داستانی که میخوام تعریف کنم یک تجاوز هست برای چند سال پیش زمانی که ۱۷ سالم بود.
تابستون بود و خانوادم به خاطر فوت یکی از اقوام دور به همدان رفته بودن، من چون حوصله نداشتم گفتم نمیام و خونه میمونم، اولین بار بود مدت زیاد تنها میموندم هیچوقت بیشتر از ۲ ۳ روز نشده بود ولی خب گفتن تا هفتم متوفی میمونیم، گفتم اشکالی نداره و حوصله ندارم.
چند روز شده بود که تنها بودم، یک شب تازه از حموم اومده بودم، با یه شورت اسلیپ سفید دراز کشیده بودم رو تخت تو گوشی میچرخیدم، چراغ ها هم همه خاموش بود که یکم بعد از آشپزخونه یه صدایی اومد، فکر کردم باد زده چیزی رو انداخته ولی دوباره یه صدایی اومد، رفتم دیدم چراغ آشپزخونه روشنه، اومدم سمت آشپزخونه که ببینم چیه که یکدفعه یه نفر از پشت اومد منو گرفت و با دستش دهنمو گرفت، تقلا کردم بیام بیرون ولی نمیتونستم، با اینکه ۱۷ سالم بود ولی ظاهرم مثل ۱۲ ۱۳ ساله ها بود، بلوغ دیررس داشتم و یه پسر لاغر و ظریف بودم تا ۱۹ سالگی هم همینطور بودم. گفت صدات در بیاد خفت میکنم، منو همونجوری کشوند سمت چراغ ها و بقیه چراغا رو روشن کرد، گفت حالا آروم دستمو برمیدارم خودت میگی طلا پول هرچه دارید کجاست، گفتم به خدا من هیچی نمیدونم داخل خونه چیزی نگه نمیداریم هرچی میخوای بردار ولم کن، باور نمیکرد و اینقدر گفتم و قسم خوردم تا اینکه گفت دست خالی که نمیتونم برم، دستش که دور گردنم بود رو آورد پایین گذاشت روی رانم و گفت خوب سفید هستی، گفتم تروخدا ولم کن هر چی میخوای بردار، گفت هشش صدات در بیاد میکشمت، رونم رو میمالوند و خودشو از پشت چسبوند بهم، دستاش زبر و زمخت بود و خیلی قوی. سرشو آورد پایینو لای گردنم نفس میزد. یکدفعه منو برگردوند با یه دستش گلوم رو گرفت و لباساشو درآورد. ریش داشت، تقریبا سبزه بود و نسبتا لاغر ولی با وجود لاغری بازو و ران بزرگی داشت، سینه و رانش پشمالو بود. هنوز شورت پاش بود منو کشوند سمت خودش رو لبمو لیس زد گفت جوون، به زور لبامو بسته بودم که گفت شل نکنی بدتر بلایی سرت میارم یادت نره هیچوقت، ازم لب گرفت و یکدفعه سرمو کشید پایین گذاشت رو شورتش مالوند به صورتم. شورتشو درآورد و کیرش افتاد بیرون، طولش تقریبا مثل کیر خودم بود(با وجود بدن ظریفم ولی کیر بدی نداشتم انگار فقط اون به بلوغ رسیده بود) کیرش حدود ۱۷ شایدم یه ذره بیشتر بود، ولی خیلی کلفت بود، پشماشو مثل ران و سینش کوتاه کرده بود. سرمو فشار داد گفت به نفعته دندون نزنی، سر کیرشو گذاشت رو لبم کشید روش، داد زد باز کن و کرد دهنم. خودش سرمو جلو عقب میکرد، بلند نفس میزد و میگفت جوون جنده کوچولو جرت میدم، من نفسم کم اومده بود کیرش به زور تو دهنم جا میشد، هیچوقت با کسی رابطه نداشتم و اصلا گی هم نبودم اما اولین سکس زندگیم یه تجاوز شد. چند دقیقه تو دهنم تلمبه زد و یکدفعه کشید بیرون، منو خیلی راحت بلند کرد و برد اتاق انداخت رو تخت. شلوارش که هنوز تا نیمه تو پاش بود رو کند و خودشو انداخت روم منو لب گرفت، از شکم تا سینه هامو لیس زد و انگشتشو گذاشت رو سوراخم، سوراخمو مالید و بعد یه تف انداخت روش گفت جوون این از صد تا کص بهتره، شروع کرد لیس زدن سوراخم و بعد دوتا انگشتشو کرد توم، درد و سوزش داشتم و حرفهای تحقیر آمیزش حالمو بدتر میکرد، گفت خودم کس تنگتو گشاد میکنم خوشگلم، میدونی چند نفرو تا حالا باز کردم؟ پاهامو باز کرد و کیرشو گذاشت روی سوراخم تف انداخت سرش و بعد گردنمو گرفت و کرد توی سوراخم. از درد به خودم میپیچیدم و دهنمو گرفت و ناله میکردم. اونم میگفت
جووون قربون کون کوچولوت برم. شروع کرد تلمبه زدن، وحشیانه نفس نفس میزد و جوون و… میگفت. یکدفعه پرسید چند سالته خوشگلم؟ هیچی جواب ندادم، گلومو گرفت فشار داد و گفت با تو ام کون بچه. با ناله گفتم ۱۷، گفت جوووون چه کونیو افتتاح کردم. یکی دو دقیقه همونجوری تلمبه زد و بعد کشید بیرون منو به پشت خوابوند و افتاد روم، دوباره کرد تو کونم و شروع کرد تلمبه زدن، زیرش نمیتونستم تکون بخورم، نزدیک گردنم نفس میزد. دستشو انداخت زیر شکمم منو آورد بالا داگی کرد، شونه هامو گرفت و محکم چند بار تقه زد و بعد تلمبه زد بعد چند دقیقه تلمبه هاش تند تر شد و صداش وحشی تر و یه ناله کرد و آبشو خالی کرد تو کونم، دستاشو از زیر سینمو حلقه کرد آورد بالا و منو چسبوند به خودشو و گردنمو خورد. کیرشو کشید بیرون و همونجوری خیس مالوند به کیرم و همزمان کونم که پر آبکیر بود انگشت کرد تا اینکه آب منم اومد. خیس عرق بود و آبکیر و همونجوری خودشو انداخت روم و خوابید. سوزش داشتم و نمیتونستم تکون بخورم، نمیدونم کی خوابم برد و اون هم کل شب روی من افتاده بود و خوابید، صبح مجبورم کرد دوباره براش ساک بزنم و بعد ارضا شدنش لباساشو پوشید و بعد گفت هر کس و کونی که افتتاح کردم دوباره برگشتن پیشم، تو هم هر وقت خواستی بیا ساختمون پشتی خوشگلم دوباره بهت حال میدم، فهمیدم از کارگرای ساختمون نیمه کاره پشت خونمون بود. بعد از اون اتفاق تا مدت ها تو خودم بودم و گوشه گیر بودم. از ترس سعی میکردم تنها خونه نمونم، یا حتی جلوی پنجره نرم که کارگرای ساختمون پشتی منو ببینن، هیچوقت هم نتونستم اینو به کسی بگم. تو چند رابطه ی اولم مشکل داشتم و موقع سکس یاد اون اتفاق می افتادم، طول کشید تا فراموش کنم. هیچوقت هم سعی نکردم با یه پسر رابطه داشته باشم چون میدونستم که مفعول نیستم و حتی برای فاعل بودن هم اون خاطره نمیذاره
نوشته: آرش
حرومزاده مجبوری بنویسی؟!!! فکر کردی ژول ورنی؟!!! داستان با ژانر تخیلی! آخه واقعا فکر کردی این تخیلیه؟!!! این تخمی کسشعره
ننویس احمق
فانتزی همه بچه های ۱۶ ساله= دزد بیاد بهم تجاوز کنه😂
عجب متجاوز با احساسی بود
خودتون تحریکم میکنید داستان بنویسم
اون کارگر پشتی اگه میخواست دزدی کنه که کارگری نمی کرد
کیر تو مرده و زنده هرکی که بزور با کسی حال کنه
میگه اون کارگر اگر میخواست دزدی کنه کارگری نمیکرد.
فکر کردی همه ی دزدها جراح مغز و اعصاب هستن؟
دزد هر لحظه استرس داره که مبادا کسی بیاد.
حالا این با وجود اینکه تورو داخل خونه دیده ترس نداشته به غیر از تو شخص دیگه ای هم باشه و راحت کارشو کرده، حالا این ب کنار!! شب تا صبح هم کنارت خوابیده؟!!! یعنی یک درصد هم احتمال نمیدا ه خانوادت برسن؟ اگر احتمال هم نمیداده میتونستی بهش بگی الان میرسن!!!
و تمام این ها هم ب کنار تو اگر از تجاوز لذت نمیبردی هیچ وقت ارضا نمیشدی، و چون لذت بردی اسمش تجاوز نیست.
و تمام…
یادم رفت بگم در آخر هم مجرم آدرسشو بهت داده 😂 😂
اولین فیلم سکسی ککه دیدم موضوعش درست همین بود 😀
گیریم که راست میگی همینکه آبت اومده یعنی از کون دادن خوشت اومده
😂😂😂😂😂
دزد متجاوز
کسشعر محض
دزد کیر به دست
دزد پسر کن
تحقیر شدن در حال کون دادن به اقا دزده
دزد پررو
شاید بگن کس نگو
ولی منی که تجربه مشابه دارم میدونم چطور اتفاق میفته
کسی که ندیده نمیتونه بفهمه