حقیرم کن

1402/03/29

خیلی وقت بود دنبال به تصویر کشیدن احساسات درونیم بودم تقریبا از دوران راهنمایی
اون روزا یادمه با دو سه تا از دوستام همیشه شیطنت میکردیم و من همیشه دوست داشتم نقش اونی که ازش استفاده میشه رو ایفا کنم دوس داشتم ازم لذت ببرن یه ابزار جنسی…
یادمه چقدر قایمکی برای دوستم ساک میزدم این کار منو به اوج لذت میبرد اما همیشه ترس داشتم از بیانش از اینکه کسی منو اینطور ببینه تا به امروز که پارتنر مو پیدا کردم
من امیرم ۲۴ سالمه سینا هم ۲۴ سالشه بدن لاغری داره و پوست تقریبا سفیدی ریش نداره قدش بلنده خیلی بلند حدودا ۱۹۵ سانت خیلی خوشتیپه و خیلی حساس و با اخلاق های خاص که بعضی موقع ها اذیت کنندس بعضی موقع ها از اینکه باید با همه اخلاقیاتش سازگار باشم لذت میبرم تو گپ باهم اشنا شدیم خیلی حواسم بود که نظرشو جلب کنم و از دستش ندم حداقل یک بار ببینمش و رابطه داشته باشیم قرار اول اون اومد دنبالم من سوار ماشینش که شدم حتی نگاهمم نکرد غرور خیلی زیادی داره حقم داشت واقعا از همه نظر تاپ بود تیشرت سفید تنش بود با یه شلوار جین رگای دستش هیچ وقت یادم نمیره
لعنتی بهترین بود بهترین با یکم صحبت گذشت و بدون هیچ گونه حرف سکسی بعد یک ساعت پیادم کرد و رفت دو روزی خبری نبود و بعدش پیام اومد برام که :
میتونم فعلا یبار تستت کنم تا ببینم چی میشه . من دل تو دلم نبود حالم خیلی خوب بود از اینکه میتونم حداقل یک بار با سینا بخوابم برای هفته آینده قرار گذاشتیم من کاملا اماده شدم تمام بدنم شیو و لوسیون بدن و عطر خوب و خالی کردن روده هام و مسواک و لباس ساده و مرتب . وقتی رسیدم اونجا درو باز کرد و من رفتم تو و دیدم خودش بدون هیچ حرفی رفت داخل اشپزخونه بعد داد زد:
برو کاندوم بخر زودم بیا از پشت در آشغالا رو ببر بدو بدو برو منم چشم گفتم و رفتم
وقتی برگشتم دیدم رو مبل لش کرده با یه شلوارک و تیشرت و یه دمپایی هم پاش بود
بهم گفت سیگارمو از رو میز بیار منم براش بردم سیگارشو که روشن کرد گفت براش یه لیوان اب بیارم نصف لیوان و خورد بعد یه تف انداخت داخل لیوان و گفت :
ابمو میریزم تو این لیوان و تو باید بخوریش منم شیطونی کردم و گفتم این خوشمزه ترین نوشیدنیه دنیاست واسم انگار از حرفم خوشش اومده بود برای اولین بار یه لبخند خیلی کوچیک و متکبرانه بهم زد و بعد بهم گفت که لباسامو جلوش در بیارم و منم همین کارو کردم
همونطور که لش افتاده بود رو مبل بهم گفت که دمپاییاشو اروم در بیارم و ببوسم و جفت کنم کنار مبل بعد ازم خواست شلوارکشو در بیارم و خودشم تیشرتشو در اورد خدای من ! من جونمم برای این بدن سکسی میدادم چشمام گرد شد خودمو لوس کردم و زانو زدم و سرمو گذاشتم رو زانوش و با تمام وجود شورتشو که برامدگیه کیرش معلوم بود و بو کشیدم بهم گفت : مثل سگ اول غذاتو بو میکنی؟ منم تو جوابش بو کشیدم و صورتمو با ناز مالیدم بهش و گفتم تو سرورم باش منم هاپوی خونت میشم :) بعد شورتشو با اجازه خودش در اوردم با تشنگی تمام واسش ساک زدم از اینکه چشماشو بسته بود و از من لذت میبرد داشتم دیوونه میشدم بهترین حس دنیا بود بیشترین حس حقارت تو ساک زدن بود برام وقتی با تمام وجودم قد و بالای کیرشو میک میزدم با نوک انگشتام خایه هاشو میمالیدم و هر از گاهی لیسشون میزدم و اون فقط لبخند قدرتمندانه میزد و گاهی یه دست رو سرم میکشید و من فقط تو صورتش نگاه میکردم و این نگاه از پایین به بالا رو دوست داشتم مثل نگاه کردن به یک برج با عظمت وقتی زیرش وایسادی یک ربعی درگیر عشق بازی بودم و بعد بلند شد و ایستاد و تو چشمام نگاه کرد و یه تف انداخت سر کیرش و بدون اینکه چیزی بگه فقط بهش اشاره کرد …

دوس داشتین بقیشم بگم براتون :)

نوشته: Amir

ادامه دارد


👍 37
👎 3
63201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

933905
2023-06-19 23:49:33 +0330 +0330

خوب بود ادامه بده

0 ❤️

933915
2023-06-20 00:43:11 +0330 +0330

از فانتزی تحقیر و سکس این مدلی متنفرم، سکس خشن رو میشه کمی درک کرد، ولی تحقیر چرا آخه

1 ❤️

933945
2023-06-20 03:26:01 +0330 +0330

خوب بود، ادامه بده، فقط خیلی خیلی کوتاه بود

0 ❤️

933951
2023-06-20 03:41:23 +0330 +0330

ببم اون شیطنتی که تو میگی رو ادم بزرگا باهاش بچه دار میشن

0 ❤️

933965
2023-06-20 05:17:39 +0330 +0330

من سکس خشن رو اصلا دوست ندارم.تحقیر شدن و کثافتکاری تف و فلان هم که دیگه تهوع آوره.عه عه عه

2 ❤️

933966
2023-06-20 05:32:29 +0330 +0330

ادامه بده خیلی کوتاه بود

0 ❤️

934083
2023-06-21 00:40:32 +0330 +0330

دوست نداشتیم…

0 ❤️

934172
2023-06-21 15:21:12 +0330 +0330

خیلی خیلی کوتاه بود

0 ❤️

934714
2023-06-25 03:06:13 +0330 +0330

عجبا

0 ❤️

934878
2023-06-26 07:02:30 +0330 +0330

خوب بود امیر جان، خوشحالم پارتنر مورد علاقه ات رو پیدا کردی 👌

0 ❤️