ديگه جنوب نرو بيا باهم بريم شمال
😉😁

0 ❤️

958474
2023-11-17 10:33:59 +0330 +0330

اون جور که تو رو گائیدن منم کونم درد گرفت

الان سوراخت در چه وضعیتیه

میتونی از جوب بپری !!!

کسی که کونش نخاره پا نمیشه با یه غریبه توی شهر غریب بره سفر

4 ❤️

958479
2023-11-17 11:33:11 +0330 +0330

سخت بوده برات
ولی اگه خواستی رملنتیک تجربه ش کنی ، صد البته با اقتدار مردانه ، به خودم پیام بده

0 ❤️

958510
2023-11-17 16:00:41 +0330 +0330

تواگه مالی بودی۳۰ سال دختر نبودی الان۴بچه داشتی۳۰سال وپردهواقعا

0 ❤️

958524
2023-11-17 20:27:30 +0330 +0330

سلام ثنا جون،خوبی عزیزم،اکثره مردای عرب کیر کلفت و دیر ارضا هستن،اگه خواستی من هم هستم اما عرب نیستم زود ۵تا۱۰ دقیقه باهم ارصا بشیم

0 ❤️

958573
2023-11-18 01:54:41 +0330 +0330

ژووون

0 ❤️

958584
2023-11-18 02:40:44 +0330 +0330

ثنا جوووون بدون تخیله کونت گذاشت اونم بقولت لوله پلیکا بعد دودولش عنی نشد یک و مطمئنی با کیرش کردت و آبش رو ریخت تو و صبح تو مستراح تخلیه کردی اصلا شدنی نیست اگه آک باشی و لوله پلیکا بره بهت بعد دراوردن کیر سوراخ کونت تا ده دقیقه باز میمونه و کل آب و گوه ازش تخلیه میشه یا ننویس یا اول تحقیق کن برات خوب نیست

0 ❤️

958589
2023-11-18 05:20:27 +0330 +0330

جوووون ثنا مبارکت باشه بلاخره کون دادی خخخخ

0 ❤️

959029
2023-11-21 18:57:43 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️