برده زندایی (۴)

1402/02/10

...قسمت قبل

سلام مجدد مرسی بابت نظراتتون…
خب بریم ادامه ماجرا
شبش موقع شام خوردن زنداییم کنار من نشسته بود بطوریکه متوجه بشه چند بار نونی ک میخواستم لقمه بگیرمو میمالیدم ب کف پاش اولین بار حرکتی نکرد فک کرد اتفاقی هستنش ولی دومین بار متوجه شد و یجور نگام کرد سومین بار ک مالیدم کف پاش تا خواس نگاه کنه یجور با ولع اون نونو خوردم ی لبخند زد برگشت تو دلم یجوری شد حس کردم بدش نیومد شامو خوردیمو داییم اینا رفتن خونه دیگه منم رفتم بخوابم دیدم اس امد زنداییم بود نگاه کردم نوشته بود
وقتی کف پامو لیس زدی حس عجیب و خوبی داشت ولی خب ترسیدم مامانت متوجه بشه ولی سر شام اون چ کاری بود کردی چرا نونو میمالیدی کف پام بعد میخوردی؟
جواب دادم گفتم چ خوب ک خوشتون امده حتما باز براتون انجام میدم.و راجب نون خب قراره کف پای شمارو بلیسم باید با طعمش اشنا بشم و عادت کنم چنتا شکلک خنده (-٪ براش فرستادم.
بعد ج داد گفت جدی پرسیدم میخوام دلیل اصلی کارتو بدونم درس جواب بده نوکر،
وقتی اینو خوندم ی حالتی شدم انگار کنارمه و حس بردگیم زد بالا سریع جواب دادم ببخشید ارباب ولی واقعیتش دوس دارم هرچی میخورم از کف پای شما بخورم دوس دارم غذام طعم پاهای شمارو بده تا همیشه یادم باشه من نوکر شما هسم.
جواب داد واقعا دوس داری پا گثیفه ها مریض میشی بچه
ج دادم ن بابا چ گثیفی چ مریضی پاهای اربابمه مگه شما پات گثیفه ک اینجور میگی
ج داد کلی میگم خلاصه پا رو زمینه زمینم گثیفه خب
ج دادم ک ن ارباب شما خیالت راحت ولی اگه دوس نداری حالت بد میشه دیگه تکرار نمیکنم
ج داد ن بابا چ ناراحتی حالا برو بخواب دیر وقته فردام جای نمیرم بیا خونمون ادامه کارتو انجام بده
اقا این جوابشو دیدم اونای ک هم حس باشن میفهمن چی میگم انگار دنیارو بهم دادن ضربان قلب رفت بالا ی حالی بهم دس داد
(دوستان اونای ک حس بردگی ندارن شما نمیتونید درک کنید چون اگه سکس باشه ب هر حال میتونی بری تو خیابون ی پولی بدی کارتو راه بندازی یا هرچیزی دیگه.ولی اربابی ک دنبال پول نباشه دنبال سو استفاده نباشه و واقعا اون حس خالص ارباب داشتنو بهت القا کنه خیلی خیلی کم هست تو ایران پس واقعا ب دست اوردن این حس اوج هیجان و لذت برا کسیکه حس بردگی داره)
با اینکه منظورشو فهمیده بودم ادامه کار لیسیدن پاشو میگفت ولی میخواستم واسم بگه و بیشتر لذت ببرم
ج دادم ک چشم میخوابم ولی ببخشید کدوم کار ارباب من ک خونه شما نیومدم ک اصا نصفه بخوام واس شما کاری انجام بدم
جواب داد منظورم لیسیدن کف پام بود.شب بخیر
یعنی پر کشیدم رو ابرا شب بخیر گفتم بهش حالا مگه خوابم میبره با کلی بدبختی خوابیدم فرداش ساعت ۳ بعداز ظهر بود دیدم زنداییم زنگ میزنه برداشتم گفتم جان زندایی گفت هروق تونستی بیا خونمون واس انجام کارت گفتم چشمم همین الان میام قطع کردم بدو دوچرخرو برداشتم رفتم خونشون درو باز کردم رفتم تو زنداییم امد گفت افرین چ سریع معلومه کارتو دوس داریا گفتم اووو کجاشو دیدی عاشقشم خندید گفت افرین بیا بالا پس رفتم تو گفت خب بزار برم پامو بشورم بیام شروع کنیم گفتم عه زندایی این چ حرفیه شاید یجا خواسم کارمو انجام بدم اصا اب نبود اونوق یعنی نباید از موقعیت استفاده کنم و کارمو انجام بدم گفت باشه من بخاطر تو گفتم امد گفت خب چجور بشینم ک راحت باشی گفتم شما بیا بشین رو مبل نشست رفتم ی میز عسلی اوردم پاشو گذاشت روش گفت وویی یجوریم، تو دلم گفتم تو یجوریی من دارم سکته میکنم از ذوق کجای کاری اقا خلاصه نشستم رو زانو اول چنتا بوسیدم گفت چرا بوس میکنی قرار بود بلیسی واس درمانش بوس چیه گفتم زندایی من دیگه نوکرتما وظیفمه از این بوسا هرجا بشه انجام بدم تا اربابی شما مشخص باشه برام خندید گفت خیلی جدی گرفتی فیلم رومی دیدی مگه گفتم اره و ی لیس از کف پاش زدم نگام کرد حرفی نزد اروم از پاشنش شروع کردم لیسیدن تا زیر انگشتاش چند بار از پاشنش تا زیر انگشتاشو لیسیدم پاشنه پاشو کردم دهنم میکیدم رفتم سراغ انگشتاش دونه دونه لای انگشتاشو زبون زدم انگشتاشو دونه دونه میکردم دهنم میک میزدم باز کف پاشو میلیسیدم تو چشاش ک نگاه کردم دیدم با ی لذت خاصی داره نگام میکنه گفتم نمیدونی چ لذتی داره اینجور خدمت کردن ب ارباب گفت اره خوشم امده هروق هرجا موقعیت شد انجام بده حس خوبیه همینجور پاهاشو لیس میزدم گفتم ارباب من نوکر شمام از این ب بعد افتخار بدید زیر پاتون زندگی کنم اونم تو حس بود گفت افرین جات همونجاس بهت اجازه میدم زیر پام باشی همیشه شانست بیاره موقعیت باشه زیر پام نباشی نوکر گفتم چشم ارباب مگه دیوونم بعد نیم ساعت ۴۰ دقیقه لیسیدن گفت خب چقد باید بلیسی گفتم تا هروقت شما بخواید گفت بسه دیگه گفتم چشم پاشو یخورده ماساژ دادم گفتم سرورم کار خونه ندارید انجام بدم خسته نشید شما گفت چرا خونرو ی جارو بزن داشت پا میشد گفتم کجا شما بشین خودم انجام میدم خندید و نشست جارو برداشتم قشنگ جارو زدم تموم شد رفتم جلو پاش نشستم گفتم ارباب امری ندارید انجام شد گفت مرسی نوکرر چنتا پاشو بوسیدم امدم.یعنی قشنگ تو ی دنیای دیگه بودم ولی خب حسم ارضا شده بود یجور سبک بودم اون چیزی ک میخواستمو انجام داده بودم چندروزی گذشت قرار شد اخر هفته خانوادگی بریم کوه تفریح من فقط تو سرم این بود ک چجور ب سرورم خدمت کنم انومقع اینجور هرکس ماشین نداشت بابای من ی موتور داشت ۲تا دایی هام بر حسب کارشون پیکان وانت شوهرخاله هام یکی موتور داشت یکی پیکان چون جا کم بود همیشه پشت ماشینم مینشستیم اونروز منو سرورمو پسر خالم با ی زندایی دیگم نشستیم پشت قشنگ رو فرشی پهن کردیم چنتا ملاحفم داشتیم دوتا زندایی هام ته ماشین نشسته بودن تکیه داده بودن منو پسر خالمم همون جلو در روبرو هم ک سرورم پاشو دراز کرد ک امد تقریبا پیش دستم پاهاش گفت بی زحمت یکی از اون ملاحفه ها رو میندازی رو پام انداختم منم ب پسر خالم گفتم تو پاتو اینور دراز کن من اونور بعد ملاحفه رو کلی انداختم رو پای خودمو سرورم همینجور ک اونا باهم حرف میزدن منو پسر خالمم باهم من شروع کردم یواشکی زیر ملاحفه دس کشیدن ب کف پای سرورم تا خود اونجا کف پاشو با ی دسم مالیدم رسیدیم کوه خلاصه روفرشی پهن کردیم اماده کردیم شروع کردیم بازی کردنو تا زمان ناهار خلاصه اتیشو اماده کردن کبابو زدن من باز نشستم کنار سرورم سیخ کبابمو برداشتم همینجور چندباری کبابمو مالوندم کف پای سرورم خوردم ی لحظه ی تیکه لواش برداشت بدون اینکه کسی بفهمه چند باری کشید کف پاش گذاشت کنار من فهمیدم منظورش اینه ک بخورم یعنی کیف کردم با ولع خوردم لواشو باز پاشدیم بازی دیگه غروب خواسیم برگردیم همه خسته بودیم مث امدن همونجور نشستم اینقد خسته بودیم همونجور دراز کشیدم خوابیدیم وسط راه بود دیدم یچیزی میخوره ب صورتم از خواب پاشدم دیدم پای زنداییمه خب در ک بسته بود اینام خواب بودن پاشو مالوند ب صورتم ک بلیسم دیگه همونجور پاشو گذاشت رو صورتم خوابید منم شروع کردم لیسیدن قشنگ همجای پاشو لیس زدم رسیدیم دیگه هرکی رفت خونش شب زنداییم پیم داد گفت افرین تو ماشین قشنگ ماساژ دادی پامو نوکر اون لواشم ک‌دادم بهت برا این بود ک کباب چربو نمالی ب پام روغنیش کنی روغنشو گرفتم دادم خوردی واس برگشتم دیدم بقیه خوابن گفتم بدم تمیزش کنی کف پامو ک بو کباب نگیره
جواب دادم مرسی ارباب بهترین کبابو نون کبابی بود ک خوردم ایشالا تا باشه از این لواشا
جواب داد افرین برو بخواب خسته ای شبت بخیر
شب بخیر گفتم ولی داشتم کیف میکردم داشتم ب تمام تصوراتم میرسیدم
خب دوستان امیدارم خوشتون بیاد اگه خواستید بازم براتون تعریف میکنم

ادامه...

نوشته: سام


👍 28
👎 7
57001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

925676
2023-04-30 00:44:03 +0330 +0330

تناقض خیلی زیاده توی داستانت!!نمیدونم واقعیه یا نه اما،میتونستی یکم بیشتر جو بدی به داستان و کاری کنی کسی که میخونه محو داستانت بشه نه این که فقط،چیزایی که داشته از مغزت رد میشدرو تایپ کردیو بخونه!!
من خودم طرفدار تگ فوت فتیشم اما یکم درک چیزی که نوشتی سخته برام و اصلا نمیفهممت
موفق باشی 👌

2 ❤️

925681
2023-04-30 00:54:13 +0330 +0330

با کامنت بالا موافقم .

1 ❤️

925732
2023-04-30 05:57:49 +0330 +0330

کیرم دهنت بچه خلاقیت یعنی این یکم یاد بگیرین تا اینجا تو سایت سابقه نداشته یکی برده زنداییش بشه همه زنداییاشونو کردن اونم ۲ بار

2 ❤️

925749
2023-04-30 08:26:16 +0330 +0330

نمیدونم چرا هرکی میخواد زیر کامنتا گوه بخوره ازیناییه ک فتیش ندارن، اصلا اینا اینجا چکار میکنن:/

2 ❤️

925750
2023-04-30 08:26:48 +0330 +0330

عالی بود ممنون میشم بهم پیام بدی

1 ❤️

925805
2023-04-30 16:44:53 +0330 +0330

کصخل.مشنگ.

1 ❤️

925835
2023-05-01 00:06:00 +0330 +0330

خدایا مارو از دست این موجوادات خیال باف حشری نجات بده

1 ❤️

925887
2023-05-01 05:19:33 +0330 +0330

یسریا انگار ننشونو گرفتن گفتن اگه نخونید داستانی مخاطب خاصو ننشونو میگان خو گوسفند نوشته فتیش خب نخون،یکی میگه کوسشره چون زندایی رو نکرده اینقد گوسفنده نمیفمه طرف میگه واس ۱۳ سالگی تا ۱۵ سالگیمه یکی میگه باید جو میدادی ب داستان تا مخاطب محو بشه خب نمیخواد تحلیل سنگین کنی قبلش بخون نوشته داستان واقعی و نویسنده نیستم اصا نمیدونم چرا یسریا فقط بلدن زر بزنن یعنی چون طرف هزارتا کوسشر خیال بافی نکرده سوژه جق ب بعضی جقیا نداده امدن زر زنی.برادر بنویس ادامه بده داستانت خیلیم عالیه در دهن یسریا هیچ جوره بسته نمیشه

0 ❤️

925923
2023-05-01 12:47:03 +0330 +0330

با این لغت هم‌حس حال کردم 👌 و با داستانت 👌 هم

0 ❤️

925961
2023-05-01 20:38:45 +0330 +0330

عالی بخاطر کسایی که دوست دارن ادامه بده
طولانی

0 ❤️

926065
2023-05-02 11:01:07 +0330 +0330

بگو خیای قشنگ بیانش میکنی

0 ❤️

926289
2023-05-04 00:35:45 +0330 +0330

بازم بنویس
خیلی قشنگ می‌نویسی

0 ❤️

926695
2023-05-06 22:44:37 +0330 +0330

اصلا درکت نمیکنم که اونهنه چرک و کثافت میخوری حالت بد نمیشه؟
با فوت فتیشا مشکلی ندارم به شرطی که سراغ پای گهی نرن دیگه…
البته مریض هم هستین، والا کف پارو همه آدما دارن و اینکه فقط کف پای خانما رو میخواین حتی اگه کثیف و پر قارچ و کپک باشه، خودش گویای همه چیز هست…

0 ❤️

927799
2023-05-13 13:20:36 +0330 +0330

چطوری زندایی باردارت میره کوه دقیقا؟

0 ❤️