ترک اعتیاد جواد و نفیسه جون

1397/11/05

سلام
این داستانی که براتون مینویسم کاملا واقعیه
اما شما هر طور دوست دارید برداشت کنید
من مرتضی ام و ۳۵ سالمه.قدم بلنده حدود۱۸۸ و یه کمی اضاف وزنم دارم
ماجرا از اونجا شروع میشه که باجناق من یه داداش داره معتاده.چندین بار برای ترک بستریش کردند اما نتیجه ای نداد.یه روز به باجناقم گفتم من یکی از دوستام کمپ ترک اعتیاد داره اگه میخوای بیارش تا اینجا هم یه بار بستری بشه.با نا امیدی موضوع را به زن داداشش گفت و اونا هم در عین ناباوری قبول کردند.
این داداش باجناقم که اسمش جواده شغلش کشاورزی بوده و چند سالی بود که بیکار بود.
خانمش اسمش نفیسه بود.یه زن سفییییید و خوشگل
اهل روستا بودند .من همون اوایل که این نفیسه را دیدم چشمم گرفتش.اما چون با باجناقم چشم تو چشم بودیم نشد کاری کنم.
نفیسه از من ۲سال بزرگتر بود
خلاصه اینا قرار شد بیارندش تو کمپ دوست من و از اونجایی که بیکار بود جواد به من گفت تا یه هفته دیگه پول کمپ و میدم.حدود۴۰۰هزار تومن میشود
منم گفتم باشه اما میدونستم رفیقم از من پول نمیگیره
خلاصه این بستری شد و بعد چند روز نفیسه بهم زنگ زد که من سراغ جواد و از رفیقم بگیرم و این شد آعاز ارتباط تلفنی من و نفیسه
تو این ۲۱روزی که جواد تو کمپ بود نفیسه تقریبا هر روز بهم زنگ میزد و یواش یواش خودمونی شده بود
منم از خدا خواسته
۲۱ روز تموم شد و این جواد پول هم نداد و من گفتم باهاش حساب کردم تو بعد بده به من
خلاصه نفیسه هر روز گزارش جواد و میداد
منم راهنماییش میکردم که باید صبور باشی و …
یه روز رو را گذاشنم کنار و گفتم باید از لحاظ جسمی خیلی تقویتش کنی و البته از لحاظ جنسی
خندید و گفت این که فعلا کاری ازش بر نمیاد و خیلی بی جونه.گفتم باید بهش برسی و اینکه آدمی که تازه ترک میکنه شهوتش زیاد میشه
خلاصه یه دو هفته ای از کمپ اومده بود بیرون که دوباره شروع کرده بود به مصرف.
نفیسه زنگ زد و گفت این خاک بر سر دوباره شروع کرده و ما هنوز نتونستیم پول شما را پس بدیم.
گفتم فدای سرتون.گفتم چرا دوباره شروع کرد او ل یه کم من و من کردن بعد گفت بخاطر رابطه جنسی که زود ارضا میشود قرص خورد و بعد دوباره شروع به مصرف کرد.
گفتم من که گفتم تقویتش کنید چون آدم تازه ترک کرده شهوتش زیاد میشه بخصوص جواد.گفت چرا بخصوص جواد گفتم بخاطر شما.شما آدم عادیم دیونه میکنید دیگه وای به یه معتاد تازه ترک کرده و خندیدم.
خندید و گفت خاک بر سرش قدر نمیدونه نه خودش لذت میبره نه من.گفتم حیف شما که زن جواد شدید گفت حتمابایدزن تو میشدم گفتم آخ نگو که چی میشود.اول کار بود و زیاده روی نکردم
ولی تقریبا هفته ای ۳بار و باهم تماس داشتیم
یه روز گفتم نفیسه میتونم یه جا ببینمت گفت چرا طوری شده گفتم حقیقتش دلم برات تنگ شده.با تعجب گفت جدی گفتم آره.گفت باشه هر وقت اومدی سمت ما خبر بده گفتم ۲روز دیگه میام.فقط چون روستاشون کوچیکه ترسیدم یکی با هم ببینتمون گفت یه کاریش میکنم.
خلاصه ۲ روز بعد شد و زنگش زدم گفت بیا فلان جا خونه خواهرم.گفتم کی اونجاست گفت من خواهرمو و پسر کوچیکش.
گفتم باشه رفتم دم خونشون خودش در و باز کرد یه چادر سرش بود.بهم دست دادو راهنماییم کرد رفتیم اتاق طبقه بالا.گفت بشین الان میام.رفت با چایی و میوه برگشت اومد و نشست روبروم.چایی که خوردم گفتم این چادرتو بکن دلم گرفت یه کم من و من کرد خودم پاشودم چادرشو از سرش در آوردم.وای خدا چی بود این زن.یه تک پوش مشکی چسبون پوشیده بود که دستای سفیدش خودشو نشون میداد و یه دامن تنگ.
گفتم بیا کنارم بشین.با خجالت اومد پیشم و منم دست کردم لابه لای موهاش.
اول خجالت میکشید ولی خودم یخشو آب کردم و گفتم خاک به سر جواد که همچین گوهری را بی نصیب میزاره.هی ازش تعریف کردم و هی دستم رو بدنش تکون میخورد.لب و بردم نزدیک لبش که همزمان هم لبشو گرفتم هم سینشو.دیگه داشت همراهیم میکرد .هم میخوردمش هم میمالیدمش.دستمو بردم لای پاش و رونشو گرفتم.نزدیک کسش که شدم خورد تو ذوقم.نواربهداشتی لای پاش بود و پریود بود.
گفت اومدم بهت بگم اما گفتم شاید کار به اینجا نکشه
خیلی پکر شدم.گفت چته من از خحالتت در میام
از یه جام خون میاد یه سوراخ دیگه که دارم
گفتم جون و شروع کردم به مالیدنش
گفت یه دقیقه صبر کن من الان میام
رفت و با یه تشک کوچیک و یه قوطی کرم برگشت
گفت یه وقت خون نریره رو فرششون تشک و برای این آوردم.گفتم جونم به تو که حواست به همچی هست.
دیگه روش باز شده بود.گفت هم خودت لخت شو هم لباس من و بکن.گفتم لباس من و تو بکن لباس تو را من.گفت اول کی بکنه.گفتم اول تو منو لخت کن.زیر پیرهنمو در اورد شلوارمو در آورد.شورتمو دید که کیرم توش سیخ شده گفت وای چه آمادس.گفتم این آمادس تو چی.گفت منم آمادم
کیرمو در اورد و شروع گرد به ساک زدن.حرفه ای میخورد.یه کم که خورد گفتم خوبه بیشتر سهم کونته که بایدبخوره.خوابوندمش تک پوششو در آوردم و سوتینشو باز کردم شروع کردم به خوردن. شهوتی شده بود گفت زود بیا بکنم.
پاشدم که دامنشو بکنم چرخید و دمرو خوابید که دامنشو بکنم. دامنو در آوردم. یه شورت مشکی پاش بود توری بود و رو کونش دم سوراخش عکس یه لب بود.گفتم جون چه کونی چه شورتی.گفت کونش از خودمه ولی شورتش از خواهرمه الان ازش گرفتم و پوشیدم.گفتم سری بعدی تو شورتتو بده خواهرت بپوشه.گفت یعنی اونا بکنی گفتم جفتتون و بکنم
گفت اونکه از خداشه اما یه دفعه که بچش نبود.
گفتم باشه.شورتشو کندم اما نوار بهداشتیش تو ذوقم میزد.گفتم برو خودتو بشور و نوار دیگه نزار به خودت.همینطور که نوار لای پاش بود خواهرشو صدا زد راحله. اومد دم در بهش گفت میخواد بره دستشویی یه وقت پسرش نیاد بیرون.گفت تموم شد من گفتم نه خاااانم هنوز شروع نشده پر خون بود گفتم بشوره خودشو.گفت بد شانسی.همینطور که به ملافه روم بود گفتم اره هم نفیسه پریوده هم شما پسرت خونس.خندید و گفت اره دیگه.گفتم چه شورت خوشگلی داری.تو پای نفیسه که خیلی فشنگ بود باید دید تو پای شما چطوریه.خندیدو گفت چند رنگشو دارم.انشااله یه بار یه رنگ دیگشو تو پام میبینی.گفتم پسرتو بخوابون و ب
یا ببینم .گفت نمیخوابه و این سری شرمندم.یه دفعه دیگه.فعلا آمپول آبجی بزرگه را بزن یه سری دیگه آمپول منو.گفتم جووووون پس یه لب بهم بده اومد جلوم لبشو گرفتم دست گذاشتم رو کونش که صدای پای نفیسه اومد و راحله رفت دم در اتاق.نفیسه یه دستمال کاغذی لای کسش بود اومد تو. راحله گفت من برم مزاحم نشم گفتم خوشحال میشدم کمک نفیسه جون بدی.نفیسه گفت من کمک نمیخوام. راحله گفت مراقب آبجیم باش.کرم خوب واسش بمال.گفتم چششششششم.راحله رفت.
نفیسه گفت خوب با آبجیم گرم گرفتیا.گفتم خیلی شاه کسه اما وجدانا با اینکه تو بزرگتری چیز دیگه ای هستی.گفت من که اومدم بهت کون بدم پس زبون بازی نکن و خندید.
گفت چطوری میخوای بکنیم.گفتم هر طور تو دوست داری
گفت من دوست دارم زیرت بخوابم.مرد باید رو زن باشه.گفتم پس دمرو بخواب.خوابید و یه کم کونشو داد بالا.عجب کونی بود.گفت زود کرمو بمال و بکنم.
کرمو مالیدم انگشت کردم توش پیدا بود کون داده قبلا.گفت کیرتو بکن توش.گفتم چشم.اومدم روش لا کونشو وا کرد.منم سر کیرو گذاشتم دمش زدم توش
راحت خورد.تا تخمام توش بود
عجب کون نرم و داغی بود
شروع کردم تلنبه زدن.هی ناله میکردو کونشو میداد بالاتر
گفت چند وقته کیر به این سفتی نخوردم.دلم حال اومدیه ۲ دقیقه که کردمش گفت کیرتو در بیار.در آوردم داگی شد.وای لای پاش پر خون بود.با دستمال یه کم پاک کرد لا کونشو باز کرد گفت یه دفعه بکن تو کونم
منم از خدا خواسته.یه دفعه کردم توش که یه دادی زد و گفت مردم.کونم جر خورد.گفتم خودت گفتی
یه دفعه در باز شد راحله بود گفت آبجیم زندس.همبنطور که داشتم میکردمش نفیسه گفت زندم اما کونم پاره شد.گفت تو کم کون ندادی طوریت نمیشه.گفتم نمیای کمک آبجیت.گفت نه یه دفعه دیگه و رفت
گفتم راحله گفت این سری آمپول تو را بزنم یه دفعه دیگه آمپول راحله را.گفت من که با این آمپول شفا پیدا کردم
یه دفعه دیگه جفتمونو آمپول بزن
گفتم جوووووون
بهش گفتم پاشو سر پا
ایستاد چسبید به دیوار و بادستاش دوطرف کونشو باز کرد و کردم تو کونش.آبم داشت میومد.سینه هاشو سفت گرفتم و تلنبه زدم تا آبم با فشار ریخت تو کونش
بیحال دراز کشیدیم تو بغل هم
یه ۱۵دقیقه بعد من پاشدم لباس جفتمونو پوشوندم گفتم تا یکی نیومده برم.
باهم اومدیم پایین.راحله پیدا بود حشری شده
از جفتشون لب گرفتم و قرار شد هفته بعدی دوباره برم
اگه دوست داشتید داستان اونم میگم واستون

ادامه…

نوشته: مرتضی


👍 10
👎 13
48181 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

743664
2019-01-25 21:22:26 +0330 +0330

نه دوست نداریم جون مادرت نگو مرسی
حالا کصکش داستانه دیگه اگرم واقعی بود اون گوه کاریاشو سانسور میکردی حالمون بهم نمیزدی

0 ❤️

743665
2019-01-25 21:22:31 +0330 +0330

به نظرم میتونستی داستانت رو قشنگ تر بنویسی
خیلی بچه طور نوشتی
یکم باید قوهی تخیل ات رو پرورش بدی
با این حال ممنونم

0 ❤️

743702
2019-01-25 22:09:28 +0330 +0330

فقط شربت و كير ٢٠ سانتي كم داشت…

داداش گفتي كدوم روستا !!!؟

قبلا تو روستا كس خر ميكردن الان گروپ ميزنن

1 ❤️

743727
2019-01-25 23:31:54 +0330 +0330

ابجيت چطوره

0 ❤️

743734
2019-01-26 03:39:00 +0330 +0330

کیر خر از پهنا تو کوس زنت مرتیکه جلقی ای کوس وشعرا چیه

0 ❤️

743742
2019-01-26 05:36:08 +0330 +0330

ادم لاشی کسی که از ضعف دیگران سو استفاده بکنه خیلی لاشی هستی راستی مراد گفت از این شوراتا برای زنتم بگیر بدبخت همش بدون شورت میاد از دستم شاکیه مراد اوردش تو ککمپ داد همه گایدنش این روش نشد بهت بگه اخه مادروخواهرتم باهاش امده بودن کمکش کردن

1 ❤️

743789
2019-01-26 11:35:49 +0330 +0330

نوش جونت منم جور کن بکنمشون

0 ❤️

743820
2019-01-26 14:20:51 +0330 +0330
NA

اکثرزن وشوهرای معتادبخاطرموادهمه کاری میکنن

0 ❤️

743837
2019-01-26 15:49:23 +0330 +0330

بازم یه کصشعر دیگه فقط فرقش با بقیه این بود که تلاوت گرش یه جقی فانتزی باز بود

0 ❤️

743875
2019-01-26 20:46:31 +0330 +0330

خدا نصیب کنه کردم چه شانسا دارن خخخ

0 ❤️

743881
2019-01-26 21:17:57 +0330 +0330

کیر تمام خرای اون ابادی تو تمام سولاخای تمام فامیلتون. تک به تک

0 ❤️

743883
2019-01-26 21:18:49 +0330 +0330

آمپول تو کون آدم دروغگو!

0 ❤️

743969
2019-01-27 05:21:40 +0330 +0330

ضعف دیگران نشان قدرت تو نیست.

1 ❤️

744009
2019-01-27 09:32:17 +0330 +0330

کوس کش عملی اینجا سایت ورزشکارا و کیر کلفتای 50 سانتیه گورتو گم کن بیرون همین شما بی بته های خمار عملی باعث شدین این حکومت نحس تا اینجا دووم بیاره خوبه حالا دعای آرامش نخونده سگ پدر

0 ❤️

744043
2019-01-27 11:53:09 +0330 +0330
NA

جمع کن خودتو کسکش مسخره خودتو با عمو جانی یکی کردی لاشی

0 ❤️

744079
2019-01-27 15:20:31 +0330 +0330

بکن تویی .
بکن بزرگ جق زیاد نزن
شعار ما بکن تویی کیری خان کیر عمو جانی تو مغز بکنت

0 ❤️

758347
2019-04-03 21:34:38 +0430 +0430

تو که از درمان اعتیاد چیزی نمیدونی، گوه میخوری توصیه می‌کنی
سکس برای آدمی که تازه سو‌مصرف مواد را قطع کرده سم است
بعد توی حرومزاده به زنش توصیه می‌کنی بره بهش بده؟

مرتیکه چلغووووز

0 ❤️

759651
2019-04-09 00:11:39 +0430 +0430

ازاینکه یک زن شوهردار وادار به خیانت کردی خوشحال نباش؟زمین بدجوری گرده

0 ❤️




آخرین بازدیدها