خواهرزن کپی برابر اصل ساوانا باند (۱)

1402/06/29

چپتر یک:
سلام دوستان من آرش هستم ۲۰ سالمه دانشجو هستم چند ماهه با همسرم بهار عقد کردیم من و بهار یه نسبت فامیلی هم با هم داریم همسرم بهار ۱۸ سالشه و امسال مهر ترم اول دانشگاهش میشه ما کاملا سنتی ازدواج کردیم ولی خوب خودمون هم همو دوست داشتیم یعنی به اجبار نبود اما برم سراغ اصل ماجرا
بهار یه خواهر بزرگتر داره که اسمش رز هست ۳۶ سالشه متاهل و یه پسر ۱۴ ساله هم داره رز تکنسین اتاق عمله و شوهرش هم تو یه شهر دیگه کار میکنه و در هفته چند روز نیست از نظر قیافه و هیکل رز فوق العاده شبیه پورن استاری به اسم ساوانا باند هست یعنی موهای بلوند تا روی کمرش و کون و سینه های خیلی سکسی و خوش فرم با چشمهای سبز و پوستی فوق العاده سفید خانواده من از قبل ازدواج من و بهار خیلی با خانواده رز و بهار در تماس بود و معمولا سالی چندبار همو می‌دیدیم و من وقتی بچه بودم کاملا یادمه که بعضی وقت ها نگهداری منو مامانم می‌سپرد به رز تا مراقبم باشه چون مادرم شاغل بود واسه همین خیلی با هم راحت بودیم تا اینکه رز یه مدت بعد ازدواجش رفتن یه شهر دیگه که محل کار شوهرش اونجا بود و اون موقع هم ما سالی چندبار می‌رفتیم شهرشون و معمولا خونشون میموندیم منم کم کم به بلوغ رسیده بودم و فتیش خاصی نسبت به رز پیدا کرده بودم یه زن فوق العاده سکسی و لوند با چهره ای که آدم با نگاه کردن بهش آبش میومد رز چون از بچگی خیلی پیشش بودم جلوی من اصلا رعایت حجاب و پوشش نمیکرد و همیشه با لباس های خیلی چسب که قاچ کونش با تپلی کسش کاملا مشخص بود جلوم میگشت یا تاپ هایی میپوشید که چاک سینه اش کاملا مشخص میشد منم نسبت بهش بدجوری حس داشتم و هر موقع می‌رفتیم خونشون تا میتونستم دید میزدمش یا صبح ها که مامان و بابام میرفتن دنبال کاراشون و شوهرش هم می‌رفت سر کار من میمونم خونشون سر فرصت مناسب میرفتم سر کمد لباسهاش یا تو حموم سراغ شرت و سوتین هاش و حسابی باهاشون جق میزدم خلاصه گذشت تا من با بهار عقد کردم رز هم دیگه چند وقتی بود برگشته بود شهر خودمون در عوض شوهرش می‌رفت شهر دیگه که چند ساعت با شهر خودمون فاصله داشت سر کار بعد چند روز بود و باز اخر هفته بر میگشت یه شب که خونه پدر خانومم بودم و رز هم بود آخر شب میخواستم برم خونه خودمون چون ماشین نداشتم دنبال اسنپ بودم که رز گفت اونم میخواد بره خونش منم میرسونه چون تو مسیرش بود خلاصه راه افتادیم تو راه صحبت میکردیم که رز وسط حرفاش گفت میخواد بعد گذاشتن من بره طرف ییلاقات اطراف شهر تا یه دوری بزنه و یه کم بگرده گفتم پس به خاطر من راهت کج نکن من فکر کردم میری خونه که رز گفت نه این چه حرفیه اصلا میخوای تو هم بیا یه مرد همراهم باشه بهتره معمولا وقتی یه زن تنها میبینن پشت فرمون پسرا مزاحمش میشن منم که دنبال بهونه واسه وقت گذروندن با رز بودم سریع قبول کردم و بهش گفتم پس دنبال سپهر پسرش هم بریم که اونم خونه تنها نمونه بیشتر از این که رز گفت
+فعلا باهاش دعوا کردم قراره تنبیه بشه تو خونه بمونه
-چرا؟چی شده؟
+هیچی بابا چیز خاصی نیست
-چی شده حالا؟
+هیچی تو سن بلوغه دیگه مشکلات خاص خودشو داره
-سپهر؟اون که خیلی پسر خوبیه من تا حالا ندیدم عصبی بشه
+نه منظورم عصبی شدن و اینا نیست
-اها حتما همش تو خودشه؟
+ای بابا چه گیری دادی آرش میگم مشکلات مربوط به بلوغشه
-یعنی چی؟چیکار میکنه؟
+همون کارایی که تو وقتی هم سنش بودی میکردی
-من خیلی عصبی و پرخاشگر بودم اون موقع ولی سپهر خیلی آرومه
+نه منظورم کارایی که وقتی میومدی خونه ما میکردی
من اصلا تو باغ نبودم که چی داره میگه یعنی اصلا فکر نمی‌کردم که متوجه کارای اون موقع من شده باشه واسه همین با حالت تعجب پرسیدم کارایی که موقعی که میومدم خونه شما میکردم؟
+ای بابا آرش چقدر خنگی تو
-به خدا متوجه نمیشم
+تو میومدی خونه ما وقتی تنها بودیم چیکار میکردی ؟
-یادم نمیاد به خدا
+ای مارمولک خوب هم یادته خودتو زدی به اون راه
-اصلا نمی‌دونم در مورد چی صحبت میکنی
+بابا مسائل جنسی منظورمه
-چیییییی؟سپهر در این حد بالغ شده؟
+چی دارم میگم یک ساعته میگم مشکلات بلوغه دیگه
-برگام من فکر میکردم هنوز بچه است
+والا تو هم سن سپهر بودی همچین بچه نبودیا
-من؟من خودم تازه چند ماهه بالغ شدم
+زهر مار مزه میپرونه
-حالا منظورت از کارای من وقتی میومدم خونتون چی بود؟
+دیگه خودتو کامل زدی به کوچه علی چپ
-نه واقعا واسم سوال شد
+یعنی یادت نمیاد؟آلزایمر داری؟
-یادمه ولی کاری که به بحث ما مرتبط باشه یادم نمیاد
+خیلی پررویی خداییش
-نه جدی منظورت چی بود؟
+الان واقعا باید بگم؟
-اره دیگه من ذهنم مشغول شده
+میومدی خونه ما می‌رفتی سراغ کمد لباسام

یا خدااااا یه لحظه قلبم سرعتش ده برابر شد یه سرگیجه آنی گرفتم دهنم کاملا خشک شد جوری که رز کاملا متوجه شد

+خب بابا حالا سکته نکنی
-نه چیزه…
+بله دقیقا چیزه
-منظورم اینه اصلا اینجوری نبوده
+بچه من تو رو بزرگت کردم به من که دروغ نگو دیگه بعدش هم من اگه میخواستم چیزی بگم همون موقع بهت میگفتم یا به شوهرم میگفتم تا از خشتک اویزونت کنه تا یاد بگیری نباید به زن مردم نظر داشته باشی
-بابا چی میگی واسه خودت نظر چیه تو مثل خواهرمی دقیقا
+آدم می‌ره سراغ لباس زیرهای خواهرش؟
-منظورم خواهر زنم
+اون موقع که خواهر زنت نبودم
-کس دیگه هم فهمیده بود اون موقع؟
+نوچ هواتو داشتم به کسی چیزی نگفتم
-به خدا نمی‌دونم چرا اون کارارو میکردم
+چون نیاز داشتی ولی زن نداشتی ولی خب خدا رو شکر الان دیگه میتونی بری سراغ لباس زیر های خواهرم لازم نیست هر سری کثیف کاری هاتو با دست از روی شرت و سوتینم پاک کنم

کیرم در لحظه شروع کرد به بزرگ شدن نمی‌دونم من خیلی حشریم یا واقعا حرف های رز کیر راست کن بود مخصوصا با ناز و عشوه ای که صحبت میکرد و با صورتش عشوه میومد یا ته حرفاشو کش میداد ولی با گفتن اینکه آب کیرم رو از روی شرت و سوتینش با دست پاک می کرده بدجوری حشریم کرد یه شلوار حالت اسلش پام بود واسه همین بزرگ شدن کیرم کاملا مشهود بود ولی خدا رو شکر شب بود و رز هم در حال رانندگی واسه همین سریع دو تا دستم گذاشتم روی کیرم که دیده نشه بهش گفتم حالا چرا با دست؟مینداختی تو لباس شویی رز گفت

+بچه تو خیلی رو داری به جای معذرت خواهی راهکار میدی به من؟
-خب تقصیر من چیه تو خیلی…
+خیلی؟
-خوبی
+واقعا خجالت نمی‌کشی ؟من خواهرت زنم ها!جای مامانت هم هستم تازه
-اینا چیزی از ارزشهات کم نمیکنه
+کوفت زبون می‌ریزه فقط
-حالا جدی چرا تو لباسشویی نمینداختی؟
+به خاطر اینکه جنابعالی نمی‌دونم چی میخوری که لباسشویی گندتو تمیز نمیکنه یک سری شستم جاش قشنگ روی شورتم مونده بود جوری که شوهرم هم فهمید
-چیییییبی؟فهمید؟
+نه اینکه بفهمه پرسید این چیه گفتم…
-چی گفتی؟
+ای بابا ولم کن دیگه بچه مخم خوردی
-جون ارش چی گفتی؟
+گفتم ترشحات خودمه واسه اینکه طبیعی کنم مجبور شدم همون‌جوری بپوشم

وااای من کیرم کاملا راست راست شده بود یعنی حتی تو تاریکی هم اگه یه نگاه مینداخت سریع می فهمید بهش گفتم عجب جوابی دادی خداییش رز گفت

+چیه نکنه انتظار داشتی بگم رد خرابکاریه ارشه؟
-نه واقعا بهترین جواب دادی من اگه بفهمم کسی آبشو تو شرت زنم خالی کرده دهنش سرویس میکنم
+جاااانم؟دیگه پرو شدی هرچی دوست داری میگی خجالت هم خوب چیزیه
-الان مشکل سپهر چیه؟
+دقیقا همین کارو می‌کنه
-جدیییی؟یعنی رو شرت و سوتین های تو خودشو خالی می‌کنه
+کاش فقط خالی میکرد
-رضا شوهرت تا الان متوجه نشده؟
+نه بابا اون کی خونست که این چیزا رو ببینه
-طفلی رضا سرنوشتش اینه پسرهای تازه بالغ خودشون تو شرت زنش خالی کنم
+اااارررررش؟اصلا حواست هست چی میگی؟خجالت بکش دیگه هر چی من هیچی نمیگم

یه چند لحظه جدی شد من خایه کردم ولی سریع خودش هم خندش گرفت گفت

+تو باز چه منحرفی هستی که همچین چیزایی به اون ذهن مریضت خطور می‌کنه طفلی خواهرم
-طفلی خواهرت؟؟؟ازش بپرس ببین ناراضیه
+خوبه حالا اینقدر از خودت تعریف نکن جلو من
-تعریف الکی نمیکنم
+بچه من ده بار کونتو شستم همه دمو دستگاه تو دیدم دیگه واسه که خالی گنده نیا
-اون موقع که تو دیدی تازه یه جوونه زده بود الان درخت تنومندی شده واسه خودش
+نه تو مثل اینکه امشب یه چیزیت شده زده بالا دیگه هرچی دلت میخواد میگی بهار پریوده حتما اره؟
-نه بابا اونکه اصلا باشه و نباشه فرقی نداره
+چرا؟
-نداره دیگه
+یعنی تمایلی نداره؟
-اصلا
+حتما دفعه اول خراب کردی خاطره بد شده واسش
-نمیدونم والا من تمام سعیم کردم خوب آماده اش کنم
+شاید یاد نداری چیکار کردی؟
-همون کاری که همه میکنن
+مگه چند نفر جلوت اینکارو کردن؟
-ها؟هیچکی
+پس چی میگی
-منظورم اینه خب اول کلی بغلش کردم بوسش کردم و اینا
+بغلش کردی بوسش کردی بعدش هم کارتو کردی؟
-نه بابا از پشت کوه که نیومدم
+بوسش کردی دیگه چیکار کردی؟
-بگم؟
+آره از اون موقع هر مزخرفی دلت خواسته گفتی حالا که همچین موضوع مهمی هست خجالت میکشی؟
-من خجالت که نمی‌کشم یعنی کامل بگم؟
+کامل بگو فقط صبر کن جامون عوض کنیم من خسته شدم از صبح سر کار بودم
-خب من هم الان نمیتونم بشینم
+چرا؟
-نمیشه دیگه
+خسته ای؟
-نه نیستم ولی نمیشه دیگه
+آها واسه اون هسته خرما که نیم ساعته زیر دستت قائم کردی میگی ؟
-هسته خرمااا؟نخله واسه خودش
+والا اون چیزی که من دیده بودم هسته خرما بود
-ایشالا قسمت بشه خود درختش هم ببینی

در حالی که پیاده می شد گفت زهر مار خجالت هم نمی‌کشه تو کی اینقدر دریده شدی بچه؟من پیاده نشدم رفتم طرف راننده ولی خب کیرم کاملا شق بود و چون دستهام به فرمون بود دیگه نمیشد قائم کنمش رز اومد نشست یه وری به طرف من با چشمای فوق العاده حشریش گفت خب حالا بگو ببینم چیکار کردی با خواهرم که ازت فراریه بهش گفتم هیچی دیگه کلی بغلش کردم بوسش کردم بهش حرفهای رمانتیک زدم رز گفت

+مثلا چی؟
-اینکه تو زیباترین دختر جهانی آرامشی که بغلت بهم میده رو با دنیا عوض نمیکنم تو چشمای سبزت بهشتو میبینم خیلی خوشبختم که همچین زنی پیدا کردم و این چیزا
+پدر سوخته تو این دلبری ها رو از کجا یاد گرفتی؟موقع من که فقط با شرت و سوتینم کثافت کاریتو پاک میکردی الان واسه خواهرم رمانتیک شدی؟
-میخوای به تو هم میتونم این حرفا رو بزنم ها
+زهر مار بچه پررو من شوهر دارم اون بهم میگه نیازی نیست تو کاری بکنی
-خلاصه اگه کمکی خواستین من هستم بلاخره باجناق یه جایی باید به درد بخوره دیگه
+کوفت پسره ی بی حیا خجالت هم نمی‌کشه بعدش چیکار کردی؟
-کلی ماساژش دادم شاید بیست دقیقه کامل که شل کل بدنش بوسیدم و دیگه بقیه ماجرا
+بیست دقیقه ماساژ دادی؟؟؟
-اره به خدا شاید بیشتر
+اصلا ازت انتظار نداشتم اینقدر کاربلد باشی

من که جوگیر شده بودم گفتم بابا بعدش تازه یه ربع فقط داشتم واسش می‌خوردم بعد که گفتم فهمیدم عجب حرف ضایعی زدم رز گفت

+بیست دقیقه خوردی؟ازش میپرسم دروغ گفته باشی کلتو میکنم
-نه به خدا یه ربع بالا تنشو خوردم بیست دقیقه هم اصل کاری بغل رونش جای کشالش حتی…
+حتی چی؟
-اون پایین هم کلی خوردم واسش
+چییییی؟بدت نیومد؟
-نه چرا بدم بیاد تازه از حموم اومده بود
+خوشش اومد ؟
-اره بابا دائم ناله میکرد و مثل مار به خودش می‌پیچید

حس کردم رز یه کم تغییر وضعیت داد کیفش گذاشت دقیقا روی پاش جای کسش دستش هم زیر کیف بود انگار داشت آروم بازی میکرد نه خیلی تابلو خیلی آروم و یواش رز گفت

+خب تا اینجا یک ساعت هم رد شد بعدش چیکار کردی؟
-هیچی عملیات شروع کردم
+خونریزی داشت؟
-خیلی کم پنج دقیقه ای اذیت بود و یه کم گریه کرد بعد خودش دیگه می‌گفت تندتر
+زهر مار لبخند رضایت شو ببین
-بعد چهل دقیقه دیگه می‌گفت میسوزه و اینا آخرش هم پا شد رفت
+بعد چهل دقیقه؟؟؟؟؟خوب حق داره الان اینجوری می‌کنه دیگه
-چرا؟
+آخه پسر گلم هر چی تو فیلم پورن دیدی که نباید رو زن بدبختت پیاده کنی آخه چهل دقیقه؟یه چیزی بگم راستشو میگی؟جون بهار
-چی؟
+راست میگی یا نه؟
-به شرطی که بعدش هم منم یه سوال بپرسم راست بگی
+قبوله ، قرص میخوری؟

من همیشه قبل سکس یه ترامادول دویست میخورم واسه همین کمرم با قرص خیلی سفته ولی بدون قرص دو دقیقه ای ابم میاد اونجا هم جلو رز نمی‌دونم چرا خواستم کلاس بزارم گفتم نه بابا قرص چیه؟دیگه چهل دقیقه طبیعیه رز گفت

+عزیزم اصلا طبیعی نیست باید بری دکتر حتما
-همه میرن دکتر تایم بیشتر بگیرن من برم بگم می‌خوام کم کنم؟
+خب پسرم اگه نری زنت دیگه باهات نمی‌خوابه بعد باید باز هم مثل قدیم که می‌رفتی سراغ لباس زیر های من بری سراغ لباس های زنت
-نمیشه باز هم بیام سراغ لباس زیر های تو؟
+اااااارش خیلی وقیحی خجالت بکش دیگه هرچی من هیچی نمیگم پسرم کمه تو خونه تو هم اضافه شی همینجوری لباس زیر تمیز واسم نمونده
-خب من اونایی که میخوای بشوری رو استفاده میکنم
+واااای چندش کثیف حالم بد شد
-جدی میگم نونی که تازه از تنور در اومده یه چیز دیگست
+زهر مار پسره ی منحرف ج…
-چییی؟؟؟
+همون که خودت می‌دونی حالا سپهر یه چیزی تو که زن داری دیگه کارت خیلی چندشه
-ای بابا کاش همون موقع بیشتر استفاده میکردم پس
+کوفت بی حیا
-حالا من سوالم بپرسم؟

  • بپرس فقط از این چیزهای چندشی نباشه که میزنمتا
    -رضا چقدر تایم طول می‌کشه ؟؟
    +چییییییی؟بزن کنار بزن کنار تو دیگه رد دادی زده بالا الان ما و به کشتن میدی
    -بشینی پشت فرمون دیگه دستت بند میشه ها
    +یعنی چی؟

به کیفش اشاره کردم گفت

+تو واقعا دیگه خون به مغزت نمی‌رسه همش داره می‌ره یه جای دیگه
-خداییش چقدر طول میکشه؟
+آخه چه فرقی به حال تو داره؟
-اخه میگی چهل دقیقه زیاده می‌خوام بدونم عرفش چقدره
+پنج نهایتا ده دقیقه
-چیییی؟یک ساعت حرف بزنی بخوری ماساژ بدی تهش ۵ دقیقه؟
+کلا ۵ دقیقه همش با هم
-چیییییی؟مگه میشه؟
+الان نگاه نکن داغی بعد چند وقت تو هم همینجوری میشی
-خب تو اصلا ارضا میشی؟
+دیگه واقعا رد دادی هرچی به ذهنت میرسه میگی بدون اینکه فکر کنی خجالت بکش دیگه ارش هر چی هیچی نمیگم
-بابا یکی دیگه کم کاری می‌کنه چرا سر من داد میزنی

سریع خندید گفت

+کوفت همه چی هم سریع می‌فهمه یه الف بچه
-خداییش چیکار میکنی؟
+منو ول کن به نظرت با سپهر چیکار کنم؟
-یعنی چی چیکار کنی؟
+چمیدونم باز تو پسری شاید بدونی چجوری این چیزا از سرش میوفته
-بابا حالا بزار بچه کارشو بکنه دیگه
+ارش به خدا بعضی وقت ها میترسم ازش
-چرا؟
+اون روز دیدم لباس زیر منو گرفته جلو صورتش چنان از اعماق وجودش نفس می‌کشید و خودشو میمالید یه حس ترسناکی گرفتم ازش
-خب حتما بوش دوست داره مثل من
+مرررض هرچی میگم یه تیکه میندازه
-بزار بو کنه نهایتش همینه جلوتر نمیره دیگه
+آخه بعضی وقتها که لباسم یه کم بازه یه جوری زل میزنه به بدنم که حس میکنم هر لحظه ممکنه بپره روم
-بیشتر به کجای بدنت نگاه میکنه؟
+همه جا ولی بیشتر جلوم
-بچه جی جی دوست داره دیگه
+نه منظورم اون جلوی دیگه است
-خب اینو واقعا بهش حق میدم خداییش تو با عاطفه نسبتی نداری؟
+ای درد بگیری که هرچی میگم فقط متلک می‌ندازی
-خداییش چرا اینقدر تپله؟
+ااااارش نگو اینجوری دیگه از خجالت آب شدم زشته به خدا
-شلوار گشاد تر بپوش خوب
+بابا هرچی می‌پوشم قسمت باسن و اونجاش چسب میشه به تنم
-دامن بپوش
+همه دامن هام تنگه از رو دامن هم مشخص میشه
-خداییش تو یه نسبتی با عاطفه داری
+زهر مار
-خوش به حال رضا
+خجالت بکش
-من باشم نیم ساعت فقط همچین لعبتی رو میخورم
+نه دیگه واقعا دور بزن برگردیم که کار داره به جاهای باریک می‌کشه اون هسته خرمات هم جمعش کن داری میری خونه کسی نبینه
-دکمه نداره که باید…
+خاک تو سر جقیت بکنن
-بابا تقصیر خواهر خودته
+یعنی تا چیز نکنی نمیره پایین؟
-اصلا
+یه دستشویی نگه دار برو کارتو بکن بیا
-تو دستشویی آخه ؟نمیشه
+چیکار کنم از دست تو بچه بزن کنار من بشینم تو برو عقب کارتو بکن

زدم کنار رز پیاده شد اومد طرف راننده ولی من عقب نرفتم همون جلو طرف شاگرد نشستم رز گفت

+بدو برو عقب ببینم بچه پرو
-اخه عقب ضایعه است هر کی ببینه فکر بد می‌کنه
+ای خدا من چیکار کنم از دست شما بچه های جقی زندگی واسم نزاشتین
-همچین میگی جقی انگار الان مورد آماده است من خودم جق ترجیح میدم چیکار کنم بابا تو هم که جور خواهرت نمی‌کشی
+جاااااااان؟؟؟نه خجالت نکش هرچی دلت میخواد بگو دیگه
-گفتم دیگه
+نه عزیزم ممنون مگه مغز خر خوردم چهل دقیقه …
-یعنی کمتر باشه حله؟
+ارش پرو نشو دیگه چیزی نمیگم حد و حدود خودت نگه دار
-ببخشید
+آفرین حالا کارتو بکن بریم خونه
-چشم

با حالت قهر و ناراحتی بیرون نگاه میکردم بعد چند دقیقه سکوت رز گفت

+الان چرا مثل برج زهر مار زل زدی به بیرون ؟
-اخه شیر آب که نیست باز کنم بیاد باید یه چیزی باشه دیگه
+خب یه فیلم بزار واسه خودت
-اه اینقدر از فیلم بدم میاد مصنوعیه همه چیش
+ایول تو هم مثل منی
-اوهوم
+خب هر جور راحتی پس

رز اون شب یه لگ طوسی پوشیده بود که کاملا جذب تنش بود یه مانتو خیلی کوتاه هم داشت که اگه باز میکرد زیرش یه تاپ ست شلوارش تنش بود که کاملا چاک سینه های گنده اش و بندهای سوتین قرمزش دیده میشد با خودم گفتم اگه الان خودمو چس کنم چیزی گیرم نمیاد بزار تا جایی که میتونم جلو برم واسه همین نیم وری به طرف نشستم و شروع کردم به دید زدن بدنش آروم هم کیرم از روی شلوار میمالیدم بعد چند لحظه رز گفت

+الان داری منو دید میزنی بچه پرو؟
-چیکار کنم دیگه
+واااای ارش خیلی عجیب غریبی یه جوری شدم
-خوشت اومد؟
+زهر مار
-حداقل یه کم مانتو باز کن
+امر دیگه ای؟
-بابا چیزی ازت کم نمیشه که
+از دست تو بچه بیا

اوووف رز مانتوش کامل باز کرد داد دو طرف سینه های گنده اش الان کامل سینه های تپلش و رون های سکسیش میدیدم بعضی جاها که نور میوفتاد قشنگ تپلی بالای کسش هم می‌دیدم خدا رو شکر کسی تو جاده نبود بهش گفتم الان که کسی نیست مانتو رو در بیار دیگه

+واقعا زده به سرت اگه کسی منو با این وضع ببینه چی؟ابروم می‌ره آرش ول کن
-جون من خواهش میکنم
+ای خدا ببین یه الف بچه منو به چه روزی انداخته

خدا رو شکر شیشه های ماشین دودی بود و از بیرون خیلی دید نداشت ولی خود رز هم انگار از این ماجراجویی خوشش اومده بود و یه کم هوس کرده بود شیطونی کنه واسه همین آروم کرد و دست هاشو از تو مانتو در آورد و مانتو رو به پشت صندلی آویزون کرد خدای من چقدر سکسی شده بود از بغل مقداری از سینه هاش و سوتین قرمزش مشخص بود من داشتم با ولع نگاه میکردم که رز گفت

+فقط خدا کنه کسی منو با این سر و وضع نبینه که ابرو برام نمی‌مونه
-جلوتر یه داروخانه شبانه روزی تو جاده هست میری ازش یه کاندوم بگیری؟ اینجوری گند میزنم به لباسم
+چییییی؟برم واست کاندوم بگیرم؟
-برو دیگه اذیت نکن
+دستمال بزار خب آرش
-حال نمی‌ده اونجوری
+من نمیرم خودت میخوای برو بگیر
-من با این چیز راستم کجا برم؟
+یعنی هیچ جوره نمیتونی قایمش کنی؟
-اگه میشد که قایم میکردم میرفتم خونه
+راست میگی از دست تو ببین منه خانوم دکتر مملکت به چه روزی انداختی اول مانتو در بیار حالا هم برو واسه آقا کاندوم بخر بعدش چی میشه خدا عالمه
-برو دیگه جون ارش
+باشه بابا کشتی منو بچه

رسیدیم به داروخونه همه مغازه های اطرافش بسته بود کلا چندتا مغازه هم بیشتر نبود که تو راه شهر تا ییلاقات بود رز زد کنار یه نفس عمیق کشید یه نگاه شهوتی به من کرد که اگه جا داشت همونجا سرش محکم فشار میدادم به کیرم و ابم‌ تو دهنش خالی میکردم خواست مانتو رو تنش کنه که یه فکری به سرم زد واسه اینکه حشریترش کنم گفتم بابا الان که کسی نیست همینجوری برو دیگه

+عمرا
-اخه اصلا کسی نیست فقط مسئول داروخونه هست اطرف هم که همه بسته ان
+حالت خوشه؟تا سوتینم مشخصه شلوارم اینقدر تنگه کل بدنم معلوم میشه
-برو همینجوری حال میده
+به تو حال میده بله
-به تو هم حال میده
+من با این سر وضع این وقت شب برم دنبال کاندوم طرف با خودش میگه این جندس…
-مگه اونا دل ندارن؟
+زهر مار
-مگه صاحب داروخونه دل نداره این بدبخت تا صبح تنهاست سوژه جق امشبش بده بهش گناه داره
+ای خداااا منو بکش
-خدا نکنه فامیل عاطفه اینا کاریش بشه
+الان برم عاطفه رو کامل میبینه ها
-ما که اینو نمی‌شناسیم بزار ببینه مطمعن باش به خودت هم حال میده
+تو آخر مارو بدبخت می‌کنی امشب
-برو برو که مردم از شق درد
+ببین به چه روزی انداختی منو

پیاده شد خیلی استرس داشت دائم دور و اطراف نگاه میکرد از جلو ماشین رد شد دقیقا شبیه جنده ها شده بود کل سینه هاشو سوتینش مشخص بود چاک کسش هم معلوم بود چون شرت نداشت شلوار کاملا رفته بود لای کونش و فرم کونش گرفته بود خرامان رفت سمت داروخونه یارو تا رز دید یه دفعه همه لامپ‌ها رو روشن کرد تا جایی که میتونست کشش داد و دید زد بعد چند دقیقه رز اومد بسته کاندوم انداخت رو پای من روشن کرد راه افتاد بهش گفتم دیدی حال داد؟رز گفت

+یارو خورد منو با چشماش همش نگاهش لای پام و روی سینه هام بود
-حق داشته

کیرم در آوردم کاندوم کشیدم روش رز زیر چشمی یه نگاهی کرد دوباره کردم تو شلوار مشغول مالیدن شدم رز دیگه وضع لباساش عین جنده ها شده بود میخواستم باز هم جلوتر برم بهش گفتم میشه دستت بگیرم؟

+دست منو؟واسه چی؟
-نمیدونم دوست دارم دستتو بگیرم
+هزار بار تا الان دست منو گرفتی به هم دست دادیم بیا بگیر

اووف تا دستش گرفتم یه حس عجیبی اومد سراغم آروم با دستش بازی میکردم بعد چند دقیقه خودش دستمو گرفت گذاشت روی رونش دستش هم گذاشت رو دستم خدای من چه رونهای نرمی داشت آروم شروع کردم مالیدن رونهاش نمی‌دونم چه کرمی بود دوست داشتم دستم به کسش برسونم آروم آروم رفتم سمت داخل رونش نزدیک کسش خودش کامل پاهاشو باز کرده بود بعد چند دقیقه دیگه قشنگ داشتم کشاله رونش ماساژ میدادم و هر از گاهی جوری که انگاری اتفاقی بوده یه انگشتم رو خیلی سریع روی کسش می‌کشیدم و بعد وقتی بر میداشتم خودش دستم محکمتر به رونش فشار میداد چند باری اینکارو کردم تا دیگه طولانی تر کسش لمس میکردم ولی همیشه بعد دو ثانیه دستم پس میزد و روی رونش محکم فشار میداد جوری که فکر کنم رون های سکسی و سفیدش کاملا قرمز میشد اینقدر اصرار کردم که دستمو برداشت با صدای خیلی خفه گفت دیگه داری خطرناک میشی بیا دستمو بزار روی پای خودت منم دستش گرفتم گذاشتم روی رونم دست خودم هم گذاشتم روش آروم آروم دستش هدایت کردم به سمت کیرم خودش اصلا دستش حرکت نمی‌داد ثابت نگه داشته بود ولی من خیلی ملو دستشو رسوندم به کیرم و با دست خودم شروع کردم به مالیدن کیرم در واقع داشتم با دست خودم دست اونو به کیرم میمالیدم بلاخره دستش حالت مشت دور کیرم شد و آروم شروع کردم مالیدن کیرم میدونستم الان اینقدر حشریه که اگه بگم بزن کنار بکنمت چند دقیقه ای راضی میشه ولی حسم می‌گفت فردا شاکی میشه و واسه همیشه میپره اینو میدونستم چون از قبل میدونستم اخلاقای خاصی داره خیلی آروم با دست دیگه ام که بیکار بود رو بازوهاش و آرنجش با نوک انگشتام لمس میکردم حالت نوازش کردن هر از گاهی پوست بدنش یک دفعه دون دون میشد که معلوم بود اثر گذار بوده یواش یواش رسیدم به شونه اش و گردنش دیگه کاملا واضح داشتم نوازشش میکردم روی گردنش روی گوشش زیر گردنش دستم آروم میکردم زیر بند سوتینش و تکون میدادم رز گفت

+چرا نمیاد پس
-گفتم که دیر میاد (از شانس خوبم اون شب هم قرص خورده بودم چون برنامه داشتم با زنم سکس کنم که بهونه آورد و نداد)
+چرا اینقدر بزرگه؟
-از مال رضا بزرگتره؟
+بچه خجالت بکش این چه سوالیه آخه
-جون من بگو دیگه
+نمیگم
-اگه بزرگتر بود میگفتی
+کوفت
-درش بیارم؟
+در بیاری باید تا خونتون پیاده بری
-ای بابا
+بچه پرو زود باش دستم خسته شد
-شما خواهرا چقدر ناز دارین
+والا بهار زنته وظیفشه ولی من خواهر زنتم تا الان هم چون خودت می‌دونی چقدر دوستت دارم اینقدر باهات راه اومدم وگرنه رفتار من با مردهای دیگه رو دیدی
-یعنی با رضا اوکی هستی؟ناز نمیکنی واسش؟
+به تو چه فضول
-پس واسه اونم ناز می‌کنی تو هم مثل بهاری دیگه
+ای بابا رضا کلا هفته ای چند روز خونه هست که من بخوام واسش ناز کنم؟تازه باید منتش هم بکشم تا بهم دست بزنه…
-چیییییی؟یعنی خودش نمیاد سمتت؟
+میاد ولی خیلی کم فکر میکنم…
-چه فکری می‌کنی؟
+ولش کن
-نه بگو چیزی شده ؟
+نمی‌دونم چند وقته حس میکنم اونجا کسی رو صیغه کرده
-نخ بابا رضا اهل این حرفا نیست
+نمی‌دونم پس چرا اینقدر بی محلی میکنه؟ارش خداییش من ایرادی دارم؟
-شاید خسته است یا درگیری ذهنی داره آخه تو که خداییش بدجوری کیر راست کنی
+زهر مار درست صحبت کن الاغ
-منظورم اینه خیلی خوبی اصلا یه بازیگر هست دقیقا کپی خودته خیلی معروفه کلی طرفدار داره
+جدی؟اسمش چیه؟چه فیلمی بازی کرده؟
-ساوانا باند فکر نکنم فیلمهاشو دیده باشی
+چرا؟
-اخه پورن استاره

یک دفعه محکم کیرم فشار داد بعدش دیگه خودش آروم شروع کرد مالیدن تا قبلش من دستش حرکت میدادم ولی از اینجا خودش خیلی حرفه ای شروع کرد واسم جق زدن رز گفت عکسش ببینم سریع عکسش بهش نشون دادم تا دید از تعجب خودش دهنش باز موند
+این چقدر شبیه منه خدای من کسی فیلم های اینو نبینه فکر کنه منم
-خیلی معروف نشده هنوز
+دقیقا شبیه منه انگار سیبی که از وسط نصف شده
-دقیقا؟
+آره به خدا
-این صورتیه ها
+یعنی چی؟
-هیچی ولش کن
+درد الان فهمیدم منظورت چیه خیلی بی شعوری صورتی دوست داری؟
-مال تو رو دوست دارم
+عزیزم مال من کلی کشته مرده داره باید بری ته صف
-فعلا که شوهرت هم بهت دست نمی‌زنه صف کجا بوده بابا

وای خدای من این چه کسشری بود من گفتم آخه مرد چقدر تو بیشعوری چقدر احمقی آدم به یه زن اونم کسی که قصد کردنش داره همچین حرفی میزنه؟بابا تو خیلی گاوی دقیقا تو ذهنم داشتم همینا رو به خودم میگفتم که رز یه دفعه دستش برداشت زد کنار پیاده شد رفت جلوی ماشین به کاپوت تکیه داد سریع پیاده شدم گفتم به خدا اصلا نمی‌دونم چی شد همچین چیزی گفتم بابا من اصلا خون به مغزم نمی‌رسه نفهمیدم چی گفتم رز در حالی که کاملا مشخص بود داره تمام سعیش می‌کنه که جلوی گریه اش بگیره گفت

+تو تقصیری نداری من نباید این چیزا رو به تو میگفتم آخه فکر میکردم جنبه اش رو داری
-ببخشید به خدا اصلا از قصد نبود
+مهم اینه که به همچین چیزی فکر کردی الان هم مهم نیست بشین بریم

اصلا نمیشد باهاش حرف زد منم کیرم کاملا خوابیده بود رز مانتوش پوشید کاملا هم جلوش بست تا خونه هم یک کلمه دیگه باهام صحبت نکرد خلاصه اون شب منو گذاشت خونه و بدون خداحافظی رفت من دائم به خودم فحش میدادم آخه گوساله این چه گوه شوری بود که خوردی؟کسی که از بچگی تو کفش بودی نشسته تو ماشین داره واست هندجاب میزنه کسخلی که اینجوری میپرونیش؟

چپتر دوم:
چند وقتی رز باهام خیلی سر سنگین بود منم بهش حق میدادم خودم هم دیگه بیخیالش شده بودم تا اینکه بعد چند وقت یه روز بهم زنگ که باید فورا تو یه سایتی ثبت نام کنه مهلتش داره تموم میشه ازم خواست سریع برم خونشون واسش انجام بدم منم که دنبال فرصت واسه عذر خواهی بودم سریع قبول کردم و رفتم شوهرش خونه نبود پسرش هم تو کوچه داشت با بچه ها بازی میکرد رفتم داخل رز کاملا مشخص بود برنامه قبلی نداشته چون لباس خونه تنش بود و آرایش هم نداشت رفتم تو اتاق خواب پای سیستم نشستم کارو واسش انجام دادم وقتی مطمعن شد کارش انجام شده یه نفس راحت کشید و ازم تشکر کرد دنبال بهونه بودم یه جوری سر بحث باز کنم که رز گفت

+راستی یه نرم افزار جدید نصب کردم اصلا کار باهاش بلد نیستم میتونی یه نگاهی بهش بندازی؟
-اره حتما

نرم افزار حسابداری شخصی بود داشتم بهش منوها رو توضیح میدادم بعد توضیح من موس رو می‌گرفت خودش یه دور انجام بده ببینه درسته یا نه بعد چند دقیقه که من روی صندلی نشسته بود اون کنارم رو زمین بود کاملا چسبیده بود بهم جوری که ارنجم کاملا به سینه ی چپش میخورد اون روز یه بلوز و شلوار ست آبی آسمانی پوشیده بود که روش قلب‌های خاکستری رنگ داشت لباسش لختی نبود ولی جای کونش و کسش کاملا جذب بود جوری که تپلی کسش و خط شرتش کاملا مشخص بود و سینه های گندش هم قشنگ زده بود بیرون منم آروم جوری که انگار اتفاقی هست ارنجم به سینه اش میمالیدم اونم کاملا متوجه میشد ولی به روی خودش نیاورد و جا به جا نمیشد بعد چند دقیقه گفت اخ من زانوم درد گرفت سریع بهش گفتم من بلند میشم تو بشین در حالی که بلند میشد گفت نه اونجوری تو اذیت میشی بعد نشست روی پام جوری که کونش دقیقا روی کیرم بود گفت اینجوری هر ۲ تا نشستیم هیچکدوم اذیت نمیشه منم که این حرکتش چراغ سبز برای آشتی برداشت کرده بودم به شوخی گفتم من که اذیت نمیشم که هیچ تازه حالم میکنم رز دوباره اون لحن حشری کننده و سکسیش بعد چند ماه برگشته بود گفت کوفت پسره ی منحرف من واقعا داشتم حال میکردم کونش دقیقا انگار یه بادکنک پر از آب بود خیلی نرم بود همینجوری که داشتم کار با نرم افزار بهش یاد میدادم اونم بعضی وقتها از اینکه یاد گرفته و خودش درست انجام داده خوشحالی میکرد و کونش روی کیرم تکون میداد به حالت شادی کردن من دیگه واقعا کیرم داشت درد می‌گرفت از طرفی نمی‌خواستم بهش بگم بلند شه تا درستش کنم چون میترسیدم دیگه نشینه از طرفی هم واقعا اذیت بود که یک دفعه آیفون خونه زنگ زد رز مثل برق گرفته ها سریع بلند شد رفت جواب بده منم در حالی که داشتم به شانس کیریم فحش میدادم کیرم درست کردم رز بعد چند ثانیه اومد دوباره نشست روی پام گفت سپهر بوده گفته میره تا سوپر مارکت با دوستاش بستنی بخره بیاد رز به محض نشستن روی پام متوجه کیرم شد سرش چرخوند چشاش ریز کرد یه نگاه سکسی بهم کرد پرسیدم چیزی شده؟با حالت طعنه گفت فکر کنم گوشیت گذاشتی تو جیبت داره اذیتم می‌کنه بهش گوشیم که روی میز بود نشون دادم گفتم گوشیم اینجاست گفت اون گوشی دیگه ات رو میگم بعد دوباره سرش به نرم افزار بند کرد دیگه کامل همه چیز یاد گرفته بود منم که دستام بیکار بود گذاشته بودم روی رونای سکسیش و از نرمیش لذت می‌بردم هر از گاهی کیرم به کونش فشار میدادم بعضی وقتها هم اون یه تکون ریزی به کونش میداد بعد چند دقیقه ازش پرسیدم راستی مشکل سپهر حل شد؟ رز گفت

+نه بابا بدتر هم شده تازگی‌ها متوجه شدم بعضی وقتها مثلا وقتی خم شدم یا روی زمین دراز کشیدم ازم عکس میگیره
-حق داره خداییش تو با این لباس های معمولیت هم خیلی خوبی
+بعله مشخصه تو خیلی خوشت اومده
-از کجا معلومه؟
+از این تنه درختی که زیرمه
-شد تنه درخت؟اخرین بار هسته خرما بود
+خواهرم خوب بهش رسیده الان شده درخت واسه خودش
-دست رو دلم نزار که خونه
+چرا؟چی شده؟
-بابا من نمی‌دونم چرا بهار اینجوریه؟
+ای بابا هنوز اوکی نشده؟
-نه بابا مگه رضا اوکی شده؟
+من دیگه در مورد این چیزها باهات حرف نمی‌زنم جنبه نداری بعد همین حرفا رو چماق می‌کنی میزنی تو سرم
-عزیزم منکه صد بار عذر خواهی کردم گفتم اشتباه کردم
+عزیزم؟؟؟؟ارش داری باهام لاس میزنی؟
-لاس چیه یعنی تا الان نفهمیدی من واقعا عاشقتم؟
+عاشقمی؟؟؟؟مزخرف نگو آرش
-واقعا تا الان نفهمیدی من چقدر دوستت دارم؟
+یعنی چی؟الان داری چه مزخرفی میگی واسه خودت؟یعنی چی عاشقتم دوستت دارم خجالت بکش
-از چی خجالت بکشم؟من از وقتی دست چپ و راستم یاد گرفتم دوستت داشتم رز
+بچه خجالت بکش این حرفا چیه من همسن مامانتم
-چه ربطی داره دوست داشتن به سن و سال؟
+داری چرت و پرت میگی

دستام دور شکمش حلقه کردم خودمو از پشت چسبوندم بهش در حالی که گردنش با لبام لمس میکردم بهش گفتم تو باور نکن ولی اگه متاهل نبودی من ترجیه میدادم با تو ازدواج کنم رز در حالی که مشخص بود روی گردنش خیلی حساسه گفت

+ارش دیگه واقعا دری وری میگی این حرفا یعنی چی خجالت بکش بچه
-خجالت نداره عزیزم
+عززززیزم؟من رزم با خواهرم اشتباه گرفتی این حرفا رو باید به زنت بگی بچه
-نه عزیزم اشتباه نگرفتم دقیقا با شخص شخیص خودتم
+یعنی میگی با زنی ازدواج میکردی که ۱۶ سال از خودت بزرگتره؟
-تو اسمی از من ۱۶ سال بزرگتری وگرنه از نظر ظاهری کاملا همسن هستیم
+ارش داری خرم میکنی؟
-نه به جون خودم الان مارو کسی تو خیابون ببینه فکر می‌کنه زن و شوهریم
+یعنی اصلا مشخص نیست من ازت این همه بزرگترم؟
-اصلا در بدترین حالت شاید بگن همسن هستیم
+حتی اگه دروغ هم میگی باز هم مرسی چون بهم حس خیلی خوبی میدی چند وقته حس میکنم خیلی پیر شدم
-پیر شدی؟تو اوج جوونی هستی الان حتی اگه ۴۰ سالت بود و مجرد بودی من باز هم ترجیه میدادم با تو ازدواج کنم
+خوبه دیگه اینقدر مزخرف نگو خر شدم
-به جون خودم دارم حذف دلم میزنم
+یعنی انتظار داری باور کنم یه پسر ۲۰ ساله که می‌تونه راحت رو هر دختری که دلش میخواد دست بزاره حاضره دخترهای ۱۸ ۱۹ ساله رو ول کنه بیاد با من ۳۶ ساله؟؟؟با عقل خودت جور در میاد ؟
-عزیزم عاشقی عقل و این حرفا حالیش نمیشه
+تو این زبون نداشتی چیکار میکردی؟
-به جون خودم دارم واقعیت میگم
+مرسی عزیزم ولی الان سفت بچسب به بهار چون اگه اون از دستت ناراحت شه منم ناراحت میشم تو که دوست نداری عشقتو ناراحت کنی؟
-معلومه که دوست ندارم عشقم
+وای چقدر حس خوبی دارم چند وقت بود بدجوری احساس پیری و اینکه دیگه جذابیت گذشته ام رو ندارم بهم دست داده بود
-اکه جذابیت نداشتی که پسرت اینقدر چشمش دنبالت نبود و این دسته تبر من هم اینقدر سفت نمیشد
+از دست تو خداییش چرا اینقدر زبون بازی؟ارش ببخشید اون شب با اون وضع ولت کردم
-تو ببخش من اون حرف مزخرف گفتم واقعا تا صبح فقط به خودم فحش میدادم
+ارش…
-جونم عشقم ؟
+وای اینجوری نگو یه جوری میشم
-جون تو فقط یه جوری بشو
+میشه یه خواهشی بکنم؟
-دستور بده
+هیچی ولش کن
-بگو عزیزم
+نه ولش کن پشیمون شدم
-بگو دیگه جون ارش
+آخه میترسم یه چیزی بگم بعد همونو باز بزنی تو سرم
-بخدا من همچین آدمی نیستم نمی‌دونم چرا اون شب اون حرفو زدم
+نه ولش کن پشیمون شدم
-بگو دیگه خانومم
+وای ارش اینجوری نگو یه جوری میشم اینکه یه نفر دیگه غیر از رضا بهم بگه خانومم یه جوریه
-خب وقتی ها که رضا نیست من بهت میگم خانومم
+ارش واقعا دوستم داری؟
-یعنی تا الان خودت نفهمیدی؟
+خب چرا اینکه همیشه بهم گوش میدی هوامو داری بهم متوجه می‌کنی موقع خندیدن تو جمع به من نگاه می‌کنی اینا رو دیدم ولی…
-ولی چی عزیزم ؟
+ببین اصلا منو رضا هیچی من نمی‌خوام رابطه تو و بهار خراب بشه
-چرا خراب بشه؟
+اگه بفهمه…
-بهار خودش میدونه من چقدر دوستت دارم
+نه منظورم این مدل دوست داشتنه
-چه مدلی؟
+عه خنگ نشو دیگه منظورم اینکه میگی عاشقتم و خانومم و اینا
-خب عاشقتم
+آخه تو خیلی ازم کوچیکتری ارش
-چه ربطی داره
+بعدش هم من به چیزهای دیگه ای فکر میکنم
-مثلا چی؟

در حالی که دوتا دستاش گذاشت روی دستهای من که دور شکمش حلقه شده بود آروم گفت

+حس میکنم تو فقط از نظر جنسی بهم حس داری بعد اگه به چیزی که میخوای برسی کلا نظرت عوض میشه
-عزیزم من اون شب تو ماشین یا همین الان کاری کردم که بر خلاف خواسته ات باشه؟من اگه دوستت نداشتم سعی میکردم هرجور شده کارم بکنم ولی من اگه تو همین الان بگی بهم دست نزن واقعا دیگه بهت دست نمی‌زنم خودت هم می‌دونی که واقعا نمی‌زنم
+خب آره اون شب شاید هرکی جای تو بود یه کم سعی میکرد کاری بکنه ولی تو به خواسته ام احترام گذاشتی
-یعنی چی اگه هر کی بود؟ها؟غیر من مثلا قراره کی باشه؟
+اوه اوه یه شوهر غیرتی داشتم دومی هم اضافه شد دیگه بدبخت شدم
-جوووون پس خودت هم منو به عنوان شوهر قبول داری
+کوفت فقط دنبال اینه یه اتو بگیره
-حالا چی میخواستی بگی
+ارش…یه چیزی میگم اگه قبول کنی بهت میگم چی میخواستم بگم
-بگو
+ببین همین الان رک و راست بهم بگو ببین خودم دارم میگم اگه واقعا هدفت از این دوستت دارم و عاشقتم و خانومم گفتنها سکسه من همین الان خودم هم راضی هستم اما دیگه حق نداری بگی دوستت دارم عاشقتم یا بخوای با حرفات خرم کنی ولی اگه واقعا دوستم داری همین الان قول بده رابطه ما هیچوقت به سکس ختم نمیشه حتی اگه من خودم ازت خواستم قبوله ؟

اصلا انتظار همچین سوال سختی نداشتم خب بلاخره رز سن و تجربه اش زیاد بود و دختر خونه هم نبود و الان هم زن خونه دار نبود از اول تو دانشگاه و الان هم که محیط کار بوده طبیعتا خیلی زرنگتر از منه ۲۰ ساله بود من باید سریع جواب میدادم نکته همینجا بود که اگه فکر میکردم و یه کم طول میکشید هم شاید بازی رو باخته بودم سریع تحلیل کردم با شناختی که اخلاقیات و خلق و خوی رز داشتم میدونستم اگه بگم سکس ۹۰ درصد احتمال داره دبه کنه که ای تو منو واسه بدنم میخوای یا نمی‌دونم دنبال سو استفاده ای و این حرفا ولی اگه میگفتم واقعا دوستت دارم شاید یه کم سکس باهاش عقب میوفتاد ولی احتمال موفقیت خیلی خیلی بیشتر میشد واسه همین بهش گفتم عزیزم من اگه دنبال سکس بودم با ۵۰۰ تومن میتونستم نیازم رفع کنم نمیومدم سمت تو من واقعا دوستت دارم البته که سکس با تو واسم خیلی لذت بخشه ولی من از اینکه بغلت کنم و باهات صحبت کنمو بهت عشق بدم خیلی بیشتر لذت میبرم بهت قول میدم هیچ وقت رابطمون به سکس ختم نشه رز در حالی که دستای منو محکم‌تر فشار میداد گفت

+شانس آوردی اگه میگفتی سکس همین الان با لگد از خونه مینداختمت بیرون دیگه هم باهات حرف نمیزدم فکر کردی من از این زنهای خرابم که به همین راحتی با یک نفر دیگه بخوابن؟واقعاشانس آوردی آرش
-همین الان هم میخوای از خونه بندازی بیرون من مشکلی ندارم فقط قول بده هیچوقت باهام قهر نکنی و بخوای باهام صحبت نکنی
+عزیزم چقدر تو احساسی هستی خوش به حال بهار
-فراموش کردی من شوهر تو هم هستم دیگه پس خوش به حال هر دوتاییتون
+وای ارش بهم میگی شوهرتم یه جوری میشم نگو اینجوری
-ناراحت میشی؟
+نه دیوونه یه جوری میشم
-جون تو فقط یه جوری بشو
+کوفت
-جون کوفت گفتنت هم قشنگه
+بچه اینقدر زبون نریز با این حرفات منو هوایی می‌کنی
-هوایی شو عشقم مگه چی میشه؟راستی قرار بود اگه سوالت جواب بدم بگی چی میخواستی بگی
+از دست تو بچه یادت هم نمیره نه؟
-من
+خب چجوری بگم…میخواستم بگم …ااااممم…روم نمیشه
-بگو دیگه آدم از شوهرش که خجالت نمی‌کشه
+ارش به جون پسرم سپهر اگه بعدا بخوای منو تحقیرم کنی یا دلم بشکنی هم خودم میکشم هم تو رو من این چیزی که می‌خوام بهت بگم تا الان جز رضا به کسی نگفتم
-بگو عزیزم خیالت راحت من هیچوقت کاری نمیکنم که عشقم ناراحت بشه
+میشه…لطفا…از اون حرفایی که اون شب گفتی قبل رابطه به بهار گفتی به من هم بگی…خیلی نیاز دارم از یه مرد همچین چیزایی بشنوم…خدا لعنتت کنه رضا که اینقدر بهم بی توجهی می‌کنی که من مجبورم محبت از یکی دیگه گدایی کنم…

حس کردم بغض کرده بلندش کردم دستش گرفتم بردمش طرف تخت رز سرش پایین بود و فقط زمینو نگاه میکرد مثل بچه های کوچولو تاتی تاتی قدم‌های خیلی کوچیک بر می‌داشت خیلی آرومم هلش دادم رو تخت خودشو انداخت رو تخت به صورت دمر وقتی افتاد تا چند ثانیه کون گنده اش همچنان می‌لرزید البته حس کردم خودش هم یه کم پیاز داغشو زیاد کرد رو تخت کنارش دراز کشیدم ازش اجازه گرفتم میتونم به بدنت دست بزنم ؟گفت فقط جاهای ممنوع نری منم آروم شروع کردم نوازش بدنش بعد چند دقیقه دیگه داشتم میمالیدمش و بهش حرفای عاشقانه میزدم بهش میگفتم خوشگلترین دختر دنیا کیه ؟
+نمی‌دونم
-سکسیترین دختر دنیا کیه؟
+منکه نیستم
-عزیزم تو نسخه پورن استارت جز ۱۰ تای اول دنیاست بعد میگی منکه نیستم
+چندبار با فیلم هاش تا الان…
-خیلی زیاد البته تصویر اونه ولی تو ذهن من تویی به جای اون
+یعنی به من فکر می‌کنی موقع اون کار؟
-مگه میشه فکر نکرد بهت؟
+من زشت نیستم؟پیر نشدم؟
-خانومم تو الان نهایتا ۲۰ سالته از نظر ظاهری
+ارش واقعا دوستم داری؟
-معلومه دارم
+نه منظورم اینه فقط جذابیت جنسی دارم یا شخصیتمو دوست داری؟
-هر ۲ تاش
+چی شخصیتم دوست داری؟
-اینکه همیشه خنده رو لبته اینکه اینقدر مهربونی حتی اگه یکی رو نشناسی باز هم اگه طرف مشکلی داشته باشه حاضری کمکش کنی
+یادته بچه بودی مامانت تو رو میزاشت پیش من؟
-بهترین روز های زندگیم وقتی بود که میومدم پیش تو
+واقعا یکبار هم نشد یه چیزی بگم بهت گوش نکنی یا بخوای اذیتم کنی همیشه به زن ایندت حسودی میکردم که خوش به حالش همچین شوهر حرف گوش کنی داره
-منم همیشه آرزو میکردم کاش شوهر نمی‌کردی تا من میومدم خاستگاریت
+قربونت بشم آخه اون موقع تو خیلی کوچولو بودی ولی یه چیزی بگم؟
-بگو عشقم
+از وقتی بالغ شدی منم حسم یه کم بهت عوض شده بود
-جدی؟؟؟؟
+خودت نفهمیده بودی؟همیشه وقتی تنها می‌شدیم لباس های سکسی میپوشیدم یا همیشه به هر بهونه ای بغلت میکردم در حدی که چند بار شوهرم بهم گیر داد اینقدر با ارش گرم نگیر
-پس واسه همین وقتی فهمیدی میرم سراغ لباس زیرتت چیزی نگفتی اره؟
+دقیقا تازه بعضی وقتها…
-بعضی وقتها چی؟
+پر رو نشی ها وقتی میومدی لباس زیراش سکسی میپوشیدم که وقتی خواستی بری حموم بزارم تو سبد لباسها تا دلت ببرم…
-ای کلک من با خودم میگفتم رز چطوری همه لباس زیراش ست و اینهمه سکسیه
+واسه تو میپوشیدم…
-اوووف حشریم کردی
+یک دفعه رضا گفت تو چرا وقتی اینا میان همیشه لباس زیرای سکسیت میپوشی بهش میگفتم می‌خوام جلو مامان آرش کلاس بزارم خبر نداشت می‌خوام چیز خود آرش راست کنم
-جووون کاش همون موقع بهت حسم میگفتم
+یه چیزی بگم…؟
-بگو عشقم
+وقتی فهمیدم میخوای با بهار نامزد کنی خیلی خوشحال شدم از اینکه همیشه قرارم کنارم بمونی همش نگران بودم یکی از این دختر پلنگها مخت بزنه دیگه نزاره ببینمت
-قربونت بشم خیلی خوشحالم می‌شنوم تو هم دوستم داری
شاید یک ربع این پروسه طول کشید تو این مدت اصلا به نقاط جنسی بدنش دست نزدم از کیرم همینجوری آب میومد چون قرص هم نخورده بودم اگه به کیرم دست میزدم ابم همونجا میومد البته مهم نبود چون میدونستم حداقل امروز سکسی در کار نخواهد. بود ولی سعیم میکردم تا جایی که میتونم طول بدم کاملا که رام شد آروم آروم داشتم تیشرتش میدادم بالا تا بدن لختش نوازش کنم خدای من چقدر بدنش سفید بود دقیقا مثل برف بود دیگه دستم راحت می‌بردم زیر لباسش و زیر کش سوتینش کاملا حشری شده بود ناله های واضحی میکرد خودش جا داد تو بغلم از پشت چسبیده بودم بهش کیرم قشنگ لای قاچ کونش بود با دستام شکمش نوازش میکردم دیگه خودش کونش میمالید بهم نتونستم تحمل کنم همونجور که از پشت چسبیده بودم بهش محکم بغلش کردم و ابم اومد خدای من واقعا لذتش حتی از سکس با بهار هم بیشتر بود اصلا نمی‌دونم خاصیت خواهر زن چیه واقعا یه حال دیگه ای داره حتی لاس زدن باهاش هم حال میده فکر میکنم تو رتبه بندی واسه سکس اول خواهر زن باشه بعد زن داداش زن عمو و زن دایی هم تو رتبه های بعد خلاصه من ارضا شدم رز هم فهمید با تعجب چرخید با چشمای متعجب پرسید
+شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-اره
+چجوری؟یعنی چی؟پس اون شب چرا نمیومد؟
-عزیزم نیم ساعت با این کون سکسیت نشینی روش یه ربعه تو بغلمی بعد هم مگه تقصیر منه تو اینقدر اندامت سکسیه؟
+در این حد به نظرت جذابم؟
-تازه کلی جلو خودم گرفتم که نیاد
+پس چرا واسه رضا اصلا راست نمیشه ؟
-راست نمیشه؟؟
+نه الان یک ماهه از هر چند بار یک دفعه راست میشه سریع می‌خوابه
-ای بابا نمی‌دونم به خدا
+ارش ممکنه زن گرفته باشه؟
-فکر نمیکنم همچین آدمی باشه
+اگه ازت یه کاری بخوام میکنی؟
-اره حتما
+می‌خوام یه روز بری شهر محل کارش تعقیبش کنی ببینی کجا می‌ره
-اره اگه تو بخوای حتما
+جدی؟
-اره فقط اگه بفهمی پای زن دیگه ای وسط هست چیکار میکنی؟
+طلاق میگیرم مهریه ام هم ازش میگیرم تا دهنش سرویس بشه
-جدی؟؟
+آره
-حتما مهریه هم گرفتی میخوای تیبا ۲ یا کوییک بگیری؟
+نه دیوونه می‌خوام همشو واسه تو خرج کنم
-بابا سرمایه دار نخریمون
+مسخره جدی میگم ازش جدا میشم بعد هر روز میتونیم پیش هم باشیم
-الان هم میتونیم
+الان آخر هفته نمیشه بعدش هم الان یه حس بدی دارم
-چه حسی عزیزم؟
+خیانت
-یه سوال بپرسم ناراحت نمیشی؟
+نه
-ببین قصدم بی احترامی نیست اگه حرفمو بد میزنم معذرت می‌خوام ولی اگه رضا واقعا بهت کم توجهی نمیکرد تو الان تو بغل من بودی؟
+نه…
-پس فکر نمیکنم اسمش خیانت باشه
+به هر حال تا وقتی اسمش تو شناسنامه من هست من باید بهش متعهد بمونم
-خب اره ولی ما که رابطه جنسی نداریم
+دقیقا واسه همین نمی‌خوام رابطه داشته باشیم
-یعنی اکه جدا بشی اوکی هستی؟
+زهر مار پسره ی فرصت طلب
-جدی میگم

زنگ خونه خورد ما ۲ تا اصلا تو یک عالم دیگه بودیم اصلا حواسمون به سپهر نبود رز مثل برق گرفته ها پرید رفت درو باز کرد سپهر داشت میومد بالا سریع به رز گفتم لباسش مرتب کنه جلوی شلوارم یه تیکه خیس شده بود سریع پریدم تو آشپزخونه یه لیوان آب برداشتم به مقداریش ریختم جلو شلوارم تا سپهر اومد بلند گفتم ای بابا آب ریخت رو لباسم چقدر دست و پا چلفتیم من سپهر اومد وقتی داشتم میومدم جلو در دیده بودمش و میدونست من خونشون هستم گفت عرق کرده و رفت حموم تا رفت منو رز یه نفس راحت کشیدیم آروم جوری که صدا تو حموم نره به رز گفتم الان احتمالا رفته سراغ شرت و سوتین های تو رز گفت
+خاک تو سرم آروم حرف بزن صداتو بشنوه بیچاره میشیم ها
-حواسم هست بابا چه حسی داری اینقدر کیر راست کنی؟
+واااا ارش اینجوری نگو دیگه خجالت میکشم
-هستی دیگه عزیزم
+تازه با این لباس ها و بدون آرایش فکر کنم اگه به خودم برسم بدون اینکه بهم دست بزنی هم ابت بیاد
-فقط اب من بیاد؟
+آره دیگه
-سپهر چی؟
+خاک تو سرت این حرفای مزخرف و چندش نزن
-بابا اونم بچه خودته بهتر از اینه که فیلم سوپر نگاه کنه
+غلط کرده فیلم سوپر نگاه کنه
-اره دیگه هر روز سوپر زنده میبینن
+زهر مار منحرف
-کارمون نیمه کاره موند نمیخوای تموم کنیم؟
+ااااررش؟؟الااااان؟سپهر تو حمومه
-حوله نبرد بخواد بیاد میفهمیم
+نه استرس دارم
-با استرس با حالتره
+تو که ارضا شدی چی میخوای دیگه ؟
-تو نشدی
+قرار شد سکس نکنیم دیگه
-بیا با دست ارضات کنم
+با دست؟؟چجوری؟
-تو بیا بهت میگم
+نه نمیام
-بیا دیگه
-نمیخوام
+من بیام؟
-بهم دست بزنی جیغ میزنما
+عزیزم جای دیگه باید جیغ بزنی
-زهر مار با اون دسته بیل تو باید هم جیغ بزنم
+جووووون سکسی من
-هیییییییسسسسس آروم صداتو می‌شنوه

اون روز دیگه کاری نکردیم سپهر هم از حموم اومد یه کم ایکس باکس بازی کردیم منم رفتم خونه…

ادامه...


👍 46
👎 5
60301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

948578
2023-09-21 02:57:44 +0330 +0330

همون که زنت بهت نمیده
معلومه که چقدر ازت راضیه عن آقا
بقیه ش هم دیگه گوه خوری و جقنامه و توهمات یک ذهن جلقی بشدت مریض
بزا درتو
دیسلایک اول

2 ❤️

948588
2023-09-21 05:13:38 +0330 +0330

توروح رز ،چشام داغون شد تا خوندم ؛ولی دمتگرم به تو نویسنده گمنام عزیز دمتگرم.

1 ❤️

948606
2023-09-21 08:10:08 +0330 +0330

خوب تو که از بیست سالگی خیانت میکنی زنتم از هجده سالگی
خواهرزنت هم که جنده بالقوه بوده در سی وشش سالگی
اولا که خوب درو تخته به هم جور شدن و خانواده مادر.جنده ها و جنده ها با هم وصلت کردن
دوما که از نسل قرمساق و جنده معلومه جز یک کونی یا یک لاشی و معتاد و‌هرزه دیگه درنمیاد

2 ❤️

948615
2023-09-21 08:42:07 +0330 +0330

ادامه بده

0 ❤️

948647
2023-09-21 14:02:03 +0330 +0330

نیازی نبود اینهمه بخونم،اسم داستان و خوندم رفتم ی سوپر ساوانا گذاشتم ک نخوام دو ساعت تخیل کنم.

0 ❤️

948653
2023-09-21 14:48:27 +0330 +0330

ادامه بده

0 ❤️

948669
2023-09-21 16:52:03 +0330 +0330

عالی نوشتی افرین ادامه بده لایک

0 ❤️

948674
2023-09-21 17:58:34 +0330 +0330

عالی بود ادامه بدهه

0 ❤️

948681
2023-09-21 19:05:16 +0330 +0330

همیشه مرغ همسایه غازه.این مثل از بچگی واسمون موند.الان تکرارشد.خیلی نوشتی.کسکش اگه رز بده بود تاحالا داده بود.فقط این وسط نو چرا زن گرفتی.مرتیکه هیز

0 ❤️

948690
2023-09-21 21:54:05 +0330 +0330

داستانت بد نیست ، ولی کوصشعر هاش زیاده

اونا رو کمترش کن ، بقیه شو بنویس

در کل کیرم دهنت

0 ❤️

948749
2023-09-22 01:56:32 +0330 +0330

من کاری به راست و دروغش ندارم
ولی قشنگ بود و من لایک میدم

0 ❤️

949106
2023-09-23 17:34:07 +0330 +0330

عالی می‌نویسی

0 ❤️

949294
2023-09-24 17:23:58 +0330 +0330

خیلی جالبه تو قسمت دوم همه میگن قسمت اول خیلی بهتر بود ولی لایک های قسمت دوم خیلی بیشتره آدم میمونه چیکار کنه واقعا اگه قسمت اول بهتره پس چرا اینقدر لایکش کمتره؟اگه قسمت دوم بهتره پس اون کامنت ها چیه ؟

0 ❤️