خارش بچه سال (۲)

1402/10/28

...قسمت قبل

سلام و احترام خدمت اعضای شهوانی

بنده دیدم لطف کردید خاطره منو مطالعه کردید و از خاطره من خوشتون اومد تصمیم گرفتم ادامشو باهاتون به اشتراک بگذارم.

خب قسمت قبلی اولین سکس بین من و سعید رخ داد و از خونه اومدیم ولی این دوستش ارشیا مارو دید و یه نگاه عجیبی کرد…
بیرون یکم باهاش موندم و صحبت کردم تا دلشوره با پشیمون نباشه …
بعد یه هفته داشتم میرفتم فوتسال که دیدم که محلمون یه گنده لات بود خیلی آدم عوضی و ضعیف کشی بود… این با موتور منو دید اومد جلو من گرفت گفت پسر خوب چرا به پیامام جواب نمیدی منم که موبایلم خراب بود یکمم ترسیدم گفتم موبایلم خرابه آخه یهو یکی محکم خوابوند زیر گوشم گفت منو‌ بازی نده بشین پشتم کارت دارم زود
منم خیلی ترسیده بودم و هم گریم داشت میگرفت ( من هروقت بترسم یا دعوا کنم کلا گریم میگیره و احساساتی هستم)
بعد من نشستم رو موتورش این منو برد به پارک بعد پیاده شدیم بهش گفتم توروخدا ولم کن برم دیرم شده یکی دیگه زد زیر گوشم گوشم سوت میکشید رد انگشتش‌ رو صورتم بود
بهم گفت اینجا من حرف میزنم
گفتم چشم
بعد گفت اون‌ پسره رو بردی خونه کونش گذاشتی ؟؟
من ‌ قلبم اومد دهنم دستو پام گم کردم گفتم نه چی چی‌میگی کدوم پسر
گفت این بار سیلی نمیزنم چاقو در آورد گفت میزنم زمین گیر شی
خیلی خیلی ترسیدم گفتم نه داشتیم گیم بازی میکردیم اخ بخدا
گفت گوه نخور ارشیا همه چیو گفته بهم
من تو دلم ی کیر حواله ناموس ارشیا فرستادم
بعدش گفت ببین پسر خوب
یا میاریش منم بکنمش
یا خودتو میکنم
من داشتم از ترس میمردم گفتم اخه من نمیتونم
اینو که‌ شنید محکم از یقه لباسم گرفت منو کشان کشان برد به ته پارک و یه سرازیری بود و یه کانکس قدیمی
البته موتور جایی پارک کرده بود که خلوت بود اون قسمت پارک
منو برد پشت کانکس
گفت من اینجا کون‌ ۱۰ تا بچه گذاشتم توهم شدی ۱۱
من دیگ از ترس دستو پام می‌لرزید
گریه میکردم میگفتم گوه خوردم ولم کن تروخدا جون مادرت ولم کن
ولی بیشتر انگیزه میگرفت
از شونه هام دو دستی گرفت و فشارم داد ب زمین
رو زانو نشوند منو و کیرشو در اورد گفت بذارش دهنت
اولش خیلی مقاومت کردم ولی یهو با چاقو زد تو سرم خون اومد دیگه فقط اینو فهمیدم که ساکو بزنم
برای اولین بار کیر گذاشتم دهنم و شروع کردم به خوردن دستشو از پشت سرم فشار داد به کیرش
هم حالم به هم می‌خورد و هم خفه میشدم
اینجوری یکم براش ساک زدم بعد بلندم کرد و گفت شلوارتو بکش پایین چاقال
گفتم تو خدا بسه دیگه از پشت سیلی زد
بدترین روز زندگیم بود
یکم شلوارم دادم پایین
کیرشو گذاشت دم سوراخم محکم فشار میداد گفت خم شو‌ و همزمان یهو تقه میزد
سوراخ کونم انقدر درد میکرد که از درد داشتم میمردم
سر کیرش توم رفت بعد چند دقیقه تلاش
داشت حسابی اه ناله میکرد
یهو یه صدایی اومد انگار صدای کفش بود
بعد یهو یکی از دوستای این اومد جلومون
من خشکم زد
دوستش گفت این بود؟
گفت آره دوست شو نیاورد خودشو گرفتم
من از ترس و دلشوره داشتم دق میکردم

یکم زد و زود ابش اومد ریخت رو سوراخم
بعد شلوارش کشید بالا و رفت دوستش اومد جلوم گفتم تو خدا ولم کنید جون مادرتون
شلوارش کشید پایین انگار نه انگار
گفت‌ساک بزن خیلی وقته کف تو بودم
دیگه چاره نداشتم میخواستم هرچه زود تر تموم بشه
زانو زدم و شروع کردم ساک زدن
کیرش کلفت بود یکم اونور تر از سر کیرش نمی‌رفت تو دهنم
همینطوری داشتم ساک میزدم یهو یه کوچولو ابش‌ اومد کم مونده بود بالا بیارم
بلندم کرد یه پامو گذاشت روی آجر
از پایین یکم سوراخم مالید با کیرش
بعد فشار داد نمیرفت توش ولی دیگه از درد داشتم دستمو گاز میگرفتم
هی تف میکرد به دستش و میمالید سوراخم
بعدش فشار میداد که اخرش دیگه اینم سر کیرش یکم رفت توم اینطوری اروم اروم جا کرد تا نصفش از شدت درد کونم داشتم گریه میکردم خیلی میسوخت کونم
این حین بعد ۲.۳ دقیقه آبش اومد ریخت رو کونم
بعد شلوارش بالا داد
نمیتونستم راه برم دستمو زدم به سوراخم دیدم خط افتاده انگار جر خورده خون بود یکم
خیلی ترسیده بودم کسی ببینه یکم وایسادم
بعد ۱۰ دقیقه اومدم رفتم خونه کلا فوتبال هم نرفتم اون روز
خیلی حال دلم بد بود ولی من به سعید تجاوز نکرده بودم اون اگه نه می گفت بهش دست نمیزدم
ولی‌ بلایی که سرم اومد یه فاجعه بزرگ بود تو زندگیم
تا یه سال هروقت منو بیرون میدید میبرد عین زن کونم میذاشت و استفاده میکرد ازم
هم‌ خودش هم دوستش
حتی گاهی شده بود تا ۱۵ روز از ترس اینکه ببینه منو بیرون نرفته بودم
همش سر ارشیای حروم زاده بود…
گاهی فقط میومدم بیرون با سعید حرف میزدم
سعید متوجه شده بود که یه اتفاقی افتاده که خیلی افسرده شده بودم
دیگه انقدر از زندگی سیر بودم چند بار خواستم خودکشی کنم…
بعد مدتها از شدت افسردگی رفتم سمت مواد
کم‌کم افتادم به متادون و بعدش شیشه
اون دوتا حروم زاده بعد اینکه دیدن معتاد شدم دلشون سوخت و دیگه کاری باهام نداشتن
تا الان که یه معتاد شد اون پسر خوشگل و کراش که همه میگفتن دخترا کف شاهرخ الان دیگه اون شاهرخ تبدیل شده به یه معتاد بدرد نخور…
دوستان این تاوان من بود که از نادانی بچه سو‌ استفاده کردم البته من که اینطور فکر میکنم ولی این تاوان گناه من بود…
همش سر ارشیای حرومزاده شد…

نوشته: شاهرخ

ادامه...


👍 12
👎 8
23801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

967273
2024-01-19 00:03:58 +0330 +0330

سواستفاده؟ تو با رضایت خودش اینکارو کردی یک دوما اضلا دخول نداشتی سوما اون بود که با متجاوز دست به یکی کرد و به تو خیانت کرد
بهتره سریعا از کم روانشناس متخصص استفاده کنی یسری مراکز دولتی رایگان اینکارو میکنن تو باید برگردی به زندگی وگرنه با اعتیاد چیزی جز نابودی بدست نمیاری نذار دشمنات نابودت کنن بلند شو دوباره

3 ❤️

967279
2024-01-19 00:16:19 +0330 +0330

از ته ته دلم برات آرزو میکنم که بتونی ترک کنی عزیزم

1 ❤️

967305
2024-01-19 01:44:03 +0330 +0330

از اولش کون بودی گردن کسی ننداز

0 ❤️

967319
2024-01-19 02:36:13 +0330 +0330

😂گایز این نصیحت منو به عنوان برادر کوچیک ترتون قبول کنید
هر وقت دیدید کسی اجبارتون کرد براش ساک بزنید تا بعدش بکنتتون اگه اگه خودتون رضایت ندارید کیرشو گاز بگیرید😁 نترسید نهایتا میمیره🤣 (جدا از شوخی نمیمیره راحت و محکم گاز بگیرید)


967388
2024-01-19 12:15:00 +0330 +0330

یا میاریش منم بکنمش،
یا خودت رو میکنم.
گفتم آخه نمیتونم. 😂 😇
خب کسکش میگفتی باشه.
از کون دادن نمیتونم نجات بدم ولی از متادون،شیشه اگه خودت بخای،میتونم.

4 ❤️

967389
2024-01-19 12:16:42 +0330 +0330

تو به اون تجاوز نکردی. این اتفاق ربطی به بودن سعید توی زندگیت نداشت و در هر صورت اونا بهت تجاوز می کردند که البته نقش ارشیای حرومزاده کماکان همین بود. سعی کن بلند شی و پایان بدی به این شرایط. سخته اما غیر ممکن نیست.

1 ❤️

967414
2024-01-19 15:48:13 +0330 +0330

امیدوارم که حالت به زودی خوب بشه و به زندگی عادیت برگردی 😭😭😭

2 ❤️

967450
2024-01-19 22:59:14 +0330 +0330

عزیز دل اینجا مشخصه که عرشیا باهاشون همکاری نکرده اگرنه چرا از تو بخواد براکردن ارشیا کمکش کنی؟
این رو دست بهت زده، بعدم من نمیدونم چرا ماخونواده های ایرانی هنوز موفق نشدیم جوری باهم رفتاذ کنیم که اگه برا یکیمون چنین اتفاقی افتاد جرات کنه و از بقیه خانواده کمک بخواد، قطعن راوی این داستان اگه از پدر مادرش کمک گرفته بود امروز همون ورزشکار سرزنده و موفق بود و به چنین منجلابی دچار نمیشد🌹🌹

2 ❤️

967460
2024-01-19 23:43:24 +0330 +0330

این دو تا گنده لات چه بلایی سرشون اومد؟

0 ❤️

967508
2024-01-20 02:14:43 +0330 +0330

ولی چشام پر شد بمیرم برا دلت پسر 🥲

0 ❤️

967591
2024-01-20 20:04:15 +0330 +0330

کسکش مقاومت میکردی تهش مرگه دیگه
من یه بار از این لاتا جلومو گرفت یه دست به کونم زد با خودکارم کردم زیر گردنش دو هفته بستری بود خودتونم دلتون میخواد کون بدین والا

1 ❤️

967707
2024-01-21 14:03:46 +0330 +0330

خیلی دردناک بود
بخصوص پارت دوومش
ای کاش سکوت نمیکردی
ای کاش ازشون شکایت میکردی

0 ❤️