خط قرمز

1401/08/26

خط قرمزی که نزدیک بود بشکنه

سلام، دوستان، امیدوارم حالتون خوب باشه، داستان نزدیک ترین تجربه سکسی منه،
اسم شخصیت اصلی داستان رو عوض میکنم، اسم من احمده یه پسر 28ساله که برخلاف شخصیت های داستان های شهوانی نه قیافه درستی دارم، نه قدم بلنده، نه باشگاه میرم نه کیرم بالای 20سانته، قیافه خیلی معمولی که حتی خودم ازقیافه خودم خوشم نمیاد چه برسه به دختر ها قدم 165وزنم 70و کیرم 14سانته، بگذریم من یه کارگر ساده سوپر مارکتم از 6صبح کارمو شروع میکنم تا 11شب روزی با هزار جور مشتری سرو کله میزنم از پیرمرد و پیرزن گرفته تا دختر زن جوون و… خلاصه من بخاطر شرایطی که بالا گفتم تاحالا نه دوست دختر داشتم نه تجربه سکسی و به قول معروف خیلی تو کفم ولی چه میشد تنهاراه برای ارضا شدنم خودارضاییه که هفته ای 1بار انجام میدم، یه روز ساعت 12ظهر بود که یه خانم حدودا 40ساله اومد داخل مغازه خیلی زیبا بود داخل پرانتز (من چون خودم قیافه ام داغونه وهیچ پوئن مثبتی نه تو ظاهر و زندگیم ندارم به هیچ وجه به خودم اجازه نمیدم به جنس مخالف زیبا فکر کنم و این کارو توهین به شخصیت طرف مقابلم قلمداد میکنم ) بگذریم همینجور که این خانم مشغول خرید بود و قیمت هارو میپرسید منم مشغول چینش قفسه ها و بارهایی که تازه اومده بود بودم اون خانم زیبا خرید هاشو حساب کرد ورفت دوباره هفته ای یکبار میومد خرید خیلی خانم متشخص وزیبایی بود ومشخص بود وضع مالی خوبی هم داره، دروغ چرا چندباری وسوسه شدم که باهاش زیاد تر حرف بزنم و اونو سوژه خودارضایی هام قرار بدم ولی طبق عادتی که داشتم دقیقه نود ازکارم پشیمون میشدم، یه روز همون خانم دوباره اومد خرید اینبار انگار مهربون تر شده بود ازم سوال پرسید اسمت چیه خونت کجاس و از اینجور سوال ها دوباره همون حس شیطنت اومد سراغم ولی دوباره ذهنمو با چیز دیگه ای مشغول کردم یه شب که طبق قرار هفتگیم میخواستم خودارضایی کنم کلی باخودم کلنجار رفتم که یه بار خط قرمزم رو رد کنم وبعد کلی کلنجار رفتن وکلاه گذاشتن سرخودم که تا کی باید خودارضایی کنم تصمیم گرفتم اولین جنس مخالفی که میاد مغازه که شرایط رابطه جنسی روداشت رو بهش پیشنهاد دوستی بدم، دوباره همون خانم زیبا اومده بود ودوباره باهام مهربون تر شده بو د ومنم یابو برم داشت که این بنده خدا خودش چراغ سبز میده بعد یه کلنجار چند دقیقه ای باخودم تصمیم گرفتم پیشنهادمو بهش بگم وقتی که داشت از مغازه خارج میشد بهش گفتم ببخشید میتونم چند دقیقه وقتتون رو بگیرم گفت بفرمایید نمیدونم چی شد اون لحظه منی که به خودم جرات نداده بودم به جنس مخالفم مخصوصا زیبا فکر کنم چه برسه پیشنهاد بدم به اون خانم پیشنهاد دوستی دادم اولش مکث کرد بعد چند ثانیه خندید وبعد با سیلی که خوردم به خودم اومدم وشنیدن این حرفا، به روت خندیدم پر رو شدی، اسکول و… رفت ومن دیگه ندیدمش حق با اون بود من خط قرمزمو رد کردم و جزاشو دیدم، دوباره اخر هفته ها دوباره حموم دوباره خودارضایی من
پایان
ببخشید که مضمون سکسی نداشت شرمنده دوستان
دلنوشته بود تا یه داستان ولی نوشتن سبکم میکنه…


نوشته: kgb boy


👍 9
👎 3
12201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

903176
2022-11-17 10:07:31 +0330 +0330

پیش میاد در هر حال
انشاا… به زودی جفتتو پیدا کنی

0 ❤️

903206
2022-11-17 19:15:05 +0330 +0330

بیا منو بکن که خودارضایی نکنی

0 ❤️

903218
2022-11-17 22:17:58 +0330 +0330

یه دفترصدبرگ بخرباخودکارخاطرات کیریتوداخلش بنویس بیشترسبک میشی

0 ❤️

903241
2022-11-18 02:02:07 +0330 +0330

خب خودش یه تجربه ای ولی زیاد کشته نفسی کردی تا داستانتو باور کنن لازم نبود .خواستی داستان بنویسی کمرتو سفت کن زودی ززتت در نیاد داستان نیمه بمونه

0 ❤️

903243
2022-11-18 02:07:48 +0330 +0330

خب خودش یه تجربه ای ولی زیاد کشته نفسی کردی تا داستانتو باور کنن لازم نبود .خواستی داستان بنویسی کمرتو سفت کن زودی ززتت در نیاد داستان نیمه بمونه

0 ❤️

903311
2022-11-18 14:43:17 +0330 +0330

خاطره شد و تموم شد رفت
عوضش الان یه تجربه داری
دفعه های احتمال شکستت کمتره

0 ❤️

903376
2022-11-19 03:23:33 +0330 +0330

دمت گرم
باز خوبه شعور داری و برای خودت حد گذاشتی
امیدوارم موفق
تو یه لول از من بالاتری من اصلا تاحالا به دختری پیشنهاد ندادم البته نمیخوام

0 ❤️