دندون زرد

1400/01/09

کلید رو داخل قفل کرد و وارد خونه شد، کیسه های میوه رو گذاشت زمین. شالش رو از سرش برداشت و گذاشت روی صندلی کنار. کف دستاش رو نگاه کرد که پلاستیک خط قرمزی روش گذاشته. برگشت به سمت در. تا خواست ببنده یکی پاش رو گذاشت لای چارچوب، یک کفش خاکی بود. بوی تعفنی حس می کرد؛ جا خورد، یک قدم عقب اومد و در آروم آروم باز شد.

با موهای زرد و نیش باز مردی سرش رو داخل کرد و بهش نگاه کرد. آروم در رو کامل باز کرد و گفت: «عشقم»
سرش رو یکم بالا گرفت تا صورتش رو ببینه، همون صورت استخوانی بود با پوست چروک. ترسید، داد زد: «تو اینجا چه غلطی میکنی؟ برو گمشو بیرون، من و تو دیگه تموم شدیم! مرتیکه شیره ای!». با یک صدای خیلی آروم با همون نیش بازش جواب داد: «من هی جا نی رم عزیزم، کاریت ندارم، فقط دلتنگم، مال منی لیلا»، دستاش رو باز کرد و یک قدم به سمتش رفت.
بیشتر ترسید، «لعنت به من! باز یادم رفت در پارکینگ رو ببندم» به خودش گفت. خیره به چشم هاش آروم آروم عقب اومد، پاش به پایه میز خورد و گلدون زردی که روش بود کج شد و افتاد شکست. ضربان قلبش به شدت بالا رفت؛ تند تند نفس می کشید. رنگ پوستش سرخ شده و سریع دوید، به سمت اتاق خوابش دوید!
داخل اتاق رفت، درو بست؛ محکم بست! با دستایی که می لرزید، به سختی کلید رو گرفت و در اتاق رو قفل کرد. پشت در اتاق نشست و دستاش رو روی سرش گذاشت و بعد موهای سیاهش رو از ترس کشید؛ محکم می کشید!
اول فقط صدای قلبش رو می شنید، بعد صدای قدم های پا، کم کم صدا بلند و بلند تر شد. بعد صدای مردی اومد که می خندید؛ بلند می خندید! دندون های زردش رو از پشت در، تو ذهن تجسم می کرد. بوی گند بدنش رو از دور می فهمید.
یک لحظه سکوت؛ هیچ صدایی نمی آمد. شاید فقط صدای تپیدن قلبش، صدای خوردن دندون هاش بهم. شاید فقط صدای بادی که پرده رو تکون می داد، صدای نفس های خودش. «شاید اصلا رفته لعنتی؟ شاید دیده در رو بستم رفته؟ آره ترسیده رفته، آره رفته! آره رفته». دور و برش رو نگاه کرد؛ «لعنتی موبایلم کجاست؟»
بوم! در کوبیده شد؛ به کمرش ضربه خورد. به سمت پنجره رفت و تا اخر باز کرد و پایین رو نگاه کرد. پایین تو کوچه هیچ کس نبود؛ فقط صدای جیرجیرک می اومد. خونه رو به رو نگاه کرد، دو طبقه پایین تر، پرده های پنجره همسایه کنار زده شده و چراغ زرد روشن بود؛ مردی بدون موهای سر، روی مبل نشسته و پای موبایلش بود.
چانه اش شروع به لرزش کرده بود. بلند می خواست جیغ بزنه، اما نمی تونست؛ صدایی از گلوش در نمی اومد. خیلی سعی کرد، اما فقط سرفه می کرد؛ بلند سرفه می کرد! دستش رو تکون می داد، شاید همسایه ببینه.
همسایه از صندلی بلند شد و چشمش به او افتاد. لب پنجره اومد و بهش خیره شد، اخم کرد و بعد پرده رو کشید.
بوم! دوباره در کوبیده شد. تند تند نفس می زد، دیگه دستاش رو نمی تونست کنترل کنه، از بس که می لرزید! شانسی برای پریدن بود؟ یعنی اگر می پرید زنده می موند؟ یک پاش رو با دو دستش بلند کرد و اونور پنجره گذاشت. باید می پرید؟ باید می پرید! به خودش می گفت.
بوم! باز در کوبیده شد. اون یکی پاش رو هم برد اونطرف پنجره، رو لبه نشست و به ماشین های پایین که توی کوچه پارک کرده بودند خیره شد. یاد خاطرات افتاد. اشکش از چشماش پایین می افتاد. « بابا، بخدا سعید پسر خوبیه! حالا یکم بوی سیگار میده ولی همون رو هم ترک می کنه. بخدا من دوسش دارم، براش میمیرم. تو رو خدا قبول کن! اذیتم نکن، قربون اون دستای مهربونت بشم»
بوم! دندوناش بهم می خورد، بیشتر اشک ریخت. «مامان، من اصلا مهریه نمی خوام، گور بابای مهریه. بخدا دانشگاه رو ول می کنیم و باهم فرار می کنیم اگر اذیتمون کنید! چه مادری هستی؟ خاک عالم تو سرت! چرا هیچ وقت به من فکر نمی کنی؟»
بوم! دو تا دستش رو هم روی لبه پنجره گذاشت و خودش رو کمی بالا برد. « بسم الله الرحمن الرحیم؛ آیا بنده وکیلم شما را به عقد زوجیت دائم به صِداق و مهریه یک جلد کلام الله مجید در آوردم؟»
بوم! «عزیزم عیب نداره، این همه کار. دنبال بهونه می گشته رفیقش رو بیاره سر کار جای تو، الکی گه خورده گفته معتادی! اصلا دنبال یک کار دیگه می گردی، من یکم پس انداز دارم. طلا ها رو هم داریم. تازه خودمم دنبال کارم، اصلا نگران نباش»
بوم! در کوبیده شد، اما فقط کوبیده نشد، در باز شد، یعنی شکست! به سمتش اومد، نگذاشت از پنجره بپره، نه نگذاشت! دستاش رو حلقه کرد به دورش، بلندش کرد و پرتش کرد کف زمین.
صدا، دیگه راه خودش رو از گلوش پیدا کرده بود؛ فقط جیغ می کشید: «ولم کن، آشغال ولم کن، گمشو بیرون! دستام رو ول کن! ولم کن!»، بلند گریه می کرد! سعی میکرد با ناخون های بلندش به صورت و دست هاش چنگ بندازه، شاید ولش می کرد.

یعنی باید از پنجره می پرید؟ «چرا نپریدم! چرا نپریدم! باید می پریدم! »، یعنی باید بجاش می مرد؟


نوشته: artemis25


👍 2
👎 12
14201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

800176
2021-03-29 00:35:43 +0430 +0430

الان این داستان سسکی بود؟

2 ❤️

800179
2021-03-29 00:40:56 +0430 +0430

بوووووووووم،فکر کنم ترککید،ترقرو میگم😂

2 ❤️

800182
2021-03-29 00:43:23 +0430 +0430

بوم! در کوبیده شد، اما فقط کوبیده نشد، در باز شد، یعنی شکست!

خدایاااا آخه این چرت و پرتا چیه مینویسین 😂

6 ❤️

800216
2021-03-29 01:32:33 +0430 +0430

آروم باش
آرووووم
ولش کن دختر گذشته رو
بیا لب پنجره دوتایی یه سیگار بکشیم و بیرون رو نگاه کنیم
بیا

1 ❤️

800256
2021-03-29 06:13:16 +0430 +0430

سلام به همگی

نسبت به داستان موی زرد، این یکی کامل ویرایش خودم هست، اول گفتم ارسال نمیکنه ادمین این داستان رو ، بالاخره ارسال کرد. نسبت به قبلی دارای تم هست. بابت این ویرایش داستان خیلی تشویق شدم 😁 ولی ظاهرا اصلا تو شهوانی پسندیده نمیشه. خلاصه یک داستان هم کپی کردم از آلن پو و فرستادم، اونم بیشتری داستانی هست که روش کار کردم، ببینم اون چندتا دیس میخوره. 😂

ممنون از همگی،artemis25

4 ❤️

800296
2021-03-29 14:21:29 +0430 +0430

من داستان معمولا نمیخونم چون همش یا دروغه یا چرت
نمیدونم چرا از این خوشم اومد شایدم بخاطر اسم خانمه

ولی بیشتر بخاطر صمیمیت و صداقت اونی که داستان گذوشتع…
مرسی

2 ❤️

800298
2021-03-29 14:39:58 +0430 +0430

kiiiiiiiiiriiiiiiii

2 ❤️

800340
2021-03-29 20:06:31 +0430 +0430

یکم ادعا داری و اگه میخوای یه نفر تو ذوقت نزنه باید یه داستان از خودت بنویسی نه اینکه80درصدشو کپی کنی دوست عزیز(نظرمو مودبانه گفتم،میتونی کامنتامو زیر بقیه ی داستانا ببینی که چقد میتونم بی ادب باشم پس اگه خواستی جواب بدی،همونجوری که مودبانه باهات صحبت کردم،جواب بده)

1 ❤️

800343
2021-03-29 20:43:50 +0430 +0430

سلام و درود Sasan shah ❤️

ممنون از نظرت، نه این داستان کپی نیست. داستان بعدیم اگر ادمین ارسال کنه اسمش صدای خون هست، اون از داستان Tell Tale heart آلن پو تقلید کردم، البته عناصرش متفاوت هست و کمی بعد عاشقانه بهش اضاف کردم. ولی این داستان کپی نیست، فقط متن قبلی رو ویرایش کردم. بهرحال نظرت رو کامل بهم بگو، چه قسمتش رو بدت میاد و غیره( حتی اگر کلش باشه).

ممنونم ازت ❤️ 🌹

1 ❤️

800368
2021-03-30 00:25:53 +0430 +0430

قشنگ بود،مرسی

1 ❤️

800505
2021-03-30 09:14:19 +0430 +0430

این کسشعرا فقط از کله یه ادم مریض که ار رنگ زرد هم متنفره در میاد
شاشیدم تو مغزت

1 ❤️