احمد شوهر زنم شد (۲)

1403/01/11

...قسمت قبل

سلام ب دوستان حشری
بعد سکس اون شب احمد و زنم دیگه همه چیز برای احمد آزاد شده بود.هر شب میومد خونمون و سه تایی قلیون می‌کشیدیم و اون دوتا عرق می‌خوردن و باهم لاس میزنند و منم نگاه میکردم به جنده بازی زنم جلوی دوست پسرش و حال میکردم.یه شب گفتم نظرتون چیه بریم آبگرم محلات سه نفره که اونا هم جواب مثبت دادند.روز حرکت فهیمه رفت دوش گرفت و آمد بیرون رفت تو اتاق آماده بشه که احمدم آمد و باهم وسایل را بردیم داخل ماشین و آمدیم بالا که دیدم فهیمه توی سالن وایساده بعد سلام با احمد گفتم برو زود بپوش تا بریم که گفت آماده ام دیگه چی بپوشم.من و احمد با تعجب گفتیم اینجوری میای؟
یه ساپورت زرد نازک و کوتاه که چاک کوصش تابلو بود با تاپ یه وجب بالا ناف که سینه هاشو انداخته بود بیرون و صندل پاشنه بلند و مانتو بلند جلو باز سیاه.احمد گفت خیلی تابلوست که من سریع گفتم نه بابا من میخواستم بگم چرا مانتو بلند پوشیدی و کوتاه باید میپوشیدی تا سکسی تر بشی.راه افتادیم و بعد دو ساعت رسیدیم و احمد جدا و من و زنم جدا سوئیت گرفتیم.وقتی پسره آمد سوئیت تحویل بده نگاهش فقط به کوص و کون زنم بود و منم حال میکردم از زن جنده خودم. بعد تحویل سوئیت و رفتن پسره زنم رفت لباس عوض کنه که احمد در زد و آمد داخل بعد چند لحظه زنم از تو اتاق آمد بیرون ولی نفهمیده بود احمد آمده گفت شورت و سوتین یادم رفته باید بری بخری.منم گفتم دیگه دیره و این سفر همه چیز آزاده و نمی‌خواد بپوشی که فهیم
گفت کوصما بندازم بیرون طوری نیست که منم خندم گرفت و به احمد گفتم من مشکلی ندارم تو چی اونم خندش گرفت و گفت منم نه.کیرامون راست بود از کوص خوشگلش.احمد رفت لباس عوض کنه که شلوارک و رکابی تنش کرد که کیرش تابلو معلوم بود.نشستیم میوه بخوریم که دیدم نگاه احمد به کوص لخت زنمه منم گفتم تا آخر این سفر همه چیز آزاده دیگه.سکس دستمالی نگاه و فقط عشق و حال کنیم.زنم گفت سکس بخوام بگم گفتم نگو بپر بغلش تا شروع کنه.زنم گفت وای کیر احمد بره تو کوصم جلوی شوهرم.داشتم به آرزوم می‌رسیدم.وای احمد داشت لبای زنما جلوم میخورد و زنم داشت ناله میکرد.زنما ندیده بودم اینجوری تا حالا.یکم گذشت کیر احمدا زنم گرفت و کشید بیرون.سه برابر بزرگتر از من بود.وای که چه حالی میکردم با دیدنشون.ساک زدن تموم شد احمد چنان کرد تو کوص زنم که من دردم گرفت ولی زنم داشت از روی شهوت داد میزد.ده دقیقه گذشته بود و احمد مثل مدلهای فیلم سوپر زنما میکرد.چنان صدای آه و او بلند شده بود که یهو صدای در آمد.اونا که لخت بودن و من فقط می‌تونستم برم دم در. گفتم صدا نکنید تا ببینم کیه.درا باز کردم دیدم صاحب سوئیته و گفت بیایید ماشینتونا جابجا کنید.باهاش رفتم که تو را گفت یکم موقع حال کردن مراعات کنید.بعدشم پرسید این آقا که سوئیت روبروتون ساکن شده باهاتون نسبتی داره که منم گفتم نه .بعد جابجایی ماشین با هم برگشتیم تا دم سوئیت که تا آمدم خداحافظی کنم احمد از سوئیت ما آمد بیرون با من و صاحب سوئیت سلام علیک کرد.ابروم رفت پیشش و یه خنده معنی داری زد و رفت.وقتی داخل سوییت شدم دیدم زنم لخت خوابش برده به احمد نگاه کردم گفت همیشه بعد سکس می‌خوابه که بهش گفتم مگه چند بار سکس کردی؟احمدم دیگه راحت گفت سه ساله میکنمش.منم گفتم میدونستم .رفتیم بساط شاما آماده کردیم که دیدم زنم بیدار شده و یه بافت یسره پوشیده تا بالای رونش و کوص و کونش معلومه‌.بعد شام احمد گفت برم تا ماشین و بیام که گفتم بپرس جای تفریحی کجا داره که بریم.
بعد رفتن احمد به فهیم گفتم چه خبرا ؟بایه لحن سکسی گفت داره خیلی خوش میگذره و با هیچ کسی سکس به این خوبی را تجربه نکرده بودم که بهش گفتم مگه غیر من با کسی سکس داشتی.زنم با پررویی تمام گفت دوران مجردی یا متاهلی؟گفتم هردو.اونم جواب داد تا دلت بخواد.با شنیدن این حرف دوباره راست کردم.گفتم تعریف کن ببینم جنده خانم.اومد شروع کنه که احمد آمد داخل و گفت اینجا فقط چندتا گلخونه داره و یه شهربازی.احمد گفت فقط یکی را میتونیم بریم زنم گفت گلخونه بریم منم گفتم امشب میتونیم بریم شهربازی و فردا گلخونه به شرطی که سریع آماده بشیم.همگی پاشدیم آماده بشیم که احمد رفت سوئیت خودش و منم لباس پوشیدم و به فهیمه گفتم یه تیپ سکسی خفن بزن که چشم همه دربیاد.پنج دقیقه بعد احمد آمد و نشستیم تا عروس خانم بیاد که یکم بعدش آمد و گفت بریم.
چی شده بود جنده خانم.

وقتی سینه های سایز ۹۰ زنما می‌دیدم که بیرونه به خودم افتخار میکردم از انتخابم که اینقدر جندست.
وقتی سه تایی رسیدیم دم در صاحب سوئیت ها نگاهش به کوص و سینه های زنم بود فقط.منم خودمو زدم به نفهمی که قشنگ نگاه کنه.رفتیم و رسیدیم شهربازی که بدجور ضدحال خوردیم یه پارک کوچیک و خلوت بود که سوت و کور بود فقط یه گوشه چای خونه داشت که روشن بود.رفتیم و پرسیدیم که مختلطه که گفت بله ولی تنها خانم جمع زن من بود که حسابی جلب توجه میکرد لباساش.وقتی نشستیم روی تخت احمد رفت که سفارش بده منم به فهیمه گفتم چرا زیر ساپورت شورت پوشیدی ؟اونم که از نگاه مردها حشری شده بود گفت الان میرم در میارم.گفتم دکمه لباستم باز تر کن تا اون سینه بلوری بیفته بیرون.فهیمه بلند شد که بره سرویس ولی لباسش از پشت رفته بود بالا و کونش افتاده بود بیرون.نگاه همه به کون زنم بود تا لحظه آخر.احمد با۲ تا قلیون آمد و پرسید فهیم کجاست که گفتم بهش بره شرتشا دربیاره که سکسیتر بشه.امد غربزنه که گفتم بزار آزاد باشه که نره با کس دیگه ای.اونم هیچی نگفت و نشست که دیدم زنم داره میاد.چه سکسی شده بود از روبرو.خط مثلثی کوصش تابلو مشخص بود و دکمه های پیرهن همه باز.یه وجب بالا ناف تا وسط سینه ها معلوم نبود باقی سینه و شکم مثل نورافکن جلب توجه میکرد من داشت آبم میومد از اندام زنم.وقتی آمد نشست من بحث علی دوست پسر زنما کشیدم وسط و دیدم احمد از حسودی رنگش عوض شد زنمم سنگ تموم گذاشت و گفت اگه علی اینجا بود تشویقم میکرد سکسی تر بگردم و از سکسی گشتن تعریف میکرد که عاشق این اخلاقشم.اخمد تابلو بود بدش میاد از علی که گفتم فهیم فردا چی میپوشی برای گلخونه.همینجوری سکسی بپوش که احمد برخلاف همیشه گفت نه بابا سکسیتر بپوش.فهیم گفت دیگه چطوری؟احمد گفت شلوارتا بکش بالاتر که بره لای چاک کوصت .و سوتین نبند که سینه هات بیفته بیرون.من دلم میخواد دوست دخترم سکسی‌ترین باشه که فهیمه گفت اینجوری چقدر اخلاقت بهتره.از فردا احمد ازمن بدتر شده بود.
ادامه دارد

نوشته: رضا

ادامه...


👍 31
👎 17
49201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

977542
2024-03-31 00:43:53 +0330 +0330

منم خوب میکنم البته اگه بخوای

1 ❤️

977551
2024-03-31 01:31:08 +0330 +0330

قشنگ یود ادامه بده

2 ❤️

977552
2024-03-31 01:43:37 +0330 +0330

سس شعر محض بود

2 ❤️

977584
2024-03-31 04:20:10 +0330 +0330

قسمت قبل نوشته بودی سایز سینه ۷۵ الان نوشتی ۹۰ کصخل تخیلی

0 ❤️

977602
2024-03-31 09:15:13 +0330 +0330

وجود چنین زوجهائی فقط توی داستان ها هست وگرنه در واقعیت نایاب میشن

2 ❤️

977605
2024-03-31 10:14:29 +0330 +0330

بیغیرتی افتخار نیست 👎👎👎👎

3 ❤️

977726
2024-04-01 06:26:44 +0330 +0330

ننوبس مجلوق کص ندیده

0 ❤️