توی سن ۲۰ سالگی توی اوج حس جنسیم بودم که دیگه خودارضایی آرومم نمیکرد‌. به یکی از دوستام گفتم وضعیتمو و اونم گفت اگه بایه ام بریم پول بدیم به یه نفر، منم قبول کردم.
بعد از چند روز گشتن بالاخره پیدا کرد شماره یکیو.
زنگ زدیم بهش گفتیم برای یه شب میخوایم گفت همین امشب چطوره گفتیم خوبه.
گفت دخترم هر وقت خوابید زنگ میزنم ادرس میدم.
پشمامون ریخت که گفت (دخترم).
وقتی زنگ زد صدای خیلی خوبی داشت. همونجا دوباره حشری شدم.
ادرس داد و تقریبا ته خیابون نزدیک خونه خودمون بود.
پیاده رفتیم ساعت ۱ بامداد بود.
گفت بیاید تو کوچه. دونفری رفتیم.
یهو از یه خونه ته کوچه یه زن سریع اومد بیرون یه نگاه مارو انداخت و رفت. بعد گوشیه رفیقم زنگ خورد و گفت یکیتون بیاد بالا.
رفیقم قبلا تجربه داشت ولی من بار اولم بود. گفت تو اول برو.
درو زد و رفتم پاهام داشت می‌لرزید.
درو باز کرد یه زن چاق با سن حدود ۴۰. اولین چیزی که نظرمو جلب کرد سینه هاش بود که حدود سایز ۸۰ بود.
رفتم تو سرم پایین بود، یه خونه بهم ریخته و کوچیک که کلی خرت و پرت ریخته بود توش و یه دختر بچه که خواب بود وسط حال.
من تازه سرم پایین بود و اینارو دیدم
همونطور سر به زیر بودم که گفت برو تو اتاق روبرو.
رفتم
نشستیم روی تخت. یه دامن مشکی تنش بود و یه تاپ مشکی.
موهای بلندی داشت که بعضی هاش سفید شده بود و یه صورت بزرگ.
بوی کرم میداد. پولو براش کارت به کارت کردم و گفت خدایی ۵۰۰ باید میگرفتم ولی چون دونفرید ۴۰۰ گرفتم که باید پول مکان رو هم من حساب کنم با دوستم.
گفتم من مشتریت میشم و بار اولمه باهام راه بیا خلاصه.
پولی که واریز کردم گفت لباساتو در بیار.
به آرومی داشتم درمیاوردم که وقتی کارم تموم شد و به شرت رسیدم یه هیجان خاصی داشتم. کیرمو تا حالا هیچکس ندیده بود. مثل فنر پرید بیرون
تخت رو نگاه کردم و دیدم لباساشو درآورده و پاهاشو داده بالا.
بلد نبودم کاندوم بکشم رو کیرم. به زور کشیدم و بعد از چند دقیقه رفتم رو تخت و دراز کشیدم روش.
انگار روش شناور بودم من کوچیک بودم و اون بزرگ.
مثل ناشیا اولین چیزی که توجهم بهش جلب شد سینه هاش بود.
یکیو گرفتم و یکیو مثل گشنه ها میخوردم.
سرمو یه لحظه بردم بهش نگاه کردم دیدم چشماشو بسته و جون جون ریزی میکنه.
گردنشو لیس زدم که بوی کرم میداد، یکم لب گرفتم که همراهی نکرد. دوباره سینه هاشو میخوردم که بعضی وقتا می‌گفت آی گاز نگیر سرشو.
شیکمشو بوس میکردم و میومدم پایین.
اولین بار چشمم که به کس خورد سرم سنگین شد.
کیف کردم
با دستم کشیدم روش. چوچولشو مالیدم دیدم اوف اوف میکنه و چشماش هنوز بستس.
کیرمو گرفتم و گذاشتم دم کصش و هرچی فشار میدادم نمی رفت تو. خب بلد نبودم‌. هی زور میزدم و نمیرفت.
همون طور دوباره روش خوابیدم و سینه میخوردم و سعی میکردم کیرمو بزارم داخل ولی نمیرفت.
خودش دست گذاشت گفت کیرت سفت نیست.
گفتم استرس دارم وگرنه از این باید سفت تر باشه.
داگی شد بازم نشد کیرم بره توش
دراز کشیدم گفتم بشین روش
اومد بشینه گفت نچچچ نمیشه اخه.
خلاصه دوباره دراز کشید و به یدبختی کیرمو کردم داخل.
گشاد بود، قبلش گفته بود تف بزن تا خیس شه.
کیرمو که کردم روش دراز کشیدم دوباره و شکمشو بوس میکردم. اونم جان جان ریز میکرد و آبم اومد
همونطور موندم روش و سرمو گذاشتم رو سینه هاش تا کامل تخلیه شم و اونم میگفت اخخ جوون اخخ اووف.
وقتی تموم شدم یکم سینه خوردم و بلند شدم از روش.
رفتم بیرون.
شمارشو از رفیقم گرفتم.
فرداش پیام دادم و ازش تشکر کردم ولی جوابی نداد.
دو روز بعد خودش زنگ زد بهم …
ادامه‌دارد…

نوشته: Depress man