با سلام … همین اول بگم فحش ندید چون این داستان عین واقعیته … من شروین سنم 22 خوشگل قد بلند و خیلی جذاب و تو دل برو هستم … اما لات شهر هم هستم خیلی کله خرم هیشکی باهام کل نمیندازه … بریم سر داستان
یه روز با یکی از این دوست پسرام این بچه خوشگلها ترک موتورم بود داشتم تو شهر دور میزدم که یه دفعه یه کون بزرگ نظرم رو به خودش جلب کرد به این یارو خوشگله گفتم میخوای کس بکنی ؟ گفت اره گفتم برو کنارش رفت زد ترمز رفتم پایین گفنم منم شروین … گفت کی شروین خطر ؟ گفتم اره بشین وسط موتور کارت دارم حالا یه ماشین شاسی بلند هم از نیرو انتظامی هم اونور خیابون بود … دیدم زنه داره التماس میکنه من شوهر دارم منم بی اعصاب به زور سوارش کردم … نیرو انتظامی که اولش منو شناخت جرات نکرد بیاد دنبال من اما بعدش دیدم داره یواش یواش میاد … رفتم طرفه بیابون زنه رو لخت کردم پستوناش ریخت بیرون شرطشم از رو مانتوش کشیدم پاین دیدم چه کونی رفیقم یه زره ترسیده بود دیدم گشت رسید رفتم جلو به سروانه گفتم تا کونتو لو ندادی بزن به چاک … دیدم اومد گلو گفت شروین خطر اینو بی خیال شو گفتم خیلی گه میخوریا یه پشت پا زدم بهش اسلحشو کشیدم گزاشتم رو شقیقه یارو گفن رحم کن من زن و بچه دارم دلم سوخت واسش گفتم خیلی خوب باشه تو واسم ساک بزن … دیدم کیرمو خیلی خوشگل ساک میزنه گفتم خیلی حرفه ای هستی گفت قدیما تو محله کون میدادم … گفتم میخوای به یاده قدیما بکنمت … دیدم خوشال شد چشاش برق زد … لباس های نطامیشو در اوردم شروع کردم به تلمبه زدن عجب کونی داشت زنه هم که اونجا بود شهوتش زده بود بالا اومد گفت پس من چی ؟ اونم گزاشتم رو ماموره کون دو طبقه ای میکردم یه ساعت جر خوردن اب من نیومد …گفتم به ماموره بگو سربازات بیان لخت شن من ابم نمیاد یه سوت زد اونا اومدن لخت شدن 3 تا سرباز رو هم کردم دیدم نه هنوز ابم نمیاد دیدم راهی نیست رفیقه خوشگله رو کشیدم پیش اونم کردمش دیگه اخرش ابم داشت میومد کس زنه رو باز کردم خالی کردم توش اندازه یه شیشه دلستر شد بعد یک سال فهمیدم زنه 4 قلو زاییده از اب کیر من …
امیدوارم خوشتون اومده باشه با تشکر شروین خطر
گنده لات بيشين سرش ني بزن، بچه زيبا جوگيرشدي دونفر موتور دادن دستت خيالات برت داشته؟ زيباي من اونا نارفيقن چون قصد كون تورا دارن.اينارو برادست گرمي داشته باش داستانت بخونم ببينم زيرشلواري بيارم يا نيارم، فقط وازلين همرات باشه حوصله اشك و مشك ندارم!باشه خره؟
وای وای واااااااایییییییییی هههههههههههههه شرویییین وااااااای هیییییییییییییی خطر واییییییییییییی ههههههههههههه مردم از خنده وای خدا بگم چیکارت نکنه وااااااااااای ترکیدم از خنده ههههههههههههههه چه داستان طنز جالبی وااایهههههههه.من مطمئن هستم اگه این داستانتو زودتر مینوشتی و بجای شهوانی فرستاده بودی سوئد حتما حالا به جای )مو یان(نویسنده چینی ،نوبل ادبیات سال 2012رو میگرفتی گوساله .
اي جان اي جان شروين خطر بفرما دسته تبر،بفرما دسته خر، كون بده آلو بخر.زيرشلواري كه هيچ قليونم آوردم باهات كاردارم،چون شبها رو خيارشو ميخابي زيادي بانمك شدي يكم هم رو خيار ساده بخاب تا اعتدال بر قرارشه.كونگشاد از قيافت خجالت نكشيدي كس نوشتي تنهاداستان طنز كه حال كردم يك داستان جدي بود كه طفلك باگوز ارضا ميشد،اين داستان مسخره وبيش ازحد لوس بازي بود.
شروين خطر بفرما دسته تبر… طنز نوشتنت مثل اين جوك تخميه" يروز ي مرده ميخوره به نرده" قسم نميخورم ولي باوركن وقتي احمدي نژاد زر زر ميكنه از داستانت طنزش بيشتره.دسته تبر موجود است.
كسميخ!
گوز معده ي شتر كون قرمز تو حلقت
تك تك حروف تمام نوشته هاي طنز تو كونت
كير هرچي باكتريه تو حلقت
چس مغز
فقط یه داستان فوق مجلوقانه نوشتی که از عهده ی هر کسی برمیاد
طنزش کجا بود؟
الان ما نیشمون باز شد؟؟؟
کیر آقای ایمنی تو کونت…
سلامyasaman2024
آبجي گل درمورد طنز وتوهين نكردن به طنز حق باشماست.
فقط يجايي شنيدم “به هم نخنديم باهم بخنديم” وقتي اين نويسنده طنزپرداز! مياد سوژه طنز از قشر مظلوم سرباز انتخاب ميكنه وجدانن فحش حق نيست؟براي تأييد يا تكذيب حكومت اسلامي حرف نميزنم.سرباز يكي مثل من مثل برادرشما،مثل همه جوانهاي ايران اگر هرجا خدمت كنه مجبوره حتي تفنگش به روي من شما بگيره نبايد بهش ايراد گرفت واقعأ مجبور چه باسواد چه بي سواد،چه با فرهنگ چه بي فرهنگ،بايد دوسال از عمرش خدمت اجباري كنه،وقتي اين احمق مياد ميگه:گفتم سربازات بيار آبم نمياد"خنده دار نيست زجرآوره. وقتي اين حيوون معناي رفيق و رفاقت درك نميكنه به قول خودش رفيق خوشگله هم مورد عنايت قرار گرفت چيز خنده داري نبود كه كسي مراعاتش بكنه.آبجي بالا منبر رفتم شرمنده قصد بدي نداشتم فقط طاقت ندارم حرفم تو دلم نگه دارم.اميدوارم هميشه دلت شاد باشه لبت خندون.
سریال جهارخونه…
بجاى داستان طنز يه عكس از خودت ميذاشتى خنده دارتر بود
هنوزم دير نشده :-D
ببین فحشت نمیدم…چون هدفت خندوندن بچه ها بودکه قابل تقدیره…ولی نه داستانت قشنگ بود…نه قلمت…فقط یه نصیحت:دیگه ننویس…یعنی بی مایه فطیره…از تو عزیزم نویسنده در نمیاد…برو به سلامت…
نمكي سعي كن آخرين داستان طنزي باشه كه ميذاري وگرنه معلوم ميشه كه خارش داري!
جيگرطلا ازفرط بيكاري باز هوس طنز كردم داستانت مجددإ باعشق خوندم،معذرت ميخام متوجه نشدم به سن بلوغ نرسيدي وگرنه جاي دسته تبر دسته بيل يا دسته كلنگ حواله ميكردم.عشق من! يك شيشه دلستر ميشاشن نه اينكه آب بدن. ولي كونت هم سخت پاره شده طرف ميشاشه توش يا برات شيره وجودش ميريزه فرق يك ليتر و با ٥٠سي سي نميفهمي.
والا درسته واسه خنده بود ولی به نظرم تو رو بردن تو بیابون کردن که الهام گرفتی اینو ساختی!!!بعدش ازت بدم امد کس کش که با سرباز شوخی طنز کردی لاشی…بری خدمت کونت سکه 25بشه میفهمی…بعدش تو ایران به خطر میدونی چی میگن؟؟؟ میگن کون یا بچه کونی…اینو محض اطلاعت گفتم شروین کونی…در کل حال نکردم اگه از سرباز نمیگفتی خوشم امده بود ولی الان بدم امد
به به میبینم پسرمون شومبول درآورده بالا شومبولشم چهار خال شفید سبز شده
یادته هر روز میومدی جیغ میزدی تا بکنیمت شروین جان الان اومدی میگی شش نفرو کردم تا آبم اومد؟ ک
همون اولش که گفتی گنده لاتم نخوندم
ببین چاغال … زرنگ شیشه نوشابه هست که هم لبشو میگیره هم ابشو خالی میکنه حالا اگه راه داره بندازیم تو شرتت با بچه های شهوانی :D :D :D :D
من در مورد هیچ داستانی نظرنمیدم ولی حیفم اومد در مورد کس نوشته های این کونی نظرندم.
ازعمق وجودم میگم ریدم سراین افکارتخمی تخیلیت
اگه یکم دیگه بهترفکر میکردی بهترین نویسنده ی دنیابودی
آخه خطرآخه بچه پررومن چی بگم بهت!نه واقعامن چی بگم!مهندس توبگوفحش بدم یاندم!؟بذاریدفحش بدم!خاک توسرعقده ایت مگه شهره هرته توزن مردوموسوارکنی ببری توبیابون ترتیبشوبدی!ریدم تومغزتخمیت کیرت بمونه لای دروپنجره له شه انشاالله
koskesh kamtar kos sher balghoor kon zadi khahare dooroogho gayidi baad migi eine vagheyiyate???
میگم داستانت رو روی مقوا بنویس لولش کن بکن تو کونت…چاقال.
می دونی منو یاد کی می ندازی؟
برنامه طنز جواد رضویان یک افغانی بود لاف می زد. چند سال پیش شبکه 3 پخش می کرد.
اسمشو یادم نیست دوستان اگه یادشون هست بگن اسمشو.